سفارش تبلیغ
صبا ویژن

موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر

صفحه خانگی پارسی یار درباره

فرصتهای اقتصادی خزر برای بخش خصوصی

فرصت‌های اقتصادی خزر برای بخش خصوصی 

موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر  (IIKSS) – وجود پهنه آبی خزر همواره به عنوان یکی از منابع مهم برای تامین منافع ساکنین منطقه خزر محسوب می‌گردد که سبب رونق اقتصادی برای مردمان حاشیه‌نشین آن نیز شده است. با پیشرفت علم و تکنولوژی در دنیا راه‌های کسب سود و در آمد نیز به همان اندازه ارتقاء یافته است و برآیند آن تنوع اقتصادی برای جامعه می‌باشد. در حال حاضر موقعیت دریای خزر بعنوان یکی از منابع کسب درآمد در ایران  حائز اهمیت می‌باشد که در شمال کشور جایگاه اقتصادی مطلوبی برای بخش خصوصی دارد. قابل کتمان نیست که استان‌های شمالی از فقر صنعت یا صنعتی بودن و نداشتن صنایع های‌تک رنج می‌برند اما وجود دریای خزر برای ساکنین این خطه تا حدودی فقدان جایگاه صنعت و تکنولوژی را مرتفع ساخته است که نیاز به توجه بیشتری از سوی سرمایه‌گذاران بخش خصوصی و حتی دولتی دارد. بدون تردید موقعیت ممتاز و ویژه ژئواکونومیک، ژئواستراتژیک و ژئوپلتیک دریای خزر از جایگاه مهمی برای جمهوری اسلامی ایران و استان‌های شمالی برخوردار است، همچنین ابعاد پنهان اقتصادی در این پهنه آبی وجود دارد که می‌بایست به آنها توجه گردد. علی‌ایحال در حال حاضر توجه سرمایه‌گذاران در بخش‌های توریستی، کشاوری، شیلات، کشتی‌رانی متمرکز شده است که هر یک به نوبه خود برای بخش خصوصی مهم و سودآور می‌باشد. لذا در این مقاله سعی می‌گردد پتانسیل‌ها و فرصت‌های اقتصادی موجود در دریای خزر مورد بررسی قرار گیرد.

توریسم:
تردیدی وجود ندارد که حاصل سرمایه‌گذاری در صنعت توریسم دستیابی به سود سرشار آن می‌باشد. به همین منظور امروزه اکثر کشورهای جهان سعی دارند سرمایه‌گذاری در این صنعت پرسود را تجربه نموده و بدین ترتیب است که شاهد تحرکات و اقدامات کشورهای منطقه خزری در ساخت جزایر مصنوعی، هتل‌های چند ستاره، مناطق توریستی، برج‌های مرتفع و ... هستیم. در این بین اما سهم استان‌های شمالی ایران در مقایسه با کشورهای همسایه چندان چشم‌گیر و قابل توجه نبوده، اما با همین امکانات حداقلی مشاهده می‌کنیم که سالانه و در روزهایی از سال سیل جمعیت به این استان‌ها گسیل می‌شوند. در واقع توریست‌ها با حضور در اماکن تفریحی و رفاهی تنها اقدام به خرید و یا بهتر آنکه خرج پول می‌نمایند که همین امر سبب خلق سرمایه برای طرف مقابل خواهد بود.
به هر حال توریست‌ها در مسیر عبور خود از اماکن تاریخی و بازارها، فضای سبز زیبا، رستوران‌ها، هتل‌ها، اماکن رفاهی و ... بازدید نموده و قطعا برای ارائه خدمات و حتی خرید صنایع دستی و دیگر محصولات هزینه پرداخت می‌نماید. اما در این میان مشکل مهم و اساسی موجود در رابطه با وضعیت توریسم در منطقه خزر آن است که مردم ایران، شمال کشور و دریای خزر را تنها به عنوان منطقه‌ای برای گردشگری و توریستی می‌پندارند و این در حالیست که از پتانسیل بستر و زیربستر این پهنه آبی غافل شده‌اند. در این خصوص باید گفت تحدید حدود منصفانه دریای خزر می‌تواند آینده اقتصادی استان‌های شمالی و حتی کشور را تامین نماید.
بخش کشاورزی:
اقلیم آب و هوایی و خاک حاصل‌خیز خطه شمال ضامن شغل اصلی مرمان این منطقه بوده است و می‌توان گفت به نوعی بخش اعظمی از مایحتاج غذایی ایرانیان از همین استان‌های شمالی تامین می‌گردد. اما یکی از چالش‌های پیش‌رو و بزرگ کمبود منابع آبی که حاصل از خشکسالی‌ها و عدم بارندگی‌ها می‌باشد و دگرسو عدم استفاده صحیح و نامناسب از آب آینده این منبع غنی درآمدی را با چالش جدی روبرو ساخته است. در حال حاضر تغییر ماهیت کشاورزی و کشت محصولات سازگار با محیط که در عین حال مصرف آب کمی را دارد حائز اهمیت و از سوی دیگر سرمایه‌گذاری در بخش‌های مدیریت استفاده از آب در کشاورزی می‌تواند در آینده بسیاری از مشکلات موجود را مرتفع نماید.
شیلات:
بحث شیلات و آبزیان بخش جدا نشدنی منابع درآمدی برای تمام شهروندان ساحل‌نشین پهنه آبی خزر بشمار می‌رود و می‌توان گفت سفره اکثر ساحل‌نشینان منطقه خزر و به صورت خاص ایران، توسط آبزیان مزین شده است. تولید و صید سالانه بیش از 200 هزار تن انواع آبزیان دریایی و پرورشی بیانگر اهمیت بخش شیلات در استان‌های شمالی می‌باشد که بخش خصوصی می‌تواند در بهبود شرایط فعلی و با هدف کسب سود برنامه‌ریزی و سرمایه‌گذاری نماید. در حال حاضر و با چالش کمبود آب بهترین گزینه پرورش آبزیان در قفس و در دریا می‌باشد که مقرون به صرفه خواهد بود. تردیدی وجود ندارد که جمعیت ماهیان در دریای خزر به دلایل مختلف در حال افول می‌باشد و دگرسو سطح منابع آبی سطحی و زیرسطحی نیز با چالش روبرو شده است. در واقع ذکر چنین مشکلاتی باعث می‌گردد که بیش از پیش در رابطه با پرورش ماهی در قفس و سرمایه‌گذاری در این بخش توجه نمود. ورود بخش خصوصی به این عرصه بدون تردید علاوه بر کسب سود حفظ منابع آبی را نیز به همراه خواهد داشت.
در حال حاضر کشورهای منطقه خزر با استفاده از کشتی‌های جدید و پیشرفته که توانایی انجماد و نگهداری ماهی را دارند توانسته‌اند گام بلندی در اقتصادی‌سازی آن بردارند و این در حالیست که صیادان ایرانی کماکان به صورت سنتی و با استفاده از قایق‌های کوچک و لنج‌های صیادی اقدام به این امر می‌کنند. علاوه بر این تبدیل برخی ماهی‌های صید شده به محصولات مختلف از قبیل پودر ماهی برای تهیه خوراک ماهیان پرورشی، تبدیل به وسایل آرایشی و بهداشتی و تولیدات متنوع دیگری که از ماهیان حاصل می‌گردد از دیگر مهمی است که در کشورهای منطقه خزر انجام می‌شود.
کشتی‌رانی و حمل و نقل دریایی:
کشورهای دنیا در زمینه کشتی‌رانی و حمل و نقل دریایی که امروزه به عنوان یکی از فاکتورهای کسب سود و درآمد یاد می‌شود سرمایه‌گذاری هنگفتی انجام داده‌اند که کشورهای منطقه خزر نیز از این قاعده مستثنی نمی‌باشند. در این میان کشورهای آذربایجان، ترکمنستان و قزاقستان طی سال‌های اخیر با دو هدف 1- ارتباط با جهان خارج (که این امر از طریق آذربایجان مرتفع می‌گردد) و  2- زمینه‌های عبور جاده ابریشم جدید (که از این کریدور فراهم نمایند)، اقدام به سرمایه‌گذاری در این صنعت نموده‌اند.
در نتیجه می‌توان گفت ظاهراً به هیچ وجه نمی‌توان مانع از این تصمیم و اراده جدی از سوی طرفین شد. لذا می‌بایست در ایران بسترهای دریایی به منظور همکاری مشترک منطقه‌ای با این سه کشور شکل بگیرد. لذا زیرساخت‌های کشتی‌سازی باید به دنبال بومی‌سازی این صنعت در آب‌های سبک خزری پیش برود(صنعت کشتی‌سازی در آب‌های شور اقیانوس و آب‌های رودخانه‌ای متفاوت است) که بدین ترتیب علاوه بر تامین نیازهای داخلی بتوانیم در خرید و فروش کشتی‌ها در این پهنه آبی نقش جدی داشته باشیم.

قاسم عزیزی، عضو شورای علمی موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر

http://www.iikss.com/fa/index.php/route/news_det/MTA1NzQ


جایگاه ترکیه در سیاست خارجی آذربایجان

جایگاه ترکیه در سیاست خارجی آذربایجان

موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر (IIKSS) - جمهوری آذربایجان پس از استقلال از شوروی و طی دو دهه اخیر روابط راهبردی و نزدیکی با ترکیه برقرار کرده است به نحوی که با عمق بخشیدن به گفتگوهای سیاسی و اقتصادی که متاثر از پیشینه تاریخی، فرهنگی، قومی و مذهبی می‌باشد و نشست‌هایی که در سطوح بالا برگزار می‌گردد، همگرایی دو کشور در منطقه خزر با روند رو به رشدی روبرو گردیده و فصل جدیدی از روابط مشترک میان دو کشور شکل گرفته است که عنوان "یک ملت با دو دولت" در سیاست خارجی و روابط میان دو کشور به عنوان شعار سیاسی انتخاب گردید. وجود روابط نزدیک میان دو کشور طی سال‌های اخیر باعث گردید توافقنامه‌های مختلف سیاسی-اقتصادی-تجاری-فرهنگی-آموزشی-انرژی-امنیتی-نظامی-حمل و نقل به امضا برسد.
همچنین انعقاد قراردادهای مشترک و اجرای پروژه‌های انرژی و حمل و نقل در شکل‌گیری و تقویت روابط میان دو کشور تاثیرات مثبتی داشته است و سبب گردید حجم انبوهی از سرمایه‌گذاری‌ها نیز از سوی ترکیه به آذربایجان گسیل شود. طرح و پروژه انتقال انرژی آذربایجان به اروپا موسوم به تاناپ "ترانس آناتولی" که از گرجستان عبور و به ترکیه می‌رسد و خط راه‌آهن باکو-تفلیس-قارص از اهم پروژه‌هایی است که با کمک ترک‌ها در حال پیگیری است و اخیراً نیز با حضور مقامات سه کشور به بهره‌برداری رسید. علی ایحال ایجاد این دو پروژه سیاسی و استراتژیک اهمیت روابط میان دو کشور را به وضوح نمایان ساخته است و قابل کتمان نیست که روابط دو کشور عمیق‌تر خواهد شد.
دو کشور همچنین در عرصه سیاست خارجی روابط نزدیکی با یکدیگر دارند و با برگزاری نشست‌های دوره‌ای در حوزه‌های مختلف همواره تلاش کرده‌اند در راستای تحقق اهداف مشترک در منطقه حرکت نمایند، ضمناً آنکارا نقش مهمی برای باکو در ادغام با سازمان‌های غربی، منطقه‌ای و بین‌المللی ایفا کرده است. همچنین از نمونه بارز نزدیکی روابط در سیاست خارجی میان دو کشور را می‌توان در مناقشه قره باغ که در آن آذربایجان و ارمنستان با یکدیگر اختلاف دارند مشاهده نمود و نمی‌توان از اقدامات ترک‌ها در راستای حمایت از آذری‌ها چشم‌پوشی کرد. محکوم کردن حملات نظامی ارمنستان از سوی ترکیه، برگزاری رزمایش مشترک ترکیه و آذربایجان در راستای اعمال فشار به ارمنستان، انسداد مرزهای ارمنستان از سوی ترکیه در رابطه با مناقشه قره‌باغ به منظور حمایت از آذری‌ها تنها بخشی از فعالیت‌هایی است که از سوی ترکیه در برابر ارمنستان در جهت حمایت از آذربایجان اعمال شده است و همین حمایت‌ها را می‌توان به دیگر بخش‌های سیاست خارجی آذربایجان که از سوی ترکیه در برابر دیگر کشورها انجام می‌شود تسری دارد.
حال با توجه مواردی که ذکر گردید این سوال به ذهن متبادر می‌گردد که چه عاملی یا عواملی باعث پیوند روابط نزدیک میان دو کشور شده است؟
در پاسخ به این سوال چند عامل مهم مطرح می‌باشد که در ذیل به آنها اشاره می‌کنیم:
1- ریشه زبانی و فرهنگ مشترک: تردیدی نیست که توان قدرت نرم ترکیه در فرهنگ و زبان نهادینه شده است و این مؤلفه‌ها از سرمایه‌های استراتژیک آنکارا در ارتباط گیری با کشورهای منطقه خزر، آسیای میانه و قفقاز می‌باشد. ترکیه طی سال‌های اخیر با طرح‌ریزی برنامه‌های مدون اقدام به ایجاد مراکز آموزش زبان در کشورهای هم‌زبان نمود که عمدتاً کشورهای جدا شده از شوروی سابق هستند و هدف از آن تغییر زبان سیریلیک به ترکی و لاتین بود. در میان کشورهای تازه استقلال یافته آذربایجان به سرعت تحت تاثیر تغییرات زبانی قرار گرفت و از همان ابتدا خط‌الرسم ملی آذری برای خود تعریف کرد. ترک‌ها با استفاده از ابزارهای مختلف در حوزه فرهنگ و زبان سعی در القای پیام‌های مختلف فرهنگی در راستای پیگیری اهداف بلند مدت سیاسی در منطقه و تغییر شرایط به نفع خود نموده‌اند.
2- موقعیت جغرافیایی و ژئوپلتیکی: هر چند آذربایجان با ترکیه مرز مشترک با یکدیگر ندارند اما فاکتور زبان، فرهنگ و تاریخ که در سطور پیشین به آنها مختصراً اشاره شد پدیده مرز را در نوردیده و شاهد نزدیکی روابط میان دو کشور هستیم که عملاً فقدان پدیده مرز در شکل‌گیری روابط دوجانبه بی‌تاثیر بوده است.
3-ضریب شباهتی: بر اساس آخرین آمارهای موجود تعداد آذری‌هایی که در ترکیه ساکن هستند بیش از 500 هزار نفر می‌باشند که حدوداً نیمی از این تعداد در کلانشهر استانبول زندگی می‌کنند. جالب است بداینم حدود 300 هزار نفر از جمعیت آذربایجان را آذری زبان‌هایی تشکیل می‌دهند که در گذر زمان به ترکیه سفر کرده‌اند، و اما در سوی مقابل بیش از 40 هزار نفر از شهروندان ترکیه در آذربایجان حضور دارند که 4/0 درصد از جمعیت آذربایجان را به خود اختصاص داده‌اند.
4- دین اسلام: از دیگر مواردی که باعث نزدیکی میان دو کشور گردید وجود فاکتوری به اسم دین می‌باشد. حدود 97 درصد از مردم آذربایجان و 98 درصد از شهروندان ترکیه مسلمان هستند و ضریب شباهت دینی دو کشور حدود 97 درصد است که این فاکتور نیز در شکل‌گیری روابط سیاسی نزدیک در کنار دیگر مولفه‌های دو کشور نقش پررنگی داشته است.

قاسم عزیزی، عضو شورای علمی موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر

http://www.iikss.com/fa/index.php/route/news_det/OTgzNA