سفارش تبلیغ
صبا ویژن

موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر

صفحه خانگی پارسی یار درباره

سردار ملی ما, سالار ملی ما.... (درباره سیاست های پانترکیسم و پا

 

سردار ملی ما, سالار ملی ما.... (درباره سیاست های پانترکیسم و پانتورانیسم ترکیه و جمهوری آذربایجان)

سردار ملی ما  , سالار ملی ما....

(درباره سیاست های پانترکیسم و پانتورانیسم ترکیه و جمهوری آذربایجان)

موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر  (IIKSS)- اخیرا ویدئویی در اینترنت و شبکه‌های اجتماعی منتشر گردید که در آن طرفداران پان‌ ترکیسم در جریان یک مسابقه فوتبال شعارهای ضد ایرانی سر داده، به پرچم ایران بی‌حرمتی کرده و به خواندن سرود ملی ترکیه پرداختند. به این بهانه قصد داریم پشت پرده این اتفاق و نظایر آن را در شرایطی که منطقه به دلیل رخنه نامحرمان و بیگانگان سوداگر و فرصت‌طلب ملتهب هست را مورد واکاوی قرار داده و راهکارهایی را نیز در مقابله با پدیده وارداتی "پان‌ترکیسم" و "پان‌تورانیسم" ارائه دهیم.

بدون تردید راز احیای طرح‌ها و برنامه‌های پان‌ترکیست‌ها و پان‌تورانیست‌ها پیرامون ایجاد آذربایجان بزرگ که به شدت مورد حمایت بازیگران خارجی از جمله ترکیه، اسرائیل و آمریکا است در ترس و واهمه شدید محور شرارت ترکیه-آذربایجان-عربستان-اسرائیل از توافق هسته‌ای بین ایران و گروه 1+5 و نیز پیروزی‌های قابل توجه سیاسی-نظامی تهران در سوریه نهفته هست. نمی‌توان به یاد نیاورد که چگونه در بحبوبه توافق هسته‌ای و در شرایط کاهش تنش‌ها بین ایران و غرب رهبری آذربایجان بلافاصله تصمیم گرفت راهی ریاض شود. رئیس جمهور آذربایجان "الهام علی‌یف" با نزدیکی مناسبات با عربستان قصد دارد از یکی از رادیکال‌ترین کشورهای منطقه به عنوان عامل توازن‌بخش در مناسبات با ایران پساتحریم استفاده نماید. توافقنامه هسته‌ای تحت عنوان "برجام" اگرچه به دلیل کارشکنی‌ها و بد عهدی‌های فاحش آمریکا شکننده به نظر می‌رسد، اما به عقیده رقبا و دشمنان ایران، این توافقنامه می‌تواند توازن قدرت در خاورمیانه را به سود تهران برهم زده و به شرایط جدیدی در حوزه‌های مختلف منجر گردد.

متغیر مهم دیگر سوریه هست. پیروزی‌های سیاسی و میدانی محور ایران-روسیه-سوریه-عراق در مقابله با تروریست‌های "داعش" که به شدت از سوی محور شرارت حمایت می‌شوند مناسبات بین این دو ائتلاف را پرتنش ساخت. بدون تردید محور خطرناک ترکی-عربی-غربی-عبری که از پیروزی‌های سیاسی-نظامی ایران و روسیه در سوریه به شدت عصبی است دست به کار خواهد شد. کاملا واضح هست که این بازیگران به این دلیل که نتوانسته‌اند به خاطر سیاست‌های هوشمندانه رهبری جمهوری اسلامی ایران در تشریح و تبیین دقیق اهداف سیاست خارجی ایران از فاکتور مذهب برای رسیدن به اجماع منطقه‌ای بر علیه تهران بهره ببرند، دیوانه‌وار به فاکتور قومی متوسل شده‌اند تا بدین ترتیب ایران را از پیگیری اهداف و منویات سیاست خارجی خود باز داشته و توجه آن را متوجه داخل سازند.

روند تحولات به وضوح حاکی از آن است که ایجاد و تقویت دنیای ایرانی-شیعی در کشورهایی همچون یمن، سوریه، لبنان، عراق و افغانستان، نزدیکی فزاینده مناسبات بین ایران و روسیه به عنوان متحدین طبیعی و از بین رفتن بهانه واهی محور غربی-عربی-عبری-ترکی برای ادامه تحریم‌ها بر علیه ایران و اثبات حقانیت کشورمان که بدون تردید موجب قوت گرفتن نقش و جایگاه ایران در عرصه منطقه‌ای و بین‌المللی خواهد شد، جبهه ضد ایرانی اسرائیل، آذربایجان، پاکستان، ترکیه، افغانستان، کشورهای عربی، آمریکا و به صورت دقیق‌تر محافل نئومحافظه‌کار نظام سیاسی آمریکا را بر آن خواهد داشت تا با هدف جذب برخی دولت‌های وابسته و ضعیف به سمت خود و منزوی ساختن ایران مبارزه منطقه‌ای و بین‌المللی بر علیه کشورمان با استفاده از فاکتور قومی را تشدید سازند. در این بین یکی از ابزارهای مهم فشار این ائتلاف بر علیه ایران تقویت ایده‌های پان‌ترکیسم و پان‌تورانیسم در قالب اتحادیه کشورهای ترک‌زبان به رهبری ترکیه هست. در چارچوب برقراری مناسبات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی بین کشورهای ترک‌زبان، همکاری جدی بین ترکیه، آذربایجان، قزاقستان و قرقیزستان مشاهده می‌شود. حتی ترکمنستان نیز به حضور در اتحادیه کشورهای ترک‌زبان به عنوان ناظر علاقه‌مندی جدی نشان داده است.

اما آنچه که در این بین بیش از همه ما را به حیرت وا می‌دارد، نقش و جایگاهی است که ترکیه، عربستان و اسرائیل به عنوان پروکسی‌های غرب و آمریکا در منطقه در تلاش ژئوپلیتیک خود با هدف منزوی ساختن ایران برای آذربایجان قائل شده‌اند. حیرت‌آورتر آنکه  در حالیکه اکثریت جمعیت جمهوری آذربایجان را شیعیان تشکیل می‌‌دهند، رهبری این کشور هم تاریخ، هم مذهب و هم‌فرهنگ ایران, مشتاقانه برای همکاری تنگاتنگ ژئوپلیتیک با کشورهای سنی مذهب همچون عربستان، ترکیه و پاکستان و نیز دشمن تمدن اسلامی یعنی اسرائیل تلاش می‌کند. بدیهی است که ما نباید در این حیرت و هیجان بمانیم و منفعل باشیم. تهران باید اقدامات و تحرکات آذربایجان را به دقت رصد نموده و در صورتی که این اتحاد ضد ایرانی نامیمون با حضور باکو به فعالیت‌های خود ادامه دهد، نباید در واکنش به سیاست‌های رادیکال ضد ایرانی درنگی صورت گیرد.

بستر این کار نیز مهیا است. بر خلاف ایران، از هم گسیختگی قومی در ترکیه و آذربایجان به مراتب عمیق‌تر هست. بدون تردید اگر ایران بخواهد تنها بخش اندکی از هزینه‌هایی که این دو کشور با کمک متحدین عربی-غربی-عبری خود با هدف فروپاشی قومی-مذهبی در ایران انجام می‌دهند را در ترکیه و آذربایجان انجام دهد، در آن صورت باکو و آنکارا درخواهند یافت که تا چه اندازه در مسئله قومی آسیب‌پذیر و شکننده هستند. ضمنا ترکیه و عربستان در شرایط بسیار نامطلوبی قرار دارند و از مشکلات فراوانی در عرصه داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی رنج می‌برند. هر دوی این کشورها نسنجیده و نیندیشیده خود را درگیر جنگی نافرجام در سوریه و یمن کرده‌اند که تبعات و پیامدهای آن کاملا واضح هست. آن‌ها در تامین ثبات و امنیت اجتماعی-سیاسی در داخل کشور خودشان ناتوان شده‌اند، مناسباتشان با تمام کشورهای همسایه رو به وخامت گذاشت و مهم‌تر آنکه متحدین غربی-آمریکایی آن‌ها نیز از هزینه کردن‌های سیاسی و نظامی برای این کشورها که پتانسیل بالایی برای بی‌ثباتی سیاسی-نظامی دارند و به تدریج مشروعیت و مقبولیت خود را در داخل و خارج کشور از دست می‌دهند مرددند که فرصتی مناسب را برای قدرت‌های منطقه‌ای همچون ایران و روسیه که دارای شرایط سیاسی-اجتماعی باثباتی هستند با هدف بازیگری جدی‌تر و فعال‌تر فراهم آورده است.

با توجه به همه آنچه که پیرامون طرح‌های خصمانه غرب و پروکسی‌های آن‌ها در منطقه بیان شد توصیه می‌گردد که مقامات کشورمان با زبان منطق و رایزنی متعدد با مقامات ترکیه و آذربایجان آن‌ها را متقاعد سازند که حضور عربستان و کشورهای عربی در هر کجایی با گسترش وهابیسم و سلفیسم در آنجاها همراه بوده و باکو و آنکارا نیز از این قاعده مستثنی نیستند و آتشی که عربستان با هیزم قومیت و مذهب در حال برافروختن آن‌ است روزی دامن این دو کشور را نیز خواهد گرفت. ضمنا باید به ترکیه و آذربایجان فهماند که در برآورد درست شرایط داخلی ایران که به آن‌ها در اتخاذ تصمیم عقلایی‌تر در مناسبات با کشورمان کمک قابل توجهی خواهد کرد به این موضوع توجه کنند که آذری‌های ایران چه در گذشته و چه در حال پایبند به ایده یکپارچگی و هویت ملی بوده و هستند و حتی سهم برجسته‌ای در گسترش ایده‌های ملی‌گرایانه و مذهبی ایران در سرتاسر تاریخ داشته‌اند. شاید آنها نمی دانند که در کوران مشروطه خواهی ملت ایران,تهران را ستارخان و باقرخان آذری زبان از چنگال طاقوت نجات داده و حتی رهبر کنونی ایران نیز هم کیش آذری زبان های عزیز ایرانی است. حتماً این کشورها اطلاع ندارند که از بزرگترین فرماندهان جنگ تحمیلی ایران در مصاف با دشمن بعثی, آذری زبان بودند و آذری زبان ها نقش کلیدی در ساختار نظام سیاسی- مذهبی جمهوری اسلامی ایران دارند.

اما در صورتی که باکو و آنکارا اصول مناسبات مبتنی بر حسن همجواری را نقض نموده و با اتخاذ سیاست‌های رادیکال از ناقضان حاکمیت و تمامیت ارضی ایران حمایت نمایند که البته طی سال‌های اخیر نیز گاهاً اینگونه بود، ایران می‌تواند حق مقابله به مثل را برای خود قائل شده و از برخی ابزارها برای تنبیه آن‌ها استفاده نماید که در زیر به برخی از مهم‌ترین این اقدامات سلبی و ایجابی اشاره می‌کنیم:

- اکنون که کشورهای منطقه خزر به توسعه روابط منطقه ای خود می اندیشند و با توجه به توافقات بسیار مهم به عمل آمده میان ایران, روسیه و ترکیه بر سر وضعیت سوریه, هر گونه رفتارهای انتحار گونه کشورهایی که دست پایین را در معادلات منطقه دارند باعث شدت عمل کشورهایی نظیر ایران و روسیه, که دست بالا را در این معادلات دارند می گردد.

- تهران با تعمیق همکاری استراتژیک با ارمنستان به واسطه اجرای پروژه‌های حمل و نقل-انرژی و دیگر پروژه‌ها می‌تواند موازنه شکننده‌ای که در موضوع قره‌باغ وجود دارد را به زیان آذربایجان و ترکیه بر هم زند.  

- عمق شراکت اسراتژیک بین باکو و آنکارا و نیز همکاری نظامی-فنی تنگاتنگ بین آذربایجان و دشمن شماره یک ایران در منطقه یعنی اسرائیل همواره موجب نارضایتی تهران بوده، هست و خواهد بود. مقامات کشورمان می‌توانند با برانگیختن تمایلات ضد اسرائیلی جریان‌ها و گروه‌های اسلام‌گرا در آذربایجان که علاقه‌مند به اداره حکومت به شیوه حکومتی ایران هستند برای تنبیه دولت باکو استفاده نموده و رهبری این کشور را برای تامین و ثبات داخلی به زحمت اندازد.     

- ایران می‌تواند در ترکیه از تلاش جدایی‌طلبان - علویان، زازاها و اکراد و در آذربایجان از تلاش جدایی‌طلبان تالش، لزگی و آوار که برای تعیین حق سرنوشت خود تلاش می‌کنند حمایت نماید.

- ایران باید بازارهای خود را با شرایط مطلوب به روی کشورهای آسیای میانه و قفقاز باز نموده و در مقابل نیز برای حضور گسترده در بازار آن کشورها تلاش بسیار کند.

- ایران باید مناسبات خود با جمعیت فارس‌زبان در بسیاری از کشورهای منطقه را تقویت نموده و آن‌ها را در قالب اتحادیه‌ای تحت عنوان اتحادیه کشورهای فارسی‌زبان گردهم آورد.

- و نهایتا اینکه مقامات جمهوری اسلامی ایران می‌توانند و باید با استفاده هدفمند و به هنگام از مفاهیمی همچون شیعیسم، اسلامیسم و ایرانیسم در مناطق خارج نزدیک و دور, دکترین پان‌ترکیسم و هر دکترین تفرقه‌‌انداز را که از سوی آذربایجان و ترکیه و متحدین موقعیتی آن‌ها در جهان عرب و غرب حمایت می‌شوند با شکست سنگینی مواجه سازند.

 

محسن حمیدی, عضو شورای علمی موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر

میثم آرائی درونکلا, عضو هیئت علمی دانشگاه و مدیریت موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر

http://www.iikss.com/fa/index.php/route/news_det/NzExMQ