سفارش تبلیغ
صبا ویژن

موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر

صفحه خانگی پارسی یار درباره

نکات حقوق بین الملل(2)، حقوق دریاها، بررسی رویههای بینالمللی، قض

نکات حقوق بین الملل(2)، حقوق دریاها

بررسی رویه‌های بین‌المللی

قضیه تونس و لیبی (1982)

مفهوم منصفانه خط میانه در تحدید حدود فلات قاره

موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر  (IIKSS) - در تایید دکترین شکل گرفته در زمینه تحدید حدود فلات قاره بر اساس خط منصف که می توان آن را اعمال عدالت طبیعی نیز خواند ، دیوان در قضیه تونس و لیبی (1982) با توجه به این واقعیت که دو کشور بر روی یک فلات قاره مشترک قرار گرفته‌اند، اظهار می‌دارد که واقعیت‌های جغرافیایی موجود کمکی به حلّ موضوع حاضر نمی‌کند و نمی توان حد طبیعی و خارجی فلات قاره طرفین را مبنای تحدید حدود فلات قاره قرار داد. دیوان در مقام ترافع بیان می‌دارد که باید بر مبنای اصل انصاف حدود فلات قاره میان طرفین تعیین شده و در مقام توضیح اصل انصاف بیان می‌دارد اصل انصاف یک اصل با روش‌های مشخص نیست، بلکه به مجموعه قواعد و اصولی اطلاق می‌گردد که منجر به "نتیجه منصفانه" می‌گردد. دیوان مواردی نظیر طول ساحل طرفین و فضای موجود میان سواحل دو کشور مدّعی را به عنوان وضعیت‌های خاص و عوامل موثر بر ترافع دعوی ارزیابی می‌کند. دیوان در این رأی نیز در تایید نظر قبلی خود، خط منصف جغرافیایی را غیر عادلانه دانسته و اذعان می‌دارد که خط منصف هندسی نمی‌تواند نتایج منصفانه داشته باشد.

همچنین دیوان میان دو منطقه نزدیک ساحل و منطقه فرا دریا تمایز قائل شده و بر همین اساس تحدید حدود را به شکل خاصی انجام می‌دهد. دقیق‌تر آنکه دیوان در مناطق مختلف از ضوابط مختلف استفاده کرده و از همان ملاکی که در منطقه نزدیک به ساحل استفاده می‌کند، در منطقه فرا دریا استفاده نمی‌کند، زیرا دیوان به صراحت اذعان می‌دارد که هدفش حاصل شدن یک نتیجه منصفانه است. دیوان در قضیه حاضر، مواردی نظیر شکل و طول ساحل، وجود جزایر قرقنه، مرز زمینی میان طرفین و اصل تناسب و حتی تاثیر تحدید حدود میان این دو کشور بر حقوق کشور ثالث را از "وضعیت‌های مرتبط" مربوط به تصمیم‌گیری به حساب می‌آورد.

دیوان در موضوع حاضر علاوه بر تاثیر «وضعیت های خاص» بر تحدید حدود فلات قاره، با یک ابتکار عمل از عبارت«وضعیت های مرتبط» صحبت می کند. فرق اساسی وضعیت های مرتبط با وضعیت های خاص در آن است که نه تنها ممکن است وضعیت های مرتبط در مکان و محدوده فلات قاره قرار نداشته باشند بلکه حتی در ظاهر نسبت مستقیمی با موضوع فلات قاره و حتی مسائل دریای ندارند. به عنوان مثال در رای حاضر دیوان مرز زمینی طرفین و یا آثار تحدید حدود فلات قاره بر یک کشور ثالث را به عنوان مصادیقی از وضعیت های مرتبط معرفی می نماید.

Special circumstances : وضعیت های خاص

Relevant circumstances:  وضعیت های مرتبط

لازم به ذکر است که ویدئو و پاورپوینت آنچه که در جریان این نشست پیرامون آنها بحث و گفتگو گردید، در لینکهای زیر قابل دریافت می‌باشد:

لینک دریافت و دانلود ویدئوی نشست1:

http://jmp.sh/zanYBkf

لینک دریافت و دانلود ویدئوی نشست2:

http://jmp.sh/PIRCpbV

لینک دریافت و دانلود ویدئوی نشست3:

http://jmp.sh/dv598p8

لینک دریافت و دانلود پاورپوینت:

http://l1l.ir/3tyd

 

میثم آرائی درونکلا؛ عضو هیئت علمی دانشگاه و مدیر موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر

http://www.iikss.com/fa/index.php/route/news_det/OTIxMw


مشت های گره کرده نظربایف: برای قزاق ها یا برای اصلاحات اقتصادی؟؟

مشت های گره کرده نظربایف: برای قزاق ها یا برای اصلاحات اقتصادی؟؟؟!!!!

(تحلیل نوسانات شاخص توانایی حکومت (وزن حاکمیتی) جمهوری قزاقستان)

موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر  (IIKSS) - دقت در اندیکاتورهای وزن حاکمیتی قزاقستان نشان می‌دهد که این کشور علی‌رغم فراز و فرودهای فراوان، توانسته است وزن حاکمیتی خود را در نسبت به سال‌های آغازین جدایی از شوروی، بیش از 3 برابر ارتقاء دهد. شاخص وزن حاکمیتی این جمهوری در سال 95 میلادی, بر روی عدد 4 ایستاده بود و این عدد در سال 2016, شاخص 12 را به خود اختصاص داده است. این امر بدان معنی است که جمعیت قزاق بیش از سه برابر از شاخص‌های اقتصادی و سیاسی بهتری نسبت به دهه 90 میلادی برخوردار می‌باشند. این شاخص در سال 2016 میلادی در آذربایجان 10.5 و در روسیه 12.5 است.

البته در سه سال اخیر نه تنها این رشد محار شده است، بلکه این شاخص از 16 به 12 بازگشته است که برابر با اندازه این شاخص در سال 2006 بوده است. وزن حاکمیتی این جمهوری در سال 2016 چیزی نزدیک به 9 سال عقبگرد را تجربه کرده است. هر چند که باید اذعان داشت قزاقستان نتوانسته است زیر ساخت‌های توسعه را بر اساس استانداردهای موجود جهانی فراهم نماید. البته باید اذعان داشت بر اساس استانداردهای آسیایی قزاقستان عملکرد خوبی داشته است و توانسته است متغیرهای مربوط به وزن حاکمیتی خود را ارتقاء دهد.

با بررسی سهم هر یک از متغییرهای تشکیل دهنده وزن حاکمیتی این کشور نیز مشاهده می‌شود که در سال 2016 میلادی 25.88 درصد از سهم وزن حاکمیتی را شاخص پایداری حاکمیت، 62.23 درصد از آن را تمرکز قدرت و 11.88درصد از آن را شاخص سرانه بودجه که یک مؤلفه اقتصادی است تشکیل می دهد. این در حالی است در سال 2015 سهم شاخص پایداری حاکمیت 23.29، سهم تمرکز قدرت 57.18 و سهم شاخص سرانه بودجه 19.50 درصد بوده است. لذا طبیعی است که وقتی سهم اقتصاد در برقراری رابطه میان دولت و جمعیت ضعیف شود، آنگاه اقدامات اقتدارگرایانه رنگ و بوی بیشتری در شاکله وزن حاکمیتی خواهند گرفت.

علت اصلی سقوط وزن حاکمیتی قزاقستان را نیز می توان کاهش شدید درآمد این کشور در سال های اخیر دانست. درآمد بودجه قزاقستان از 60 میلیارد دلار در سال 2012 به 22 میلیارد دلار در سال 2016 میلادی کاهش یافت که یک فاجعه به حساب می آید. اصلی ترین علت این امر نیز کاهش شدید قیمت نفت است.

ادامه روند فعلی، قطعاً سهم بودجه را در شاکله وزن حاکمیتی کمتر نموده و طبیعتاً اقدامات اقتدارگرایانه این کشور توسعه خواهد یافت. لذا بهترین گزینه موجود، قطع وابستگی تِنگه به دلار از طریق افزایش توانایی‌های صنعتی داخلی و بخصوص خودکفایی در بخش زیرساخت ها است.

راندمان حاکمیت قزاقستان نیز برابر با (1/0) است که عدد نامطلوبی به شمار می رود. این عدد در کشورهای توسعه یافته بالای 1 است. همچنین می توان راندمان حاکمیت قزاقستان را در نسبت با واقعیت های جغرافیایی این کشور بسیار پایین دانست. این کشور پهناور با جمعیت حاضر و منابع زمینی و زیرزمینی می توانست میزبان استاندارهای بسیار بالاتری از وضعیت فعلی خود باشد. این کشور در قلب آسیاست و می تواند پل همکاری بسیاری از کشورها نظیر چین، روسیه، ایران و .. باشد.

میثم آرائی درونکلا؛ عضو هیئت علمی دانشگاه و مدیر موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر

http://www.iikss.com/fa/index.php/route/news_det/OTE4OA


مفهوم منصفانه خط میانه در تحدید حدود فلات قاره، بررسی رویههای بی

نکات حقوق بین الملل، حقوق دریاها

بررسی رویه‌های بین‌المللی، قضیه دریای شمال (1969)

مفهوم منصفانه خط میانه در تحدید حدود فلات قاره

موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر  (IIKSS) - اولین بار در سال 1948 میلادی در یک دعوی میان جمهوری فدرال آلمان، هلند و دانمارک، موضوع فلات قاره و تحدید حدود آن بر اساس خط میانه یا خط منصف طرح گردیده است. دیوان بین‌المللی دادگستری بدلیل اتحاد موضعی دعاوی حاضر تصمیم به ادغام دعاوی مطروحه گرفته و اقدام به شروع رسیدگی می‌نماید. از آنجایی که آلمان عضو کنوانسیون 1958 فلات قاره نبوده است، دو کشور دانمارک و هلند ادعا می‌نمایند که می‌باید خط منصف به عنوان یکی از اصول و قواعد حقوق بین‌الملل عرفی مبنای تحدید حدود فلات قاره میان طرفین باشد.

دیوان با بررسی رویه‌های موجود بین‌المللی و اظهارات طرفین می‌گوید علیرغم آنکه به دلیل عدم عضویت آلمان در کنوانسیون سال 1958، ضابطه خط منصف برای آلمان لازم‌الاجرا نیست، با این حال خط منصف از اصول بنیادین مربوط به تحدید حدود فلات قاره به شمار نمی‌رود و همچنین با توجه به عدم پیشنهاد آن از سوی کمیسیون حقوق بین‌الملل سازمان ملل متحد  و قابلیت اعمال حق شرط بر آن،  ریشه در حقوق بین‌الملل عرفی ندارد. بدین ترتیب بر اساس خواسته طرفین، اقدام به تحدید حدود می‌نماید و بحث تقسیم دریا را رد می‌کند. البته باید دانست دریای شمال به عنوان پهنه آب‌های آزاد یک پهنه غیر قابل تقسیم است. دیوان در رای حاضر این موضوع را که خط منصف یک مفهوم صرفاً هندسی می‌باشد و باید از سطح آب صورت گیرد را رد کرده و آن را یک اصطلاح حقوقی مبتنی بر اصل انصاف می‌داند.

در واقع دیوان در قضیه حاضر به جای موازنه سهم به موازنه منافع تاکید می‌نماید تا بتوان به نتایج منصفانه‌ای دست یافت. دیوان برای تصمیم‌گیری راجع به موازنه یا برابری در منافع به "وضعیت خاص" هر یک از طرفین استناد می کند. این واژه می‌تواند مبتنی بر تئوری عدالت طبیعی باشد که در آن وضعیت خاص هر شخص و شئ مبنای صدور حکم قرار می‌گیرد. دیوان در رأی حاضر به موقعیت میادین نفتی، نحوه بهره‌برداری، شکل و طول سواحل طرفین اشاره دارد، اما در نهایت، طرفین را بر اساس اصل انصاف دعوت به توافق می‌نماید که می‌توان اثر رأی دیوان را به صورت کاملاً واضح و مشخص در توافق میان طرفین دید. نتیجه آنکه تحدید حدود صورت گرفته از سوی طرفین با معنی و مفهوم هندسی خط منصف متفاوت می‌گردد. دیوان در رأی حاضر و همه آراء مربوط به تحدید حدود فلات قاره بر اساس اصل "equity parater legem" (انصاف با قواعد خارج از حقوق) اقدام به ترافع دعوی می‌کند. دیوان بیان می‌کند که انصاف یک امر جدا ناشدنی از رژیم فلات قاره است که از لحاظ تاریخی شکل گرفته است. لذا دیوان با تکیه بر این امر که نمی‌تواند راجع به ماهیت وضعیت خاص آلمان و شکل ساحل آن نظر بدهد،  با این حال تاثیر وضعیت خاص را بر تحدید حدود رد نمی‌کند.

لازم به ذکر است که ویدئو و پاورپوینت آنچه که در جریان این نشست پیرامون آنها بحث و گفتگو گردید، در لینکهای زیر قابل دریافت می‌باشد:

لینک دریافت و دانلود ویدئوی نشست1:

http://jmp.sh/LcKX2gd

لینک دریافت و دانلود ویدئوی نشست2:

http://jmp.sh/qRmIwes

لینک دریافت و دانلود پاورپوینت:

http://yon.ir/rYADl

میثم آرائی درونکلا؛ عضو هیئت علمی دانشگاه و مدیر موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر

http://www.iikss.com/fa/index.php/route/news_det/OTE0Ng


تحلیل شاخص وزن سیاسی جمهوری قزاقستان و عوامل سیاسی-اقتصادی موثر

تحلیل شاخص وزن سیاسی جمهوری قزاقستان  و عوامل سیاسی-اقتصادی موثر بر آن

موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر  (IIKSS) - قزاقستان را می توان کشوری دانست  که در سال های اخیر در کانون توجهات منطقه آسیای میانه بوده, مساحتی بالغ بر 2700000 کیلومتر مربع داشته و در سال 2016 میلادی پذیرای 18 میلیون نفر جمعیت بوده است. شاخص وزن سیاسی این کشور در حال حاضر عددی نزدیک به 1800 است که دارای افزایش 6 برابری نسبت به زمان تاسیس این جمهوری می باشد. اصلی ترین علت افزایش این شاخص را می توان تقویت فاکتورهای اقتصادی این کشور دانست.

قزاقستان به نسبت سایر جماهیر شوروی, تاریخ کم فراز و نشیب‌تر و رو به بالایی در وزن سیاسی خود داشته است. این کشور سعی کرده با کنترل متغیرهای مهم جمعیتی و اقتصادی خود و رشد صنایع، کشاورزی و ...، همواره یک روند روبه رشد را تجربه نماید. هر چند که از سال 2013 میلادی با افت شدیدی در این شاخص روبرو بوده است. با نگاهی به اندیکاتور وزن سیاسی این جمهوری که گویای روند نوسان و تغییرات وزن سیاسی قزاقستان می باشد مشاهده می‌شود که این کشور با دارا بودن مزیت سرزمینی خود، از همان ابتدای جدایی از شوروی، وزن سیاسی خوبی را تجربه نموده است. واقعیت‌های ژئوپلتیک غیر قابل انکار این کشور، چشم‌انداز سیاست و جامعه سیاسی را در قزاقستان روشن نگه داشته. البته قزاقستان در مدت 4 سال، یک چهارم از وزن سیاسی خود را از دست داده و بررسی شیب خط وزن سیاسی این کشور نشان می‌دهد حداقل در 5 سال آینده بازیابی وزن سیاسی به اندازه سال 2013 این کشور امکان‌پذیر نیست.

با انطباق این شاخص با وقایع مهم سال های اخیر در می یابیم نوسان این شاخص در سال 98 و 99 میلادی، متاثر از بحران‌های مالی و اقتصادی روسیه در آن سال بود. این امر ثابت می‌نماید که چه میزان از روندهای جاری سیاسی و اقتصادی در قزاقستان، در سال‌های پساشوری تحت تاثیر تحولات داخلی روسیه قرار دارد. هر چند که چنین روندی در حال حاضر نیز ملموس بوده، و نمودار نزولی روسیه و قزاقستان در سال 2014 به بعد شبیه به یکدیگر می باشد، اما از شدت این اثرپذیری کاسته شده است. همچنین می توان سقوط شاخص وزن سیاسی قزاقستان در سال 2001 و 2002 میلادی را متاثر از ترکیب بحران‌های سیاسی و اقتصادی دانست اما با بررسی روند رشد اندازه  GDP، خواهیم فهمید که ماهیت اصلی بحران سیاسی بوده. زیرا اندیکاتورهای اقتصادی در این سال رو به بالا بوده‌اند و پذیرش این واقعیت که ماهیت بحران اقتصادی بوده است کمی مشکل است. در کنار موضوعات اخیر می توان گفت فضای امنیتی و جو سیاسی این کشور به گونه‌ای می باشد که عموماً از لحاظ سیاسی با ثبات قلمداد می‌شود و به همین دلیل کوچکترین تغییری در مسائل سیاسی و یا تغییرات جمعیتی آن آثار خود را بر اقتصاد سیاسی و شاخص‌های وزن سیاسی هویدا می نماید.

نوسان این شاخص در سال 2008 میلادی نیز بدون شک بی‌تاثیر از وقایع و نوسان‌های اقتصادی جهانی  نبوده است. زیرا این کشور یک خام فروش عمده در بازارهای جهانی به شمار می رود (مانند نفت و گاز، مواد معدنی و ... ) و طبیعتاً محصولات صنعتی زیادی را وارد می‌نماید. به همین دلیل بحران‌های جهانی به صورت مستقیم بر وضعیت اقتصادی این کشور اثرگذار است. در ادامه روند بررسی وزن سیاسی قزاقستان مشاهده می‌شود که این شاخص در سال 2014 سقوط می‌نماید و با اینکه قاعدتاً پیش‌بینی می‌شد این روند نزولی در سال 2016 اصلاح گردد، اما به یکباره با شیب تندی این شاخص سقوط می‌کند. در واقع دلیل سقوط این شاخص در سال 2014 را می‌توان تحولات بازار نفت و بحران‌های سیاسی-اقتصادی روسیه دانست اما شاهدیم که این روند نزولی در قزاقستان بسیار تندتر از شیب نزولی آن در روسیه است. این امر مصادف گردیده با سقوط پایه پولی قزاق‌ها در برابر ارزهای خارجی که باعث شده است وزن سیاسی قزاق‌ها با یک عقب‌گرد بسیار بزرگ به میزان سال 2005 میلادی برسد. چنین فرایندی نشان از آن دارد که قزاقستان توانایی تعریف مدل‌های اقتصادی بر اساس افزایش جمعیت خود را ندارد و تنها به منابع نفتی و گاز خود دل خوش کرده است. نتیجه آنکه با نوسان قیمت نفت، اقتصاد و سیاست هم به شدت در این کشور نوسان می کنند.

در آخر باید متذکر گردید در سال 2016 میلادی سهم وزن حاکمیتی در وزن سیاسی کشور قزاقستان32.90  درصد و سهم واقعیت‌های ژئوپلتیک 67.10 درصد است. به عبارتی دیگر، بیش از 2/3 توانایی‌های سیاسی-اقتصادی قزاقستان ناشی از پتانسیل های سرزمینی, موقعیت ژئوپلتیک و جمعیت به نسبت پایین آن است و اگر این چنین نبود، قطعاً وضع اقتصادی و معیشتی بدی را برای قزاق‌ها شاهد بودیم.

اینفوگرافی فوق روند نوسان و سهم وزن حاکمیتی این کشور را در سال های گذشته نشان می دهد.

میثم آرائی درونکلا؛ عضو هیئت علمی دانشگاه و مدیر موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر

http://www.iikss.com/fa/index.php/route/news_det/OTA2NQ


زیبایی دختران به سبک روسی...

زیبایی دختران به سبک روسی...

موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر  (IIKSS) - عموماً اینگونه است که دختران و زنان روسی را زیبا می دانند و باید دانست زیبایی همیشه خوب نیست. گاهی می‌توان با زیبایی پلیدی‌های زیادی را رقم زد. اما نمی‌توان این استثناء را یک اصل تصور و از زیبایی دوری کرد. علاوه بر آن نمی‌توان زیبایی را در چهره و اندام زیبای زنانه خلاصه کرد. حداقل در روسیه اینگونه است.

بر خلاف تصورات رایج در میان مردم و علی‌الخصوص مردها که دیدگاهی شهوت‌آلود به زنان روس یا روس‌تبار دارند، تاریخ روسیه پر است از وجود زنانی که نه تنها تاریخ روسیه بلکه تاریخ جهان را دستخوش تغییراتی کرده‌اند. اصولاً زنان روس استاندارد مردها را از زن ها، دست کم یک پله ارتقاء داده‌اند و عجیب نیست که مردان روس نیز به زیبایی‌های چهره و زیبایی‌هایی باطنی زنان خود فخر فراوان می‌کنند. البته نمی‌توان دیدگاه شهوت‌آلود مردهای سایر کشورها را نسبت به زنان روسی ملامت کرد. به هر حال همگان می‌دانند که فقر مفرط در دوران شوروی چه بر سر فخر و متانت زنان روسی آورد و از طرفی عموم جامعه روس از فخرفروشی جنسی زنان روسیه خود حس بدی ندارند.

البته نمی‌توان کتمان کرد که زن به عنوان یک سنبل جایگاه ویژه‌ای در ادبیات، سیاست و فرهنگ کشورهای غربی دارد و مشابه چنین دیدگاهی به صورت غلیظ‌تری در میان روس‌ها وجود دارد. از دیدگاه تاریخی نه تنها روس ها ابایی از تبلیغ نقش زن در جامعه خود نداشته‌اند بلکه ترسی از توسعه فرهنگ برهنه خود نیز ندارند و دائماً آن را تبلیغ کرده و حتی مدل‌ها و هنرمندان سیاستمدار زیادی را می‌توان یافت که یا اهل روسیه بوده و یا روس تبار هستند. چنین نگرشی را نمی توان ملامت کرده و اصولاً نیز نمی توان ملّت روسیه را سئوال پیچ کرد که چرا به دنیا اینگونه می نگرید.

سپهر فرهنگ، سیاست و اموراجتماعی زنان در روسیه را نیز می‌توان آسمانی پر ستاره دانست. از "کاترین کبیر" در سال 1729 میلادی گرفته که اقدام به فتح اوکراین و لهستان نمود تا "والنتینا تریشکو"، اولین زن فضانورد جهان و اخیراً ورزشکاران معروفی چون "ماریا شاراپووا" که شهرتی جهانی دارند در آلبوم افتخارات روس‌ها قرار دارند. اگر بخواهیم لیستی از زنان معروف و تاثیرگذار روس که شهرت جهانی دارند تهیه کنیم می‌توانیم به کسانی نظیر "اولگای مقدس"، "رائیسا ‌گورباچووا (همسر میخائیل گورباچوو)، "والنتینا ماتویینکو" به عنوان سیاستمدار و "آناکورنیکووا اولیارولین"، "آنا زاک"، "هلگا لاوکَتی"، کریستیانا پینووا"، "ایرینا شیک"، "آلینا کابیوا"، "اوکسانا گریگوریوا"، "داشا زاکووا"، "ماریا کیریلنکو"، "ساتی کازانووا"، "یولیا اسنیجیر"، "النا تمنیکووا" و ... اشاره کرد که همه آنها در یک چیز مشترکند و آن هم زیبایی و جذابیت است. این حسن سلیقه نشان میدهد زنان روس و جامعه سیاسی و فرهنگی روسیه به خوبی رگ خواب مردان هیز شرق و غرب زمین را شناخته‌اند. حتی می توان جاسوسان زیادی را دید که با دلبری کردن از مردان شرق و غرب زمین اقدام به تامین منافع ملّی روسیه نموده اند.

اما بر خلاف آنکه روس‌ها دارای زنان زیبا و پوشش شفافی هستند، در مقابل به زیبایی و شفافیت کمتری در سیاست خارجی کشور روسیه بر می‌خوریم. از قدیم گفته‌اند بزم یک زن زیبا در وفاداری او و طرف مقابلش کامل می‌شود. سرانجام هر پدیدار زیبایی باید در وفاداری خلاصه شود و روس‌ها در کنار زیبایی صورت زنانشان به زیبایی و شفافیت در سیاست خارجی نیاز دارند تا بتوانند مردان و ملت‌های وفاداری را در کنار خود داشته باشند. اگر جذب دیگران آن هم به سبک روسی آن هنر است، حفظ آن هنر بزرگتری خواهد بود. روس ها باید بدانند که جذابیت و زیبایی می تواند تنها یک شروع خوب باشد و برای ادامه راه ، به وفاداری دولتمردان و زنان روس نیاز جدی وجود دارد.

حتی روس ها در ایام سال یک روز را به نام روز وفاداری در تقویم خود وارد کرده اند. از سال 2008 میلادی، 8 ژوئیه هر سال به نام روز خانواده، عشق و وفاداری نامگذاری شده است. هر چند که روس ها دیر متوجه عنصر وفاداری شده اند اما یک مثل قدیمی ایرانی می گوید ماهی را هر وقت از آب بگیرید تازه است. البته باید منتظر ماند و دید که آیا دامنه روز وفاداری در میان مردان، زنان و خانواده های روسی محدود به درون مرزهای روسیه خواهد شد و یا اینکه پا را فراتر از مرزهای این فدراسیون تازه تاسیس خواهد گذاشت.

میثم آرائی درونکلا؛ عضو هیئت علمی دانشگاه و مدیر موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر

http://www.iikss.com/fa/index.php/route/news_det/OTAyMQ