سفارش تبلیغ
صبا ویژن

موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر

صفحه خانگی پارسی یار درباره

اپوزیسیون، اپوزیسیونرها و احزاب غیرسیستمی در روسیه - اپوزیسیونر

اپوزیسیون، اپوزیسیونرها و احزاب غیرسیستمی در روسیه - اپوزیسیونر "الکسی آناتولویچ ناوالنی"

موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر (IIKSS) - در ادامه معرفی اپوزیسیون، اپوزیسیونرها و احزاب غیرسیستمی در روسیه، در این گزارش به معرفی اپوزیسیونر "الکسی آناتولویچ ناوالنی" می‌پردازیم که یکی از جدی‌ترین رقبای رئیس جمهور روسیه "ولادیمیر پوتین" در رقابت‌های انتخاباتی ریاست جمهوری در سال 2018 تلقی می‌شده است. او با رای کمیسیون مرکزی انتخابات روسیه به اتهام سوء سابقه از حضور در رقابت انتخاباتی منع گردید. 

بیوگرافی "الکسی آناتولویچ ناوالنی"
"الکسی ناوالنی" در 4 ژوئن سال 1976 در استان مسکو به دنیا آمد. او سیاستمدار و رجال اجتماعی روسیه تلقی شده که به دلیل پیگیری‌های خود در خصوص فساد در روسیه مشهور گردید. او جایگاه خود در روسیه را به عنوان مخالف اصلی رهبری این کشور "ولادیمیر پوتین" تعیین نمود. موسس "بنیاد مبارزه با فساد" است که پروژه‌ها و طرح‌های فرعی دیگری را نیز به یکدیگر پیوند می‌دهد. بنابر اظهارات موسسان این بنیاد، هدف آن‌ها مبارزه با فساد و تبلیغات دولتی است. از جمله این طرح‌ها عبارتند از: "روس‌پیل"، "روس‌یاما"، "روس‌ویبری"، "ماشین مهربان حقیقت" و "روس‌ژ‌ک‌خ". مولف یکی از معتبرترین وبلاگ‌های اجتماعی-سیاسی در "ژیووی‌ژورنال" (Livejurnal) و کانال یوتیوب می‌باشد. در انتخابات شهرداری مسکو در سال 2013 با کسب 27.24 درصد آراء پس از "سرگی سوبیانین" شهردار وقت مسکو جایگاه دوم را به دست آورد. از نوامبر سال 2013 ریاست شورای مرکزی حزب سیاسی "حزب پیشرفت" را بر عهده دارد. در دسامبر سال 2016 از قصد خود برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری روسیه در سال 2018 خبر داد. به عقیده نشریه "وداماستی"، عملاً تنها سیاستمداری که رقابت انتخاباتی همه جانبه‌ای را در سال 2017 انجام داد "الکسی ناوالنی" بود، اما در 25 دسامبر سال 2017 کمیسیون مرکزی انتخابات روسیه از ثبت نام او به دلیل سوء سابقه پیرامون پرونده "کیرولس" سرباز زد. در سال 2013 از سوی دادگاه استان "کیروفسک" در پرونده "کیرولس" به پنج سال زندان مشروط محکوم گردید، اما در سال 2016 و پس از حکم شورای حقوق بشر اروپا، دادگاه عالی روسیه این حکم را لغو و خواهان رسیدگی مجدد این پرونده شد.

فعالیت سیاسی اپوزیسیونر "الکسی ناوالنی"
در سال 2004 یکی از رهبران "کمیته حفاظت از اهالی مسکو" - جنبش سرتاسری شهری مبارزان با فساد و نقض حقوق بشر در اجرای ساخت و سازها در مسکو بود. در سال 2005 به همراه "ماریا گایدار"، "ناتالیا مارار" و دیگر افراد جنبش جوانان "دا!" ("بله") را بنیان نهادند. پروژه "پلیس به همراه مردم" را ساماندهی می‌کرد. از سال 2006 هماهنگ‌کننده پروژه "مناظرات و مباحثات سیاسی" و سردبیر نسخه تلویزیونی آن - "باشگاه مبارزه" بود. در سال 2007 یکی از اعضای موسس جنبش "نارود" ("ملت") بود. در سال 2008 سازمان اجتماعی "اتحادیه سهامداران اقلیت" را بنیان نهاد که به حمایت از حقوق سرمایه‌گذاران خصوصی می‌پرداخت. به شکلی فعال بر روی موضوع افزایش شفافیت هزینه‌های اختیارات انحصاری طبیعی کار می‌کرد. در سال 2009 مشاور مستقل استاندار استان کیروفسک، رهبر سابق "اتحادیه جریان‌های راست" "نیکیتا بلیخ" بود و نیز به عنوان یکی از اعضای موسس بنیاد حمایت از ابتکارات استاندار استان کیروفسک فعالیت می‌کرد.

او در سال 2000 به حزب متحد دموکراتیک روسیه "یابلاکا" پیوست و عضو شورای سیاسی فدرال این حزب بود. اما در سال 2007 به دلیل "وارد آوردن آسیب سیاسی به حزب، به صورت ویژه به دلیل فعالیت ناسیونالیستی" از حزب اخراج گردید. اما خود "ناوالنی" درخواستش برای استعفای رئیس این حزب "گریگوری یاولینسکی" را دلیل واقعی اخراجش از حزب خواند. در سال 2008 از قصد خود برای ایجاد "جنبش ملی روسیه" خبر داد که جنبش مخالف مهاجرت غیرقانونی، "روسیه با شکوه" و "نارود" در آن حضور داشتند. عضو موسس جنبش "نارود" وعده داده بود که اتحادیه جدید در انتخابات آتی دومای شهری شرکت خواهد کرد و شانس پیروزی نیز خواهد داشت.

ارزیابی "ناوالنی" از فعالیت حزب "روسیه واحد"
او مولف میم اینترنت (1) "حزب دزدان و سارقان" در خصوص حزب "روسیه واحد" می‌باشد. این عبارت برای نخستین بار در 2 فوریه سال 2011 در برنامه‌ای در رادیو "فینام-اف‌ام" به کار برده شد. برخی اعضای حزب "روسیه واحد" نسبت به اظهارات "ناوالنی" واکنش نشان داده و برای کشاندن او به دادگاه اعلام آمادگی کردند. "ناوالنی" در پاسخ به آن‌ها، در وبلاگ خود سوالی را به نظر سنجی گذاشت و به خوانندگان پیشنهاد داد که به این سوال که آیا حزب "روسیه واحد" حزب دزدان و سارقان است یا خیر پاسخ دهند. در این نظرسنجی 40 هزار نفر شرکت کرده بودند و 96.6 درصد آن‌ها پاسخ داده بودند که «بله، است». جمله "حزب دزدان و سارقان" به پربازدیدترین جمله در موتورهای جستجوی گوگل و یاندکس تبدیل شده بود. برخی اعضای حزب "روسیه واحد" تصمیم گرفته بودند به دعوت رادیو "فینام-اف‌ام" و در پاسخ به ادعاهای "ناوالنی" پیرامون فعالیت حزب "روسیه واحد" در مناظره‌ای با "ناوالنی" شرکت نمایند، اما پس از مدتی از طریق سرویس مطبوعاتی خود از حضور در چنین مناظره‌ای صرف‌نظر نموده و به "ناوالنی" پیشنهاد دادند که به رادیو نیاید، بلکه برای صحبت نزد بازرسان برود. رئیس کمیته اخلاق دومای دولتی روسیه "ولادیمیر پختین" پس از آن که "ناوالنی" اطلاعاتی را منتشر نموده و در آن اظهار کرده بود که نماینده دارای اموال غیر منقول در میامی آمریکا است و در گزارش خود به آن اشاره نکرد، تصمیم گرفت دومای دولتی را ترک نماید.

"ناوالنی" در جریان انتخابات دومای دولتی در سال 2011 بارها اظهار می‌کرد که رای به هر حزبی بر علیه حزب "روسیه واحد" قابل قبول‌ترین کار است. این موضوع به نسخه "ناوالنی" مشهور شده بود. "ناوالنی" در 5 دسامبر سال 2011، روز پس از انتخابات در میتینگ قانونی که از سوی جنبش "همبستگی" ترتیب داده شده بود حضور یافت. مخالفت با نتایج انتخابات انجام شده و متهم نمودن دولت به تقلبی گسترده در انتخابات هدف این میتینگ بود. اما او پس از پایان این میتینگ به همراه چند صد نفر از معترضین دیگر در تظاهرات غیرقانونی نزدیک ساختمان کمیسیون مرکزی انتخابات روسیه شرکت کردند. "ناوالنی" به همراه "ایلیا یاشین" رئیس "جنبش همبستگی" دستگیر شد. "ناوالنی" به 15 روز زندان محکوم شد و در 21 دسامبر سال 2011 در ساعت 2:35 شب آزاد شد.

"الکسی آناتولویچ ناوالنی" و مبارزه با فساد در روسیه
"الکسی ناوالنی" به دلیل پیگیری‌های خود در خصوص فساد در روسیه مشهور است. موسس "بنیاد مبارزه با فساد" است که پروژه‌ها و طرح‌های ضد فساد فرعی دیگری را نیز به یکدیگر پیوند می‌دهد. او گزارشات و ویدیوهای متعددی را طی سال های اخیر در خصوص اختلاس و فساد در روسیه منتشر ساخت. برای نمونه به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم: انتشار گزارشی در خصوص اختلاس در کمپانی ترنس‌نفت در جریان اجرای پروژه سیستم خط لوله "سیبری شرقی - اقیانوس آرام" در سال 2010؛ انتشار گزارشی در خصوص اختلاس در بانک روسی "وت‌ب" در سال 2006؛ انتشار فیلم مستند در فضای مجازی که به پیگیری‌های بنیاد مبارزه با فساد در خصوص فعالیت پسران و همکاران دادستان کل روسیه "یوری چایکا" اختصاص داشت: این فیلم در دو روز اول 400 هزار بار دیده شد. تا 19 سپتامبر سال 2016، پنج میلیون کاربر یوتیوب این فیلم را مشاهده کردند. "دمیتری پسکوف" دبیر مطبوعاتی رئیس جمهور روسیه در 7 دسامبر سال 2015 اظهار کرد که این فیلم برای کرملین جذابیتی نداشت، زیرا در این فیلم از دادستان کل صحبت نشده است، بلکه صحبت از پسران او است؛ انتشار فیلم مستند در 2 مارس سال 2017 که در آن "ناوالنی" در خصوص دارایی‌های نخست وزیر روسیه "دمیتری مدودف" صحبت می‌کند: بنابر اطلاعات این فیلم که به زبان خود "ناوالنی" بیان می‌شود، "مدودف" طرح و نقشه فساد در سطوح مختلف را رهبری می‌کند و دارای اموال غیر منقول چند میلیاردی است. این فیلم در روز اول در یوتیوب بیش از دو و نیم میلیون بار و در روزهای بعد بیش از 22 میلیون بار دیده شد. خود "مدودف" در ابتدا به پیگیری‌های بنیاد مبارزه با فساد واکنش نشان نداد و تنها در 10 مارس "الکسی ناوالنی" را در اینستاگرام بلاک کرد. اپوزیسیونر طرفداران خود را به حضور در میتینگ‌ها تحت عنوان مبارزه با فساد فراخواند. تظاهرات اعتراضی در 26 مارس سال 2017 در 82 شهر روسیه برگزار گردید و در برخی از آن‌ها تا چند هزار نفر نیز تجمع کرده بودند. پس از تظاهرات اعتراضی بود که نخست وزیر روسیه به انتشار این فیلم واکنش نشان داده، این فیلم را کاملاً دروغ خوانده و آن را محصول ماجراجویان سیاسی عنوان نمود.

"ناوالنی" علاوه بر بنیاد مبارزه با فساد، دارای طرح ها و پروژه‌های دیگری نیز بوده است: "روس‌پیل" در سال 2010 با هدف مبارزه با سوء استفاده در خریدهای دولتی؛ طرح اینترنتی "روس‌یاما" در سال 2011  با هدف تحریک دولت روسیه به بهبود وضعیت جاده‌ها؛ "روس‌ویبری" در سال 2012 با هدف سازماندهی نظارت بر انتخابات ریاست جمهوری؛ "ماشین مهربان حقیقت" در سال 2012  با هدف گسترش اطلاعات و اخباری در خصوص سوء استفاده‌ها و فساد در دولت و سرویس اینترنتی "روس‌ژ‌ک‌خ" در سال 2012 با هدف محلی برای انتشار شکایات پیرامون نارسایی‌ها و نقص‌های مختلف در کار خدمات مسکن شهری.

اپوزیسیونر به فعالیت خود در مبارزه با فساد در روسیه ابعادی بین‌المللی نیز بخشیده است. در نوامبر سال 2010 نشستی با موضوع فساد در روسیه در کمیسیون هلسینکی کنگره آمریکا برگزار گردید که "ناوالنی" نیز یکی از سخنرانان این نشست بود. در 20 مارس سال 2014 در زمان بحران کریمه روزنامه نیویورک تایمز مقاله "ناوالنی" را منتشر نمود که اپوزیسیونر در آن خواستار تحریم‌های بیشتری بر علیه حلقه و محفل نزدیک به "پوتین" شده بود. بنیاد مبارزه با فساد "ناوالنی" لیستی از افراد را با هدف اعمال تحریم‌ها از سوی اتحادیه اروپا تهیه کرده بود.

"الکسی ناوالنی"و انتخابات ریاست جمهوری روسیه در سال 2018
28 دسامبر سال 2017 روزنامه روسی "وداماستی" "ناوالنی" را سیاستمدار سال نامید. این نشریه اظهار کرده بود که "ناوالنی" عملاً سیاستمداری است که رقابت انتخاباتی همه جانبه‌ای را در سال 2017 انجام داد. به عقیده این نشریه، او می‌توانست فرد کلیدی در انتخابات آتی باشد، زیرا موفق شده است ملاحظات و موضوعات خود را بر دیگر کاندیداها تحمیل نماید، از جمله "ولادیمیر پوتین" و عدم اجازه به او برای حضور در انتخابات تائیدی بر خطرناک بودن این سیاستمدار برای کرملین می‌باشد. نتایج آرای انتخابات شهرداری مسکو در سال 2013 تا اندازه‌ای ادعای "وداماستی" را تائید می‌کند."ناوالنی" در آن انتخابات 27.24 درصد آراء را به دست آورده و پس از "سوبیانین" که توانست 51.37 درصد آرا را به دست آورد، جایگاه دوم را کسب نمود. "ناوالنی" پیروزی "سوبیانین" در دور نخست را نپذیرفت و بارها اظهار کرد که 1.37 درصد آراء تعیین‌کننده را به واسطه به‌کارگیری منابع اداری کسب نمود، اما تلاش او برای بازنگری در نتایج انتخابات موثر واقع نگردید.

اداره ارتباطات خارجی اروپا در 26 دسامبر سال 2017 ضمن ابراز تردید در خصوص دموکراتیک بودن انتخابات روسیه اظهار کرد که اتهامات دیکته شده که دارای انگیزه‌های سیاسی هستند، نباید به بهانه‌ای برای جلوگیری از ورود اشخاص به فعالیت سیاسی تبدیل گردد. دبیر مطبوعاتی رئیس جمهور روسیه "دمیتری پسکوف" در همان روز و در واکنش به این اظهارات گفت که عدم حضور "ناوالنی" به هیچ وجه نمی‌تواند بر مشروعیت انتخابات تاثیرگذار باشد. وزارت امور خارجه آمریکا نیز پیرامون عدم اجازه به "ناوالنی" برای حضور در انتخابات ابراز نگرانی کرده بود. اپوزیسیونر در پاسخ به رای دادگاه خواستار بایکوت انتخابات ریاست جمهوری روسیه شد، زیرا بنابر اظهارات او، در این انتخابات "پوتین" و تنها کاندیداهایی که شخصا او برگزیده است شرکت می‌کنند که کم‌ترین خطری برای او و شناسایی نتایج انتخابات ندارند. "الکسی ناوالنی" در مارس، ژوئن و اکتبر سال 2017 از طریق سیستم ستاد‌های منطقه‌ای تظاهرات گسترده‌ای را بر علیه فساد و انتخابات آزاد ساماندهی نمود. او طی این مدت بارها دستگیر و آزاد شد.

انتقادات از اپوزیسیونر "الکسی آناتولویچ ناوالنی"
"الکسی ناوالنی" بارها از سوی اپوزیسیون لیبرال به دلیل دیدگاه‌های ناسیونالیستی مورد انتقاد قرار گرفت. البته او نیز به نوبه خود در سال 2007 اظهار کرده بود که لیبرال‌ها دارای دیدگاه‌های توتالیتری و سیاست استانداردهای دوگانه هستند و اینکه رژیم آن زمان برای کشور بهتر از قدرت گرفتن اپوزیسیون بود. او نسل جدید بروکرات‌ها که برای جانشینی پیشینیان تلاش می‌کردند را مدیران بدون مسلک می‌خواند. به عقیده رهبر حزب کمونیست روسیه "گنادی زوگانوف" که در خصوص انتخابات شهرداری مسکو در سال 2013 عنوان شده بود، "ناوالنی" با "ساکاشویلی" بر روی یک نیمکت نشسته است، او در آمریکا آموزش دیده که چگونه شهروندان روسیه را بفریبد." "کسنیا سوبچاک" کاندیدای کنونی ریاست جمهوری روسیه در سال 2018 با انتشار مقاله‌ای تحت عنوان "ناوالنی.Afterparty" در وبلاگ خود در پورتال snob.ru در سال 2013 نوشته بود که بی‌هیچ قید و شرطی منطق "آن‌ها بد هستند و ما خوب" را نمی‌پذیرد. او موضع سیاسی "ناوالنی" را همچون بلشویسم توصیف نموده و اظهار کرده بود که چنین رویکردی مغایر با ایده امکان ابراز تردید، عدم توافق، مباحثه و گفتگو است. سیاست شناس "موخین" در کتاب خود تحت عنوان "ناوالنی.نتایج" در خصوص واقعیت استفاده "ناوالنی" از فن به کارگیری واژگان بدون سانسور در سخنرانی‌هایش می‌نویسد. بنابر اظهارات او، "ناوالنی" ضمن بالا رفتن از نرده و همزمان به کارگیری عبارات بدون سانسور، طرفداران خود را فرا می‌خواند: «بالا بروید، چرا شما مثل گوسفندان ایستادید؟». بعدها اکانت توئیتری "مدودف" و نیز "پوتین" به صورت غیرمستقیم این جمله را نقل قول کرده بودند. به صورت خاص، "پوتین" اظهار کرده بود که «آن‌ها چه چیزی را فریاد زدند؟ گوسفندان به پیش. مگر می‌توان با انسان‌ها مثل احشام برخورد کرد؟» در 27 مارس سال 2017 "الکساندر خامینسکی" در مقاله‌ای در وبلاگ خود در پورتال snob.ru "ناوالنی" را مورد انتقاد قرار داده و او را با کشیش "گاپون" (2) مقایسه نمود. نشریه دویچه‌ووله در این خصوص نوشت که چنین انتقاداتی از سوی کارشناسان طرفدار کرملین انجام می‌گیرد. نشریه آلمانی دلیل این اتفاق را اینگونه تصور می‌کند: «"ناوالنی"  در این مرحله پیروز شده است و علیرغم انتقادات به تبلیغات انتخاباتی خود ادامه می‌دهد و تائید نمود که سیاستمداری است که بسیار فراتر از محدوده "سادووایه کالتسو" (3) شهرت دارد.»

نظرات مثبت پیرامون "الکسی ناوالنی"
وزیر اقتصاد سابق روسیه و رئیس علمی مدرسه عالی اقتصاد "یوگنی یالین" تصور می‌کند که فعالیت "ناوالنی" برای توسعه اقتصاد و اجتماع روسیه مفید می‌باشد. جامعه‌شناس "ایگور ایدمان" در وبلاگ خود در ژیووی‌ژورنال "ناوالنی" را رهبر مردمی سیاسی خواند که سیستم را به چالش کشیده است. به عقیده او، بسیاری از کسانی که سال‌های طولانی به کسی اعتماد نکرده بودند، به او اعتماد کردند. پس از ایجاد پروژه "روس‌پیل" برخی رسانه‌های ارتباط جمعی "ناوالنی" را با موسس ویکی‌لیکس "جورج آسانژ" مقایسه کردند. در سال 2011 نشریه فارن پالسی "ناوالنی" را که به دلیل مبارزه برای بهبود شفافیت دولت روسیه، در لیستی متشکل از 100 متفکر برتر دنیا در جایگاه 24 قرار داد. نویسنده "ماکسیم ترودالیوبوف" دستاورد "ناوالنی" را قابل توجه توصیف نمود، به این دلیل که او حتی با محروم شدن از حضور در انتخابات و و از دست دادن فرصت انتخاب شدن نیز همچنان در فرآیند سیاسی حضور دارد.

موضع "الکسی آناتولویچ ناوالنی" در خصوص جنگ گرجستان و جنگ اوکراین
"ناوالنی" در سال 2008 در روزهای جنگ پنج روزه گرجستان از طرف روسی حمایت نموده و نظامیان روسیه را دلیر و شجاع نامیده بود. او در وبلاگ خود در ژیووی‌ژورنال از پیشنهاد محاصره کامل گرجستان، توقف هرگونه مناسبات و ارتباطات با این کشور، سرنگونی همه هواپیماهای این کشور که به اوستیای جنوبی حمله می‌کردند و پرتاب موشک به سمت مقر فرماندهی گرجستان حمایت کرده بود. به علاوه اپوزیسیونر در اظهارات خود، به شکلی توهین‌آمیز در خصوص گرجی‌ها صحبت ‌کرده و آن ها را جانوران جونده ‌نامیده بود. پس از گذشت 5 سال از آن اتفاقات، اظهارات "ناوالنی" همچنان مورد توجه برخی نویسندگان روسیه می‌باشد. "ناوالنی" در پاسخ به این اتهامات اظهار کرده است که حاضر است در حال حاضر نیز پای صحبت‌های خود بایستد و واقعاً از این که گرجی‌ها را با اظهارات تحقیرآمیز خود خطاب قرار داده بود، متاسف هست.

در اکتبر سال 2014 نیز اظهارات "ناوالنی" هم در بین افکار عمومی روسیه و هم اوکراین سر و صدای زیادی به پا کرد. "ناوالنی" گفته بود که «کریمه ساندویچ با کالباس نیست که آن را به این جا و آن جا باز گردانند.» بسیاری از رسانه‌های اوکراینی و روسی اظهارات اپوزیسیونر را حمایت از سیاست "پوتین" در کریمه عنوان کردند. سر و صدای مشابه زمانی به پا شد که "ناوالنی" از برگزاری رفراندوم جدید نرمال و سالم حمایت نمود. روزنامه‌نگار مشهور اوکراین "آیدر موژدابایف" به شدت از "ناوالنی" انتقاد نموده و اظهار کرد که «هیچ گونه رفراندوم سالمی در خصوص ساندویچ اوکراین وجود نخواهد داشت و هیچ شخص سالم و صادقی، نه در اوکراین و نه در روسیه چنین ایده‌هایی را در شکل نرم اخلاقی نمی‌پذیرد.» رهبر مردم تاتار کریمه "مصطفی جمیلوف" نیز ایده اپوزیسیونر روس را مورد انتقاد قرار داد. لازم به ذکر است که "ناوالنی" در سال 2013 در برنامه شبکه تلویزیونی اوکراین "اینتر" اظهار کرده بود که نیمی از او روسی و نیمی از او اوکراینی است. بنابر اظهارات او، «احتمالاً بر اساس اصل و نسب و ژنتیک بیشتر اوکراینی است.» اپوزیسیونر در آن زمان اظهار کرده بود که اکثر خویشاوندان او در اوکراین زندگی می‌کنند.

امتناع "پوتین" و "مدودف" از به زبان آوردن نام "الکسی آناتولویچ ناوالنی"
"ولادیمیر پوتین" و "دمیتری مدودف" و نیز دبیران مطبوعاتی آن‌ها از به کار بردن نام "ناوالنی" در اظهارات و سخنرانی‌های خود اجتناب می‌ورزند. آن‌ها به جای نام "ناوالنی" از عبارات دیگری نظیر "این آقا"، "برخی رجال"، "این شخص" و ... استفاده می‌کنند. "پوتین" و دبیر مطبوعاتی او "دمیتری پسکوف" این فرض که آن‌ها عامدانه و آگاهانه این کار را انجام می‌دهند را تکذیب می‌کنند. "پسکوف" در دسامبر سال 2017 اظهار کرده بود که «ظاهرا این موضوع به رفتار "پوتین" با این شخص مرتبط می‌باشد.» نشریه روسی کامرسانت نیز در 30 سپتامبر سال 2013 به نقل از "پسکوف" اظهار کرده بود که «"پوتین" در این کشور خارج از رقابت در عرصه سیاسی قرار دارد. اگر او نام "ناوالنی" را به زبان آورد، بخشی از محبوبیت خود را به او واگذار می‌کند.» در سال 2015 نشریه بلومبرگ نیز گزارش داده بود که کرملین به شکل پنهانی مقامات و روسای کمپانی‌های دولتی روسیه را از ذکر نام "ناوالنی" در اظهارات رسمی منع کرده است. بنابر گزارش بلومبرگ، کرملین نگران محبوبیت "ناوالنی" است. این خبرگزاری به نمونه‌ای نیز در این خصوص اشاره می‌کند: ممنوعیت ذکر نام "ناوالنی" از سوی "آناتولی چوبایس" رئیس کمپانی دولتی روسیه "روس‌نانو" نقض گردید؛ "چوبایس" در جریان گفتگو با "ناوالنی" در شبکه تلویزیونی "دُژد" ("باران")، او را سیاستمداری جوان و تازه‌کار نامید. بنابر اطلاعات رسانه روسی RBC، دلیل تشکیل پرونده‌های قضایی بر علیه "چوبایس"، حضورش در گفتگو با "ناوالنی" بوده است. "پسکوف" در حالی که هیچ گاه نام "ناوالنی" را به زبان نیاورده است، وجود چنین ممنوعیتی را تکذیب می‌کند.

(1) میم اینترنت: اصطلاحی است برای توصیف موضوعات و عقیده‌هایی که به وسیله اینترنت گسترش و شهرت پیدا می‌کند. کارشناسان روابط عمومی، تبلیغات و بازاریابی میم‌های اینترنتی را ابزاری تاثیرگذار برای بازاریابی ویروسی و بازاریابی پارتیزانی ارزیابی می‌کنند.
(2) گاپون: در ژانویه سال 1905 واقعه‌ای تحت عنوان یکشنبه خونین رخ داد که در آن کشیشی به نام پدر گاپون جمعیت کثیری را به سوی کاخ زمستانی در سنت‌پترزبورگ هدایت نمود تا عریضه‌ای را به تزار "نیکلای رومانف دوم" ارائه نماید. زمانی که جمعیت به قصر رسیدند، سربازان به سوی آنها آتش گشودند و صدها نفر را به قتل رساندند. توده‌های مردم چنان از این کشتار به خشم آمدند که با برقرار کردن اعتصابی عمومی خواستار جمهوری شدند. این نشانگر آغاز انقلاب روسیه سال 1905 بود.
(3) سادووایه کالتسو: خیابان حلقه‎وار در مسکو به طول 16 کیلومتر.

محسن حمیدی - کارشناس مسائل آسیای مرکزی و قفقاز، مترجم زبان روسی، عضو شورای علمی موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر

http://www.iikss.com/fa/index.php/route/news_det/MTAwMDk


برنامه انتخاباتی کسنیا آناتولونا سوبچاک کاندیدای ریاست جمهوری رو

 برنامه انتخاباتی کسنیا آناتولونا سوبچاک کاندیدای ریاست جمهوری روسیه

123 گام دشوار

موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر (IIKSS) - مهمترین مشکل امروز کشور ما، غیر قابل تغییر بودن حکوت است که باعث بوجود آمدن فساد در آن می شود و به تبع آن منجر به توزیع ناعادلانه ی منابع عمومی، وقفه در پیشرفت های فنی و اجتماعی، انزوای بین المللی و بحران اقتصادی، می شود.
غیر قابل تغییر بودن حکومت عملا موجب لغو تقسیم قدرت و ایجاد یک نسخه ی ناکارامد از دولت شرکتی شده است. از همین رو هدف یک سیاستمدار دموکرات نباید خود حکومت و یا اختیارات و امکانات موجود در آن باشد، بلکه باید کاهش اختیارات و قدرت رئیس جمهور و همه ی عوامل اجرایی حکومت، محدود کردن همه ی ابزارهای رسیدن به دیکتاتوری و حکومت مطلقه، باشد.
طرح چنین مسئله ای بدون تعامل و همکاری دائمی همه ی نیروهای دموکرات با همه ی تفاوت های موجود در ایدئولوژی های آن ها و با وجود غرور شخصی رهبران آن، امکان پذیر نیست. احزاب رسمی و غیررسمی، سازمان های عمومی از جمله نهادهای غیرسیاسی و رهبران مناطق خودمختار، همه ی آن ها باید بخشی از گفتگوی عمومی و جامع باشند که هدف آن شکل دادن به چشم انداز بازسازی ساختار دولتی روسیه و ارائه ی یک جایگزین واقعی برای استراتژی محافظه کار-انزواگرایانه ی مقامات امروز می باشد.
این برنامه، تنها یکی از حالت های ممکن در این گفتگو می باشد و خواستار از سرگرفتن آن با در نظر گرفتن همه ی اشتباهات و اختلافات قبلی بویژه تجربه ی اپوزیسیون متحد در سال 2011-2012 می باشد.
مفاد برنامه هایی که امروز منتشر می شود توسط کارشناسان و حزب "ابتکار مدنی" کار شده است. اولین هم اندیشی آن ها در چارچوب تبلیغات انتخاباتی برگزار شد. این کار ادامه دارد و از همه ی شهروندان روسی دعوت می شود که در این گفتگوها شرکت کنند. تیم ما تا آخرین لحظه ی انتخاباتی این سند را تدوین و تکمیل خواهد کرد.

کاندیدای ریست جمهوری روسیه
کسنیا سوبچاک

برنامه های اصلی
روسیه باید به یک دولت فدرال، دموکرات و سکولار اروپایی با اقتصادی پویا تبدیل شود که مدافع آزادی و حقوق شهروندی باشد. روسیه بخش لاینفک جغرافیایی، تاریخی و فرهنگی اروپا محسوب می شود. ما باید طبق قوانین و ارزش های اروپایی زندگی کنیم، که چنین مسیری استقلال و پیشرفت ما را تامین خواهد کرد.
باید در روسیه نهادهای دموکراتیک ایجاد و محافظت شوند تا تامین کننده ی تقسیم قدرت، ضامن آزادی های مدنی، تغییر حکومت و مصونیت مالکیت خصوصی باشند.
اولویت اصلی سیاست خارجی روابط صلح آمیز و دوستانه با کشورهای دیگر می باشد. رفاه شهروندان، هدف اصلی سیاست اقتصادی روسیه می باشد.
بدون برقراری اصول و مکانیزم های دموکراسی واقعی هیچ یک از مسائل بلند مدت مربوط به پیشرفت روسیه چه در زمینه ی اقتصادی، چه در زندگی اجتماعی و چه در سیاست خارجی حل نخواهد شد. به همین خاطر احیای دموکراسی، بخش اصلی برنامه ی انتخاباتی ما محسوب می شود.
همه ی قوانین، مقررات، تصمیمات اجرایی و رویه های حقوقی که شهروندان را از ابراز عقیده و ابتکار سیاسی باز می دارند، باید اصلاح شوند.
همه ی قوانین و مقررات، در هر شرایطی که باشند، اگر حقوق مردم را بخاطر وابستگی به دیدگاه های سیاسی و مذهبی، جنسیت، ملیت، گرایشات جنسی، فعالیت های تخصصی و محل اقامت محدود کنند، باید لغو شوند.
همه ی محدودیت های اعمال شده علیه شهروندان روسی در ارتباط با محل تولد، برای حضور اتباع دیگر کشورها، محکومیت های قبلی و غیره به جز موارد مربوط به امنیت ملی باید لغو شود.
هر اصلاحات دموکراتیکی باید با آزادی و اعاده ی حیثیت همه ی زندانیان سیاسی و ابطال بندهای افراط گرایانه ی شماره های 280 و 282 قانون جزایی فدراسیون روسیه آغاز شود.

سیاست داخلی

اصلاحات سیاسی
دموکراسی سیاسی در روسیه بدون اجرای مستمر اصل تقسیم قدرت در همه ی سطوح  امکان پذیر نیست. قانون گذاری برای محدود کردن قدرت هر سه بخش حکومت باید لحاظ شود. تلاش برای غصب قدرت یا دخالت قوه ی مجریه در فعالیت های قانون گذاری و قضایی باید مورد پیگرد قانونی قرار گیرد.
روسیه وظیفه ی گذار از جمهوری و ابرریاست جمهوری، جایی که قدرت همه ی بخش های حاکمیت عملا و به ناچار در دستان یک نفر متمرکز شده، به دموکراسی کامل پارلمانی را بر عهده دارد. در حال حاضر این گذار به درج تغییراتی در اصل قانون اساسی – از اصل سوم تا هشتم – نیازمند است. در آینده اصلاحات قانون اساسی روسیه ضروری می باشد.
پارلمان، و نه رییس جمهور فدراسیون روسیه، باید مقامات عالی دولت فدرال، و همچنین مدیران دیپلماسی روسیه، سازمان های امنیتی، نهادهای نظارتی و بانک مرکزی را تعیین کند.
قانون گذاری برای محدود کردن اختیارات سازمان های امنیتی الزامی می باشد. مدیریت و منابع مالی این سازمان ها باید حداکثر شفافیت و پاسخگویی به پارلمان و دیوان محاسیات را داشته باشند.
محدودیت برای تصدی در یک پست به دو دوره ی تعیین شده توسط قانون برای هر فرد منتخب در همه ی سطوح قوه ی مجریه الزامی می باشد.
تصویب قانون برای روند احضار و اعلام جرم علیه مقامات رسمی و نمایندگان پارلمان در همه ی سطوح.
بکارگیری از منابع اجرایی برای تاثیرگذاری بر انتخابات، رفراندوم و اشکال دیگر آرای مردم، و همچنین تقلب در نتایج باید به عنوان جرم سنگین همراه با ممنوعیت مادام العمر در پست های دولتی شناخته شود.
به منظور دموکراتیزه کردن روند انتخاباتی بهتر است برای انتخاب نامزدها از کل مجموعه و نه فقط از احزاب بلکه از ائتلاف های انتخاباتی از جمله سازمان های آموزشی و اجتماعی نیز رای گیری شود.
قانونگذاری برای فراهم کردن شرایط یکسان ورود به انتخابات برای همه ی احزاب رسمی ضروری می باشد، همچنین شرایط ثبت احزاب باید تسهیل یابد.
برای ورود به دومای دولتی و مجالس قانونگذاری منطقه ای کاهش حدنصاب انتخاباتی به 3% براساس لیست های حزبی و ائتلافی ضروری می باشد.
پیشنهاد می شود که انتخابات در حوزه های تک انتخابی مشابه انتخابات در سطح شهری انجام گیرد، و پیشنهاد می‌شود که به سمت ایجاد دومای دولتی براساس سیستم انتخاباتی مختلط-مرتبط (هم شیوه ی اکثریتی و هم شیوه ی تناسبی)، و ایجاد شورای فدراسیون  براساس انتخابات مستقیم سرتاسری حرکت کنیم.
اگر طی 60 روز از زمان اولین جلسه، دومای دولتی نتواند تشکیل دولت دهد، رییس جمهور می تواند با تعیین انتخابات جدید، دوما را منحل کند.
انتخابات روسای مناطق باید به صورت مستقیم از بین کاندیداهایی که امضا جمع آوری کردند،کاندیدای احزاب و نمایندگان مجالس قانون گذاری برگزار شود. فیلترهای به اصلاح شهری نیز باید برچیده شود.
ضرورت بازگشت به حقوق شهروندی در اخذ رای "مخالف همه" در انتخابات همه ی سطوح.
برای نهادهای اجتماعی باید حداکثر سهولت در روند به ثبت رسیدن، صورت گیرد و بطور قابل توجهی باید نظارت دولتی بر فعالیت آن ها کاهش یابد.
قانون گذاری برای دفاع از حقوق نمایندگان اقلیت سیاسی و اجتماعی. تحمل دیدگاه های مختلف باید به عنوان یک عرف سیاسی و اخلاق کاری تبدیل شود، که یکی از اصول تعامل اجتماعی محسوب می شود.
روسیه به عنوان یک کشور دموکراتیک قطعا باید از سمبل ها و نمونه های توتالیتری امتناع کند. ضرورت به خاک سپردن جسد لنین، منع قانونی برای تبرئه ی استالین و سرکوبگری های سال های 20-50 قرن بیستم.
دولت باید از انحصار فعلی خود بر ابزارهای تبلیغاتی صرف نظر کند. مالکیت دولتی رسانه های ارتباط جمعی باید طبق قانون به سطح بخش و منطقه محدود گردند.
ضرورت لغو قوانین محدود کننده برای فعالیت شهروندان و اشخاص حقوقی در رسانه های ارتباطی امروزی، ضرورت امتناع از واگذاری جایگاه آژانس بیگانه به رسانه های ارتباط جمعی و سازمان های غیر تجاری.
مالکیت خصوصی رسانه های ارتباط جمعی باید مشمول محدودیت های شدید ضد انحصاری قرار گیرد، مخصوصا در رسانه های الکترونیکی با یک طیف فرکانسی محدود. همه ی محدودیت های دیگر در مالکیت رسانه های ارتباط جمعی باید برداشته شود.

فدرالیسم
در چشم انداز میان مدت به منظور ایجاد روابط فدرالی واقعی بین مناطق، لازم است مجالس قانون گذاری قرارداد فدرالی جدیدی را مطالعه، تدوین و سپس تصویب نمایند که بیانگر روح روابط فدرالی در روسیه و نظم مداوم در تعامل مناطق فدراسیون بین خود و با مراکز فدرال باشد.
پیش از هر چیز لازم است فورا به انتخابات رقابتی در همه ی سطوح حکومت فدرالی و منطقه ای برگردیم. رییس جمهور حق تعیین یا معرفی کردن کاندیداهای فرمانداری و همچنین بازنشته کردن روسای مناطق را ندارد.
تعلیق قدرت فرمانداری که قانون را نقض کرده است، می تواند وظیفه ی پارلمان یا مجالس قانون گذاری و یا دادگاه قانون اساسی باشد.
مناطق باید طبق قوانین ویژه، که بطور مستقیم با قانون اساسی فدرالی جدید در تعارض نباشند، اعاده ی حقوق کنند. همچنین موسسات توسعه ی منطقه ای باید حمایت شوند.
تشکیلات منطقه ای غیر قانونی از جمله حوزه های فدرالی که مقامات و ساختارهای دولتی در ارتباط با آن ها هستند، باید برچیده شوند. در چشم انداز احتمالا مسئله ی ائتلاف مناطق فدراسیون برای اتحاد داوطلبانه از جمله با هدف هموارکردن توسعه ی اجتماعی و اقتصادی مناطق، حل خواهد شد.
مجالس منطقه ای(مناطق فدراسیون) باید با رای مستقیم مردم براساس نسبت آرا یا سیستم ترکیبی-مرتبط مطابق با اقدامات قانونی منطقه ی خاص، انتخاب شوند.
برای احیای فدرالیسم واقعی و نه جعلی لازم است تقسیم درآمدها بین مراکز فدرالی، مناطق فدراسیون و سازمان های خودمختار محلی به نفع بودجه ی مناطق تغییر یابد، همچنین تناسب مالیات های فدرالی و منطقه ای باید اصلاح گردد. به همین منظور پیشنهاد می شود مالیات بر درآمد افراد به بودجه ی فدرالی، و مالیات بر ارزش افزوده و مالیات بر سود به بودجه ی منطقه ای اختصاص یابد.

اصلاحات قضایی-حقوقی و ائتلاف قدرت
نظام قضایی روسیه بدون تضمین استقلال کامل خود از دیگر بخش های حاکمیت، عادلانه نخواهد بود. روسای دادگاه ها در همه ی سطوح از جمله قانون اساسی و عالی، باید با رای مخفی قضات عضو همان دادگاه ها انتخاب شوند.
چرخشی بودن ریاست دادگاه ها باید اجرایی شود و قدرت آن ها براساس قانون باید محدود شود. قضات عادی نباید تحت نفوذ ریاست دادگاه ها قرار گیرند. بطور جد باید سیستم مهارت های تخصصی قضات اصلاح شود، قضاتی که باید وکیل با تخصص تربیت کنند نه کارمند تشریفاتی برای قوه ی قضاییه.
قضات صلح باید با رای مستقیم و مخفی مردم انتخاب شوند.
ضرورت افزایش قابل ملاحظه ی بکارگیری از هیئت منصفه در دادگاه ها.
روسیه باید اصلاحات گسترده ای در ساختارهای امنیتی – جایی که مدافعان واقعی شهروندان هستند و نه جایی که با زور تفنگ قدرت را حفظ و دارایی ها را تقسیم می کنند – انجام دهد.
هدف اصلی اصلاحات در سازمان های مدافع حقوق باید جدایی ساختارهای امنیتی از فعالیت های اقتصادی، توقف تقسیم امنیتی دارایی ها و ریشه کن کردن فساد در این ساختارها با استفاده از نمونه های موفق برخی از کشورهای پسا شوروی و استفاده از بهترین تجربیات جهانی باشد.
سازمان های خودمختار منطقه ای باید به سمت تشکیل پلیس شهری و نظارت بر فعالیت آن سوق داده شوند.
روسیه باید نیروهای مسلح کارآمد و حرفه ای در اختیار داشته باشد که صرفا براساس اصل قراردادی ایجاد گردد.
ضرورت لغو قانون برون مرزی خدمت، که برای سربازان قراردادی غیر مجاز می باشد.
کاهش نیروهای مسلح باید با افزایش حقوق کار و بهبود شرایط معیشتی و اجتماعی برای نظامیان همراه باشد.
سیستم زندان های نوین اروپایی برای روسیه ضروری می باشد. قبل از اجرای چنین سیستمی باید عفو گسترده ی محکومین جرایم غیر جنایی و خشونت آمیز و همچنین تفکیک زنان و سالمندان، صورت گیرد.
ضرورت لیبرالیزه شدن مداوم قوانین جزایی و دادرسی. زندانی کردن قبل از حکم دادگاه ممنوع است، مخصوصا برای جرایمی که با خشونت و تروریسم در ارتباط نیستند. همچنین تغییر به سمت گسترش اقداماتی از قبیل حبس های خانگی، فعالیت های اجتماعی، آزادی های مشروط و پیش از موعد، جریمه ها و ... ضروری می باشد.
مهمترین ابزار بهبود کیفیت دولت بی شک افزایش مسئولیت پذیری کارمندان دولتی در برابر جرایم و سوء استفاده هایی که در ادارات دولتی انجام می شود، می باشد. تمایل خدمت به وطن، اشتیاق به خودآزمایی و کسب تجربه می بایست انگیزه ی اصلی کارمندان باشد. هرگونه رشوه خواری و سایر اقدامات طمع کارانه باید متوقف و مجازات شود. مسئولیت پذیری باید به عنوان یک قانون و اخلاق اداری تبیین شود، مهمترین ابزار  برای این منظور شفافیت، برنتابیدن جامعه، از دست دادن اعتبار و انفصال از خدمت رشوه خواران و کارمندان بی دقت می باشد.
ضمنا امروزه مسئله ی تعویض قدرت و امکان گذار صلح آمیز به نظام دولتی دموکراتیک، اهمیت آن کمتر از مسئله ی مسئولیت پذیری نیست. تضمین دائم امنیتی و حمایتی از پیگرد قانونی اشخاصی که پست های مهم دولتی دارند و همچنین اعضای خانواده ی آن ها، ضروری می باشد.
مسئولیت های طبقه ی سیاسی حاکم، بوروکراسی و کارمندانی که با بطالت و کارهای غیر قانونی شان ، نباید ابزاری برای انتقام سیاسی و دلیلی برای مخالفت های جدید باشند. وابستگی به نیروی سیاسی خاص و احزاب، کار در موسسه ی خاص یا سمت خاص نمی تواند دلیلی برای سلب حقوق باشد، فقط مسئولیت فرد در قبال نقض قانون و جرایم معین در دادگاه صالح و مستقل می تواند باعث سلب حقوق شود.
از آنجاییکه روسیه یک دولت اروپایی محسوب می شود و اولویت حقوق بین المللی را به رسمیت می شناسد، باید متذکر شویم که دولت نمی تواند و نباید مانع دادرسی و صدور احکام دادگاه های بین المللی علیه شهروندان خود، در صورت متهم بودن آن ها در جنایات جنگی، نقض حقوق بشر و موارد دیگر شود.
روسیه باید پیمان بین المللی مبارزه با فساد، از جمله ضرورت اثبات قانونی بودن اصل دارایی و اموال مسئولین را بطور کامل به تصویب برساند.

توسعه ی اقتصادی

تجارت آزاد و رشد اقتصادی
دولت نباید اقتصاد را تفتیش کند، بلکه باید آن را تنظیم کند. سرمایه گذاری خصوصی،  مدیران خبره و نه بوروکراسی باید موسسات و بنگاه های اقتصادی را اداره کندد.
برای افزایش تاثیر بر اقتصاد روسیه لازم است انحصارات و شرکت های بزرگ دولتی قدم به قدم با محدودیت های شدید ضد انحصاری، خصوصی سازی شوند. روش و زمان خصوصی سازی باید به منظور درآمد حداکثری دولت از اجرای خصوصی سازی و ایجاد قوانین شفاف در هر یک از بخش های اصلاح شده، آماده شود. مشارکت دولت در اکثر شرکت ها باید به یک سهم ناچیز محدود شود.
مالکیت خصوصی باید توسط قانون حمایت شود. هرگونه تصرف و ملی کردن آن ها تنها با پرداخت قیمت براساس بازار مستقل، امکان پذیر می باشد.
به منظور افزایش کارآمدی و شفافیت عملکرد شرکت های انحصاری طبیعی، برگزاری رقابت های آزاد اجباری با پذیرش حضور متخصصین بین المللی در آن، با هدف تصاحب پست های عالی مدیریتی لازم و ضروری است.
اصلاح قوانین و رویه های مالیاتی و نظارتی باید توسعه ی سرمایه گذاری خصوصی و کسب و کارهای کوچک و متوسط، توسعه ی فناوری و نوآوری در شرکت ها، تا بخشودگی مالیاتی برای موسسات و شرکت هایی که پروژه های خلاقانه اجرا می کنند، را سبب شود.

براساس تجربه ی قانون آمریکایی بای-دال (تجاری سازی دستاوردهای پژوهشی) پیشنهاد می کنیم که برای شهروندان و مالیات‌دهندگان مقیم روسیه - سازندگان طرح های نوین تکنولوژی – که این طرح ها را از طریق کمک های دولتی تهیه و تدوین می‌کنند، مجوز دریافت کامل حق امتیاز و ثبت صادر گردد. دولت هزینه های خود را از محل مالیات بر درآمد و رشد سرمایه جبران می کند.
ما قدم به قدم اما با تغییر اساسی در تنظیم مقررات اکثر بخش های تولید و حوزه ی خدمات پیش می رویم. بسیاری از قوانین مربوط به مقررات ایمنی، دستورالعمل های آتش نشانی، الزامات بهداشتی و ... تا زمان لغو آن ها باید تسهیل شوند. بخش بزرگی از مسولیت کارفرمایان، تولید کنندگان و اپراتورهای شرکت های زیرساخت  و دیگر عوامل تولید باید به مسولیت شهروندی و نه مسولیت اداری و کیفری اختصاص یابد. کارشناسان شرکت های بیمه و کارمندان سازمان های تخصصی در صورت لزوم به جای بازرسان فاسد دولتی(درموارد مختلف) به سازمان های مجری قانون مراجعه کنند.
فهرست انواع مجوز برای کار و فعالیت باید بطور قابل ملاحظه ای کاهش یابد.
گسترش استانداردهای مدرن در روسیه وظیفه ی مهم حوزه ی تنظیم مقررات می باشد. در سال اول اصلاحات امکان پذیرش گواهی نامه های تجهیزات صنعتی و محصولات تولید شده در کشورهای عضو سازمان همکاری و توسعه ی اقتصادی بدون مجوزهای تکمیلی وجود دارد. طی چهار سال ممکن است بطور کلی از استانداردهای دولتی صرف نظر شود و زمان گذار نهایی به استانداردهای پذیرفته شده در کشورهای اتحادیه ی اروپا تعیین شود.

بودجه و مالیات
مهم ترین وظیفه، فراهم کردن شرایطی است که سیاست های مالیاتی در راستای کاهش مالیات اشخاص حقوقی قابل پیش بینی باشد. لازم است که بطور فعال از ابزارهای مالیاتی برای بازسازی ساختارهای اقتصادی و بهبود کارایی آن ها استفاده شود، و همچنین شکاف های موجود در مالیات و حسابرسی ها باید برداشته شود.
یکی از مهمترین وظایف، غیر نظامی کردن و غیر بوروکراسی کردن تدریجی اقتصاد است. هزینه های مربوط به بخش های دفاعی، نیروهای پلیس و دستگاه های دولتی باید کاهش یابد. با گذشت چند سال از اصلاحات، با تغییرات این ردیف بودجه باید تا 1.5 تریلیون روبل برای نیازهای اجتماعی و دیگر ملزومات آن جمع آوری شود.
ما از کاهش میزان کلی پرداخت‌های بیمه کارفرمایان از 30% فعلی به 24% به همراه لغو معیارها و پارامترهای کاهنده ی  تخصیصات اجتماعی حمایت می کنیم – پرداخت‌های بیمه‌ای برای بالاترین حقوق ها یکسان می‌گردد، بدین ترتیب بارمالی بر تجارت میانه و خرد کاهش می‌یابد که سهم حقوق‌های پائین در قیمت و هزینه محصولات و خدمات آن بالا است.
کاهش و تنوع بیشتر مالیات بر درآمد را پیشنهاد می کنیم. اما در عین حال، افزایش مالیات بر استخراج گاز و گسترش این نوع مالیات (با نرخ های متفاوت) برای همه ی مواد خام، و نه فقط برای استخراج نفت، گاز، طلا و سنگ های قیمتی را خواستاریم. مالیات می تواند به استخراج زغال سنگ، سنگ های فلزی، کودهای معدنی، قطع جنگل و دیگر قسمت ها گسترش یابد. با مدیریت صحیح مالیات بر استخراج معادن ممکن است میزان جمع آوری به 1 تریلیون روبل در سال افزایش یابد که کاهش جزیی مالیات بر درآمد را جبران می کند.
یکی از وظایف اصلی در زمینه ی مالیاتی آزادسازی قابل توجه مدیریت مالیاتی می باشد. ضرورت تضمین برابری حقوق بین مالیات دهندگان و مقامات مالیاتی در سطح اجرای عملی، و به اجرا درآوردن اصل برائت مالیات دهندگان که فقط با رای دادگاه جریمه ها محسوب می شوند.
ضرورت لغو عملی برداشت مالیات های اضافی بدون تایید مالیات دهنده در صورتیکه مالیات دهنده به دادگاه در این مورد استیناف داده باشد. همچنین جرایم تخلفات مالیاتی که تاثیر مستقیمی بر بودجه ی دولتی ندارند را باید به حداقل برسانیم. لغو اصلاحیه ی درج شده در قانون کیفری در مورد حق کمیته ی تحقیقاتی برای تشکیل پرونده ی قضایی در ارتباط با تخلفات مالیاتی بدون توجه به تصمیمات اداره ی مالیاتی الزامی می باشد.
شکایات مطرح شده از طرف مقامات دولتی نسبت به نمایندگان تجاری و شرکت ها باید همراه با طرح سوالی درباره ی مسولیت مقامات دولتی مواجه شود، چرا که در ابتدا نمایندگان تجاری براساس همین تصمیمات اخذ شده توسط مقامات دولتی عمل کردند...

ادامه این نوشتار در سایت موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر (IIKSS) در دسترس می باشد.

امین حسین زاده - مترجم زبان روسی

http://www.iikss.com/fa/index.php/route/news_det/OTk4OA


اپوزیسیون، اپوزیسیونرها و احزاب غیرسیستمی در روسیه - اپوزیسیونر

 اپوزیسیون، اپوزیسیونرها و احزاب غیرسیستمی در روسیه - اپوزیسیونر "کِسِنیا آناتولِونا سوبچاک"

موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر (IIKSS) - در ادامه معرفی اپوزیسیون، اپوزیسیونرها و احزاب غیرسیستمی در روسیه، در این گزارش به معرفی اپوزیسیونر "کسنیا آناتولونا سوبچاک" می‌پردازیم که یکی از رقبای رئیس جمهور "ولادیمیر پوتین" در عرصه رقابت‌های انتخاباتی ریاست جمهوری روسیه در سال 2018 می‌باشد.

1- بیوگرافی اپوزیسیونر "کسنیا آناتولونا سوبچاک"
"کسنیا سوبچاک" در 5 نوامبر سال 1981 در لنینگراد به دنیا آمد. او مجری رادیو و تلویزیون روسیه، ژورنالیست، شخصیتی اجتماعی و بازیگر است. مشهوریت او به واسطه یکی از برنامه‌های زنده تلویزیونی تحت عنوان تلویزیون واقع‌نما است که در آن بخش‌هایی از زندگی آدم‌های واقعی پیگیری و دنبال می‌شود. "سوبچاک" از 22 اکتبر سال 2012 تا 19 اکتبر سال 2013 عضو شورای هماهنگی اپوزیسیون روسیه بوده است. در خانواده حقوقدان "آناتولی الکساندروویچ سوبچاک" شهردار سنت‌پترزبورگ طی سال‌های 1996-1991 به دنیا آمد. او پس از گذراندن دوره‌های آموزشی رقص باله و نقاشی در کودکی و آموختن زبان انگلیسی در مدرسه متوسطه در سال 1998، وارد دانشکده روابط بین‌الملل دانشگاه دولتی سنت‌پترزبورگ شد. در سال 2000 به مسکو رفت و به دانشکده روابط بین‌الملل دانشگاه دولتی مسکو نقل مکان کرد. در سال 2002 مقطع کارشناسی را سپری و در سال 2004 با امتیازی عالی مقطع کارشناسی ارشد در رشته سیاست‌شناسی را در همان دانشگاه به پایان رسانید. موضوع دیپلم او "تجزیه و تحلیل مقایسه‌ای نهاد ریاست جمهوری در فرانسه و روسیه" بوده است. به سه زبان انگلیسی، فرانسوی و اسپانیایی نیز مسلط هست. "کسنیا سوبچاک" در جامعه روسیه، از جمله در رسانه‌های ارتباط جمعی اغلب به عنوان "شیرزن سکولار" و حتی "شیرزن سکولار اصلی" خوانده و نامیده می‌شود. به علاوه، این عنوان تبدیل به یک نام مستعار تبدیل شده است. اخیراً اغلب او را "نماد و سمبل اصلی دهه‌های گذشته" می‌نامند. "سوبچاک" در رتبه‌بندی 100 زن قدرتمند و صاحب نفوذ روسیه که از سوی رادیو "اکو مسکو"، ژورنال "آگانیوک" و خبرگزاری "اینترفکس" در سال 2014 منتشر شده بود، جایگاه بیست و دوم را کسب نمود. او همچنین در رتبه‌بندی ژورنال اقتصادی فوربس در پایان سال 2017، از بین ثروتمندترین اشخاص نامدار و مشهور روسیه، رتبه دهم را بدست آورد. دارایی او بر اساس اطلاعات این نشریه، 2.1 میلیون دلار برآورد شده است.

2- فعالیت‌های سیاسی اپوزیسیونر "کسنیا آناتولونا سوبچاک"
"کسنیا سوبچاک" طی سال های 2011 تاکنون در بسیاری از تظاهرات اعتراضی شرکت نمود، به صورت مشخص او پس از انتخابات دومای دولتی در سال 2011 که در آن حزب "روسیه واحد" به پیروزی رسیده بود، از تظاهرات اعتراضی بر علیه تقلب در انتخابات حمایت نمود. در 10 دسامبر همان سال در میتینگی در "میدان بالوتنی" شرکت نمود. "سوبچاک" پس از انتخابات ریاست جمهوری در 4 مارس سال 2012 که "پوتین" در آن به پیروزی رسیده بود نیز در 10 مارس در میتینگی در حمایت از انتخابات سالم شرکت کرد. اما اپوزیسیونر در تظاهرات اعتراضی تحت عنوان "مارش میلیونی" در "میدان بالوتنی" در 6 می به صورت آگاهانه شرکت نکرد، زیرا او پس از این رخداد در 7 می اعلام کرد که می‌دانست تظاهرات به سمت رادیکالیزاسیون پیش خواهد رفت... کمی بعد در جریان تظاهرات در "میدان پوشکین" به همراه "الکسی ناوالنی" دیگر اپوزیسیونر مشهور روسیه دستگیر و بلافاصله آزاد شد. در ماه می همان سال از لیست کاندیداهای دریافت جایزه سالانه "موز-تی‌وی" (MUZ-TV) ونیز جایزه TEFI، جایزه تلویزیونی بهترین گزارشگر خارج شد. بنابر اظهارات خود او، این اتفاق به دلایل سیاسی رخ داد.

در شب دوازدهم ژوئن سال 2012 پلیس آپارتمان "کسنیا سوبچاک" که اپوزیسیونر "اولگ یاشین" نیز در آنجا زندگی می‌کرد را مورد بازرسی قرار داد. مجری تلویزیون از این موضوع خشمگین شد که بازرسان با پوزخند و با صدای بلند نامه‌های شخصی او را می‌‌خواندند. او در آن زمان اظهار کرده بود: «من هرگز فکر نمی‌کردم که ما به کشور این چنین سرکوب‌گری‌هایی بازگردیم.» سخنگوی رسمی کمیته تحقیق فدراسیون روسیه اظهار کرده بود که در منزل "سوبچاک" و "یاشین"  پولی هنگفت به یورو و دلار (بیش از یک میلیون یورو) که در بیش از 100 پاکت قرار داده شده بودند، پیدا شد. اما بازرسی مالی انجام شده از سوی کمیته تحقیق، موضوع طفره‌روی "سوبچاک" از پرداخت مالیات را به اثبات نرسانید. او در 17 سپتامبر سال 2012 کاندیداتوری خود را در شورای هماهنگی اپوزیسیون روسیه اعلام نمود. "سوبچاک" از بین 11 فعال اپوزیسیون بیانیه‌ای را قرائت نمود که در آن گفته شده بود: «اختلاف و ضدیت بین دولت و جامعه به شکلی خشن و سخت در حال افزایش است، به همین دلیل نیاز به اصلاحات سیاسی گسترده وجود دارد.» در 22 اکتبر سال 2012 در انتخابات شورای هماهنگی اپوزیسیون از لیست سرتاسری مدنی با کسب 32.5 هزار رای، پس از "ناوالنی"، "دمیتری بیکوف" و "گری کاسپاروف"، رتبه چهارم را به دست آورده بود. در 19 اکتبر سال 2013 فعالیت شورای هماهنگی اپوزیسیون متوقف گردید.

3- دیدگاه‌ اپوزیسیونر "کسنیا آناتولونا سوبچاک" در خصوص رهبران شوروی و کریمه
1-3- "ژوزف استالین": "سوبچاک" در 29 اکتبر سال 2017 پیش از روز یادبود قربانیان سرکوبی‌های سیاسی، "ژوزف استالین" را جلاد و جنایتکار خواند. او در اینستاگرام خود نوشت: «"استالین" فقط انسان‌ها را از بین نبرده است، او بهترین، باهوش‌ترین و جسورترین انسان‌ها را از بین برده است. این اتفاق ماهیتا نسل‌کشی گسترده ملت روسیه تلقی می‌گردد. "استالین" دنیای روسی را که هنوز موفق به احیای آن نشدیم، از بین برد.» او تاکید کرد که «ما موظفیم "استالین" را محکوم کنیم.» او می‌گوید: «در حال حاضر به ناگهان، صحبت از مبهم و غیرشفاف بودن "استالین" و زمان او مورد قبول واقع گردید. گویا، بله، افراط‌گرایی‌هایی وجود داشته است، اما بدون این افراط‌گرایی‌ها نمی‌توانستیم جنگ را پیروز شویم، نیروگاه برق آبی دنپروفسک ساخته نمی‌شد، تسلیحات هسته‌ای ساخته نمی‌شد، بدون این افراط‌گرایی‌ها کسی به فضا پرواز نمی‌کرد. این‌ همه حتی حماقت هم نیست، این‌ها همه شرارت است.»
2-3- "ولادیمیر لنین": "سوبچاک" در آستانه دومین سالگرد انقلاب روسیه پیشنهاد داد تا بدن "ولادیمیر لنین" را از مقبره‌اش در میدان سرخ خارج سازند، زیرا به عقیده او، وجود جسد "لنین" در میدان اصلی شهر نشان‌دهنده مدل قرون وسطایی زندگی در کشور است. او می‌گوید: «من تصور می‌کنم که قرون وسطایی که ما در حال حاضر به درون آن سقوط کردیم، از آن جمله است، زیرا در قرن 21 در میدان اصلی کشور جسد یک شخص قرار دارد. بنابراین جسد را باید از میدان سرخ خارج ساخت.» او همچنین اظهار کرد که اولین کاری که پس از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری انجام خواهد داد انتقال جسد رهبر است.
3-3- کریمه: در 24 اکتبر سال 2017 "سوبچاک" اظهار کرد که «از نقطه نظر حقوق بین‌الملل، کریمه برای اوکراین است. ما حرف خود را نقض کردیم، ما یادداشت‌تفاهم بوداپست در سال 1994 را نقض کردیم. ما قول داده بودیم و به این قول عمل نکردیم.» در نتیجه، او تصمیم گرفت از تبلیغات در شبه جزیره کریمه صرف‌نظر نماید. به عقیده او، باید رفراندوم جدید در کریمه برگزار شود. او از تحریم‌های اعمال شده بر علیه روسیه به دلیل الحاق کریمه حمایت نمود، اما از آمریکا خواست بین دولت روسیه و مردم عادی تمایز قائل شود.

4- کاندیداتوری "کسنیا آناتولونا سوبچاک" در انتخابات ریاست جمهوری سال 2018
"سوبچاک" در 18 اکتبر سال 2017 از قصد خود برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری که در 18 مارس سال 2018 برگزار خواهد شد خبر داد. او متنی را در خبرگزاری روسی "وداماستی" منتشر و سایتی تحت عنوان "سوبچاک بر علیه همه" را راه‌اندازی نمود. او اظهار کرد که در صورتی که به "ناوالنی" اجازه حضور در انتخابات داده شود، او مهیای کناره‌گیری از رقابت انتخاباتی است. سرویس مطبوعاتی رئیس جمهور روسیه "دمیتری پسکوف" حضور "سوبچاک" در انتخابات ریاست جمهوری را ممکن دانست و اظهار کرد که او در چارچوب قانون اساسی روسیه عمل می‌کند. معرفی "سوبچاک" به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری روسیه واکنش‌های متفاوتی را در پی داشته است: از امیدواری به او تا بی‌اعتمادی به صداقت او. در این بین، حضور "سوبچاک" در انتخابات ریاست جمهوری انتقاد اپوزیسیونر مشهور روسیه "الکسی ناوالنی" را به همراه داشت. او "سوبچاک" را کاندیدای مضحک لیبرال و یک کاندیدای فریبنده با دیدگاه‌های هم‌نوع‌ستیزانه طرفداران دموکراسی در دهه 90 نامید. البته "سوبچاک" نیز ساکت ننشست و در چندین پست در اینستاگرام "نوالنی" را به تبعیت و پیروی از قانون Führerprinzip (leader principle یا "برتری خداگونه رهبری")، چاپلوسی، دعوت به تظاهرات اعتراضی بدون مجوز و انشعاب اپوزیسیون متهم ساخت. لازم به ذکر است که "ناوالنی" پس از آنکه کمیسیون مرکزی انتخابات روسیه او را واجد شرایط حضور در انتخابات ریاست جمهوری اعلام نمود، خواهان بایکوت انتخابات شده است، اما "سوبچاک" درخواست او را رد و کاندیداتوری خود را در انتخابات اعلام نمود. اضافه می‌کنیم که "سوبچاک" یکی از شناخته شده‌ترین کاندیداهای ریاست جمهوری روسیه است. بنابر نتایج نظرسنجی اجتماعی، بیش از 90 درصد مردم روسیه او را می شناسند، اما اکثریت آن‌ها نگاهی منفی به او دارند.

5- انتقاد کارشناسان روسی از برنامه انتخاباتی "کسنیا آناتولونا سوبچاک"
"سوبچاک" قصد دارد از حزب "ابتکار مدنی" در انتخابات ریاست جمهوری روسیه شرکت نماید. او در جریان یکی از نشست‌های حزب "ابتکار مدنی" برنامه خود تحت عنوان "123 قدم سخت" را منتشر نمود. از جمله مشخصه‌ها و ویژگی‌های برنامه اپوزیسیونر از نگاه برخی کارشناسان روسی عبارتند از:
1-5- برنامه "سوبچاک" بسیار کوتاه است: روسیه کشور اروپایی است؛ باید مناسبات با همسایگان برقرار گردد؛ باید اتحادیه‌های همجنس‌گرا و تجارت کم ماری‌جوآنا قانونی اعلام گردند؛ باید به جای استانداردهای بین‌دولتی، استانداردهای اروپایی برقرار شود؛ قدرت در روسیه باید نه در رئیس جمهور، بلکه در پارلمان، نه در مسکو، بلکه در مناطق محلی متمرکز شود؛ باید برای دفاع و ساختارهای نظامی کم‌تر و برای حوزه اجتماعی بیشتر هزینه گردد؛ باید فراخوان برای ارتش متوقف گردد؛ همه تغییرات در کشور باید با تضمین‌هایی برای طبقه حاکم باشد – هیچگونه پاک‌سازی آئینی وجود ندارد و تنها در ازای گناه به اثبات رسیده شده مجازات انجام می‌گیرد، باید رفراندوم جدیدی در کریمه با حضور اوکراین و جامعه بین‌المللی صورت گیرد.
2-5- برنامه "سوبچاک" در برخی موارد نامفهوم و اشتباه هستند: برنامه "سوبچاک" دارای 123 شعار است. او عدد زیبایی را برای برنامه خود برگزیده است، اما در برخی موارد، گزاره‌ها به سه بند منقطع می‌شوند و برخی دیگر بسیار کوتاه هستند. ضمنا برخی موارد نیز وجود دارد که توضیحات در آن‌ها به شکل واضح و فاحشی ناکافی هستند. "سوبچاک" تغییر بنیادین قانون اساسی و بازنویسی آن از سه فصل به هشت فصل را پیشنهاد می‌دهد. این یعنی تغییر نیمی از قانون اساسی که به اصلاح همه ارگان‌های کشوری خواهد انجامید. اگرچه "سوبچاک" گذار به سمت جمهوری پارلمانی با فدرالیزاسیون گسترده را پیشنهاد می‌دهد، اما چنین تغییر قابل توجهی نیازمند توضیحات مشخص و واضحی است.
3-5- جزئیات و اعداد در برنامه "سوبچاک" کم است: "سوبچاک" در برنامه خود تغییرات قابل توجهی را در زندگی کشور پیشنهاد می‌دهد، اما به بازه زمانی و شاخص‌ها اشاره‌ای نمی‌کند. او قصد دارد همه قوانین را مورد بازنگری قرار دهد، همه محدودیت‌ها در برخی حوزها را از بین ببرد، اما او به این موضوع اشاره نمی‌کند که او قصد تغییر چه چیزهایی را دارد. در برنامه از بازسازی ساختار اقتصادی سخن می‌گوید، اما از اصلاحات مربوطه، تنها به کاهش پرداخت‌های بیمه کارفرمایان از 30 به 24 درصد و لیبرالیزاسیون اداره مالیات اشاره می‌کند. امتناع از پاک‌سازی آئینی باید همزمان با اصلاحات قضایی و مبارزه با فساد انجام گیرد. قضات به عقیده "سوبچاک"، باید کار را به شیوه جدید و تنها به واسطه چرخش و امتناع از انتصابات به دستور رئیس جمهور آغاز نمایند. انتخاب قضات و پلیس تنها در پائین‌ترین سطح بدون نوسازی رادیکال در کادر رهبری انجام می‌گیرد.
4-5- برخی شعارها با برخی شعارهای دیگر در تضاد و تعارض است: تعارضات و تناقضات مستقیمی در برخی بندها وجود دارد. برای نمونه، "سوبچاک" در چارچوب لیبرالیزاسیون قانون قصد دارد از مفاد افراط‌گرایانه قانون جزا که در ازای اظهارات و حرف‌ها مجازات می‌کنند، خلاصی یابد. اما در برنامه خود ممنوعیتی قانونی برای «تبرئه "استالین" و سرکوبی‌های دهه‌های 20 تا 50 قرن بیستم» تعیین کرده است. او برای دو حوزه اجتماعی مهم – آموزش و بهداشت – رویکردهای کاملا متفاوتی را پیشنهاد می‌دهد. "سوبچاک" با تجاری‌سازی آموزش و تقویت نقش دولت در این حوزه مخالفت می‌ورزد. کاندیدای ریاست جمهوری به اصول کاملا متفاوتی در بهداشت پایبند است و قصد دارد از توسعه "فعالیت پزشکی خصوصی و حمایت از پزشکی تجاری" و همچنین بیمه اختیاری حمایت نماید.

محسن حمیدی - کارشناس مسائل آسیای مرکزی و قفقاز، مترجم زبان روسی، عضو شورای علمی موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر

منبع: موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر (IIKSS)

http://www.iikss.com/fa/index.php/route/news_det/OTk2Mg


اپوزیسیون، اپوزیسیونرها و احزاب غیرسیستمی در روسیه - اپوزیسیونر

اپوزیسیون، اپوزیسیونرها و احزاب غیرسیستمی در روسیه

اپوزیسیونر "سرگی استانیسلاوویچ اودالتسوف" هماهنگ کننده "جبهه چپ" در روسیه

موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر (IIKSS) - اختلاف بین اپوزیسیونرهای غیرسیستمی و سیستمی در روسیه آن است که اپوزیسیونرهای نوع اول این جرات و جسارت را به خود می‌دهند که نام رئیس جمهور روسیه "ولادیمیر پوتین" را بر زبان آورده و انتقادات تند و شدیدی را بر علیه او عنوان کنند. اما اپوزیسیونرهای نوع دوم دست به ناسزا و فحاشی هرکسی می‌زنند، جز شخص "پوتین". برای نمونه، تلاش می‌کنند جهت انتقادات خود را به سمت "دمیتری مدودف" نخست وزیر روسیه، الیگارش‌ها، کاپیتالیسم جهانی و نظایر آن سوق دهند. در ادامه معرفی اپوزیسیون، اپوزیسیونرها و احزاب غیرسیستمی در روسیه، در این گزارش به معرفی "سرگی استانیسلاوویچ اودالتسوف" و جبهه متعلق به او موسوم به "جبهه چپ" می‌پردازیم که در زمره اپوزیسیونرهای نوع نخست قرار دارد. 

بیوگرافی اپوزیسیونر

"سرگی استانیسلاوویچ اودالتسوف" - رجل سیاسی چپ روسیه، رهبر جنبش "آوانگارد جوانان سرخ"، هماهنگ‌کننده جبهه چپ، هماهنگ‌کننده شورای گروه‌های ابتکاری مسکو و شورای عمومی و همگانی مسکو، یکی از رهبران جنبش اعتراضی در روسیه در سال‌های 2013-2011. "اودالتسوف" در 16 فوریه سال 1977 در مسکو به دنیا آمد. پدر "سرگی" - پروفسور "استانیسلاو واسیلویچ تیوتیوکین" دکتر علوم تاریخ. "سرگی" نوه "ایوان ایوانوویچ اودالتسوف" - دکتر علوم تاریخ، رئیس هیئت مدیره آژانس مطبوعاتی "نوواستی" (1970-76) و سفیر شوروی در یونان (1976-79)؛ او برادرزاده "الکساندر اودالتسوف" - سفیر فدراسیون روسیه در لتونی طی سال‌های 2001-1997؛ "سرگی" نوه بزرگ رئیس دانشگاه دولتی مسکو و اولین رئیس دانشکده دولتی روابط بین‌الملل مسکو، عضو حزب بلشویک‌ها از سال 1905، دکتر علوم حقوقی "ایوان دمیترویچ اودالتسوف" که خیابانی در مسکو نیز به نام و افتخار او نام‌گذاری گردید.
"سرگی استانیسلاوویچ اودالتسوف" در سال 1998 در زمان تحصیل در دانشکده حقوق آکادمی دولتی حمل و نقل آبی مسکو جنبش "آوانگارد جوانان سرخ" را سازماندهی و ریاست نمود. در دسامبر سال 1999 در انتخابات دومای دولتی از لیست بلوک انتخاباتی "بلوک استالین در حمایت از شوروی" کاندید شد. این فهرست نتوانست از مانع و فیلتر حد نصاب 5 درصد آرا عبور نماید. طی سال‌های 2007-2004، جنبش "آوانگارد جوانان سرخ" شاخه‌ای از جوانان حزب کمونیست اتحاد شوروی متعلق به "اولگ شنین" بود. "اودالتسوف" در آن زمان عضو کمیته مرکزی حزب کمونیست اتحاد شوروی بود. او در سپتامبر سال 2005 از ایده ایجاد جبهه چپ حمایت نمود. در دسامبر سال 2005 در انتخابات دومای شهری مسکو از لیست حزب کمونیست روسیه شرکت نمود.
از سال 2006 همکاری با ائتلاف اپوزیسیون "روسیه دیگر" را آغاز نمود که رهبران آن عبارت بودند از: "گری کاسپاروف"، "ادوارد لیمونوف"، "میخائیل کاسیانوف"، "ولادیمیر ریژکوف"، "ویکتور آنپیلوف". روند همکاری‌های "اودالتسوف" با این ائتلاف از سال 2007 متوقف گردید، اما فعالیت‌های حزبی او ادامه داشت. در 17 ژانویه سال 2012 علیرغم مخالفت جبهه چپ و حزب کمونیست روسیه، از کاندیداتوری رهبر حزب کمونیست روسیه "گنادی زوگانوف" در انتخابات ریاست جمهوری سال 2012 حمایت نمود. در 20 فوریه سال 2012 در او جریان دیدار رئیس جمهور وقت روسیه "دمیتری مدودف" با رهبران اپوزیسیون غیر‌سیستمی، علی‌رغم حمایتش از رهبر حزب کمونیست روسیه، به "مدودف" پیشنهاد داد انتخابات را لغو نماید و تا سال دیگر در قدرت باقی بماند. او تصور می‌کرد که بدین طریق می‌تواند دوگانه یا "تاندوم" "پوتین-مدودف" را از بین ببرد، اما "مدودف" در پاسخ به درخواست "اودالتسوف" اظهار کرد که این پیشنهاد را دعوت به غصب قدرت تصور می‌کند.

دستگیری‌ها و بازداشت‌های متعدد اپوزیسیونر

بنابر اظهارات "اودالتسوف"، او بیش از صد بار در میتینگ‌‌ها و تظاهرات دستگیر شد و در مجموع چندین ماه را در بازداشت و زندان به سر برده است. به صورت خاص، در 10 اکتبر سال 2012 دادستانی روسیه موضوع بازرسی از اپوزیسیونر پیرامون حقایقی که در فیلم مستند "آناتومی-2" نشان داده شده بود را مطرح نمود. این فیلم از شبکه تلویزیونی "ان‌ت‌و" در 5 اکتبر سال 2012 پخش شد. بر اساس مستندات موجود در این فیلم، "اودالتسوف" و نیز همکار او "کنستانتین لبدف" و دیگر اپوزیسیونرها به مهیا و آماده‌سازی یک بی‌نظمی و شورش بزرگ متهم شده بودند. در 17 اکتبر سال 2012 پرونده جنایی بر علیه آن‌ها تشکیل گردید و منازل متهمین مورد بازرسی قرار گرفت. پس از به زندان افتادن "اودالتسوف"، خانواده او در وضعیت مالی دشواری قرار گرفت. در ژانویه سال 2016 همسر او "آناستاسیا" در شبکه‌های اجتماعی تقاضای کمک نمود. نکته قابل توجه آنکه "آناستاسیا" همزمان جامعه لیبرال را نیز مورد خطاب قرار داده و به این دلیل که کمک‌های وعده داده شده از سوی آن‌ها به خانواده او محقق نگردید از آن‌ها انتقاد نمود. بنابر گزارش همسر "اودالتسوف"، او در آگوست سال 2017 از زندان آزاد شد.

عقیده و دیدگاه فکری اپوزیسیونر

"اودالتسوف" خواهان ایجاد سوسیالیسم در روسیه، اما به واسطه فرآیند دموکراتیزاسیون انقلاب بورژوازی است، خواهان دموکراسی مستقیم به جای دموکراسی نمایندگی است. به عقیده او، تکنولوژی‌های کامپیوتری مدرن امکان برقراری دموکراسی مستقیم‌تر را فراهم می‌آورند. این در حالی است که دموکراسی پارلمانی در حال حاضر در معرض بحران آشکار و واضحی قرار دارد. "اودالتسوف" توانگر سالاری یا پلوتوکراسی (حکومت کردن یا قدرت یافتن بر پایه داشتن ثروت) را دشمن اصلی روسیه تصور می‌کند و مبارزات خود را نیز بر همین اصل پایه‌ریزی می‌کند. اپوزیسیونر وضعیت کنونی روسیه را چندان مطلوب توصیف نمی‌کند و معتقد است که "ثبات موجود در روسیه" برگ برنده تبلیغات کرملین طی سال‌های اخیر بوده و هست، بدین ترتیب که مردم احساس می‌کنند این را مدیون رئیس جمهور عاقل و باهوش خود هستند، اما او این ثبات را غیرواقعی خوانده و می‌گوید که دوره ریاست جمهوری پوتین نتایج مطلوبی به همراه نداشته است. "اودالتسوف" دلیل غیر واقعی بودن ثبات در روسیه را نیز کاهش درآمدهای واقعی مردم روسیه تحت تاثیر کاهش ارزش روبل، رشد شدید قیمت‌ها و افزایش قابل توجه افراد فقیر و کم‌بضاعت می‌داند و معتقد است که با ادامه ریاست جمهوری "پوتین" نباید منتظر معجزه بود. بر همین اساس، او انتخاب مجدد پوتین در دور بعدی ریاست جمهوری را یک فاجعه تلقی می‌کند.

سازماندهی مجدد جبهه چپ و بازنگری در شیوه‌های مبارزه با دولت روسیه

روند تحولات حاکی از آن است که "اودالتسوف" در حال تلاش برای سازماندهی مجدد جبهه چپ می‌باشد. جبهه چپی که مجدداً از سوی اپوزیسیونر سازماندهی می‌شود، مدعی یکپارچه‌سازی و اتحاد چپ‌های غیرپارلمانی است و همزمان می‌کوشد حزب سیستمی کمونیست روسیه را نیز متقاعد سازد که کاندیدایی را برای پست ریاست جمهوری معرفی نماید. جبهه چب امیدهای خود را با سازماندهی مجدد احزاب سیستمی، پیش از همه حزب کمونیست روسیه گره زده‌ است. "اودالتسوف" وضعیت کنونی جبهه چپ را اینگونه توصیف می‌کند: «"جنبش چپ میهن‌پرست" در حال حاضر در شرایط خوبی نیست. احزاب سیستمی بیش از حد خود را محدود ساخته‌اند. ما تصور می‌کنیم که کاندیدای جریان‌های چپ باید از طریق فرآیند انتخابات درون‌حزبی انتخاب گردد، نه به شکل آزاد و همگانی، آن‌گونه که در حال حاضر انجام می‌گیرد. به اشخاص جدیدی نیاز داریم که از حمایت جامعه برخوردار باشند. چنین اشخاصی وجود دارند، اما آن‌ها در سایه هستند... با همه احترامی که برای فراکسیون حزب کمونیست روسیه قائل هستم، اما انفعال آن‌ها و شیوه‌های قدیمی مبارزه به تکرار سرنوشت حزب کمونیست اوکراین منجر خواهد شد که نتوانست با سرکشی و طغیان لیبرال‌ها-فاشیست‌ها مقابله نماید.»

همانگونه که واضح هست، جبهه چپ جدید اگرچه همچنان مدعی است دارای شعارهای جسورانه و شجاعانه ضدالیگارشی در روسیه است، اما خواهان مبارزه خیابانی رادیکال با دولت روسیه نیست. این درحالی است که در سال‌های اخیر، سرمایه سیاسی "اودالتسوف" مواجهه و مقابله سازش‌ناپذیر خیابانی با دولت روسیه بوده است که گویا با تصمیم "اودالتسوف" مبنی بر سازماندهی مجدد جبهه چپ، این سرمایه سیاسی در حال افول است. بدیهی است که این روند او را از همکاران، رفقا و هم‌کیشان سابقش که به ایجاد و شکل‌دهی جنبش رادیکال چپ تمایل دارند، جدا می‌سازد. از جمله این جنبش‌های رادیکال جدید، "بلوک چپ" متشکل از جوانانی است که به دلیل اعتراضات اپوزیسیونر معروف روسیه "الکسی ناوالنی" ماهیتی سیاسی یافته‌اند. در چنین شرایطی نمی‌توان پذیرفت که چپ‌های غیر‌سیستمی، از جمله "اودالتسوف" بتوانند با محافظه‌کاران طرفدار شوروی بر سر یک هدف مشترک که شرکت مشترک در اعتراضات خیابانی گسترده [بالوتنی] به توافق برسند. البته قابل کتمان نیست که رهبران چپ برای این که بتوانند از زیر سایه جنبش اعتراضی "الکسی ناوالنی" و طرفداران آن خارج شوند، تلاش می‌کنند پتانسیل راهپیمایی‌ها و تظاهرات اجتماعی محلی را احیا کنند. به صورت خاص، آن‌ها از قصد خود برای احیای تظاهرات سنتی جبهه چپ "روز غضب" که به مشکلات مرتبط با فقر و نابرابری اختصاص دارد، سخن می گویند.
اما سوال بسیار مهم این است که چه چیزی "اودالتسوف" را برای بازنگری در شیوه‌های مبارزه با دولت روسیه مجاب کرده است؟ ترس از لیبرالیسم، امپریالیسم آمریکایی، "میدان" در اوکراین و بازگشت به دهه 90 و ترس از آن چه که رهبران جبهه چپ از آن به کودتای لیبرالی-فاشیستی در اوکراین یاد می‌کنند، موجب گردید مبارزین سابق با دولت روسیه تا اندازه‌ای مواضع ضد دولتی و ضد "پوتین" خود را تعدیل سازند. آن‌ها بر این باور هستند که اگرچه جناح حاکم در روسیه و لیبرال‌ها دو چهره یک پدیده واحد هستند، اما به عقیده آن‌ها، لیبرال‌ها به مراتب خطرناک‌تر هستند. "اودالتسوف" در این خصوص می‌گوید: «من با احترام با رئیس‌جمهور برخورد می‌کنم. او خیلی کارها برای احیای حاکمیت کشور انجام داده است. وقتی من فرمان "سوبچاک" را دیدم به وحشت افتادم. این‌ها همان افرادی هستند که پیروزی "یلتسین" در انتخابات سال 1995 را رقم زده بودند. فرمان "سوبچاک" مرتبط با آمریکا است. ما با کوچک‌ترین اشتباه شاهد اتفاقاتی مشابه سقوط رژیم کیف خواهیم بود. آن‌ها در شرایط سخت اراده و خواسته مردم کریمه را نادیده گرفتند. ما با دشمنان ملت و دوستان غرب در یک مسیر نیستیم.»
لازم به ذکر است که "اودالتسوف" علیرغم مخالفتش با حکومت "پوتین"، در برخی نوشتجات خود در شبکه‌های اجتماعی از پیوستن کریمه به روسیه و نیز از جمهوری خلق دونتسک و جمهوری خلق لوگانسک در مبارزه مسلحانه در دونباس حمایت نمود. جالب‌تر آن که هماهنگ‌کننده "جبهه چپ" که در ناآرامی‌های گسترده "میدان بالوتنی" در سال‌های 2013-2011 حضوری پررنگ داشته است، از شرکت در تظاهرات اعتراضی که از سوی "الکسی ناوالنی" در تابستان سال 2017 ترتیب داده شده بود، صرفنظر کرد. او تصمیم خود را اینگونه توجیه نمود: «مقابله با فساد همواره خوشایند است. ما آماده و مهیای همکاری هستیم. اما من به شدت مخالف آن هستم که بار دیگر تلاش کنند از ما به عنوان طعمه در راستای منافع و دسیسه‌های خود استفاده نمایند.» "اودالتسوف" همکاری با "ناوالنی" را منوط به درک و دریافت اهداف و نیات واقعی او دانست.

محسن حمیدی: کارشناس مسائل آسیای مرکزی و قفقاز، عضو شورای علمی موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر

منبع: موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر (IIKSS)

http://www.iikss.com/fa/index.php/route/news_det/OTkxNg


اپوزیسیون، اپوزیسیونرها و احزاب غیرسیستمی در روسیه: اپوزیسیونر \

 اپوزیسیون، اپوزیسیونرها و احزاب غیرسیستمی در روسیه

اپوزیسیونر "میخائیل بوریسویچ خودورکوفسکی" رئیس بنیاد "روسیه باز"

موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر (IIKSS) - در روسیه، علاوه بر اپوزیسیون سیستمی که شامل اعضای احزاب غیرحاکم و دیگر سازمان‌های سیاسی فعال می‌باشد، اپوزیسیون و احزاب غیرسیستمی نیز وجود دارند که با احزاب حاکم بر سر قدرت می‌جنگند. اپوزیسیون غیرسیستمی یک نام کلی بوده و به اشخاص و گروه‌هایی اطلاق می‌گردد که به شکل جدی از اقدامات و فعالیت‌های دولتهای متبوعشان ناخرسندند و نمی‌توانند به شکل اساسی بر آن‌ها تاثیر بگذارند و یا آن‌ها را در چارچوب رویه‌های به تصویب رسیده توسط نظام‌ سیاسی تغییر دهند که با توجه به عدم حمایت قابل توجه از آن‌ها در جامعه قابل توجیه است. اما خود اپوزیسیون و اپوزیسیونرهای غیرسیستمی، مطابق معمول، این روند را با واقعیت سرکوب از سوی دولت‌ها، نقض قوانین انتخابات، فقدان آزادی بیان و دیگر افسانه‌ها توجیه می‌کنند و نمی‌خواهند اعتراف کنند که مشکل اصلی در خود اپوزیسیون غیرسیستمی و ماهیت فعالیت و اقدامات خود آن‌ها قرار دارد.

ما قصد داریم از این پس اپوزیسیون، اپوزیسیونرها و احزاب غیرسیستمی در روسیه را به علاقه‌مندان این حوزه معرفی نمائیم. در همین چارچوب، اولین اپوزیسیونر غیرسیستمی که برای معرفی به شما برگزیدیم، "میخائیل بوریسوویچ خودورکوفسکی" و سازمان غیردولتی متعلق به او بنیاد "روسیه باز" است. 

"میخائیل بوریسویچ خودورکوفسکی" یک تاجر روس و یک رجل اجتماعی و سیاسی است. او طی سال‌های 1997 تا سال 2004 مالک و رئیس کمپانی نفتی "یوکاس" بوده است. در 25 اکتبر سال 2003 به اتهام اختلاس و طفره‌روی از پرداخت مالیات توسط مقامات روسیه دستگیر و روانه زندان شد. او در زمان دستگیری یکی از ثروتمندترین افراد دنیا بوده است. ارزیابی متفاوتی در جامعه روسی و جامعه بین‌المللی پیرامون حکم دادگاه روسیه وجود داشته و دارد: برخی "خودورکوفسکی" را مستحق این محکومیت دانسته و برخی دیگر او را زندانی سیاسی تلقی می‌کنند. او در 12 نوامبر سال 2013 پس از گذراندن بیش از 10 سال حبس و نپذیرفتن اتهاماتش، به دلیل شرایط خانوادگی از سوی رئیس جمهور روسیه "ولادیمیر پوتین" مورد عفو قرار گرفت و در حال حاضر نیز در لندن به سر می‌برد. احتمالا آن بخش از جامعه روسیه که این اپوزیسیونر را مستحق محکومیت می‌دانند بر این باور هستند که جنگ‌ و منازعه سیاسی‌ نافرجام اپوزیسیونر و ناامیدی او از تصاحب جایگاه سیاسی عالی خارج از اصول و قواعد پذیرفته شده قانونی و حقوقی در روسیه، "خودورکوفسکی" را به سمت ایجاد یک نهاد مدنی-اجتماعی با ماهیتی متعارض با نظام سیاسی و حزب حاکم در روسیه سوق داده است. در همین چارچوب، او می‌کوشد با اتخاذ رویکردی ابزارانگارانه که خاص گروه‌ها و جریان‌های اپوزیسیون غیرسیستمی است، با بسیج نمودن طیفی از شهروندان که مخالف سیاست‌های هیئت حاکمه در روسیه هستند، از آن‌ها صرفا به عنوان یک ضربه‌گیر در مقابل فشارهای مسکو با هدف دستیابی به اهداف و مقاصد خود بهره گیرد. در این نوع تحلیل، او در واقع دارای تفکرات و تمایلات اروپایی و غربی نیست و به عبارت ساده‌تر و واضح‌تر، تلاش می‌کند از طیفی از مردم روسیه که طرفدار ارزش‌های غربی و اروپایی هستند، برای خود پیراهن عثمان بسازد.     

بنیاد متعلق به او بنیاد "روسیه باز" یک سازمان اجتماعی روسی است که توسط سهامداران کمپانی "یوکاس" و گروهی از اشخاص خصوصی با هدف اجرایی‌سازی طرح‌ها و پروژه‌های خیرخواهانه، آموزش و روشنگری در سال 2001 ایجا گردید. مالک وقت یوکاس "میخائیل خودورکوفسکی"، وزیر امور خارجه سابق آمریکا "هنری کیسینجر" و یکی از اعضای خانواده پرنفوذ و بسیار ثروتمند "روتشیلد" در هیئت مدیره "روسیه باز" حضور داشتند. مشهور است که خانواده "روتشیلد" معمولا در مرکز تمامی تئوری‌های توطئه قرار داشته و دارند. از طریق این بنیاد پول‌هایی به روسیه برای فعالیت‌ها و اقدامات سیاسی منتقل می‌شده‌‌اند. این وضعیت تا زمان دستگیری "خودورکوفسکی" در سال 2003 حفظ گردید. دادگاه تاسمانی در مسکو همه حساب‌های "روسیه باز" را مسدود کرده بود. در 10 ژوئن سال سال 2006 سایت سازمان اجتماعی بین منطقه‌ای "روسیه باز" نیز بسته شد.

"میخائیل خودورکوفسکی" بلافاصله پس از آزادی از بند در سال 2013 مجددا طرح خود را احیا نمود. او در آن زمان اظهار کرده بود که "روسیه باز" جدید خواهان «کمک به انسجام متاسفانه بخش نه چندان بزرگی از جامعه روسیه است که از ارزش‌های اروپایی جانبداری می‌کنند.» سایت "روسیه باز" نیز در پائیز سال 2014 راه‌اندازی گردید و "ورونیکا کوتسیلو" به عنوان سردبیر آن تعیین شد. او معاون سابق سردبیر نشریه اینترنتی اجتماعی-فرهنگی OpenSpace.ru بود که به تدریج ماهیت خود را به نشریه اینترنتی اجتماعی-سیاسی تغییر داده بود. نشریه اینترنتی "روسیه باز" از ابتدای فعالیت به شکل تخصصی بر موضوعات مرتبط با حقوق بشر کار می‌کرده است و بعدها حوزه‌های علاقه‌مندی خود را گسترش داد.

مقامات روسیه در چارچوب قانونی موسوم به قانون "آژانس بیگانه"، مانیتورینگ بیشتر فعالیت‌ها و اقدامات سازمان "روسیه باز" را در دستور کار خود قرار دادند. در همین راستا، دادستانی کل روسیه سازمان "خودورکوفسکی" "روسیه باز" را که در لندن به ثبت رسیده است و نیز "موسسه روسیه معاصر" که متعلق به "پاول خودورکوفسکی" پسر "میخائیل خودورکوفسکی" بوده و در آمریکا به ثبت رسیده است را در فهرست سازمان‌های نامطلوب قرار داد. همچنین در ژوئیه سال 2016 نیز سایت "روسیه باز" از سوی اداره نظارت بر حوزه ارتباطات، تکنولوژی‌های اطلاعاتی و رسانه‌های ارتباط جمعی به دلیل انتشار مطالب با ماهیتی تبلیغاتی با هدف ترویج ایده بایکوت انتخابات دوما در بین مردم روسیه در فهرست رسانه‌های ارتباط جمعی ممنوعه قرار گرفت.

بر اساس گزارشی که از سوی سازمان "روسیه باز" در سایت دفتر ثبت "خانه شرکت" ("Companies House") در بریتانیا منتشر گردید، این سازمان 25 میلیون روبل (381068 دلار) در سال 2016 درآمد داشت که حاصل اقدامات و فعالیت‌هایی و نیز کمک‌های مالی بوده است. بر اساس گزارش منتشر شده از سوی شرکتی در چک "Free Access One"، سازمان "روسیه باز" این مبلغ را صرف طرح‌ها و برنامه‌های "موسسه روسیه معاصر" کرده است. این طرح‌ها و برنامه‌ها عبارت بودند از: "انتخابات آزاد"، کلوب "روسیه باز" در لندن، طرح و برنامه حمایت از حقوق بشر و نیز "دانشگاه روسیه باز". واضح است که همه سازمان‌ها و موسسات مرتبط و متعلق به "میخائیل خودورکوفسکی" پول‌ها را صرف طرح‌ها و برنامه‌های ضد روسی می‌کرده‌اند و می‌کنند.

دادستان کل روسیه "یوری چایکا" اخیرا اظهار کرده است که سازمان غیرتجاری خارجی "روسیه باز"، "موسسه روسیه معاصر" و جنبش شبکه اجتماعی "روسیه باز" که با پول "خودورکوفسکی" و از طریق افرادی جعلی از فعالیت‌های انتخاباتی نمایندگان ساختارهای اپوزیسیون روسیه حمایت مالی می‌کنند، در گردهم‌آیی‌ها و محافل اجتماعی-سیاسی بدون مجوز شرکت داشته‌اند. بنابر اظهارات مقام روس، تنها "روسیه باز" در سال 2016 بیش از یک میلیون دلار برای این اهداف هزینه کرده است. او ادامه می‌دهد که این سازمان‌ها که به ابتکار رئیس سابق یوکاس ایجاد شده‌اند، طرح‌ها و پروژه‌هایی را در روسیه با هدف بی‌اعتبار ساختن نتایج انتخابات انجام می‌دهند. لازم به ذکر است که بنیاد "روسیه باز" در آستانه انتخابات شهرداری مسکو در پائیز سال 2017 مدرسه آماده‌سازی و آموزش نمایندگان را ایجاد کرده است که در آن داوطلبان شیوه‌های تبلیغات اجتماعی موثر و مبانی قانون مسکو، شیوه‌های درست جمع‌آوری امضاء و سخنرانی‌های عمومی را خواهند آموخت.

اضافه می‌کنیم که شرکت رسانه‌ای و مجله آمریکایی "فوربز" (Forbes) در نیمه نخست سال 2016 رتبه‌بندی ثروتمندترین شهروندان روسیه را اعلام نمود که بر اساس آن، موسس شرکت روسی "یوکاس" برای نخستین بار از سال 2005 در این فهرست قرار گرفت. "فوربز" دارایی‌های او را 0.5 میلیارد دلار (500 میلیون دلار) برآورد کرده است. "خودورکوفسکی" رتبه 170 را در این رتبه‌بندی به خود اختصاص داد.

محسن حمیدی: کارشناس مسائل آسیای مرکزی و قفقاز، عضو شورای علمی موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر

منبع: موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر (IIKSS)

http://www.iikss.com/fa/index.php/route/news_det/OTg4OA