سفارش تبلیغ
صبا ویژن

موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر

صفحه خانگی پارسی یار درباره

بررسی مسیرهای حمل و نقل ایران و ترکمنستان

بررسی مسیرهای حمل و نقل ایران و ترکمنستان 

 موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر IIKSS - امروزه سیستم حمل و نقل کارآمد همواره از اجزای ضروری تمدن مدرن بشمار می‌رود که محصول آن توسعه اقتصادی و تجاری می‌باشد و یا بهتر آنکه توسعه سیستم حمل و نقل موثر بعنوان پیش شرط توسعه اقتصادی مهم ارزیابی می‌گردد. به صورت کلی باید گفت هیچ کشوری نمی‌تواند اقتصاد و تجارت خود را بسازد مگر اینکه یک سیستم ارتباطی و حمل و نقل پیشرفته داشته باشد. رابطه میان حمل و نقل و توسعه اقتصادی بسیار نزدیک است و سرمایه‌گذاری‌ها در این عرصه نیز بعنوان یک کاتالیزور برای رشد اقتصادی خواهد بود و همانگونه که مشاهده می‌شود اکثر کشورهای جهان سعی کرده‌اند مقوله حمل و نقل را در راستای تبدیل شدن به مرکز ترانزیت برجسته نمایند.

هر چند تبدیل شدن به مرکز ترانزیت نیاز مبرم به ژئوپلتیک خوب و مناسب دارد ولیکن برخی از کشورها با صرف هزینه‌های هنگفت و سرمایه‌گذاری‌های انبوه سعی در کم اهمیت ساختن این فاکتور مهم را دارند که ترکمنستان یکی از آن کشورهای محسوب می‌گردد. این جمهوری آسیای میانه طی سال‌های اخیر توانسته است با فروش منابع انرژی خود و کسب درآمد کلان، تنوع اقتصادی را تجربه نماید. این کشور محصور در خشکی برای دسترسی به آبهای آزاد می‌بایست متوسل به همسایگان خود باشد که بهترین گزینه ایران می‌باشد و از سوی دیگر ایران از ترکمنستان بعنوان دریچه ورود به آسیای میانه در نظر گرفته است که با در نظر گرفتن این مولفه‌ها در می‌یابیم که دو کشور در عرصه ترانزیت و حمل و نقل نیازمند یکدیگرند.
ایران که همواره بعنوان یکی از مهمترین راهروهای ژئوپلتیک و استراتژیکی در منطقه خزر و آسیای میانه شناخته شده است بعنوان یک چهاراه ترانزیتی مطمئن مورد توجه بسیاری از کشورها قرار دارد و از مهمترین خصیصه‌های ایران قرار گرفتن در مسیر جاده ابریشم است که این موضوع نیز مهم ارزیابی می‌گردد. علی‌ایحال با توجه به اهمیت حمل و نقل میان ایران و ترکمنستان در این مقاله سعی می‌گردد علاوه بر بررسی مبادی ورودی ترانزیتی میان ایران و ترکمنستان، نقاط ضعف و قوت میان دو کشور در حوزه حمل و نقل نیز مورد واکاوی قرار گیرد.


حمل و نقل زمینی:
سنتی‌ترین، بهترین و قابل دسترس‌ترین انتقال کالا و حمل و نقل استفاده از مسیرهای زمینی-جاده‌ای می‌باشد. ترکمنستان با 3 استان شرقی و شمال شرقی ایران همچون خراسان رضوی، خراسان شمالی و گلستان هم مرز بوده و ارتباط زمینی دارد. در حال حاضر از گمرک‌های استان خراسان رضوی همچون باجگیران (قوچان)، لطف آباد (درگز)، سرخس و در استان گلستان گمرک اینچه برون بعنوان مبادی ورودی و رسمی برای ترانزیت کالاها مورد استفاده قرار گرفته است و این در حالی است که استان خراسان شمالی با وجود هم مرز بودن با ترکمنستان از داشتن گمرک این جمهوری محروم می‌باشد. لازم به توضیح است که نزدیک‌ترین گمرک‌ها به عشق‌آباد پایتخت ترکمنستان، گمرک باجگیران و لطف آباد هستند که مهم ارزیابی می‌شوند و دگرسو گمرک سرخس نیز از قدیمی‌ترین و بزرگترین پایانه‌های گمرکی میان دو کشور مطرح می‌باشد. اما علیرغم تمام پتانسیل‌های موجود در رابطه با حمل و نقل جاده‌ای میان ایران و ترکمستان، طی سال‌های اخیر شاهد پدیده بسته شدن مرز از سوی ترکمنستان و بی ملایمتی‌های این کشور به بهانه‌های مختلف هستیم، که قطعا با گفتگوی میان نمایندگان دو کشور با هدف حل و فصل اختلافات موجود و از میان برداشتن مشکلات، وضعیت بهتری برای دو کشور در این حوزه رقم خواهد خورد.


حمل و نقل دریایی:
ایران و ترکمنستان در دریای خزر پتانسیل‌های خوبی برای همکاری دارند. در ایران بندر امیرآباد نزدیکترین بندر مجهز به ترکمنستان می‌باشد که از مزیت خطوط ریلی بهره می‌برد و در مساحت بزرگی ساخته شده است که دارای انبارهای مختلف چند منظوره و اسکله‌هایی با ظرفیت پذیرش کشتی‌های 5 هزار تنی می‌باشد که نقش در زمینه حمل و نقل دریایی خواهد داشت. علاوه بر این بنادر شهرستان‌های گز و ترکمن در استان گلستان نیز از جمله بنادر نزدیک به ترکمنستان هستند که می‌توانند در کنار بندر امیرآباد نقش و جایگاه خوب و موثری در رابطه با افزایش میزان حمل و نقل داشته باشند. ضمنا بنادر نوشهر و فریدونکنار در استان مازندران و بندرهای انزلی و آستارا نیز از دیگر بنادر مهم در حاشیه دریای خزر بشمار می‌روند که با وجود دور بودن از ترکمنستان می‌توان برای استفاده بهینه و موثر از آنها در این عرصه برنامه‌ریزی نمود.
و اما در سوی مقابل بندر ترکمن‌باشی ترکمنستان بزرگترین و اصلی‌ترین بندر این کشور برجسته شده است که با مساحت یک میلیون و 200 هزار مترمربعی با هزینه‌ای بالغ بر 2 میلیارد دلار توسط ترکیه ساخته شد. این بندر از نظر جغرافیای سیاسی در اوراسیا مهم تلقی می‌گردد زیرا در مسیر تجارت اروپا-قفقاز-آسیا قرار دارد. ظرفیت غیرنفتی بندر فوق 9 میلیون تن در سال و ظرفیت نفتی آن نیز حدود 11 میلیون تن برآورد شده است و بهترین عملکرد این بندر در سال 2014 با 8 میلیون تن بوده است. در کنار بندر ترکمن‌باشی بنادر تابعه همچون اِکرم، چلکن و آلاجا نیز وجود دارد که از آنها می‌توان در جهت افزایش حمل و نقل دریای میان دو کشور بهره‌برداری کرد.


حمل و نقل ریلی:
در حال حاضر دو مسیر ریلی میان ایران و ترکمنستان همچون سرخس و اینچه برون فعال می‌باشد. راه آهن سرخس در استان خراسان رضوی از ظرفیت بالای حمل و نقل میان دو کشور برخوردار می‌باشد و به ترکمنستان و سایر کشورهای آسیای میانه این امکان را می‌دهد تا به آب‌های آزاد و بین‌المللی دسترسی داشته باشند که در حال حاضر فاز دوم آن نیز افتتاح شده است. علاوه بر این راه‌آهن اینچه برون که در سال 1395 توسط سه کشور ایران-ترکمنستان-قزاقستان احداث و به بهره‌برداری رسید از پتانسیل‌ خوب و مطلوبی برای حمل و نقل به شمار می‌رود و به نوعی در مسیر جاده ابریشم بعنوان یکی از اِلمان‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد. دو خطوط ریلی فوق بدون تردید نقش غیرقابل انکاری در عرصه حمل و نقل دارند و به نوعی می‌توان گفت این خطوط برای کشورهای آسیای‌میانه و حتی آسیای جنوب شرقی نیز مهم ارزیابی می‌گردد. اخیرا چین از راه‌آهن سه جانبه مذکور برای انتقال کالا به ایران استفاده نموده است. در این خصوص می‌توان گفت انتقال کالاهای چینی از این مسیر به بازارهای اروپایی نیز می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد. در واقع تمرکز ایران و ترکمنستان بر روی این مسیر ریلی و دیگر مسیرهای زمینی بدون تردید درآمد اقتصادی برای دو کشور به همراه خواهد داشت که مقامات دو جمهوری می‌بایست بر روی آن تمرکز نمایند.

حمل و نقل هوایی:
متاسفانه با وجود ظرفیت‌های هوایی میان ایران و ترکمنستان، اقبال چندانی از این پتانسیل برای ارسال کالاها مورد استفاده قرار نگرفته است و تنها پرواز مسافری میان دو کشور وجود دارد. این موضوع می‌تواند دلایل موجه داشته باشد و آن اینکه عشق‌آباد پایتخت ترکمنستان فاصله چندانی با مرز ایران ندارد و حمل و نقل زمینی و یا حتی ریلی می‌تواند برای دو کشور مقرون به صرفه باشد.

قاسم عزیزی عضو شورای علمی موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر

http://www.iikss.com/fa/index.php/route/news_det/OTk4NA


توازن منافع و بقاء تعهد در رژیم حقوقی دریای خزر

 توازن منافع و بقاء تعهد در رژیم حقوقی دریای خزر

موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر  (IIKSS) – معاهدات را می‌توان از حیث تاریخی، مهمترین پدیداری در جهان دانست که بعد از کش و قوس‌های زیاد در فرایندی که ناشی از تصادم منافع میان کشورها است ظهور و بروز یافته‌اند. بدین ترتیب یک معاهده خوب معاهده‌ای خواهد بود که بتواند اولاً با اصول کلی حقوق بین‌الملل منطبق بوده و ثانیاً بتواند بیشترین منافع را برای طرفین متعاهد تامین نماید. همچنین یک قاعده حقوقی به تبع ذات خود ممکن است ایجاد کننده یک منفعت و یا محدود کننده یک منفعت در طرفین یک معاهده باشد. طبیعی است که برای شکل گیری و بقاء چنین معاهداتی باید نسبتی منطقی میان منافعی که ایجاد می‌شود و منافعی که از دست می‌رود شکل بگیرد. در چنین وضعیتی چشم پوشی از دسته‌ای ازمنافع نه اینکه به معنی وادادگی در برابر دیگران بلکه به معنی مشارکت در تاسیس یا ایجاد یک نظم نوین خواهد بود که هر کس باید سهم خود را در ایجاد آن ادا نماید.

همچنین با توجه به این واقعیت که می‌دانیم هیچگاه یک امر غیر منطقی نتوانسته یک امر پایدار و همیشگی بوده و نیز یک اراده غیر‌عقلایی دیکته شده از سوی یک کشور نتوانسته در همه اعصار بعد از آن پایدار بماند لذا بگذارید یک فرض اخلاقی و عقلانی در نظر بگیریم و آن اینکه یک سیاستمدار عاقل از ابزارهای متمدنانه و حقوقی برای رسیدن به هدف خود استفاده می‌کند و یک سیاست‌مدار بد به زور و بازوی خود دل خوش می‌کند. بدین ترتیب سیاستمداری که تاریخ را یک پیکره یکپارچه و البته ادامه دار می‌داند سعی خواهد کرد که منافعی را در یک تعهد ایجاد کرده و یا حتی منافعی را از دست بدهد که نسبتی منطقی با قواعد عام حقوق بین‌الملل و نیز منافع سیاسی سایر کشورها داشته باشد.
منطقه خزر و موضوع دریای خزر نیز از این قاعده مستثنی نیست. خزر بخشی از این دنیاست و دنیا نیز قاعده‌هایی برای حفظ کلیّت خود دارد و این قواعد را بر اجزاء خود تحمیل می‌نماید. ایران نیز به عنوان یکی از بازیگران سیاسی حاضر در منطقه که تواماً یک پیکره حقوقی بین‌المللی نیز به حساب می‌آید می‌تواند و حتی در مواقعی ملزم است که نه تنها به قواعد عام حقوق بین‌الملل تن بدهد بلکه بتواند به نحو احسن از این قواعد عام در جهت تامین منافع خود نیز استفاده نماید.
به نظر می‌رسد در زمان حال کشورهای حاشیه دریای خزر، خاصه جمهوری اسلامی ایران، جمهوری آذربایجان و جمهوری ترکمنستان به جای تمرکز بر مقولات فنی و حقوقی تمامی تمرکزشان را بر روی حل و فصل سیاسی معادله حقوقی خزر گذاشته اند. امّا باید توجه داشت که در عصر کنونی که علم از در و دیوار کاخ دولت‌ها بالا می‌رود و هیچ مکان اَمنی برای فرار از آن وجود ندارد نمی‌توان با اتکاء به روش‌های غیر فنی و غیر علمی به معادلات حقوقی پاسخ گفت. بخواهیم یا نخواهیم دریاها از حوزه نفوذ و یکه‌تازی جغرافیای سیاسی خارج شده و به یکی از اصلی‌ترین موضوعات حقوق بین‌الملل تبدیل شده‌اند. حقوق بین‌الملل نیز برای تعیین و تکلیف قلمرو کشورها از ابزارها و چاقوهایی استفاده می‌نماید که بر همین اساس نمی‌توان با چنگ انداختن بر روی پهنه‌های آبی و دریایی مشکل دریاها (در اینجا دریای خزر) و یا سایر مناطق دریایی را حل و فصل کرد. در واقع نمی‌توان همانقدر که بریدن کیک توسط چاقو را عاقلانه می‌دانیم، تقسیم کیک بر اساس چنگ انداختن را عاقلانه بدانیم. بدین ترتیب می‌توان با استعانت از قواعد حقوق بین‌الملل به متعهد بودن همه کشورهای خزری به تعهدات خود امیدوارتر بود.

میثم آرائی درونکلا، عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور و مدیریت موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر

http://www.iikss.com/fa/index.php/route/news_det/OTk4Mw


برگزاری دور دیگری از سلسله نشستهای موسسه بین المللی مطالعات دریا

 برگزاری دور دیگری از سلسله نشستهای موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر تحت عنوان مرور قواعد حقوقی قابل اعمال بر وضعیت دریای خزر و خلیج فارس

 موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر (IIKSS) - در ادامه سلسله نشست‌های پیرامون حقوق دریاها، دور دیگری از نشست های خود را تحت عنوان "مرور قواعد حقوقی قابل اعمال بر وضعیت دریای خزر و خلیج فارس" در تاریخ 10 اسفند 1396 در محل موسسه با حضور  جمعی از علاقه‌مندان و پژوهشگران این حوزه برگزار نمود که این نشست همانند جلسات گذشته به صورت زنده از طریق اینستاگرام پخش گردید و علاقه‌مندان و پژوهشگران از آن بهره‌مند شدند.

در نشست حاضر آقای میثم آرائی درونکلا با تشریح وضعیت ژئومورفولوژی و جغرافیایی دریای خزر و مقایسه آن با سایر مناطق دریایی جهان وضعیت‌های خاص حاکم بر منطقه و دریای خزر و مقایسه آن با سایر مناطق دریایی جهان وضعیت‌های خاص حاکم بر منطقه  و نیز حقوق قابل  اعمال بر این منطقه را مورد بررسی قرار دادند. ایشان بیان کردند که وضعیت جغرافیایی و نیز بُعد فاصله میان کشورهای روبرو در دریایی خزر باعث گردیده است که قواعد کنوانسیون حقوق دریاها (خاصه کنوانسیون 1958 و 1982 حقوق دریاها)، خاصه آن بخش از قواعدی که مربوط به تحدید حدود فلات قاره است، از کارایی لازم برخوردار نباشد. لذا تفاوتی نمی‌کند که این منطقه و دریا را یک دریای بین‌المللی بدانیم یا آنکه آن را یک دریاچه بدانیم. همچنین فرقی نمی‌کند که کشورهای حاشیه دریای خزر عضو کنوانسیون حقوق دریاها به حساب آیند یا اینکه عضو این کنوانسیون‌ها نباشند. زیرا تجربه تحدید حدود کشورها و بخصوص آراء دیوان بین‌المللی که منعکس کننده قواعد حقوقی قابل اعمال در پروسه تحدید حدود می‌باشند نشان می‌دهد دیوان بین‌المللی دادگستری به دلیل غیر کاربردی بودن مفهوم جغرافیایی "ادامه طبیعی خشکی در دریا" و برتری دادن "اصل فاصله" بر آن، به گونه‌ای پروسه تحدید حدود را به انجام می‌رساند و نیز قواعد حقوق بین‌الملل را استخراج و معرفی می‌نماید که گویی یک پهنه آبی را فارغ از اینکه مفهوم دریا بر آن صدق می‌کند یا خیر، تحدید حدود می‌نماید.

در این راستا واقعیت‌های جغرافیایی (اعم از سیاسی، انسانی و زمین‌شناسی) و نیز واقعیت‌های هندسی حاکم بر هر منطقه نقش کلیدی را در پروسه تحدید حدود دارد. انطباق این قواعد با منطقه خزر ما را وادار می‌کند که بر نکات ذیل توجه ویژه داشته باشیم تا بتوان به نحوه معقولانه‌ای اقدام به احقاق حقوق منصفانه ایران نمود. این نکات عبارتند از:

1- می‌باید معدلات بلوک جنوبی دریای خزر از قسمت میانی و شمالی آن جدا شود.

2- منطقه و سواحل مرتبط طرفین در پروسه تحدید حدود به خوبی مشخص شوند.

3- مناطق سنتی دریایی نظیر آب‌های داخلی، سرزمینی، منطقه ویژه ماهیگیری، منطقه انحصاری اقتصادی و منطقه فلات قاره به رسمیت شناخته شوند.

4- باید به دنبال رسم خط واحد دو منظوره برای تحدید منطقه فلات قاره و منطقه انحصاری و اقتصادی بود. بدین ترتیب تعیین حد 25 مایل برای منطقه ویژه ماهیگیری کار را برای طرفین ایرانی بسیار مشکل می‌کند.

5- ایران با دارا بودن طول ساحلی فنی-حقوقی که نزدیک بر 621 کیلومتر است، در مقایسه با ترکمنستان با 407 کیلومتر و آذربایجان با 366 کیلومتر از مزیت بالایی برای تست نسبیت میان طول ساحل و منطقه برخوردار از فلات قاره دارد. در واقع ایران 45 درصد از طول ساحل کل منطقه بلوک جنوبی را در اختیار دارد.

6- باید سواحل غیر مرتبط آذربایجان و ترکمنستان از پروسه تحدید حدود خارج شوند. رویه‌های بین‌المللی به خوبی ما را در این زمینه راهنمایی می‌کنند.

7- توجه به اهمیت آب‌های داخلی و خاصه شناسایی و اصرار بر موضوع خلیج مازندران باید مورد تاکید و پیگیری مقامات ایرانی قرار گیرد. این امر باعث می‌گردد که حد نهایی دریای سرزمینی و منطقه فلات قاره به نحو چشمگیری افزایش یابد. علاوه بر آن منطقه مهمی از مناطق مجاور ایران بر آب‌های داخلی ایران ملحق گردد. اثر مستقیم دیگر این کار تامین امنیت حاشیه نشینان خزری است.

8- برتری جمعیتی ایران از فاکتورهایی است که می‌تواند در تحدید حدود منطقه انحصاری اقتصادی ایران کاربرد مستقیمی داشته باشد.

لازم به ذکر است، ویدئو آنچه که در جریان این نشست پیرامون آنها بحث و گفتگو گردید، در لینکهای زیر قابل دریافت می‌باشد:
لینک دریافت و دانلود نشست مرور قواعد حقوقی قابل اعمال بر وضعیت دریای خزر و خلیج فارس-فایل شماره 1:

https://www.aparat.com/v/K2Chb

لینک دریافت و دانلود فیلم نشست مرور قواعد حقوقی قابل اعمال بر وضعیت دریای خزر و خلیج فارس -فایل شماره 2:

https://www.aparat.com/v/qy7MV

لینک دریافت و دانلود فیلم نشست مرور قواعد حقوقی قابل اعمال بر وضعیت دریای خزر و خلیج فارس -فایل شماره 3:

https://www.aparat.com/v/Zhycr

لینک دریافت و دانلود فیلم نشست مرور قواعد حقوقی قابل اعمال بر وضعیت دریای خزر و خلیج فارس -فایل شماره 4:

https://www.aparat.com/v/TMru6

http://www.iikss.com/fa/index.php/route/news_det/OTk4MA


برگزاری دور دیگری از سلسله نشستهای موسسه بین المللی مطالعات دریا

برگزاری دور دیگری از سلسله نشستهای موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر تحت عنوان تحدید حدود فلات قاره، قضیه لیبی و مالت

 موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر (IIKSS) -در ادامه سلسله نشست‌های پیرامون حقوق دریاها، دور دیگری از نشست های خود را تحت عنوان "تحدید حدود فلات قاره، قضیه لیبی و مالت" که مربوط به سال 1985 میلادی می باشد، در تاریخ 26بهمن 1396 در محل موسسه با حضور  جمعی از علاقه‌مندان و پژوهشگران این حوزه برگزار نمود. به صورت خاص، در نشست حاضر بخشی از مناطق مورد ادعای طرفین در دریای مدیترانه مورد بحث و بررسی قرار گرفت تا بتوان از تجربه تحدید حدود مناطقی شبیه به منطقه حاضر و نیز اصول قابل اعمال حقوق بین الملل در رابطه با تحدید حدود مناطق دریایی (فلات قاره، منطقه انحصاری اقتصادی و منطقه ویژه ماهیگیری) استفاده نمود.

از جمله موارد و گزاره‌های مهمی که در جریان این نشست به صورت مفصل مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفت، عبارت بودند از:

  • تفسیر موافقتنامه خاص
  • وظیفه و دستور کار دیوان
  • منافع کشور ثالث
  • تحدید حدود فلات قاره میان کشورهای روبرو
  • اصول و قواعد قابل اعمال حقوق بین الملل
  • قواعد حقوق بین الملل عرفی
  • ارتباط موضوع با کنوانسیون 1982 حقوق دریاها
  • مفهوم ادامه طبیعی خشکی و فاصله آن از ساحل
  • آثار جئوفیزیکی نزدیکتر از 200 مایل به ساحل
  • رابطه میان مصافت و متد خطوط متساوی الفاصله
  • اعمال اصل انصاف برای دستیابی به نتایج منصفانه
  • وضعیت های مرتبط
  • تعدیل خط متساوی الفاصله برای دستیابی به نتایج منصفانه در پرتو شرایط مرتبط
  • عدم هماهنگی در طول ساحل کشورها
  • زمینه های عمومی جغرافیایی
  • شناسایی درجه و میزان تعدیل خط میانه
  • تست نسبیت

لازم به ذکر است که ویدئو و پاورپوینت آنچه که در جریان این نشست پیرامون آنها بحث و گفتگو گردید، در لینکهای زیر قابل دریافت می‌باشد:
لینک دریافت و دانلود فیلم نشست قضیه لیبی و مالت-فایل شماره 1:

https://www.aparat.com/v/lQWTo

لینک دریافت و دانلود فیلم نشست قضیه لیبی و مالت -فایل شماره 2:

https://www.aparat.com/v/1uAS0

لینک دریافت و دانلود پاورپوینت قضیه لیبی و مالت:

http://l1l.ir/4hmb

http://www.iikss.com/fa/index.php/route/news_det/OTk3Mg


اپوزیسیون، اپوزیسیونرها و احزاب غیرسیستمی در روسیه - اپوزیسیونر

 اپوزیسیون، اپوزیسیونرها و احزاب غیرسیستمی در روسیه - اپوزیسیونر "کِسِنیا آناتولِونا سوبچاک"

موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر (IIKSS) - در ادامه معرفی اپوزیسیون، اپوزیسیونرها و احزاب غیرسیستمی در روسیه، در این گزارش به معرفی اپوزیسیونر "کسنیا آناتولونا سوبچاک" می‌پردازیم که یکی از رقبای رئیس جمهور "ولادیمیر پوتین" در عرصه رقابت‌های انتخاباتی ریاست جمهوری روسیه در سال 2018 می‌باشد.

1- بیوگرافی اپوزیسیونر "کسنیا آناتولونا سوبچاک"
"کسنیا سوبچاک" در 5 نوامبر سال 1981 در لنینگراد به دنیا آمد. او مجری رادیو و تلویزیون روسیه، ژورنالیست، شخصیتی اجتماعی و بازیگر است. مشهوریت او به واسطه یکی از برنامه‌های زنده تلویزیونی تحت عنوان تلویزیون واقع‌نما است که در آن بخش‌هایی از زندگی آدم‌های واقعی پیگیری و دنبال می‌شود. "سوبچاک" از 22 اکتبر سال 2012 تا 19 اکتبر سال 2013 عضو شورای هماهنگی اپوزیسیون روسیه بوده است. در خانواده حقوقدان "آناتولی الکساندروویچ سوبچاک" شهردار سنت‌پترزبورگ طی سال‌های 1996-1991 به دنیا آمد. او پس از گذراندن دوره‌های آموزشی رقص باله و نقاشی در کودکی و آموختن زبان انگلیسی در مدرسه متوسطه در سال 1998، وارد دانشکده روابط بین‌الملل دانشگاه دولتی سنت‌پترزبورگ شد. در سال 2000 به مسکو رفت و به دانشکده روابط بین‌الملل دانشگاه دولتی مسکو نقل مکان کرد. در سال 2002 مقطع کارشناسی را سپری و در سال 2004 با امتیازی عالی مقطع کارشناسی ارشد در رشته سیاست‌شناسی را در همان دانشگاه به پایان رسانید. موضوع دیپلم او "تجزیه و تحلیل مقایسه‌ای نهاد ریاست جمهوری در فرانسه و روسیه" بوده است. به سه زبان انگلیسی، فرانسوی و اسپانیایی نیز مسلط هست. "کسنیا سوبچاک" در جامعه روسیه، از جمله در رسانه‌های ارتباط جمعی اغلب به عنوان "شیرزن سکولار" و حتی "شیرزن سکولار اصلی" خوانده و نامیده می‌شود. به علاوه، این عنوان تبدیل به یک نام مستعار تبدیل شده است. اخیراً اغلب او را "نماد و سمبل اصلی دهه‌های گذشته" می‌نامند. "سوبچاک" در رتبه‌بندی 100 زن قدرتمند و صاحب نفوذ روسیه که از سوی رادیو "اکو مسکو"، ژورنال "آگانیوک" و خبرگزاری "اینترفکس" در سال 2014 منتشر شده بود، جایگاه بیست و دوم را کسب نمود. او همچنین در رتبه‌بندی ژورنال اقتصادی فوربس در پایان سال 2017، از بین ثروتمندترین اشخاص نامدار و مشهور روسیه، رتبه دهم را بدست آورد. دارایی او بر اساس اطلاعات این نشریه، 2.1 میلیون دلار برآورد شده است.

2- فعالیت‌های سیاسی اپوزیسیونر "کسنیا آناتولونا سوبچاک"
"کسنیا سوبچاک" طی سال های 2011 تاکنون در بسیاری از تظاهرات اعتراضی شرکت نمود، به صورت مشخص او پس از انتخابات دومای دولتی در سال 2011 که در آن حزب "روسیه واحد" به پیروزی رسیده بود، از تظاهرات اعتراضی بر علیه تقلب در انتخابات حمایت نمود. در 10 دسامبر همان سال در میتینگی در "میدان بالوتنی" شرکت نمود. "سوبچاک" پس از انتخابات ریاست جمهوری در 4 مارس سال 2012 که "پوتین" در آن به پیروزی رسیده بود نیز در 10 مارس در میتینگی در حمایت از انتخابات سالم شرکت کرد. اما اپوزیسیونر در تظاهرات اعتراضی تحت عنوان "مارش میلیونی" در "میدان بالوتنی" در 6 می به صورت آگاهانه شرکت نکرد، زیرا او پس از این رخداد در 7 می اعلام کرد که می‌دانست تظاهرات به سمت رادیکالیزاسیون پیش خواهد رفت... کمی بعد در جریان تظاهرات در "میدان پوشکین" به همراه "الکسی ناوالنی" دیگر اپوزیسیونر مشهور روسیه دستگیر و بلافاصله آزاد شد. در ماه می همان سال از لیست کاندیداهای دریافت جایزه سالانه "موز-تی‌وی" (MUZ-TV) ونیز جایزه TEFI، جایزه تلویزیونی بهترین گزارشگر خارج شد. بنابر اظهارات خود او، این اتفاق به دلایل سیاسی رخ داد.

در شب دوازدهم ژوئن سال 2012 پلیس آپارتمان "کسنیا سوبچاک" که اپوزیسیونر "اولگ یاشین" نیز در آنجا زندگی می‌کرد را مورد بازرسی قرار داد. مجری تلویزیون از این موضوع خشمگین شد که بازرسان با پوزخند و با صدای بلند نامه‌های شخصی او را می‌‌خواندند. او در آن زمان اظهار کرده بود: «من هرگز فکر نمی‌کردم که ما به کشور این چنین سرکوب‌گری‌هایی بازگردیم.» سخنگوی رسمی کمیته تحقیق فدراسیون روسیه اظهار کرده بود که در منزل "سوبچاک" و "یاشین"  پولی هنگفت به یورو و دلار (بیش از یک میلیون یورو) که در بیش از 100 پاکت قرار داده شده بودند، پیدا شد. اما بازرسی مالی انجام شده از سوی کمیته تحقیق، موضوع طفره‌روی "سوبچاک" از پرداخت مالیات را به اثبات نرسانید. او در 17 سپتامبر سال 2012 کاندیداتوری خود را در شورای هماهنگی اپوزیسیون روسیه اعلام نمود. "سوبچاک" از بین 11 فعال اپوزیسیون بیانیه‌ای را قرائت نمود که در آن گفته شده بود: «اختلاف و ضدیت بین دولت و جامعه به شکلی خشن و سخت در حال افزایش است، به همین دلیل نیاز به اصلاحات سیاسی گسترده وجود دارد.» در 22 اکتبر سال 2012 در انتخابات شورای هماهنگی اپوزیسیون از لیست سرتاسری مدنی با کسب 32.5 هزار رای، پس از "ناوالنی"، "دمیتری بیکوف" و "گری کاسپاروف"، رتبه چهارم را به دست آورده بود. در 19 اکتبر سال 2013 فعالیت شورای هماهنگی اپوزیسیون متوقف گردید.

3- دیدگاه‌ اپوزیسیونر "کسنیا آناتولونا سوبچاک" در خصوص رهبران شوروی و کریمه
1-3- "ژوزف استالین": "سوبچاک" در 29 اکتبر سال 2017 پیش از روز یادبود قربانیان سرکوبی‌های سیاسی، "ژوزف استالین" را جلاد و جنایتکار خواند. او در اینستاگرام خود نوشت: «"استالین" فقط انسان‌ها را از بین نبرده است، او بهترین، باهوش‌ترین و جسورترین انسان‌ها را از بین برده است. این اتفاق ماهیتا نسل‌کشی گسترده ملت روسیه تلقی می‌گردد. "استالین" دنیای روسی را که هنوز موفق به احیای آن نشدیم، از بین برد.» او تاکید کرد که «ما موظفیم "استالین" را محکوم کنیم.» او می‌گوید: «در حال حاضر به ناگهان، صحبت از مبهم و غیرشفاف بودن "استالین" و زمان او مورد قبول واقع گردید. گویا، بله، افراط‌گرایی‌هایی وجود داشته است، اما بدون این افراط‌گرایی‌ها نمی‌توانستیم جنگ را پیروز شویم، نیروگاه برق آبی دنپروفسک ساخته نمی‌شد، تسلیحات هسته‌ای ساخته نمی‌شد، بدون این افراط‌گرایی‌ها کسی به فضا پرواز نمی‌کرد. این‌ همه حتی حماقت هم نیست، این‌ها همه شرارت است.»
2-3- "ولادیمیر لنین": "سوبچاک" در آستانه دومین سالگرد انقلاب روسیه پیشنهاد داد تا بدن "ولادیمیر لنین" را از مقبره‌اش در میدان سرخ خارج سازند، زیرا به عقیده او، وجود جسد "لنین" در میدان اصلی شهر نشان‌دهنده مدل قرون وسطایی زندگی در کشور است. او می‌گوید: «من تصور می‌کنم که قرون وسطایی که ما در حال حاضر به درون آن سقوط کردیم، از آن جمله است، زیرا در قرن 21 در میدان اصلی کشور جسد یک شخص قرار دارد. بنابراین جسد را باید از میدان سرخ خارج ساخت.» او همچنین اظهار کرد که اولین کاری که پس از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری انجام خواهد داد انتقال جسد رهبر است.
3-3- کریمه: در 24 اکتبر سال 2017 "سوبچاک" اظهار کرد که «از نقطه نظر حقوق بین‌الملل، کریمه برای اوکراین است. ما حرف خود را نقض کردیم، ما یادداشت‌تفاهم بوداپست در سال 1994 را نقض کردیم. ما قول داده بودیم و به این قول عمل نکردیم.» در نتیجه، او تصمیم گرفت از تبلیغات در شبه جزیره کریمه صرف‌نظر نماید. به عقیده او، باید رفراندوم جدید در کریمه برگزار شود. او از تحریم‌های اعمال شده بر علیه روسیه به دلیل الحاق کریمه حمایت نمود، اما از آمریکا خواست بین دولت روسیه و مردم عادی تمایز قائل شود.

4- کاندیداتوری "کسنیا آناتولونا سوبچاک" در انتخابات ریاست جمهوری سال 2018
"سوبچاک" در 18 اکتبر سال 2017 از قصد خود برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری که در 18 مارس سال 2018 برگزار خواهد شد خبر داد. او متنی را در خبرگزاری روسی "وداماستی" منتشر و سایتی تحت عنوان "سوبچاک بر علیه همه" را راه‌اندازی نمود. او اظهار کرد که در صورتی که به "ناوالنی" اجازه حضور در انتخابات داده شود، او مهیای کناره‌گیری از رقابت انتخاباتی است. سرویس مطبوعاتی رئیس جمهور روسیه "دمیتری پسکوف" حضور "سوبچاک" در انتخابات ریاست جمهوری را ممکن دانست و اظهار کرد که او در چارچوب قانون اساسی روسیه عمل می‌کند. معرفی "سوبچاک" به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری روسیه واکنش‌های متفاوتی را در پی داشته است: از امیدواری به او تا بی‌اعتمادی به صداقت او. در این بین، حضور "سوبچاک" در انتخابات ریاست جمهوری انتقاد اپوزیسیونر مشهور روسیه "الکسی ناوالنی" را به همراه داشت. او "سوبچاک" را کاندیدای مضحک لیبرال و یک کاندیدای فریبنده با دیدگاه‌های هم‌نوع‌ستیزانه طرفداران دموکراسی در دهه 90 نامید. البته "سوبچاک" نیز ساکت ننشست و در چندین پست در اینستاگرام "نوالنی" را به تبعیت و پیروی از قانون Führerprinzip (leader principle یا "برتری خداگونه رهبری")، چاپلوسی، دعوت به تظاهرات اعتراضی بدون مجوز و انشعاب اپوزیسیون متهم ساخت. لازم به ذکر است که "ناوالنی" پس از آنکه کمیسیون مرکزی انتخابات روسیه او را واجد شرایط حضور در انتخابات ریاست جمهوری اعلام نمود، خواهان بایکوت انتخابات شده است، اما "سوبچاک" درخواست او را رد و کاندیداتوری خود را در انتخابات اعلام نمود. اضافه می‌کنیم که "سوبچاک" یکی از شناخته شده‌ترین کاندیداهای ریاست جمهوری روسیه است. بنابر نتایج نظرسنجی اجتماعی، بیش از 90 درصد مردم روسیه او را می شناسند، اما اکثریت آن‌ها نگاهی منفی به او دارند.

5- انتقاد کارشناسان روسی از برنامه انتخاباتی "کسنیا آناتولونا سوبچاک"
"سوبچاک" قصد دارد از حزب "ابتکار مدنی" در انتخابات ریاست جمهوری روسیه شرکت نماید. او در جریان یکی از نشست‌های حزب "ابتکار مدنی" برنامه خود تحت عنوان "123 قدم سخت" را منتشر نمود. از جمله مشخصه‌ها و ویژگی‌های برنامه اپوزیسیونر از نگاه برخی کارشناسان روسی عبارتند از:
1-5- برنامه "سوبچاک" بسیار کوتاه است: روسیه کشور اروپایی است؛ باید مناسبات با همسایگان برقرار گردد؛ باید اتحادیه‌های همجنس‌گرا و تجارت کم ماری‌جوآنا قانونی اعلام گردند؛ باید به جای استانداردهای بین‌دولتی، استانداردهای اروپایی برقرار شود؛ قدرت در روسیه باید نه در رئیس جمهور، بلکه در پارلمان، نه در مسکو، بلکه در مناطق محلی متمرکز شود؛ باید برای دفاع و ساختارهای نظامی کم‌تر و برای حوزه اجتماعی بیشتر هزینه گردد؛ باید فراخوان برای ارتش متوقف گردد؛ همه تغییرات در کشور باید با تضمین‌هایی برای طبقه حاکم باشد – هیچگونه پاک‌سازی آئینی وجود ندارد و تنها در ازای گناه به اثبات رسیده شده مجازات انجام می‌گیرد، باید رفراندوم جدیدی در کریمه با حضور اوکراین و جامعه بین‌المللی صورت گیرد.
2-5- برنامه "سوبچاک" در برخی موارد نامفهوم و اشتباه هستند: برنامه "سوبچاک" دارای 123 شعار است. او عدد زیبایی را برای برنامه خود برگزیده است، اما در برخی موارد، گزاره‌ها به سه بند منقطع می‌شوند و برخی دیگر بسیار کوتاه هستند. ضمنا برخی موارد نیز وجود دارد که توضیحات در آن‌ها به شکل واضح و فاحشی ناکافی هستند. "سوبچاک" تغییر بنیادین قانون اساسی و بازنویسی آن از سه فصل به هشت فصل را پیشنهاد می‌دهد. این یعنی تغییر نیمی از قانون اساسی که به اصلاح همه ارگان‌های کشوری خواهد انجامید. اگرچه "سوبچاک" گذار به سمت جمهوری پارلمانی با فدرالیزاسیون گسترده را پیشنهاد می‌دهد، اما چنین تغییر قابل توجهی نیازمند توضیحات مشخص و واضحی است.
3-5- جزئیات و اعداد در برنامه "سوبچاک" کم است: "سوبچاک" در برنامه خود تغییرات قابل توجهی را در زندگی کشور پیشنهاد می‌دهد، اما به بازه زمانی و شاخص‌ها اشاره‌ای نمی‌کند. او قصد دارد همه قوانین را مورد بازنگری قرار دهد، همه محدودیت‌ها در برخی حوزها را از بین ببرد، اما او به این موضوع اشاره نمی‌کند که او قصد تغییر چه چیزهایی را دارد. در برنامه از بازسازی ساختار اقتصادی سخن می‌گوید، اما از اصلاحات مربوطه، تنها به کاهش پرداخت‌های بیمه کارفرمایان از 30 به 24 درصد و لیبرالیزاسیون اداره مالیات اشاره می‌کند. امتناع از پاک‌سازی آئینی باید همزمان با اصلاحات قضایی و مبارزه با فساد انجام گیرد. قضات به عقیده "سوبچاک"، باید کار را به شیوه جدید و تنها به واسطه چرخش و امتناع از انتصابات به دستور رئیس جمهور آغاز نمایند. انتخاب قضات و پلیس تنها در پائین‌ترین سطح بدون نوسازی رادیکال در کادر رهبری انجام می‌گیرد.
4-5- برخی شعارها با برخی شعارهای دیگر در تضاد و تعارض است: تعارضات و تناقضات مستقیمی در برخی بندها وجود دارد. برای نمونه، "سوبچاک" در چارچوب لیبرالیزاسیون قانون قصد دارد از مفاد افراط‌گرایانه قانون جزا که در ازای اظهارات و حرف‌ها مجازات می‌کنند، خلاصی یابد. اما در برنامه خود ممنوعیتی قانونی برای «تبرئه "استالین" و سرکوبی‌های دهه‌های 20 تا 50 قرن بیستم» تعیین کرده است. او برای دو حوزه اجتماعی مهم – آموزش و بهداشت – رویکردهای کاملا متفاوتی را پیشنهاد می‌دهد. "سوبچاک" با تجاری‌سازی آموزش و تقویت نقش دولت در این حوزه مخالفت می‌ورزد. کاندیدای ریاست جمهوری به اصول کاملا متفاوتی در بهداشت پایبند است و قصد دارد از توسعه "فعالیت پزشکی خصوصی و حمایت از پزشکی تجاری" و همچنین بیمه اختیاری حمایت نماید.

محسن حمیدی - کارشناس مسائل آسیای مرکزی و قفقاز، مترجم زبان روسی، عضو شورای علمی موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر

منبع: موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر (IIKSS)

http://www.iikss.com/fa/index.php/route/news_det/OTk2Mg