سفارش تبلیغ
صبا ویژن

موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر

صفحه خانگی پارسی یار درباره

نکات حقوق بین الملل، دریای خزر - رابطه شکل و موقعیت سواحل در تحد

 نکات حقوق بین الملل، دریای خزر

رابطه شکل و موقعیت سواحل در تحدید حدود فلات قاره

موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر  (IIKSS) – اهمیت شکل و موقعیت سواحل کشورهای حاشیه دریاها به آن دلیل است که در تحدید حدود مناطق دریایی به عنوان یک فاکتور اثرگذار مورد استناد قرار می گیرد. بخصوص در مواقعی که مناطق فلات قاره به اندازه ای نیست که هر کشوری بتواند عرض فلات قاره خود را 200 مایل دریایی تعیین کند.

در قریب به اکثریت دریاهای جهان هیچ کشوری نمی تواند عرض 200 مایل دریایی را برای خود به عنوان فلات قاره تعیین نماید. زیرا عرض دریاها عموماً کمتر از 300 مایل دریایی است.

در اکثریت رای های دیوان بین المللی دادگستری و رای های نهادهای داوری، موقعیت و شکل سواحل مورد توجه قرار گرفته است. در این رای ها سواحل کشورها به سواحل مربوطه و سواحل غیر مربوطه تقسیم می شوند. عموماً سواحل مجاور و سواحل روبروی مناطق مورد مناقشه به عنوان سواحل مربوطه و سواحل خورها و خلیج ها و همچنین سواحل پشت به به منطقه مورد مناقشه و یا سواحل همپوشاننده به عنوان سواحل غیرمرتبط لحاظ می گردند.

شکل و موقعیت سواحل منجر به آن خواهد شد که بر اساس موقعیت سواحل تغییراتی در طول ساحل کشورهای درگیر ایجاد می شود.

در نظر گرفتن چنین موقعیت هایی در رای دیوان بین المللی دادگستری در قضیه دریای سیاه میان اوکراین و رومانی باعث گردید که طول ساحل اوکراین که از لحاظ جغرافیایی نزدیک به 1070 کیلومتر بود به720 کیلومتر کاهش یابد.

 

 

میثم آرائی درونکلا؛ عضو هیئت علمی دانشگاه و مدیر موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر

http://www.iikss.com/fa/index.php/route/news_det/OTc5OQ


سناریوی آمریکا و متحدین غربی آنها در منطقه خزر: تبدیل کشورهای خز

 سناریوی آمریکا و متحدین غربی آن‌ها در منطقه خزر: تبدیل کشورهای خزری به شرکایِ غرب، دشمنانِ ایران و مخالفانِ روسیه با سلاحِ انرژی

موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر (IIKSS) - علیرغم اخبار پر سر و صدا در مناطق مختلف دنیا که تمام توجهات را به سمت خود جلب و جذب کرده‌اند، دریای خزر همچنان مهم‌ترین منطقه ژئوپلیتیک در دنیا و محل تلاقی منافع بسیاری از کشورهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای تلقی می‌گردد. شرایط در منطقه خزر از این جهت منحصر به فرد و خاص تصور می‌شود که منافع بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای به شکل تنگاتنگی هم در حوزه انرژی و هم در حوزه امنیت به یکدیگر پیوند خورده است و ایران، روسیه، چین، ترکیه، اتحادیه اروپا و آمریکا از جمله برجسته‌ترین این بازیگران هستند. مبارزه پیدا و پنهانی بین این قدرت‌های بزرگ برای کنترل بر منابع انرژی دریای خزر در حال انجام است که در حال حاضر یکی از عناصر اصلی موثر در مناسبات بین المللی بوده و به شکل قابل توجهی بر توازن قوا در بازار جهانی تاثیر می‌گذارد.

ارسال پیامی از سوی رئیس جمهور آمریکا "دونالد ترامپ" برای شرکت کنندگان در کنفرانس "نفت و گاز خزر" که در 12-11 خرداد در باکو برگزار شده بود، از مصادیق بارز و عینی جایگاه و موقعیت ژئوپلیتیکی، ژئواکونومیکی و ژئواستراتژیکی ممتاز و منحصر به فرد منطقه خزر و مبارزه پیرامون آن است. "ترامپ" در این پیام به دو موضوع مهم اشاره نمود؛ او در وهله اول اظهار کرد که آمریکا به حمایت قاطع خود از کریدور گازی جنوبی، یعنی از مسیر انتقال گاز آذربایجان و در صورت موفقیت، گاز ترکمنستان و قزاقستان به بازار اروپا خارج از قلمرو روسیه ادامه می‌دهد. در وهله دوم، او نقش آذربایجان در تقویت امنیت انرژی جهانی و نیز در استخراج و صادرات منابع انرژی خزر را عالی ارزیابی نمود. ضمنا معاون رئیس اتحادیه اروپا در امور انرژی "ماروش شوچوویچ" نیز در پیامی ویدئویی از تعهد و التزام اتحادیه اروپا به کریدور گازی جنوبی که آذربایجان نقشی کلیدی را در آن ایفا می‌کند سخن گفت. او ابراز امیدواری کرد که آذربایجان در سال 2020 وارد اتحادیه اروپا شود. کاخ سفید همچنین به ترکمنستان نیز وعده داد تا از خط لوله ترانس‌خزر حمایت نماید. آمریکایی‌ها همچنین برای اینکه بتوانند کشور خارج از بلوک ترکمنستان را در مدار نفوذ خود قرار دهند، اخیراً هیئتی از این کشور را برای حضور در نشست تجاری ترکمنستان-آمریکا به واشنگتن دعوت کرده بودند.

کشورهای منطقه خزر کاملا محق هستند که برای تامین منابع ارزی خود، منابع انرژی خود را در بازار جهانی به فروش برسانند و حتی ایران و روسیه نیز در چارچوب اصل حسن همجواری و همسایگی، بارها آمادگی خود را برای کمک به کشورهای خزری در این خصوص ابراز داشته‌اند، اما بدیهی است که با توجه به سیاست‌های یکجانبه‌گرایانه و خودخواهانه برخی کشورهای خزری بدون در نظر گرفتن منافع ژئواکونومیکی و ژئواستراتژیکی دیگر کشورهای خزری که پدیده منطقه‌گرایی در منطقه خزر را با چالشی جدی مواجه ساخته‌اند، پیام‌های پی در پی مقامات غربی-آمریکایی به این کشورها به هیچ وجه نمی‌تواند خوشایند و مطلوب روس‌ها و ایرانی‌ها تلقی گردد. به صورت مشخص، پیش از کنفرانس باکو و پیام "دونالد ترامپ"، معاون وزیر امور خارجه روسیه "الکسی مشکوف" از تلاش برخی کشورهای اروپایی برای جلوگیری از اجرای پروژه‌‌های روسیه – خطوط لوله گاز "جریان ترکیه" و "جریان شمالی-2" ابراز نگرانی کرده بود. بنابر اظهارات او، مسکو منتظر تضمین‌های اساسی برای اجرای این پروژه‌ها است تا موضوعی مشابه خط لوله گاز "جریان جنوبی" تکرار نشود. اما علیرغم اصرار و پافشاری مسکو، بروکسل میلی به واگذاری تضمین مورد دلخواه روسیه ندارد.

"کریدور گازی جنوبی" رقیبی جدی برای انتقال گاز روسیه به اروپا و مهم‌تر یک ابزار موثر فشار سیاسی غرب بر مسکو تلقی می‌گردد. موضع آمریکا و کشورهای اروپایی در موضوع "کریدور گازی جنوبی" کاملا منطبق با یکدیگر است. آن‌ها قصد دارند به واسطه اجرایی ساختن این پروژه گران و پرهزینه جایگاه و موقعیت گازپروم به عنوان صادرکننده اصلی گاز به اروپا را به چالش کشیده و از اهمیت ژئوپلیتیکی ایران نیز بکاهند. در چارچوب این پروژه کلان، پروژه‌های گازی متعددی در منطقه خزر بدون حضور بزرگ‌ترین غول‌های گازی جهان یعنی روسیه و ایران در حال انجام است: فاز دوم میدان گازی شاه دنیز در جمهوری آذربایجان، خط لوله قفقاز جنوبی، پروژه خط لوله انتقال گاز ترنس‌آناتولی (TANAP) و خط لوله انتقال گاز ترنس‌آدریاتیک (TAP). بنابر اظهارات اخیر رئیس جمهور آذربایجان "الهام علی‌یف"، 93 درصد پروژه "شاه‌دنیز-2"، 85 درصد خط لوله گاز قفقاز جنوبی که آذربایجان را به گرجستان متصل می‌سازد، 72 درصد پروژه ترنس‌آناتولی که در سال آینده به بهر‌برداری خواهد رسید و 42 درصد خط لوله گاز ترنس‌آدریاتیک به انجام رسیده است.

ایران و روسیه علاقه‌مند به ثبات سیاسی و اقتصادی در منطقه خزر هستند و یکی از مهم‌ترین استراتژی‌های طولانی‌مدت این دو کشور در منطقه خزر، استفاده از موقعیت جغرافیایی خود برای عبور خطوط مواصلاتی و جریان‌های نفت و گاز و حمل و نقل از قلمرو آن‌ها است، اما این دو کشور با مشکلی عمده و اساسی در منطقه خزر مواجه هستند. در یک سو، ترکیه قرار دارد که مدعی افزایش نقش منطقه‌ای خود به زیان ایران و روسیه می‌باشد و در سویی دیگر، آمریکا است که مدام کشورهای منطقه خزر را برای محدودسازی قابلیت‌ها و ظرفیت‌های ایران و روسیه تشویق می‌کند. آمریکایی‌‌ها و متحدین غربی آن‌ها تلاش می‌کنند منابع هیدروکربنی قزاقستان، ازبکستان و ترکمنستان را از بستر دریای خزر و از طریق آذربایجان، گرجستان و ترکیه، بدون حضور روسیه و ایران به بازارهای جهانی منتقل نمایند.

اما این تنها یک روی سکه است و آمریکایی‌ها و متحدین غربی آن‌ها در ورای پیگیری پروژه‌های انرژی پیشنهادی خود در منطقه خزر دارای اهداف و نیات دیگری نیز هستند. اولا اینکه غربی‌ها به شدت از تشدید حضور و نفوذ روسیه و ایران در مناطق دو سمت دریای خزر واهمه دارند. از این رو تلاش می‌کنند از شیفتگی زایدالوصف و نسنجیده رهبران سیاسی در برخی کشورهای منطقه خزر به حضور در برنامه‌ها و پروژه‌های انرژی سودآور و بین‌المللی کردن اقتصاد کشورهایشان، برای گسترش حضور فیزیکی در منطقه خزر بهره ببرند تا بدین ترتیب فرصت بهتر و بیشتری برای کنترل فعالیت‌ها و اقدامات تهران و مسکو در منطقه داشته باشند. ثانیا اینکه کشورهای منطقه خزر، به صورت خاص آذربایجان و ترکمنستان باید دریابند، در صورتی که به همه تعهدات خود در مقابل غرب در بخش‌های طرح‌ها و پروژه‌های انرژی جامه عمل بپوشانند، توجه و علاقه‌ای که در حال حاضر غربی‌ها به آن‌ها دارند و ابراز می‌کنند، به شکل قابل توجهی کاهش خواهد یافت و این زمانی است که آمریکایی‌ها در ورای کمک به کشورهای منطقه خزر با هدف بین‌المللی کردن اقتصادشان تلاش می‌کنند بر تحولات داخلی سیاسی این کشورها به صورت مستقیم‌تر تاثیر بگذارند. بدون هیچگونه تردیدی تمام حوزه‌های نفت و گاز آذربایجان تحت کنترل غرب و آمریکا قرار دارد.

رئیس سابق برنامه اورآسیایی "موسسه ملی دموکراسی" "نلسون لدسک" در این خصوص اظهار کرده است که پایگاه مطمئنی برای حضور آمریکا در آذربایجان ایجاد شده است و در حال حاضر می‌توان با اطمینان و بدون به‌کارگیری "شیوه‌های انقلابی" اصلاحات، واقعیات سیاسی داخلی جدیدی را در این جمهوری ایجاد نمود. آمریکایی‌ها که خیالشان از وابسته کردن کشورهای خزری به درآمدهای حاصل از فروش انرژی آسوده شده است، می‌کوشند با ابزارهای فشار سیاست خارجی خود نظیر آزادی، دموکراسی و حقوق بشر سناریوی سلطه بر آن‌ها را تکمیل نمایند. بر اساس چنین سناریویی، افزایش تلاش غربی‌ها با هدف همکاری با اپوزیسیون آذربایجان و ارائه کمک‌های بیشتر و گسترده‌تر مالی، سیاسی و تبلیغاتی به آن‌ها امری محتمل خواهد بود.   

و ثالثا اینکه آمریکایی‌ها و غربی‌ها قصد دارند با پیشنهاد طرح‌های متنوع و متعدد به کشورهای منطقه دریای خزر پیرامون انتقال منابع انرژی آن‌ها به بازارهای جهانی قصد دارند این کشورها را در رقابتی سخت و دشوار با یکدیگر قرار دهند تا بدین ترتیب مقدمات ظهور و بروز یکی از مهم‌ترین بهانه‌های میلیتاریزاسیون منطقه خزر را فراهم آورند. در شرایطی که ریسک و خطر وجود معادن مورد دعوا و منازعه در منطقه خزر وجود دارد و در شرایط فقدان رژیم حقوقی دریای خزر، عملا همه کشورهای منطقه در حال تقویت قوای دریایی خود هستند. بدین ترتیب، همان چیزی که غربی‌ها و آمریکایی‌ها به دنبال آن بوده‌‌اند محقق گردید: منشعب شدن کشورهای منطقه خزر. این دو گروه از کشورهای خزری به همکاری نظامی در منطقه با کشورهای دیگر به شکل کاملا متفاوتی می‌نگرند. در یک سو، ایران و روسیه قرار دارند که به صورت مطلق مخالف هرگونه حضور نظامی کشورهای ثالث، به صورت خاص آمریکا در منطقه هستند و در سویی دیگر، سه کشور ترکمنستان، آذربایجان و قزاقستان قرار دارند که بی‌میل به حضور نیروهای نظامی کشورهای فرامنطقه‌ای در خزر نیستند. همه موارد ذکر شده زمانی ملموس‌تر و عینی‌تر جلوه خواهد کرد که این موضوع را نیز در تحلیل‌های خود پیرامون سیاست های آمریکا در منطقه خزر لحاظ نمائیم که آمریکایی‌ها هیچ سود و نفع مستقیمی از انتقال منابع انرژی خزر به بازارهای جهانی نمی‌برند و اجاق‌های مردم این کشور با گاز منطقه خزر روشن نمی‌شوند و انرژی منطقه خزر صرفا به سلاح و ابزاری در دستان واشنگتن با هدف بهره‌برداری‌های سیاسی از آن در این منطقه و اعمال فشار بر تهران و مسکو بدل شده است.   

همه موارد فوق‌الذکر به همراه بسیاری از مسائل و موضوعات دیگر ضمن آسیب رساندن به منافع اقتصادی کشورهای خزری و ناتوان ساختن آن‌ها در تنوع‌بخشی به اقتصادشان که به شکل بیمارگونه‌ای مبتنی بر درآمدهای حاصل از فروش انرژی است، کشورهای خزری را به سمت میلیتاریزاسیون سوق می‌دهند که جز رقابت تسلیحاتی پرهزینه، هیچ چیز مطلوبی برای آن‌ها به ارمغان نمی‌آورد. رقابت اقتصادی قدرت‌های بزرگ در منطقه خزر در شکل تلاش برای کنترل بر کریدورهای حمل و نقل در این منطقه در حال افزایش می‌باشد. اما پشت دسیسه‌های خزری آمریکا و غرب و تلاش آن‌ها برای ایجاد خطوط لوله انتقال انرژی به بازارهای بین‌المللی و کریدورهای حمل و نقل بدون حضور ایران و روسیه سناریوی خطرناکی نهفته است: تبدیل کشورهای منطقه خزر به شرکای غرب، دشمنان ایران و مخالفان روسیه با سلاح انرژی.

بدون تردید، تکیه و توسل آمریکا و اتحادیه اروپا به آذربایجان، ترکمنستان و قزاقستان در تامین امنیت انرژی غرب، منافع روسیه و در میان مدت منافع ایران را با چالشی جدی مواجه خواهد ساخت. اگرچه برای غرب و آمریکا همکاری با کشورهای منطقه خزر در حوزه انرژی بسیار مهم است، اما مهم‌تر آن است که این کشورها را تحت انقیاد خود در آورند. در سناریوی طراحی شده از سوی آن‌ها، کشورهای منطقه خزر باید به شریک آمریکا و غرب، دشمنان ایران و مخالفان روسیه تبدیل شوند. اما سوال مهم اینجا است که آیا ایرانی‌ها و روس‌ها با علم به اصرار غرب و آمریکا بر تشدید حضور و نفوذشان در منطقه خزر و ضمن احترام به منافع کلیدی دیگر کشورهای خزری، برای ایجاد دوگانه‌ای قوی در این منطقه با هدف جلوگیری از گسترش این حضور و نفوذ متقاعد شده‌اند یا خیر. کارشناسان موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر در آینده‌ای نزدیک طی مقاله‌ای در سایت موسسه به این سوال مهم پاسخ خواهند گفت.

محسن حمیدی: کارشناس مسائل آسیای مرکزی و قفقاز، عضو شورای علمی موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر

http://www.iikss.com/fa/index.php/route/news_det/OTczNw


نکات حقوق بین الملل، دریای خزر، آیا دریاهای بسته از داشتن فلات ق

نکات حقوق بین الملل، دریای خزر، آیا دریاهای بسته از داشتن فلات قاره محرومند؟

موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر  (IIKSS) – شاید بحث راجع به ماهیت دریا بودن و یا دریاچه بودن و یا دریای بسته و یا دریای محصور بودن دریای خزر بیهوده است. حتی کنوانسیون 1982 حقوق دریاها به کشورهای دارای دریای بسته و نیمه بسته اجازه داده رژیم حقوقی حاکم بر آن را تعیین کنند. لذا می توان گفت از دیدگاه این کنوانسیون لزومی ندارد فلات قاره را منحصر به دریاها بدانیم.

کنوانسیون 1958 فلات قاره بر اساس ماده 6 خود تحدید حدود فلات قاره را تابع توافقات و معاهدات منعقده طرفین می داند و در صورت عدم وجود توافق خط منصف را مبنای تحدید حدود می داند.

هیچ عرف، رویه و معاهده ای فلات قاره را منحصر در دریاهای محصور، نیمه محصور و اقیانوس ها نمی دانند.

دریای خزر به صورت طبیعی از فلات قاره جغرافیایی در هم تنیده برخوردار است.

آب دریای خزر شور، بسیار عمیق، مشترک میان چند کشور و دارای ارتباط با دریای سیاه از طریق رود ولگا می باشد.

در آراء متعدد دیوان بین المللی دادگستری بدون اشاره به منحصر بودن اصل انصاف به فلات قاره دریاهای محصور و نیمه محصور، تعیین رژیم حقوقی فلات قاره و تحدید حدود آن را در ارتباط مستقیم با اصل انصاف و حصول نتایج منصفانه می کند که برگرفته از حقوق بین الملل عرفی است.

دیوان تحدید حدود فلات قاره بر اساس اصل انصاف را یک قاعده از قواعد حقوق بین الملل عرفی می داند که برخواسته از نظریه ترومن است.

فلات قاره به ادامه خشکی در دریا اطلاق می گردد که ممکن است در دریاهای محصور یا نیمه محصور و یا حتی یک دریای بسته نظیر دریای خزر ظهور و بروز داشته باشد.

در نتیجه:

هیچ شواهدی برای عدم وجود فلات قاره حقوقی در دریاهای بسته وجود ندارد. دریای خزر نیز از این نتیجه گیری مستثنی نخواهد بود.

میثم آرائی درونکلا؛ عضو هیئت علمی دانشگاه و مدیر موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر

http://www.iikss.com/fa/index.php/route/news_det/OTY4NA


مازندران - مظلومترین استان خزری؛ تلاش برای برندسازی ناشناختههای

 مازندران - مظلوم‌ترین استان خزری؛ تلاش برای برندسازی ناشناخته‌های زیبا

نشست و هم‌اندیشی مشترک اعضای موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر و اعضای هیئت مدیره "بابل شهر من" و فعالین مدنی پیرامون "بررسی و چگونگی حفظ زیست بوم تالاب نیلوفر آبی بابل"

موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر - در ادامه سلسله نشست‌های موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر (IIKSS)، نشستی با حضور اعضای این موسسه و اعضای هیئت مدیره "بابل شهر من" و فعالین مدنی (آقایان طالب‌زاده، امان‌زاده، بیژنی و یوسفی‌پور) تحت عنوان بررسی و چگونگی حفظ زیست بوم تالاب نیلوفر آبی بابل در تاریخ 4 مرداد96 در محل موسسه IIKSS خزر در ساری برگزار گردید. در ابتدا طرفین گفتگو به بیان مسئله پرداختند که محوریت آن تلاش برای احیای تالاب حیدرکلای بابل با هدف بهره‌برداری شهری، استانی، کشوری و حتی منطقه‌ای و بین‌المللی از آن ضمن تلاش مضاعف‌تر برای حفظ زیست بوم این تالاب بود. اعضای تشکل مردمی دلیل علاقه‌مندی این نهاد به برگزاری نشست هم‌‌اندیشی با اعضای موسسه را جایگاه و موقعیت مشاوره‌ای موسسه عنوان نمودند و ابراز امیدواری کردند که با همکاری با چنین موسساتی در سطح استان مازندران زمینه‌های گسترش و توسعه صنعت توریسم در این استان مورد شناسایی قرار گرفته و به کمک محافل مشاوره‌ای و کارشناسی همچون موسسه IIKSS، زمینه‌های جذب توریست‌ از داخل و خارج فراهم آید.

اما مهم‌ترین بخش گفتگو زمانی بود که طرفین به موضوع همیشه چالش‌برانگیز توازن بین توسعه اقتصادی در مناطق زیست محیطی و اکولوژیستی و جلوگیری از تخریب این مناطق ورود کردند. مدیریت موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر جناب آقای دکتر میثم آرایی درونکلا اظهار کرد که موسسه متبوع ایشان ضمن پرداختن به موضوعات بسیار مهم امنیتی، سیاسی، نظامی، فرهنگی، اجتماعی و ... در کشورهای منطقه خزر تلاش می‌کند مطالعه و تحقیق پیرامون مسائل زیست محیطی و اکولوژیستی کشورهای منطقه خزر و موضوعات مرتبط با آن‌ها همچون توریسم و گردشگری را نیز در دستور کار خود قرار دهد. ایشان معرفی و شناساندن مزیت‌ها، ظرفیت‌ها و پتانسیل‌های شهرها و استان‌های همجوار با پهنه آبی منطقه خزر به کشورهای این منطقه و در مجموع بین‌المللی کردن و برندسازی آن‌ها را یکی از مهم‌ترین رسالت‌های موسسه عنوان نمودند.

ایشان در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری فارس در بابل خانم عبدی که در این نشست حضور داشتند، نظر خود پیرامون احیای تالاب حیدرکلای بابل، دور کردن آلودگی از این تالاب، توسعه اکوسیستم و اقتصاد زیستی این تالاب، ضرورت معرفی مناظر طبیعی و گونه‌های کمیاب پرندگان در آن، منافع اقتصادی ناشی از این تالاب، برخورد با مخربان محیط زیست تالاب حیدرکلا، ضرورت بین‌المللی کردن آن و در نهایت رجوع به مراکز دانشگاهی و تحقیقات علمی با هدف بهره‌برداری از تالاب حیدرکلا را به شرح ذیل اعلام نمودند که به این دلیل که می‌توان آن‌ها را به سایر مناطق زیست محیطی و اکولوژیستی در استان تعمیم داد حاوی نکات مهمی است:

«بخش عمده‌ای از کار مطالعاتی مؤسسه در حوزه‌های سیاسی، امنیتی، اقتصادی و به ‌ویژه زیست‌محیطی است و بخش بزرگی از این مباحث به عنوان حلقه زنجیر با یکدیگر ارتباط دارند... شهرداری‌ها به عنوان یک نهاد عمومی غیردولتی هستند که یکی از وظایف اصلی آن مهیا کردن و آماده نمودن محیط‌های شهری است. تالاب حیدرکلا به عنوان یک منطقه طبیعی زیست‌محیطی، این ظرفیت را دارد تا در کارکرد شهرداری طبقه‌بندی شود و از آنجایی که یکی از وظایف شهرداری‌ها براساس قوانین، حفظ و پاکیزگی و نظافت شهرها اس، منطقه حیدرکلا منطقه‌ای است که از این مباحث قانونی مستثنی نیست. ورود شهرداری به تالاب حیدرکلا برای دور کردن آلودگی بسیار تأثیرگذار است، چرا که شهرداری می‌تواند منشاء آلودگی را پیدا و از ورود آن به تالاب جلوگیری کند.

بر خلاف تصورات گذشته که چنین استنباط می‌شد که وقتی انسان وارد مکانی شود سبب نابودی زیست‌محیطی می‌شود، امروز تجربه نشان داده است که در بسیاری از مناطق گردشگری ورود انسان سبب توسعه اکوسیستم و اقتصاد زیستی شده است... اگر منافع  و مضرات کارهایی که در منطقه حیدرکلا را در کنار یکدیگر بگذاریم، به طبع در برابر خسارت‌های جزئی که به این تالاب وارد شده منافع کلی ایجاد شده است .تالاب حیدرکلا به سبب دارا بودن مناظر طبیعی و گونه‌های کمیاب پرندگان، به عنوان منطقه گردشگری طبیعی می‌تواند درآمدزایی منافع اقتصادی مردم را تأمین کند. به طبع شهرداری که اراده می‌کند در مناطق زیست محیطی منابع اقتصادی تعریف کند به یقین با مخربان محیط زیست نیز به شدت برخورد خواهد کرد.

...تالاب‌های بین‌المللی تعریف خاصی دارند و اندازه تالاب‌ها مهم نیست، بلکه باید زیستگاه گیاهان یا موجودات خاص باشد و قطعا با ورود کارشناسان محیط زیست و پرنده‌شناسان، حتی اگر موجودات زیستگاه تالاب حیدرکلا دارای کوچک‌ترین تفاوت باشند، این تالاب در کنوانسیون بین‌المللی رامسر به ثبت می‌رسد. به نظر می‌رسد گونه‌های خاصی در این تالاب وجود دارند و باید از نظر کارشناسان بررسی شود... به طبع با معرفی تالاب حیدرکلا، محققان کشورهای خارجی که علاقه‌مند به مباحث زیست‌محیطی هستند در ماه‌های آینده به بابل سفر می‌کنند و امیدواریم در آینده نزدیک تالاب حیدرکلا به عنوان یک منطقه مهم گردشگری در سطح ملی تبدیل شود چرا که بابل به عنوان ترانزیت بالاترین ورود توریست به بابل دارد و بیشترین خسارت را به این شهر وارد کرد اما کمترین بهره از منافع گردشگری ندارد… از اینکه شهرداری احساس تکلیف کرد و این تالاب را احیا کرد امیدواریم تالاب حیدرکلا به عنوان الگو و سمبلی بین‌المللی برای شهرستان بابل به حساب آید.

اینکه در ظرف کمتر از یک یا دو ماه اقدامات انجام شده در تالاب حیدرکلا را تأیید و رد کنیم علمی نیست و باید با رجوع به مراکز دانشگاهی و تحقیقات علمی پاسخ منطقی ارائه دهیم و قطعاً اگر با ورود انسان در این تالاب مشکلی ایجاد شود مشکل قابل حل بوده و با کمک کارشناسان رفع می‌شود... ایجاد حوضچه برای جلوگیری از زباله‌های بزرگ به تالاب از سوی شهرداری بیانگر این است اقدامات انجام شده به صورت کارشناسی انجام و به زیست موجودات توجه شده و اقدامات انجام شده قابل قبول است... شهردار بابل با ورود در این تالاب ضدارزش‌ها را به ارزش‌ها تبدیل کرد و مردم باید قدرشناس ایده‌های بدیعی باشند که در این شهر انجام شده است... کار شهرداران، ساختمان‌سازی و راه‌سازی است و کمتر شهرداری مثل شهردار بابل دیدم که به فرهنگ‌سازی توجه کند که این تفکر قابل تحسین است و نیاز است تا این فرهنگ‌سازی ادامه یابد، چرا که با استمرار این فرهنگ یقین خواهیم داشت تالاب حیدرکلا به نحو احسن توسعه پیدا کرده و شاهد کمترین مشکلات زیست محیطی در این منطقه خواهیم بود.»

کارشناسان موسسه بین‌المللی دریای خزر از فرصت برگزاری این نشست بهره برده و بار دیگر یادآور می‌شوند که به همراه جنگ‌ها با ماهیتی سیاسی-اقتصادی و دیگر انواع جنگ‌ها، منازعه و کشمکشی با ماهیتی زیست‌محیطی-اقتصادی نیز به تدریج در حال گسترش است که می‌بایست به آن توجه ویژه‌ای شود، زیرا عدم توانایی و یا بی‌میلی برای مدیریت چنین کشمکشی که از آن جنگ بین اخلاق و اقتصاد نیز تعبیر می‌شود، می‌تواند از یک سو، تاثیرات مخربی بر مناطق زیست‌محیطی و اکولوژیستی داشته باشد و از سوی دیگر، مردم را از مزیت‌ها و سودهای اقتصادی حاصل از این مناطق و نیز تماشای موهبت‌های بسیار زیبای طبیعی و خدادادی محروم سازد. به عقیده کارشناسان موسسه، موضع‌گیری به نفع هر کدام از شقوق اخلاق و اقتصاد می‌تواند بسیار خطرناک باشد، زیرا اگر رعایت مطلق اخلاق و مبانی زیست‌محیطی را در دستور کار خود قرار دهیم، این به منزله کاهش اشتغال و کم شدن ارتباطات بین شهری، استانی، کشوری و منطقه‌ای و بین‌المللی خواهد بود که به نوعی حرکت به سمت انزواگرایی است، و به همین منوال اگر در هر پروژه و طرح اقتصادی سودآوری مطلق را لحاظ نموده و درآمدزایی را با هر وسیله و ابرازی، مشروع و غیرمشروع، متعارف و غیرمتعارف مجاز شماریم، باید منتظر پیامدها و تبعات جبران‌ناپذیر در مناطق زیست‌محیطی و اوکولوژیستی باشیم که دامنه آن نیز بسیار گسترده خواهد بود. تحلیل‌گران موسسه توصیه می‌کنند که تنها راه حل تمامی مشکلات مرتبط با تقابل اخلاق و اقتصاد، توسل به کارهای علمی تحقیقاتی، مشاوره ای و کارشناسی است.

گروه کارشناسی موسسه IIKSS استان مازندران را یکی از مظلوم‌ترین مناطق در پهنه آبی خزر تصور می‌کنند، زیرا به عقیده آن‌ها، این استان در مقایسه با دیگر استان‌ها و مناطق در کشورهای خزری، بسیار ناشناخته مانده و اهالی کشورهای خزری شناخت چندانی از موهبت‌های طبیعی بسیار زیبای مازندران، از جمله منطقه زیست‌محیطی و اکولوژیستی منحصر به فرد تالاب حیدرکلای بابل ندارند. متاسفانه استان‌ مازندران علیرغم اینکه به مناسبت‌های مختلف میزبان مهمانان قابل توجهی از سایر مناطق ایران هست، اما هنوز نتوانسته است ظرفیت‌ها و پتانسیل‌های طبیعی و خدادادی خود را به یک برند در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی تبدیل سازد که جای سوال دارد. کاملا بدیهی است که چنین وضعیتی وظیفه و رسالت موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر و موسسات مشابه در استان را برای انجام کارهای کارشناسی و علمی با هدف برندسازی و بین‌المللی‌سازی ظرفیت‌ها و پتانسیل‌های استان بسیار سنگین می‌سازد. اعضای موسسه IIKSS ضمن انتقاد از متولیان موضوعات زیست‌محیطی و گردشگری استان مازندران، آن‌ها را به اهمال‌کاری و انفعال در امر جذب گردشگران خارجی متهم نموده و یکی از مهم‌ترین چالش‌های استان در این حوزه را ناتوانی مقامات آن در تهیه و تدوین برنامه برندسازی در حوزه بهره‌برداری از مناطق زیستی و اکولوژیستی با هدف جذب گردشگران خارجی تلقی می‌کنند.

http://www.iikss.com/fa/index.php/route/news_det/OTQ1OQ


نشستی با موضوع رژیم حقوقی دریای خزر و موضوعات سیاسی مرتبط با آن

نشستی با موضوع رژیم حقوقی دریای خزر و موضوعات سیاسی مرتبط با آن با تمرکز بر وضعیت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و مذهبی  جمهوری آذربایجان

موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر (IIKSS) - نشستی با موضوع رژیم حقوقی دریای خزر و موضوعات سیاسی مرتبط با آن با تمرکز بر وضعیت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و مذهبی جمهوری آذربایجان به ابتکار موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر (به مدیریت دکتر میثم آرائی درونکلا) و هفته نامه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی همدلی اردبیل (به مدیر مسئولی جناب آقای محمد نادری) در دفتر نمایندگی ولی فقیه در استان اردبیل برگزار گردید. بحث و تبادل نظر پیرامون مناسبات بین جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان، آسیب ها و چالش های موجود در مناسبات بین دو کشور و تاثیر آن ها بر مواضع دو کشور در خصوص تحدید حدود دریای خزر محوریت نشست اردبیل را تشکیل داده بود. از جمله موضوعات مهم دیگری که در جریان این نشست مورد بررسی قرار گرفت موضوع تاثیر حضور صهیونیسم و وهابیت در منطقه و تاثیرات این بازیگران غیر رسمی بر مواضع جمهوری آذربایجان بوده است. تمام شرکت کنندگان در جلسه بر تاثیر بسیار مخرب قدرت های غربی و عربی بر مواضع این جمهوری پیرامون مسائل مختلف منطقه ای، به صورت خاص تعیین رژیم حقوقی دریای خزر تا کید کردند.

در نشست حاضر که پس از دیدار با نماینده ولی فقیه در استان اردبیل آیت الله دکتر حسن عاملی، با حضور نمایندگانی از سوی موسسه فرهنگی قفقاز، هفته نامه "همدلی اردبیل"، شرکت تعاونی فرهنگی-آموزشی عام المنفعه "اردبیل مهد تشیع" و نماینده محترم دفتر نمایندگی ولی فقیه در استان اردبیل برگزار گردید، بعد از بررسی وضعیت موجود در جمهوری آذربایجان و مرور مواضع کشورهای حاشیه دریای خزر، وضعیت جاری این کشورها نیز مورد بحث و گفتگو قرار گرفت.

همچنین نمایندگان حاضر با تاکید بر پرهیز از اقدامات و فعالیت های مطالعاتی جزیره ای پیرامون تحولات و رخدادهای منطقه ای، به توافقات اولیه ای راجع به همکاری های بین موسسه ای و تبادل مطالب و نوشتجات، کارشناسان، تجربه و مطالعات صورت گرفته در حوزه منطقه قفقاز و مناطق پیرامونی آن دست یافتند.

در ادامه تاکید گردید تا راهنمایی های آیت الله دکتر سید حسن عاملی نماینده محترم ولی فقیه در استان اردبیل و نماینده این استان در مجلس خبرگان رهبری به عنوان چارچوبی برای مطالعات و همکاری های آتی بین موسسه ای مورد توجه ویژه قرار گیرد. از جمله موضوعات دیگری که در نشست حاضر مورد بحث و بررسی قرار گرفت عبارت بودند از:
تقویت جبهه قومی- مذهبی داخل برای مبارزه با پروژه های نفوذ اسرائیل و وهابیت
احقاق حقوق منصفانه ایران در دریای خزر
مواضع جمهوری اسلامی ایران پیرامون مسائل منطقه ای، خاصه منطقه قفقاز
همکاری های بین موسسه ای با رویکرد هم افزایی مطالعاتی

http://www.iikss.com/fa/index.php/route/news_det/OTM0OA