سفارش تبلیغ
صبا ویژن

موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر

صفحه خانگی پارسی یار درباره

نشست تهران - پیروزی بزرگ دیپلماتیک برای ایران و روسیه/ سرنوشت اد

نشست تهران - پیروزی بزرگ دیپلماتیک برای ایران و روسیه/ سرنوشت ادلب - سرنوشت همه سوریه

موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر (IIKSS) - اخیرا نشست سه‌جانبه روسای جمهور ایران، روسیه و ترکیه "حسن روحانی"، "ولادیمیر پوتین" و "رجب طیب اردوغان" در تهران برگزار گردید. در این نشست تحولات استان ادلب سوریه که آخرین مامن و پناهگاه به اصطلاح اپوزیسیون‌های دولت سوریه اما در واقع تروریست‌های سوریه تصور می‌شود، مورد بحث و گفتگو قرار گرفت. در پایان این نشست بیانیه مشترکی به تصویب رسید که بر اساس آن، بنابر اظهارات رئیس جمهور ایران، آشکارا راه برای همکاری‌های آتی و ادامه تلاش‌ها برای برقراری ثبات و امنیت، نه تنها در سوریه، بلکه در کل منطقه باز خواهد شد. روسای جمهور سه کشور در این بیانیه مخالفت خود با هرگونه تلاش برای از بین بردن حاکمیت و تمامیت ارضی سوریه و ایجاد واقعیت جدید نظیر جدایی‌طلبی به بهانه مبارزه با تروریسم را اعلام کردند. وزیر امور خارجه روسیه "سرگی لاوروف" در خصوص این که اهداف نهایی سه کشور در سوریه چیست اظهار کرد که هر سه کشور متحد روسیه، ایران و ترکیه خواهان پایان دادن به جنگ سوریه هستند. لازم به ذکر است که این نشست ادامه نشست آستانه پیرامون ایجاد مناطق امن در سوریه است. دیدار بعدی در روسیه انجام خواهد شد. همچنین در آینده‌ای نزدیک نمایندگان سه کشور قصد دارند با نماینده سازمان ملل متحد در امور سوریه در ژنو دیدار کنند.

نشست تهران مهم ارزیابی می‌شود: یک پیروزی بزرگ دیپلماتیک برای ایران و روسیه

روسای جمهور سه کشور قصد دارند با برگزاری چنین نشست‌هایی مناسبات اتحادی خود پیرامون سوریه را در مقابل اتحاد عربستان، اسرائیل و آمریکا که خواهان تجزیه سوریه هستند تقویت نموده و در صورت امکان جغرافیای این اتحاد را گسترش دهند. به دنبال چنین رایزنی‌های فشرده و سخت بوده است که بیش از 90 درصد خاک سوریه از لوث وجود تروریست‌ها پاک شده است. این یک پیروزی نظامی-سیاسی قابل توجه برای تهران و مسکو است. برای درک این پیروزی تنها کافی است به دو سال گذشته بازگردیم که چگونه در آن زمان دولت و ارتش سوریه در شرایط بسیار نامطلوبی در مواجهه با شبه نظامیان تروریست قرار داشت و دولت دمشق در آستانه فروپاشی بوده است. اما در حال حاضر تنها یک استان باقی مانده که از کنترل دولت و ارتش سوریه خارج هست.

در این بین اهمیت نشست تهران بسیار فراتر از این‌ها است. ماهیت برگزاری چنین نشست‌هایی که کشورهای تشکیل‌دهنده آن دارای مواضع متفاوتی هستند بسیار دشوار است. این نشست پیرامون سرنوشت منطقه‌ای تشکیل شده است که بین محور ایران-روسیه-سوریه، ترکیه و آمریکا برای کنترل آن جنگ دیپلماتیک جدی در حال انجام است که حتی خطر گسترش این جنگ به فاز نظامی نیز قابل تصور است؛ موضوع بحث و مذاکره پیرامون سرنوشت منطقه‌ای است که در مدار نفوذ ترکیه قرار دارد. بنابراین یکی از مهم‌ترین نتایج نشست تعدیل در مواضع اردوغان نسبت به "بشار اسد" و همکاری با حامیان او ایران و روسیه می‌باشد. حضور ترکیه در چنین ائتلافی یعنی اعتراف صریح به این موضوع که آتش‌افروزان منازعه و بحران سوریه غربی‌ها و آمریکایی‌ها هستند. اردوغان به وضوح از نقشه‌های مخرب غرب و آمریکا برای استفاده از ادلب و تروریست‌ها در آن با هدف ایجاد فاجعه‌ای دیگر در سوریه مطلع است. به همین دلیل این کشور از متحدین خود روی برگردانده و به اتحاد ناخوشایند با رقبای منطقه‌ای خود یعنی ایران و روسیه تن داده است. بنابراین نمی‌توان کتمان کرد که در حال حاضر ایران، روسیه و ترکیه به عنوان بزرگ‌ترین و قوی‌ترین کانون قدرت در خاورمیانه عمل می‌کنند و حفظ و تقویت آن می‌تواند یکی از بزرگ‌ترین دستاوردهای مقامات کشورهای فوق الذکر، به صورت مشخص ایران و روسیه تلقی گردد.

اما ضمن پذیرش واقعیت پیروزی نظامی-سیاسی ایران و روسیه در موضوع سوریه، نباید از تمایلات و گرایشاتی که در طرف‌های درگیر در سوریه متاثر از خط‌مشی سیاست خارجی آن‌ها وجود دارد نیز غافل شویم. برخی از مواردی که نباید از توجه به آن‌ها در گرماگرم پیروزی بزرگ دیپلماتیک غافل شویم عبارتند از:

فاکتور آمریکا-غرب

طبیعتاً غربی‌ها، آمریکایی‌ها و اقمار آن‌‌ها نمی‌توانند از موفقیت‌های نظامی-سیاسی ایران و روسیه در سوریه عصبانی نشوند. آن‌ها به شکلی واضح از عزم جدی ایران و روسیه در عمل به تعهداتشان به دولت سوریه در از بین بردن کامل تروریست‌ها در ادلب سوریه بسیار ناخرسند هستند، زیرا آن‌ها یکی از مهم‌ترین بهانه‌های حضورشان در سوریه، یکی از مهم‌ترین کانون‌های بی‌ثباتی و یکی از مهم‌ترین ابزارهای تاثیرگذاری بر تحولات سوریه را از دست می‌دهند. بنابراین نظر به این که تروریست‌های داعش به ابتکار سه کشور روسیه، ایران و ترکیه و بدون حضور جدی آمریکا به صورت کامل از سوریه بیرون رانده شده‌اند، پیش‌بینی برافروختگی آمریکایی‌ها و غربی‌ها و اقمار آن‌ها در منطقه چندان کار سختی به نظر نمی‌رسد. نمونه‌های عینی چنین برافروختگی‌هایی فراوان هستند که البته به تدریج ابعاد جدی‌تر و گسترده‌تری نیز خواهند یافت.

هشدارهای مکرر به روسیه و ایران برای جلوگیری از کشتار غیرنظامیان در سوریه یکی از آن‌ها است. رئیس جمهور آمریکا "دونالد ترامپ" در گرماگرم نشست مهم تهران اظهار کرد که همه دنیا و آمریکا بسیار نگرانندکه کشتار و خونریزی در ادلب آغاز گردد. واضح است که این اخبار می‌توانند جان تازه‌ای به گروه‌های تروریستی حاضر و مستقر در ادلب بدهند و امکان و احتمال هرگونه اقدام تحریک‌آمیز و غیرمتعارف از سوی آن‌ها را تقویت سازند؛ حملات سنگین رسانه‌ای بر علیه ایران، روسیه و ترکیه و تشدید تحریم‌ها بر علیه آن‌ها که تاثیر آن بر پول‌های ملی آن‌ها نیز کاملا مشهود می‌باشد از دیگر مصادیق عینی برافروختگی آمریکا است. غربی‌ها و آمریکایی‌ها از آن جهت که دلایلی مستدل با هدف متقاعد ساختن روسیه ایران و روسیه برای خروج از سوریه و در مجموع منطقه ندارند، به اقداماتی با هدف بی‌ثبات‌سازی داخلی ایران، روسیه و ترکیه متوسل شده‌اند. بدون تردید آمریکایی‌ها و اتاق‌های فکر آن‌ها به این سطح از کارشکنی‌ها بسنده نخواهند کرد و پس از پاکسازی قلمرو سوریه از تروریست‌ها موضوع حضور نیروهای کشورهای خارجی در سوریه را مطرح خواهند کرد.

بدین ترتیب گره بحران سوریه پس از شکست کامل تروریست‌ها حتی کورتر نیز خواهد شد و آمریکایی‌ها و اقمار آن‌ها در سوریه خروج نیروهای‌شان از این کشور را به خروج نیروهای ایران و نیروهای مورد حمایت ایران از سوریه پیوند خواهند زد که محتملا نقطه اختلاف بین ایران و روسیه در سوریه خواهد بود. در حالی که مقامات روسیه بارها اظهار کرده‌اند که پس از به دست آوردن کنترل کامل سوریه از سوی بشار اسد تمام نیروهای خارجی باید این کشور را ترک کنند، اما تهران در چارچوب خط‌مشی سیاست خارجی خود قادر به اجابت درخواست روسیه نخواهد بود. قطعا آمریکایی‌ها و اقمار این کشور در منطقه بر روی این فاکتور مانور خواهند داد. به موضوع خروج نیروهای خارجی از سوریه موضوعاتی نظیر بازسازی اقتصادی این کشور، حل و فصل موضوع اکراد و مناطق اشغالی جولان را نیز می‌بایست اضافه کرد که می‌توانند منشأ و منبع بسیاری از اختلافات بین روسیه، ایران و ترکیه باشند. بنابراین ما باید درک کنیم که آمریکایی‌ها اگرچه در فرایند کار دیپلماتیک پیرامون حل و فصل بحران سوریه حضور ندارند، اما آن‌ها خود را حافظ منافع اسرائیل، کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و اکراد جدایی‌طلب می‌دانند و بر پیگیری اهدافشان مصرند.

فاکتور ترکیه

در بیانیه پایانی نشست تهران هیچ صحبتی از اقدامی مشخص در خصوص حمله به تروریست‌ها در استان ادلب نمی‌شود که متاثر از فاکتور ترکیه است. در این بیانیه تنها در خصوص حمایت قاطع از غیر نظامیان و بهبود شرایط انسانی و نیز در خصوص ادامه عملیات نظامی بر علیه تروریست‌های جبهه‌النصره و داعش صحبت می‌شود و طرفین نتوانستند مواضع خود را در این خصوص به یکدیگر نزدیک سازند. از یک سو، "اردوغان" در خصوص کشتار در ادلب هشدار می‌دهد و معتقد است که حمله به این استان به فاجعه، خونریزی و تراژدی انسانی بزرگ می‌انجامد. بنابر اظهارات او، روسیه، ایران و ترکیه در حالی که حفظ مناطق امن ایجاد شده در سال گذشته را تضمین می‌کنند، باید از ایجاد خشونت جدید در سوریه نیز جلوگیری نمایند. او ادامه داد که ادلب می‌تواند به فروپاشی فرآیند سیاسی در سوریه بیانجامد. در سویی دیگر، "پوتین" اظهار می‌کند که اشاره به صلح و سازش مطلوب است، اما نمایندگان اپوزیسیون مسلح سوریه همچون جبهه‌النصره و داعش در نشست حضور نداشتند و شرکت‌کنندگان در آن نشست نمی‌توانند تضمین دهند که آن‌ها تیراندازی و بمباران با استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین را متوقف خواهند کرد. مقامات ترکیه حمله نظامی به استان ادلب را یک فاجعه برای ترکیه ارزیابی نموده و اظهار می‌کنند که حمله نظامی نه تنها خیل عظیمی از پناهندگان، بلکه تروریست‌ها را نیز به سمت مرزهای ترکیه سرازیر خواهد کرد، این در حالی است که مقامات روسیه از پایبندی و تعهداتشان به دولت سوریه برای از بین بردن کامل تروریست‌ها به هر طریقی از جمله حمله نظامی سخن می‌گویند.

بنابراین باید اذعان کرد که از آن جهت که برای ترکیه در تحولات ادلب موضوع سرازیری موجی از پناهندگان و تروریست‌ها به سمت مرزهای این کشور بسیار مهم است و نیز به این دلیل مهم‌تر که برای آنکارا تسلط روسیه، ایران و سوریه بر این منطقه کابوس وحشتناکی تلقی می‌گردد، لذا این فرضیه وجود دارد که ترکیه در چارچوب سیاست خارجی پراگماتیستی خود به واشنگتن و غرب نزدیک‌تر گردد. ترک‌ها احتمالا از اینکه به روسیه و ایران در موضوع سوریه امتیاز داده‌اند، احساس سرخوردگی خواهند کرد و به طور طبیعی مترصد فرصتی خواهند بود تا از این احساس خلاصی یابند.

جمع‌بندی

در هرصورت گره کور ادلب در چهارچوب سناریویی کم‌تر تحریک‌آمیز و با کم‌ترین پیامدها و عواقب، به دست ترک‌ها باز خواهد شد. آنکارا باید هر چه سریع‌تر بین گروه‌های تحت حمایت خود که حاضر به مصالحه و سازش و کنار گذاشتن سلاح هستند و تروریست‌های سازش ناپذیر در ادلب تمییز قائل شده و آن‌ها را از یکدیگر جدا سازد. پس از آن ائتلاف ترکیه، روسیه و ایران می‌تواند امکان حمله به تروریست‌ها و مواضع آن‌ها در ادلب را به دست آورند. در ضمن، صرف نظر از همه اظهارات و بیانیه‌های تهدید‌آمیز از سوی غربی‌ها و آمریکایی‌ها بر علیه ایران و روسیه و هشدار به این کشورها در خصوص ایجاد فاجعه انسانی در صورت حمله به ادلب، در شرایطی که تروریست‌های مستقر در این استان حاضر به سازش و مصالحه و کنار گذاشتن سلاح‌شان نیستند، چه گزینه‌ای جز حمله به این استان برای به دست گرفتن کنترل قانونی و کامل آن وجود دارد؟ بنابراین گزینه حمله به تروریست‌های ادلب اجتناب ناپذیر خواهد بود و ترکیه باید بین گزینه یا با تروریست‌ها و یا با دولت دمشق یکی را برگزیند که کاملا واضح هست که انتخاب اول تبعات و پیامدهای منطقه‌ای و بین‌المللی نامطلوبی برای آنکارا به همراه خواهد داشت. بنابراین آن چه که در موضوع ادلب مبهم است، مسئله زمان است، وگرنه آن چه که می‌بایست حادث گردد، دیر یا زود حادث خواهد شد. در این موضوعی که بسیار حائیز اهمیت می‌باشد این است که آمریکایی‌ها و غربی‌ها و اقمار آن‌ها در سوریه و منطقه از آن جهت که منابع و ابزارهای لازم حقوقی و قانونی برای تقویت نقششان در موضوع حل و فصل بحران سوریه را ندارند، بدون تردید دست به تحرکاتی بر علیه محور ایران، روسیه و ترکیه خواهند زد. لذا رصد کامل و پیش‌بینی تحرکات و تلاش‌های بعدی آن‌ها با هدف انجام اقدامات تحریک‌آمیز جدید و پس از آن خنثی‌سازی آن‌ها امری اجتناب‌ناپذیر تصور می‌شود.

 

محسن حمیدی - کارشناس مسائل آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی، مترجم زبان روسی، عضو شورای علمی موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر

http://www.iikss.com/fa/index.php/route/news_det/MTA5NDg