سفارش تبلیغ
صبا ویژن

موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر

صفحه خانگی پارسی یار درباره

شاخص سرانه بودجه جمهوری آذربایجان و اثر آن در وزن سیاسی و وزن حا

شاخص سرانه بودجه جمهوری آذربایجان و اثر آن در وزن سیاسی و وزن حاکمیتی این کشور

**توجه** "شاخص سرانه بودجه" با "سرانه بودجه" متفاوت است. شاخص سرانه بودجه عددی میان یک تا 100 است امٌا سرانه بودجه بر حسب دلار محاسبه می شود.

موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر (IIKSS- همانگونه که در نمودارهای ذیل مشخص است بودجه جمهوری آذربایجان، بعد از یک رشد چشم‌گیر در سال 2007 میلادی که ناشی از فروش نفت از طریق خط لوله( باکو-تفلیس-جیهان) بود، تقریبا به حداکثر اندازه و پتناسیل خود رسیده است. طبیعی است که می‌توان اثر این موضوع را در وضعیت و معیشت، کار، رفاه، خدمات، زیرساخت‌ها و همه بخش‌های مالی و غیرمالی این جمهوری مشاهده نمود. اما باید توجه داشت که به علت نفتی بودن بودجه آذربایجان، طبیعتا سرانه بودجه این جمهوری و میزان آن نیز به شدت در نوسان است. با بررسی سرانه بودجه آذربایجان در سال‌های اخیر، خواهیم دید که نوسان بسیار شدیدی در سال 2009 میلادی در بودجه این جمهوری مشاهده می‌شود که طبیعتاً بر سرانه بودجه آن نیز تاثیر قابل توجهی داشته است.

این جمهوری توانسته بود سرانه بودجه هر شخص را از 100 دلار در سال 97 میلادی به سرانه 2800 دلار به ازای هر نفر در سال 2008 میلادی برساند. در این زمان میزان افراد غیر فعال در این جمهوری 53% درصد از کل جمعیت را تشکیل می‌داد. ناگهان با بروز بحران‌های سال 2008، شاخص سرانه بودجه در این جمهوری فرو ریخت و از 2800 دلار در سال 2008 به 2000 دلار در سال 2009 رسید. اما بعد از آن و با اصلاحات اقتصادی, رشد چشم‌گیری در این شاخص‌ها صورت گرفت. این عدد در سال 2010 به سطح سال 2008 صعود کرده و شاهد سرانه بودجه 2700 دلار در آن سال و سرانه 3200 دلاری در سال 2011 می‌باشیم که در تاریخ آذربایجان بی‌نظیر است. اما بر خلاف انتظارها این ایام رویایی برای اقتصاد آذربایجان به درازا نکشید و نزدیک به سه سال این عدد بر روی 3100 دلار ماند.

 هر چند که این عدد یک رکورد خوب برای آذربایجان به حساب می‌آید اما با بهترین وضعیت آن سال‌ها در جهان فاصله جدی داشت. به عبارتی سرانه بودجه آذربایجان در سال 2014، 16.5 برابر، در سال 2013، 16 برابر و در سال 2013 و 2012، نزدیک به 15.5 برابر با بهترین شاخص‌های جهان فاصله داشته است. یعنی بعد از سال 2009، از ایده‌آل‌ترین وضعیت سرانه بودجه در جهان، هر ساله سقوط کرده و تنها در سال 2013 میلادی بود که با کسب شاخص 6.5 از 100، توانسته بود کمترین فاصله را با بهترین شاخص در جهان داشته باشد.

بدین ترتیب, با توجه به نمودارهای موجود می‌توان گفت بودجه و سرانه بودجه آذربایجان در یک وضعیت بحرانی قرار دارد. زیرا از سال 2014 و با سقوط قیمت نفت، هر ساله از بودجه آذربایجان و سرانه آن کاسته شده و در سال 2016 میلادی این عدد به طرز ناباورانه به عدد 1100 دلار سقوط کرده است. دقیق‌تر آنکه با توجه به سقوط میزان بودجه آذربایجان به اندازه 63% ظرف 2 سال, باید حدس زد که آذربایجان با چه وضعیت اسفباری در حوزه اقتصاد دولتی روبرو است. حتی این تنش‌ها به سرانه تولید ناخالص داخلی این جمهوری نیز منتقل شده است. زیرا نمودارها نشان می‌دهند که سرانه تولید ناخالص داخلی از 8000 دلار در سال 2014 به 3800 دلار در سال 2016 سقوط نموده که تقریباً برابر با اندازه آن در سال 2006 میلادی است. لذا می‌توان ادعا کرد نفت و نوسان آن باعث گردیده است که از حیث منابع مالی, آذربایجان به 10 سال عقب‌تر از زمان حال برگردد و شاید بتوان گفت که اگر نفت نباشد، آذربایجان باید با خیلی از امکانات جهان مدرن خداحافظی نماید.

با بررسی نمودارهای ذیل که جایگاه سرانه بودجه و سرانه تولید ناخالص داخلی را نمایش می‌دهند خواهیم دید که در سال 2016 میلادی، به ازای هر 1000 دلاری که این جمهوری برای هر نفر از جمعیت خود هزینه کرده است، عددی نزدیک به 3850 دلار تولید ناخالص داخلی خلق، گردیده است. این نسبت در سال 2015 به ازای هر 2150 دلار، 5900 و در سال 2014 به ازای هر 3000 دلار، 8000 دلار بوده است. همانگونه که در نمودار فوق مشخص است این نسبت هر سال کاهش یافته است. هر چند که بخش بزرگی از اقتصاد آذربایجان دولتی بوده و این نسبت انعکاس ضعیفی در بخش خصوص آذربایجان دارد و نمی‌توان ملاک کاملی از وضعیت بازار در آذربایجان باشد، اما می‌تواند دورنمای اقتصادی این جمهوری را روشن نماید.

میثم آرائی درونکلا, عضو هیئت علمی دانشگاه و مدیریت موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر

http://www.iikss.com/fa/index.php/route/news_det/ODcyNw


نوسانات متغیرهای وزن سیاسی و وزن حاکمیتی ایالات متحده آمریکا

نوسانات متغیرهای وزن سیاسی و وزن حاکمیتی ایالات متحده آمریکا

سهم متغیرهای وزن سیاسی و وزن حاکمیتی ایالات متحده آمریکا در شاکله وزن سیاسی این کشور

موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر (IIKSS) – در ادوار گذشته ایالات متحده به عنوان یکی از ابرقدرت های سیاسی, اقتصادی و نظامی جهان از وضعیت متعادل و رو به رشدی در شاخص های سیاسی, اقتصادی و نظامی خود برخوردار بوده است و همواره به عنوان یک الگو از جهان غرب مورد تبلیغ قرار میگرفته است. در حال حاضر نیز علیرغم آنکه این کشور در شاخص های سیاسی و اقتصادی ممتاز است اما شاهد یک روند نزولی در شاخص های حیاتی آمریکا هستیم و این در حالی است که جمعیت این کشور به نرخ نسبتاً ثابتی در حال افزایش است. بر اساس مطالعات انجام شده توسط موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر, ایالات متحده در حال فاصله گرفتن از شاخص های اقتصادی و سیاسی کشورهای مرفه اروپایی بوده و کشورهای رقیب آن نظیر چین, روسیه و آلمان در حال کم کردن فاصله خود با این کشور می باشند.

بر اساس بررسی های انجام شده و تطبیق آن با وقایع میدانی مشاهده می شود که با ایجاد ضعف هایی در عملکردهای اقتصادی ایالات متحده, پرخاشگری این کشور نیز افزایش می یابد. اینفوگرافی ذیل شاخص های حیاتی آمریکا را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد.

میثم آرائی درونکلا

عضو هیئت علمی دانشگاه و مدیریت موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر 

http://www.iikss.com/fa/index.php/route/news_det/ODYwMA


رویاهای وارونه کابوی ها... (تحلیل نوسانات وزن سیاسی و وزن حاکمیت

موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر (IIKSS) – مدت اندکی است که مجدداً شاهد به روی کار آمدن یک دولت جمهوری خواه در ایالات متحده آمریکا می باشیم و بر همین اساس تحلیل های متعددی از وضعیت فعلی این کشور و آینده سیاسی آمریکا ارائه شده است. با به روی کار آمدن دولت ترامپ به نحو چشمگیری پرخاشگری این کشور افزایش یافته و بیم آن می رود که در آینده نه چندان دور یک منازعه دیگر در هر نقطه از دنیا به وقوع بپیوندد. بر همین اساس باید در میان مدت بررسی نمود که اقدامات اینچنینی دولت آمریکا چه تاثیری بر وضعیت سیاسی این کشور خواهد گذاشت. لذا با بررسی شاخص وزن سیاسی و وزن حاکمیتی ایالات متحده به مطالعه رفتارهای جاری ایالات متحده می پردازیم. در این راستا باید متذکر گردید که ایالات متحده آمریکا یکی از بازیگران فعال در منطقه خزر و خاورمیانه و رقیب سنتی روسیه به حساب می آید. به همین دلیل باید جایگاه بین المللی این کشور مورد بررسی قرار گیرد.

جدیدترین مطالعات موجود در زمینه شاخص وزن سیاسی و وزن حاکمیتی ایالات متحده آمریکا نشان می‌دهد که این کشور در 2 دهه اخیر با کاهش مستمر وزن سیاسی و حاکمیتی خود روبرو بوده است. این شاخص که بر اساس متغییرهای متعددی نظیر توانایی اقتصادی، سیاسی، ژئوپلتیک و جمعیتی تعریف و استخراج گردیده است با شروع دولت جمهوری‌خواه جرج بوش در سال 2001 با شتاب تندی رو به کاهش گذاشته و اصلی‌ترین علت کاهش وزن را می‌توان ماجراجویی‌های دولت آمریکا دانست که با حمله به افغانستان آغاز گردیده و تا کنون نیز در سایر مناطق دنیا ادامه دارد. در این مدت، فاصله شاخص‌های اقتصادی (اعم از رفاهی و غیر رفاهی) در ایالات متحده با کشورهای مرفه اروپایی زیاد شده و افزایش قابل توجه این شکاف در آینده نزدیک قابل پیش‌بینی است.

اما جالب اینجاست که باور عامه بر آن است که اقدامات نظامی ایالات متحده و فروش سلاح به اعراب باعث افزایش درآمد ایالات متحده شده است. در واقع باید اذعان داشت ایالات متحده با هزینه سرمایه‌های خود در بخش نظامی و صرف آن سرمایه‌ها در خاورمیانه، از سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های داخلی دور شده که امروزه آثار آن به خوبی در جامعه آمریکا نمایان گردیده است. به گونه‌ای که افزایش شکاف طبقاتی در این کشور به سطح بی‌سابقه‌ای رسیده است.

بر اساس نوسانات وزن حاکمیتی ایالات متحده آمریکا می‌توان اعتراف نمود که در 2 دهه اخیر فضای امنیتی بر این کشور غالب گردیده و رابطه اقتصادی میان جمعیت و حاکمیت کمرنگ شده است. طبیعی است که در شرایط حاضر دولت مجبور به استفاده از اقتدار بیشتری در روابط میان خود و سایر بازیگران داخلی و بین‌المللی خواهد بود. بر اساس اینفوگرافی ذیل می توان پیش بینی نمود که ایالات متحده به آن دلیل که شاهد شکاف های متعدد جمعیتی در سرزمین خود می باشد, به دنبال یک بحران سازی جدید است تا با ایجاد یک وضعیت فوق العاده اقدام به سرکوب خواسته های اقتصادی مردم خود نماید. علاوه بر آن با ایجاد وضعیت فوق العاده دست دستگاه های امنیتی خود را برای کنترل جمعیت بازتر نموده تا شاید بتواند افول اقتصادی خود را مخفی نماید. همچنین باید اذعان داشت که عموم کشورهایی که از وزن حاکمیتی بالا برخوردار می باشند نمی توانند با اتکاء به واقعیت های سرزمینی خود اقدام به تامین مایحتاج جمعت حاضر در کشور نمایند. لذا قابل پیش بینی است که چنین کشورهایی باید به منابع ثابت و پایداری برای تامین نیازهای آینده خود دست یابند. ایالات متحده آمریکا نیز از این قاعده مستثنی نیست و ید طولایی در استیلاء سخت و نرم بر منابع و معادن سایر نقاط جهان دارد. بر همین اساس است که در قرن اخیر هیچگاه تغییر رویکردی در رفتارهای عمومی چنین دولت هایی مشاهده نمی شود. این کشورها اگر خوی تهاجمی نداشته باشند محکوم به نابودی هستند.

امّا آنچه را که نمی توان کتمان کرد آن است که آمریکا علیرغم وزن حاکمیتی بالای خود در جهان شاهد یک افول جدی و معنی دار در این شاخص است و روز به روز از استانداردهای رفاهی و اقتصادی موجود در کشورهای مرفه فاصله میگیرد. پیش بینی می شود با ادامه وضعیت فعلی در 10 تا 15 سال آینده از قدرت اقتصادی این کشور به نحو چشمگیری کاسته شده و چیزی از آمریکای رویایی دهه های گذشته به جز قدرت نظامی آن باقی نماند. همچنین باید توجه داشت که شکاف های جمعیتی ایجاد شده در آمریکا به عنوان یک پدیدار کم سابقه در این کشور این پتانسیل را دارد که به زمینه ای برای تجزیه آمریکا بدل شود.

میثم آرائی درونکلا

عضو هیئت علمی دانشگاه و مدیریت موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر 

http://www.iikss.com/fa/index.php/route/news_det/ODU2Ng


شاخص سرانه بودجه و اثر آن در وزن سیاسی و وزن حاکمیتی فدراسیون رو

شاخص سرانه بودجه و اثر آن در وزن سیاسی و وزن حاکمیتی فدراسیون روسیه

آیا مشکلات روزهای اخیر و تحولات آینده روسیه غیر طبیعی است؟

موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر (IIKSS) – روسیه این روزها درگیر مشکلات عمدتاً سیاسی با آثار اقتصادی می باشد که اگر راه حلی برای برون رفت از آن نداشته باشد, در آینده نزدیک باید تبعات آن را با سختی و مشقت زیادی تحمل نماید. لذا محتمل خواهد بود که روس ها یا اقدامات از جنس اقتدار خود را برای مدیریت بحران بیشتر نمایند که در واقع کمکی به حل مشکل نمی نماید و یا دست به یک رفورم بزرگ اقتصادی بزنند که در شرایط موجود کار بسیار سختی خواهد بود. البته روس ها می توانند مثل سنوات گذشته دست به معامله هایی با غرب بزنند که قطعاً باعث می گردد در آینده با مشکلاتی از جنس دیگر دست و پنجه نرم کنند. زیرا تجربه ثابت کرده است هر معامله ای با غرب تنها باعث شده است روس ها کمی زمان خریده و مشکلات زمان حال خود را به آینده منتقل نمایند.

روس ها نیازمند تولید, توسعه صنایع و صادرات آن می باشند و برای توسعه صنایع نیازمند بازار مصرفی قابل اعتماد هستند. در این مسیر نیز طبیعتاً بازار اروپا که خود یک تولید کننده بزرگ است نمی تواند یک بازار مصرف چشمگیر به حساب آید. در شرایط فعلی, در دسترس ترین و عملی ترین مناطق  موجود نیز شامل آسیای مرکزی, هند و مهمتر از همه آنها ایران, عراق و سوریه می باشد. شاید خوب باشد که روس ها برای یک بار هم که شده معامله با ایران را تجربه نمایند. شاید کلید درهای بسته اقتصادی روسیه در آسیای مرکزی, هند و ایران باشد.

http://www.iikss.com/fa/index.php/route/news_det/ODQyNQ


نوسانات جمعیتی و شاخص توانایی حکومت ( وزن حاکمیتی ) (GW index) د

نوسانات جمعیتی و شاخص توانایی حکومت ( وزن حاکمیتی ) (GW index) در فدراسیون روسیه

موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر (IIKSS) – فدراسیون روسیه از جمله کشورهایی است که بعد از فروپاشی شوروی با پدیده پژمردگی جمعیت روبرو گردید. این پدیده علیرغم آثار و تبعات منفی آن, باعث گردید که وزن حاکمیتی و وزن سیاسی روسیه ارتقاء یابد. دقیقتر آنکه حکومت مستقر در روسیه با ایجاد ثبات در لایه های مدیریتی و نیز کنترل جمعیت توانست اقدام به بازیابی وزن حاکمیتی و وزن سیاسی خود نماید.

http://www.iikss.com/fa/index.php/route/news_det/ODQwNQ