سفارش تبلیغ
صبا ویژن

موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر

صفحه خانگی پارسی یار درباره

\میثم آرائی درونکلا\ مدیریت موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر (

 

"میثم آرائی درونکلا" مدیریت موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر (IIKSS) در گفت‌وگو با خبرگزاری تسنیم

موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر  (IIKSS) – به نظر می‌رسد در مذاکرات پیش‌نویس رژیم جامع حقوقی دریای خزر تهیه شده است. از آنجایی که محتوای آن منتشر نشده، نمی‌توان در باب علمی و تخصصی بودن آن اظهار نظر کرد. به همین دلیل باید طرح پیش‌نویس منتشر شود تا دیگر کارشناسان هم درباره آن نظر بدهند.

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، دریای خزر یکی از کانون‌های حساس و استراتژیک منطقه‌ای در مرکز و جنوب غرب آسیا به شمار می‌آید. موقعیت ژئوپلیتیکی خاص در اتصال آسیای مرکزی به قفقاز، ذخایر غنی انرژی و محیط زیست منحصر به فرد از ویژگی‌های مهم این دریاچه است. تا پیش از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، بر مبنای قرارداد 1921، این دریا صرفا ذیل حوزه استحفاظی ایران و شوروی قرار داشت. اما با فروپاشی بلوک کمونیسم و تولد 15 جمهوری مستقل از این کشور، کشورهای ساحلی خزر از 2 به 5 کشور افزایش یافت و این امر سرآغاز ظهور اختلافات پیرامون خزر گردید. مهم‌ترین زمینه اختلاف کشورهای ساحلی به دلیل فقدان یک رژیم حقوقی کارآمد و مورد توافق همه کشورها بود. این مشکل به‌مرور زمان به موضوعات مهم دیگری همچون مساله نظامی‌ شدن فضای خزر و آلودگی زیست‌محیطی ناشی از استخراج بی‌رویه حامل‌های انرژی منجر گردید. در این راستا گفتگویی با آقای میثم آرائی درونکلا، کارشناس حقوق بین‌الملل، تحلیل‌گر مسائل دریای خزر، استاد دانشگاه و مدیر موسسه بین‌المللی مطالعات خزر ترتیب داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

افسانه 50 درصدی سهم ایران از خزر

* یکی از مسائلی که در محافل غیرعلمی و حتی بعضا علمی درباره دریای خزر عنوان می‌شود، افسانه سهم 50 درصدی ایران در خزر است. لطفا توضیحاتی از حقوق تاریخی و قانونی فعلی ایران درباره خزر بفرمائید؟

همانطور که بیان کردید سهم 50 درصدی ایران از خزر افسانه‌ای است که واقعاً هیچ دلیل و مدرک متقنی برای اثبات این ادعا نمی‌توان یافت. حتی وقتی به دوران پهلوی دوم مراجعه می‌کنیم می‌بینیم توافقاتی میان مقامات نظامی ایران برای تعیین حدود مرزی با طرف مقابل صورت می‌گیرد که سهم ایران را عملاً به 11 درصد کاهش می‌دهد. حتی شوروی در همان زمان تردد هواپیماهای ایرانی را نیز محدود به همان مناطقی می‌دانست که خط موهوم آستارا به حسین‌قلی را به هم وصل می‌کرد. اما چون چنین تقسیم‌بندی‌هایی محدود به موازنه قدرت و سیاست بود لذا هیچگونه اثر حقوقی نداشت و در معاهده‌ای گنجانده نشد. از طرفی بعد از پیروزی انقلاب برخی دیدگاه‌های غیرکارشناسانه و صرفاً مبتنی بر موضوعات سطحی سیاسی باعث گردید که سهم ایران از خزر در تبلیغات و مسائل اینچنینی 50 درصد اعلام گردد. در همین زمان تفکرات پان‌ایرانیستی نیز به تقویت این تفکر کمک نمودند. نتیجه نیز آن شد که امروزه می‌بینیم. وقتی از این افراد سوال می‌کنید که مستند شما برای سهم 50 درصدی ایران چیست ملاحظه می‌کنیم هیچ مستندی ارائه نمی‌کنند. زیرا تحدید حدود مناطق دریایی یک پروسه حقوقی و فنی است و نیازمند مستنداتی نظیر معاهدات 2 یا چند جانبه است.

پیش‌نویس رژیم جامع حقوقی دریای خزر منتشر شود

* طی سال‌های اخیر نشست‌های متعددی پیرامون رژیم حقوقی دریای خزر در بالاترین سطوح (با حضور روسای) جمهور صورت گرفته است. آیا واقعا این نشست‌ها نتیجه‌بخش بوده‌اند، و با در نظر گرفتن موافقتنامه‌های امضا شده می‌توان ادعا کرد مناقشه پیرامون رژیم حقوقی دریای خزر حل شده است؟ اساسا حل مناقشه پیرامون رژیم حقوقی دریای خزر راه‌حل سیاسی می‌طلبد یا راه‌حل حقوقی؟ آیا روابط حسنه‌ای که اخیرا با روسیه داشته‌ایم، می‌تواند کمکی در این راستا باشد؟

پاسخ به این سوال در گرو آن است که ما چه انتظاری از تحدید حدود (که به غلط تقسیم دریا می‌خوانیم) داریم. تحدید حدود اگر حقوقی و فنی نبوده، و مبتنی بر اصول حقوقی بین‌الملل و اصول عدالت و انصاف نباشد، هیچگاه پایدار نخواهد ماند و قطعاً در آینده چالش‌های جدی برای ما ایجاد خواهد کرد. باید توجه داشت حسن همجواری ایجاب می‌کند به دنبال روابط برد- برد باشیم و به گونه‌ای روابط سیاسی و حقوقی را سامان دهیم که در آینده هر دو یا چند طرف مذاکرات تمام تلاش خود را برای پایبندی و باقی ماندن معاهده به کار گیرند. دیدگاه‌های عوامانه و غیرکارشناسی (که اصلاً بد نیست و ناشی از نداشتن تخصص در یک زمینه خاص است) گمان می‌نماید که باید دریا تقسیم شود. در صورتی‌که دریاها دارای مناطق متفاوتی از حیث ماهیت و کاربرد هستند و به همین دلیل هر منطقه‌ای به صورت کاملاً متفاوت از منطقه دیگر تحدید حدود می‌شود. به عنوان مثال قواعد حقوقی سطح آب با قواعد حقوقی ستون آب و مناطق بستر دریا(فلات قاره) از یکدیگر متفاوتند. همچنین شیوه تحدید حدود آنها نیز متفاوت از یکدیگر است. در سطح آب نیز مناطق متعددی چون آب‌های داخلی، آب‌های سرزمینی، منطقه مجاور یا نظارت، منطقه انحصاری و اقتصادی وجود دارد که عرض هر یک از این مناطق و حدود حقوقی قابل اعمال کشورها در آنها متفاوت است. به عنوان مثال حقوق کشورها در منطقه آب‌های داخلی و سرزمینی یک حق قلمروی(territorial) است که عرض منطقه آب‌های سرزمینی در دریاهای آزاد 12 مایل و در دریای خزر 15 مایل  توافق شده است. اما حقوق کشورهای در منطقه مجاور و نظارت و منطقه انحصاری و اقتصادی و فلات قاره و ... یک حق اقتصادی و کاربردی (اصطلاحاً وظیفی =functional  ) بوده و حاکمیتی نیست. یعنی کسی مالک آن مناطق نیست بلکه حقوقی ویژه اقتصادی در آن مناطق برای احد از طرفین وجود دارد.

امیدوارم این توضیحات مختصر نشان از پیچیدگی نوع کار  تحدید حدود باشد و بر همین اساس است که طرفین مذاکرات را تقریباً بر یک بستر حقوقی به پیش برده‌اند. امروزه رژیم جامع حقوقی دریای خزر با توجه به همین مطالب (البته با کمی تفاوت) به صورت پیش‌نویسی درآمده است. از آنجایی که محتوای این پیش‌نویس منتشر نشده است نمی‌توان در باب تخصصی و علمی بودن آن اظهار نظر کرد اما من به عنوان یک حقوقدان موظفم همواره با دیده شک و تردید و نیز دیدگاهی نقادانه به موضوعات نگاه کنم. به همین دلیل معتقدم باید طرح پیش‌نویس حتماً منتشر شود تا ظرفیت‌های دانشگاهی موجود فرصت بررسی آن را داشته باشند. در این راستا قطعاً اتکاء به نظرات کارشناسی یک جمع محدود که ممکن است سابقه علمی قابل اتکائی در زمینه حقوق دریاها نداشته باشند و یا اگر هم دارند، دارای نظرات خاصّی هستند که ممکن است منتقدانی داشته باشد، کافی به نظر نمی‌رسد. از طرفی مردم حق دارند بدانند چه اتفاقی در مناطق پیرامونی آنها در حال رخ دادن است.

خطر محیط زیست خزر؛ در کنوانسیون تهران ضمانت اجرایی کافی تدارک دیده نشده است

* یکی از موضوعات بسیار مهم دریای خزر مسائل زیست‌محیطی مربوط به آن است. با وجود امضای کنوانسیون تهران و دیگر توافقات حقوقی زیست‌محیطی، به نظر می‌رسد منافع اقتصادی همچنان باعث شده کشورها توجه زیادی به محیط زیست خزر نداشته باشند. باتوجه به آسیب‌پذیری بیشتر سواحل کشورمان، این مساله مناقشه برانگیز شده و حتی شنیده می‌شود شکایت‌هایی از کشورهای همسایه در این زمینه به مجامع بین‌المللی صورت گرفته است. چه راه‌حلی برای ارتقاء حقوقی این توافقنامه‌های حقوقی و  افزایش ضمانت‌های اجرایی آن‌ها می‌توان انجام داد؟

در این مجال کوتاه فرصت آن نیست که توضیحات کاملی از این کنوانسیون بیان کنم. اما باید بدانید بزرگترین ضعف قواعد حقوق بین‌الملل، پیرامون عدم وجود ضمانت اجرای کافی برای قواعد است. کنوانسیون تهران نیز از همین ضعف مصون نمانده است. در این زمینه زمانی مشکل موجود حادتر می‌شود که این امر با منافع اقتصادی طرفین گره خورده باشد. شما وقتی به آمارها مراجعه می‌کنید خواهید دید که نفت و گاز برای کشورهای حاشیه خزر یعنی همه چیز. نفت همان چیزی است که بودجه 200 میلیون دلاری آذربایجان را به 30 میلیارد دلار افزایش می‌دهد. بیش از 90 درصد مجموع درآمدهای تمام کشورهای خزری حاصل از فروش نفت و گاز و مشتقّات آنهاست. بدون نفت باید با تمدن و حیات خداحافظی کرد. حال در این وضعیت نباید انتظار داشت که کشورها منافع حیاتی خود را فراموش و به منافع زیستی که از دیدگاه آنها از اهمیت بالایی برخوردار نیست تکیه کنند. لذا معتقدم مکانیزم‌های تشویقی و تنبیهی کنوانسیون تهران خوب طراحی نشده است. البته نمی‌توان طرف خاصی را مقصر دانست. نظام‌های سیاسی کشورهای خزر از لحاظ سیاسی جوان و کم تجربه هستند و هنوز با بحران موجودیت و امنیت ملی روبرو هستند اما شاید در نسل‌های بعد که از سطح تنش‌های موجود کم شد بتوان به دنبال ارتقاء جایگاه منافع زیست محیطی بود. البته معتقدم باید در گام‌های شمرده شمرده به سمت یک مکانیزم لازم‌الاجرا برای اجرای کنوانسیون تهران گام برداشت. زیرا همانگونه که بیان گردید هیچ راه حل مشخصی برای التزام کشورها به این کنوانسیون طراحی نشده است و باید بدانیم قواعد حقوق بدون مکانیزم لازم‌الاجرا چیزی جز یک متن تزئینی به شمار نمی‌روند.

چالش حضور نظامی قدرت‌های خارجی در دریای خزر

* یکی از مهم‌ترین چالش‌های امنیتی پیش‌رو درباره دریای خطر روند نظامی‌سازی این دریاچه است. در سال‌های پیش شاهد بوده‌ایم که کشورهای ساحلی تدابیری نظامی و امنیتی در این دریاچه تدارک دیده‌اند. ریشه این نظامی‌سازی در کجاست و چه چشم‌اندازی برای این روند می‌تواند متصور بود؟

یک دیدگاه واقع‌گرایانه ایجاب می‌کند که نباید انتظار داشت ناوهای جنگی در خزر حضور نداشته باشند. احتمالاً منظور شما حضور قدرت‌های خارجی در دریای خزر است که یک دیدگاه کاملاً منطقی است. در واقع باید دانست سلاح و ابزارآلات جنگی همواره برای جنگ نیست بلکه گاهاً برای آن است که یک بازدارندگی ایجاد و روابط به سمت حل و فصل سیاسی و حقوقی سوق پیدا کند. در باب حضور قدرت‌های خارجی در خزر نیز دو چالش بزرگ وجود دارد و آن اینکه باید روابط طرفین در خزر به گونه‌ای باشد که طرفین از قدرت آن دیگری احساس ترس نکنند. چنین حسی منجر به وارد کردن قدرت‌های جهانی به منطقه از سوی کشورهایی که در موضع ضعف هستند می‌گردد. باید توجه داشت که ما به یکدیگر نیاز داریم و اگر این حس تقویت شود قطعاً مباحث و موضوعات نظامی به حاشیه خواهد رفت. از طرفی دیگر بخش مهمی از دلایل حضور قدرت‌های خارجی با اوضاع داخلی کشورهای منطقه خزر مرتبط است. همانگونه که می‌دانیم ترکمنستان، قزاقستان و آذربایجان و حتی روسیه از وضعیت خوبی در زمینه دموکراسی برخوردار نیستند. سه کشور آذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان تجهیزات نظامی و حمایت‌های نظامی غرب را نه تنها ابزاری برای موازنه بین‌المللی قوا می‌دانند، بلکه حتی به این تجهیزات به عنوان ابزاری برای حفظ نظام سیاسی خود نیز نگاه می‌کنند. لذا این پیچیدگی باعث می‌شود تا نتوان آرمان‌گرایانه راجع به مباحث نظامی شدن خزر و کشورهای حاشیه آن قلم بزنیم.

پروژه‌های راهبردی ترانزیتی برای کشورهای نفتی صرفا یک پرستیژ هستند

* به‌عنوان آخرین سوال، پروژه‌های ترانزیتی بین‌المللی که ذیل برنامه‌های راهبردی چین(یک کمربند، یک جاده) و هند(کریدور بین‌المللی شمال-جنوب) و بعضا طرح‌های غربی مطرح می‌شود، چگونه منافع جمهوری اسلامی و پیچیدگی مسائل خزر تاثیر می‌گذارند؟ آیا این طرح‌ها یک موقعیت راهبردی به ایران در مناطق پیرامونی خزر می‌دهند؟

اجاز بدهید کمی واقع‌بینانه به پروژه‌های راهبردی چین و هند نگاه کنیم. آن پروژه‌ها برای چین و هند راهبردی هستند. نمی‌خواهم معرف یک دیدگاه منفی راجع به این پروژه‌ها باشم، اما واقعیت آن است این پروژه‌ها سود بسیار زیادی برای مبداء و مقصد آن دارند. در واقع این پروژه‌ها و رد شدن آن برای کشورهایی که اقتصاد تماماً نفتی دارند و یا حتی از یک اقتصاد تک محصولی دیگر برخوردار هستند چیزی جز پرستیژ سیاسی به همراه ندارد. در خوش‌بینانه‌ترین حالت ممکن نیز اگر از زیرساخت‌های جاده‌ای، ریلی و دریایی کافی برخوردار باشیم و بتوانیم از صنعت حمل و نقل بهره‌مند شویم، باز هم در دراز مدت با قدیمی شدن زیرساخت و ناوگان حمل و نقل باید یک عقبگرد اقتصادی را تجربه کنیم. بدون تعارف زمانی طرح‌هایی نظیر یک کمربند یک جاده می‌تواند به نفع واقعی و اقتصادی و حتی توسعه سیاسی منجر شود که یا ظرفیت‌های تولیدی قابل رقابت با چین ایجاد و یا تولیداتی قابل رقابت با آنها تولید نماییم که از طریق این مسیر ترانزیتی به چین یا اروپا و یا سایر کشورها صادر نماییم و یا اینکه در پس تولیدات مشترک، سهمی در پروسه تولید کالا داشته باشیم تا در پی آنکه دود قطار و ماشین‌ها را استنشاق می‌کنیم، بتوانیم به تولید و اشتغال داخلی کمک کنیم. هر چند که می‌توانیم دیدگاهی حداقلی به این موضوع داشته و در چند ده سال آینده نیز خود را وابسته به نفت و تحت تحریم‌های غرب تصور کرده و آنگاه معتقد باشیم که چنین جاده‌ای می‌تواند ابزار حیات ما و نیز ابزار چانه‌زنی ما در برابر غرب باشد. ولی تجربه صد سال اخیر نشان می‌دهد این خیال‌پردازی‌های ما هیچگاه منجر به فشار آوردن ایران به روی غرب نشده بلکه حتی باعث کنار زده شدن ایران با دور زدن ایران از مسیرهای دیگر شده است.

حجم تجارت خارجی ایران کمی بیش از 40 میلیارد دلار است. جمعیت ترکیه برابر با جمعیت ایران است و حجم تجارت خارجی آنها بیش از 350 میلیارد دلار است. مقایسه این دو رقم نشان می‌دهد اندازه اقتصاد ایران بسیار کوچک است و همین امر باعث شده است ایران در نزد کشورهای دیگر( خاصه کشورهای همسایه و قدرت‌های اقتصادی نظیر چین و آلمان و ...) جایگاه مناسبی نداشته باشد. وقتی جایگاه ما از لحاظ اقتصادی مناسب نباشد و در نتیجه آنها در معادلات خود با غرب از ما حمایت نخواهند کرد و اگر هم حمایت‌هایی سیاسی از ایران صورت گیرد از آن روی هست که کارتی باشیم در دستان آنها برای بازی با غرب. همین حجم تجاری باعث می‌گردد که جایگاه یگانه و ممتازی برای چین نداشته باشیم تا ما را نسبت به سایر مسیرها و کشورها برتری دهد. لذا باید به سمت تولیدی کردن اقتصاد داخلی و صنایع پیش برویم. حتی شاید مجبور بشویم بخشی از موضوعات محیط‌زیستی را نادیده بگیریم اما در شرایط فعلی حرکت به سمت صنایع دانش بنیان که نقش دولت در آن ناچیز و نقش دانشگاه‌ها و بخش خصوصی(مردم) در آن پررنگ باشد ضروری است تا آنگاه بتوانیم از مزیت‌های طرح‌هایی نظیر یک کمربند-یک جاده استفاده نماییم و حتی چینی یا اروپایی را در آینده به سبب احتیاجات اقتصادی به ایران وادار کنیم از مسیر ایران نمی‌توانند چشم‌پوشی کنند. در غیر اینصورت با نفتی و دولتی بودن اقتصاد ایران قطعاً اگر این پروژه از ایران هم عبور کند در آینده تبدیل به یک چالش امنیتی، چه در زمینه قاچاق و چه وابسته‌تر شدن به اروپا و چین، برای ایران می‌گردد. باز هم تاکید می‌کنم مگر اینکه مقوله اقتصاد را در ایران باز تعریف کنیم. همچنین طبیعی است که این طرح‌ها نیز دارای آثار مخرب زیست‌محیطی برای کشورهای میزبان می‌باشد. نباید این چالش را نادیده بگیریم و باید از همین حالا به فکر آثار مخرب آن باشیم.

آدرس دسترسی به مصاحبه در سایت تسنیم:

https://www.tasnimnews.com/fa/news/1397/02/16/1718373

منبع: خبرگزاری تسنیم

http://www.iikss.com/fa/index.php/route/news_det/MTAwNDk


برگزاری دور دیگری از سلسله نشستهای موسسه بین المللی مطالعات دریا

برگزاری دور دیگری از سلسله نشستهای موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر تحت عنوان تحدید حدود فلات قاره، موضوعات،قضیه نیکاراگوئه و هندوراس

موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر (IIKSS) - در ادامه سلسله نشست‌های پیرامون حقوق دریاها، دور دیگری از نشست های خود را تحت عنوان " تحدید حدود فلات قاره، موضوعات، قضیه نیکاراگوئه و هندوراس" در تاریخ 6 اردیبهشت 1397 در محل موسسه با حضور  جمعی از علاقه‌مندان و پژوهشگران این حوزه برگزار نمود که این نشست همانند جلسات گذشته به صورت زنده از طریق اینستاگرام پخش گردید و علاقه‌مندان و پژوهشگران از آن بهره‌مند شدند. ضمناً لینک دانلود ویدئوها و پاورپوینت در انتهای این خبر قابل دریافت می‌باشد.

دعوی حاضر میان نیکاراگوئه و بعد از چندین درگیری مرزی طرح گردیده که مربوط به تحدید حدود مناطق دریایی که شامل آب های سرزمینی، فلات قاره و منطقه انحصاری میان دو کشور می باشد. دعوی مربوط به این موضوع از سال 1999 شروع و در نهایت در سال 2007 منتج به صدور رای گردید.

نشست حاضر در باب مرور رای دیوان در زمینه تحدید حدود مناطق دریایی شامل آب های سرزمینی، فلات قاره و منطقه انحصاری و اقتصادی در دریای کارائیب بود. از نکات مهم رای حاضر آن است که در این رای دیوان رویه ای متفاوت از رویه های پیشین را در باب تحدید حدود به کار می گیرد و آن هم استفاده از خط نیم ساز کننده برای تحدید حدود مناطق است. دقیقتر آنکه دیوان در این قضیه از روش های معمول تحدید حدود که مبتنی بر رسم خط متساوی الفاصله و اعمال شرایط خاص است استفاده نمی نماید.
همچنین در این نشست موضوعات مشابه با وضعیت های خاص ایران در دریای خزر و خلیج فارس مورد اشاره قرار گرفت تا علیرغم مرور رویه های بین المللی، بتوان از استدلالات مشابه، در حل و فصل منصفانه رژیم حقوقی دریای خزر بهره مند گردید.
علاقه مندان می توانند فیلم و پاورپوینت کامل نشست را در پیوندهای ذیل مشاهده نمایند.

فایل شماره 1
https://www.aparat.com/v/P7cRp
فایل شماره 2
https://www.aparat.com/v/NqpES
فایل شماره 3
https://www.aparat.com/v/l3yPm
پاورپوینت
http://yon.ir/Dcvv3

http://www.iikss.com/fa/index.php/route/news_det/MTAwNzc


برگزاری دور دیگری از سلسله نشستهای موسسه بین المللی مطالعات دریا

برگزاری دور دیگری از سلسله نشستهای موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر تحت عنوان تحدید حدود فلات قاره، موضوعات، قضیه قطر و بحرین

موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر (IIKSS) - در ادامه سلسله نشست‌های پیرامون حقوق دریاها، دور دیگری از نشست های خود را تحت عنوان " تحدید حدود فلات قاره، موضوعات، قضیه قطر و بحرین" در تاریخ 6 اردیبهشت 1397 در محل موسسه با حضور  جمعی از علاقه‌مندان و پژوهشگران این حوزه برگزار نمود که این نشست همانند جلسات گذشته به صورت زنده از طریق اینستاگرام پخش گردید و علاقه‌مندان و پژوهشگران از آن بهره‌مند شدند. ضمناً لینک دانلود ویدئوها و پاورپوینت در انتهای این خبر قابل دریافت می‌باشد.
از آنجایی که محتوای نشست حاضر در رابطه با چگونگی تشکیل دو کشور بحرین و قطر و اختلافات دریایی میان آنها بود، این نکته می تواند جذابیت های خاصی برای محققان ایرانی داشته باشد. مضاف بر آنکه پروسه تحدید حدود فنی و حقوقی منطقه مورد نظر از پیچیدگی های بالایی برخوردار بوده است.

در نشست حاضر آقای میثم آرائی درونکلا به دعوی حاضر میان قطر و بحرین که مربوط به تحدید حدود مناطق دریایی که شامل آب‌های سرزمینی و حق کشتی رانی بی ضرر در میان دو کشورمی باشد اشاره نمود. دعوی مربوط به این موضوع از سال 1991 شروع و در نهایت در سال 2001 منتج به صدور رای گردید.

لازم به ذکر است، ویدئو آنچه که در جریان این نشست پیرامون آنها بحث و گفتگو گردید، در لینکهای زیر قابل دریافت می‌باشد:


لینک دریافت و دانلود فیلم نشست تحدید حدود فلات قاره، موضوعات، قضیه قطر و بحرین - فایل شماره 1:

https://www.aparat.com/v/wrRqi
لینک دریافت و دانلود فیلم نشست تحدید حدود فلات قاره، موضوعات، قضیه قطر و بحرین - فایل شماره 2:

https://www.aparat.com/v/iHK6g
لینک دریافت و دانلود فیلم نشست تحدید حدود فلات قاره، موضوعات، قضیه قطر و بحرین - فایل شماره 3:

https://www.aparat.com/v/w1psA
لینک دریافت و دانلود فیلم نشست تحدید حدود فلات قاره، موضوعات، قضیه قطر و بحرین - فایل شماره 4:

https://www.aparat.com/v/xuSMq
لینک دریافت و دانلود فیلم نشست تحدید حدود فلات قاره، موضوعات، قضیه قطر و بحرین - فایل شماره 5:

https://www.aparat.com/v/w1psA
لینک دریافت و دانلود پاورپوینت نشست تحدید حدود فلات قاره، موضوعات، قضیه قطر و بحرین:

http://yon.ir/m6Ms0

http://www.iikss.com/fa/index.php/route/news_det/MTAwMTM


\میثم آرائی درونکلا\ مدیریت موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر (

"میثم آرائی درونکلا" مدیریت موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر (IIKSS) در گفت‌وگو با خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا)

موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر  (IIKSS) – این نگاه وجود دارد که فعالیت همسایگان در زمینه انرژی می تواند موقعیت ایران را به چالش بکشد اما برخی ناظران می گویند پروژه‌هایی نظیردالان گازی جنوب، خط لوله گاز "ترکمنستان- افغانستان- پاکستان- هند (تاپی)"، خط لوله نفت "باکو-تفلیس-جیهان" و سایر طرح‌های مشابه آن در منطقه خزر به سود ایران است.

[طرح های انتقال نفت و گاز خزر، تهدید یا فرصت]

به گزارش ایرنا، جمهوری آذربایجان و کشورهای آسیای مرکزی برای راهیابی به دریای آزاد به همسایگان خود نیازمند هستند، این جمهوری های تازه استقلال یافته برای انتقال نفت و گاز خود باید از طریق لوله گذاری و ایجاد خطوط لوله، نفت و گاز خود را به دریای آزاد برسانند و فرآورده های خود را از آنجا با نفت کش به بازارهای هدف صادر کنند.
به طور کلی پنج مسیر برای انتقال نفت و گاز حوزه دریای خزر پیش بینی شده است؛ مسیرهای شمالی، غربی، شرقی، جنوب شرقی و جنوبی که می توانند منابع نفت و گاز حوزه دریای خزر را به بازارهای جهانی هدایت کنند.
هرچند برخی اجرای این خط لوله ها را رقابت با ایران و به ضرر کشورمان می دانند ولی بسیاری از صاحب نظران و کارشناسان نیز از منظر توسعه منطقه به این طرح ها نگریسته و آنها را به نفع ایران ، کل منطقه و جهان قلمداد می کنند.

** عضو هیات علمی دانشگاه : اجرای هر نوع طرح توسعه ای به نفع ایران است
میثم آرائی درونکلا، عضو هیات علمی دانشگاه پیام نور ، از صاحب نظرانی است که معتقد است ، اجرای هر نوع طرح توسعه ای در منطقه، به نفع ایران تمام می شود.
این استاد حقوق بین الملل ،روز دوشنبه در گفت وگو با خبرنگار ایرنا ، در مورد نقش پروژه های انتقال گاز و نفت منطقه خزر بر ایران ، گفت: روشن است که نمی‌توان در یک زمین باتلاقی خانه‌ای مستحکم ساخت و بر اساس همین استدلال است که نمی‌توان در یک منطقه توسعه نیافته به توسعه دست یافت.

** کشورهای فقیر مانند سیاهچاله اقتصادی عمل می کنند
وی افزود: هر کشور فقیر با سطح توسعه یافتگی کم ، همانند یک سیاهچاله اقتصادی عمل می‌کند که بخش بزرگی از ثروت‌های مناطق پیرامونی خود را در خود فرو برده و نیز روند توسعه یافتگی کل منطقه پیرامونی خود را با چالش اساسی مواجه می‌کند.
آرائی تاکید کرد : توسعه یک مفهوم دولتی و سیاسی نیست، بلکه با قاطعیت می توان گفت توسعه یک مفهوم انسان‌محور است که اثر مستقیم آن را می‌توان در جمعیت حاضر در سرزمین یک کشور مشاهده کرد.
وی افزود: بر همین اساس است وضعیت توسعه کشورها در حاشیه مرزهای کشورهای دیگر شبیه به کشورهای همسایه می‌شود.

** توسعه پایین استانی های شرقی متاثر از کشورهای پیرامونی است
این استاد دانشگاه در خصوص سطح پایین توسعه استانهای شرقی کشور، گفت : شاید پذیرش این واقعیت دردناک باشد که حاشیه نشینان غربی ایران ثروت و تکنولوژی را وارد و در مقابل بخش تاثیرگذاری از حاشیه نشینان شرقی فقر و مواد مخدر وارد می‌کنند.
آرائی تصریح کرد : بخواهیم یا نخواهیم وضعیت اقتصادی و سطح توسعه یافتگی پاکستان، افغانستان و ترکمنستان بر مناطق شرقی ایران به شدت اثرگذار است.
وی افزد: تا زمانی که این کشورها محصولی جز فقر ندارند ، صادراتی جز فقر و تبعات آن به ایران نخواهند داشت ، بنابر این نمی‌توان خط لوله‌ها و یا هر طرحی که منتج به خلق ثروت در کشورهای همسایه می شود را یک خطر برای ایران به حساب آورد.

** اجرای طرح های اقتصادی در کشورهای همسایه ، منجر به ورود ثروت به ایران می شود
عضو هیات علمی دانشگاه پیام نور اضافه کرد: حتی می‌توان با آینده‌نگری و ژرف‌اندیشی طرح‌های این چنینی را یک فرصت تاریخی برای جمعیت‌های ساکن در استان‌های همجوار این کشورها به حساب آورد.
آرائی گفت : فراموش نکنیم که فقر اقتصادی منتج به خلق تفکرات افراطی می شود و در عمل آسیب‌های جبران ناپذیری را به ایران وارد می کند.
وی افزود: هر اتفاقی که منجر به ورود ثروت و خلق سرمایه در مناطق پیرامونی ایران شود، می‌تواند یک پدیدار میمون و مبارک برای اقتصاد بخش خصوصی ایران به حساب آید حتی اگر به صورت مستقیم و یا کوتاه مدت بخش های اقتصادی ایران در آن طرح‌ها حضور نداشته باشند.

** 76 درصد تولید ناخالص داخلی درنیمه غربی کشور تولید می شود
مدیر موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر گفت : تجربه نشان داده بخش خصوصی و خاصه جمعیت حاشیه نشین سهم مهمی از درآمد خود را از کشور همسایه وارد می‌کنند و در نتیجه می‌توان گفت همواره بخش مهمی از درآمد ناخالص داخلی کشورها از کشورهای همسایه وارد می‌ شود.
آرائی با اشاره به اینکه ، توسعه یافتگی در یک کشور به صورت کاملاً مستقیمی اثر خود را بر کشورهای همسایه می‌گذارد، افزود: در چنین وضعیتی می‌توان وضعیت توسعه یافتگی جمعیت ساکن در استان‌های مرزی ایران را در شمال، جنوب، شرق و غرب کشور مقایسه کرد.
وی سپس ادامه داد: نزدیک به نیمی از جمعیت ایران (نزدیک به 39 میلیون نفر) در استان‌های مرزی ساکن بوده که در مجموع این جمعیت با 12 کشور مختلف در چهار گوشه ایران همسایه به حساب می‌آیند. نزدیک به 45 درصد از تولید ناخالص داخلی کشور در استان‌های مرزی حاصل می‌شود که یک مقایسه معنی‌دار نشان می‌دهد بیش از 76 درصد تولید ناخالص داخلی در نیمه غربی کشور تولید می‌شود.
آرائی گفت: در این میان سهم چهار استان شرقی ایران در مجموع 13 درصد از کل تولید ناخالص داخلی است که فقط شش درصد آن مربوط به خراسان رضوی است اما سهم استان‌های شمال‌غربی، غربی و جنوب‌غربی و جنوبی کشور که فارغ از تاثیر معادلات کشورهای شرقی ایران به فعالیت اقتصادی مشغول هستند بیش از 38 درصد از کل تولید ناخالص داخلی است.
وی افزود: این آمار معنی‌دار نشان می‌دهد توسعه یافتگی کشورهای غربی ایران باعث شده است مناطق متمایل و نزدیک به آنها فاصله کمتری با توسعه یافتگی اقتصادی و استانداردهای جهانی داشته باشند.
این استاد دانشگاه اظهار داشت : باید توجه داشت نزدیک به 11 میلیون نفر از جمعیت کل ایران در چهار استان شرقی ایران ساکن هستند.
آرائی در مورد خط لوله تاپی گفت: نیازهای هند و پاکستان با جمعیتی نزدیک به 5/1 میلیارد نفر در آینده فراتر از آن است که حتی تمامی کشورهای خلیج فارس قادر به پاسخگویی به نیازهای آنها برای انرژی لازم برای توسعه باشند.
وی اضافه کرد:در بدترین حالت ممکن نیز طرح‌های مشابه طرح تاپی نیز به صورت مستقیم به منافع اقتصادی ایران لطمه وارد نمی‌کند و کاملاً هویداست که مانع اصلی و اساسی عدم فروش گاز و نفت به هند و پاکستان در موضوعاتی فراتر و متفاوت از خط لوله تاپی خلاصه می‌شود که باید به گونه دیگری به دنبال حل آن بود.
وی بار دیگر تاکید کرد که نمی‌توان در یک باتلاق اجتماعی و اقتصادی به توسعه فکر کرد و نمی‌توان به کشورهایی که تهیه آرد گندم چالش‌های اساسی آنها به حساب می‌آید دل خوش کرد.
خلق ثروت در جمهوری آذربایجان با اجرای طرح هایی مانند، «دالان گازی جنوب» ، «خط لوله باکو ، تفلیس و جیهان» و اجرای طرح تاپی در ترکمنستان، افغانستان و پاکستان نه تنها، می‌تواند چرخه پول و ثروت را در منطقه فعال کند، بلکه ایران و جمعیت حاشیه نشین ایران نیز از فواید مستقیم و غیرمستقیم آن بهره‌مند می شوند.

آدرس دسترسی به مصاحبه در سایت ایرنا:

http://www.irna.ir/fa/News/82894881

منبع: خبرگزاری جمهوری اسلامی(ایرنا)

http://www.iikss.com/fa/index.php/route/news_det/MTAwMTE


اپوزیسیون، اپوزیسیونرها و احزاب غیرسیستمی در روسیه - اپوزیسیونر

اپوزیسیون، اپوزیسیونرها و احزاب غیرسیستمی در روسیه - اپوزیسیونر "الکسی آناتولویچ ناوالنی"

موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر (IIKSS) - در ادامه معرفی اپوزیسیون، اپوزیسیونرها و احزاب غیرسیستمی در روسیه، در این گزارش به معرفی اپوزیسیونر "الکسی آناتولویچ ناوالنی" می‌پردازیم که یکی از جدی‌ترین رقبای رئیس جمهور روسیه "ولادیمیر پوتین" در رقابت‌های انتخاباتی ریاست جمهوری در سال 2018 تلقی می‌شده است. او با رای کمیسیون مرکزی انتخابات روسیه به اتهام سوء سابقه از حضور در رقابت انتخاباتی منع گردید. 

بیوگرافی "الکسی آناتولویچ ناوالنی"
"الکسی ناوالنی" در 4 ژوئن سال 1976 در استان مسکو به دنیا آمد. او سیاستمدار و رجال اجتماعی روسیه تلقی شده که به دلیل پیگیری‌های خود در خصوص فساد در روسیه مشهور گردید. او جایگاه خود در روسیه را به عنوان مخالف اصلی رهبری این کشور "ولادیمیر پوتین" تعیین نمود. موسس "بنیاد مبارزه با فساد" است که پروژه‌ها و طرح‌های فرعی دیگری را نیز به یکدیگر پیوند می‌دهد. بنابر اظهارات موسسان این بنیاد، هدف آن‌ها مبارزه با فساد و تبلیغات دولتی است. از جمله این طرح‌ها عبارتند از: "روس‌پیل"، "روس‌یاما"، "روس‌ویبری"، "ماشین مهربان حقیقت" و "روس‌ژ‌ک‌خ". مولف یکی از معتبرترین وبلاگ‌های اجتماعی-سیاسی در "ژیووی‌ژورنال" (Livejurnal) و کانال یوتیوب می‌باشد. در انتخابات شهرداری مسکو در سال 2013 با کسب 27.24 درصد آراء پس از "سرگی سوبیانین" شهردار وقت مسکو جایگاه دوم را به دست آورد. از نوامبر سال 2013 ریاست شورای مرکزی حزب سیاسی "حزب پیشرفت" را بر عهده دارد. در دسامبر سال 2016 از قصد خود برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری روسیه در سال 2018 خبر داد. به عقیده نشریه "وداماستی"، عملاً تنها سیاستمداری که رقابت انتخاباتی همه جانبه‌ای را در سال 2017 انجام داد "الکسی ناوالنی" بود، اما در 25 دسامبر سال 2017 کمیسیون مرکزی انتخابات روسیه از ثبت نام او به دلیل سوء سابقه پیرامون پرونده "کیرولس" سرباز زد. در سال 2013 از سوی دادگاه استان "کیروفسک" در پرونده "کیرولس" به پنج سال زندان مشروط محکوم گردید، اما در سال 2016 و پس از حکم شورای حقوق بشر اروپا، دادگاه عالی روسیه این حکم را لغو و خواهان رسیدگی مجدد این پرونده شد.

فعالیت سیاسی اپوزیسیونر "الکسی ناوالنی"
در سال 2004 یکی از رهبران "کمیته حفاظت از اهالی مسکو" - جنبش سرتاسری شهری مبارزان با فساد و نقض حقوق بشر در اجرای ساخت و سازها در مسکو بود. در سال 2005 به همراه "ماریا گایدار"، "ناتالیا مارار" و دیگر افراد جنبش جوانان "دا!" ("بله") را بنیان نهادند. پروژه "پلیس به همراه مردم" را ساماندهی می‌کرد. از سال 2006 هماهنگ‌کننده پروژه "مناظرات و مباحثات سیاسی" و سردبیر نسخه تلویزیونی آن - "باشگاه مبارزه" بود. در سال 2007 یکی از اعضای موسس جنبش "نارود" ("ملت") بود. در سال 2008 سازمان اجتماعی "اتحادیه سهامداران اقلیت" را بنیان نهاد که به حمایت از حقوق سرمایه‌گذاران خصوصی می‌پرداخت. به شکلی فعال بر روی موضوع افزایش شفافیت هزینه‌های اختیارات انحصاری طبیعی کار می‌کرد. در سال 2009 مشاور مستقل استاندار استان کیروفسک، رهبر سابق "اتحادیه جریان‌های راست" "نیکیتا بلیخ" بود و نیز به عنوان یکی از اعضای موسس بنیاد حمایت از ابتکارات استاندار استان کیروفسک فعالیت می‌کرد.

او در سال 2000 به حزب متحد دموکراتیک روسیه "یابلاکا" پیوست و عضو شورای سیاسی فدرال این حزب بود. اما در سال 2007 به دلیل "وارد آوردن آسیب سیاسی به حزب، به صورت ویژه به دلیل فعالیت ناسیونالیستی" از حزب اخراج گردید. اما خود "ناوالنی" درخواستش برای استعفای رئیس این حزب "گریگوری یاولینسکی" را دلیل واقعی اخراجش از حزب خواند. در سال 2008 از قصد خود برای ایجاد "جنبش ملی روسیه" خبر داد که جنبش مخالف مهاجرت غیرقانونی، "روسیه با شکوه" و "نارود" در آن حضور داشتند. عضو موسس جنبش "نارود" وعده داده بود که اتحادیه جدید در انتخابات آتی دومای شهری شرکت خواهد کرد و شانس پیروزی نیز خواهد داشت.

ارزیابی "ناوالنی" از فعالیت حزب "روسیه واحد"
او مولف میم اینترنت (1) "حزب دزدان و سارقان" در خصوص حزب "روسیه واحد" می‌باشد. این عبارت برای نخستین بار در 2 فوریه سال 2011 در برنامه‌ای در رادیو "فینام-اف‌ام" به کار برده شد. برخی اعضای حزب "روسیه واحد" نسبت به اظهارات "ناوالنی" واکنش نشان داده و برای کشاندن او به دادگاه اعلام آمادگی کردند. "ناوالنی" در پاسخ به آن‌ها، در وبلاگ خود سوالی را به نظر سنجی گذاشت و به خوانندگان پیشنهاد داد که به این سوال که آیا حزب "روسیه واحد" حزب دزدان و سارقان است یا خیر پاسخ دهند. در این نظرسنجی 40 هزار نفر شرکت کرده بودند و 96.6 درصد آن‌ها پاسخ داده بودند که «بله، است». جمله "حزب دزدان و سارقان" به پربازدیدترین جمله در موتورهای جستجوی گوگل و یاندکس تبدیل شده بود. برخی اعضای حزب "روسیه واحد" تصمیم گرفته بودند به دعوت رادیو "فینام-اف‌ام" و در پاسخ به ادعاهای "ناوالنی" پیرامون فعالیت حزب "روسیه واحد" در مناظره‌ای با "ناوالنی" شرکت نمایند، اما پس از مدتی از طریق سرویس مطبوعاتی خود از حضور در چنین مناظره‌ای صرف‌نظر نموده و به "ناوالنی" پیشنهاد دادند که به رادیو نیاید، بلکه برای صحبت نزد بازرسان برود. رئیس کمیته اخلاق دومای دولتی روسیه "ولادیمیر پختین" پس از آن که "ناوالنی" اطلاعاتی را منتشر نموده و در آن اظهار کرده بود که نماینده دارای اموال غیر منقول در میامی آمریکا است و در گزارش خود به آن اشاره نکرد، تصمیم گرفت دومای دولتی را ترک نماید.

"ناوالنی" در جریان انتخابات دومای دولتی در سال 2011 بارها اظهار می‌کرد که رای به هر حزبی بر علیه حزب "روسیه واحد" قابل قبول‌ترین کار است. این موضوع به نسخه "ناوالنی" مشهور شده بود. "ناوالنی" در 5 دسامبر سال 2011، روز پس از انتخابات در میتینگ قانونی که از سوی جنبش "همبستگی" ترتیب داده شده بود حضور یافت. مخالفت با نتایج انتخابات انجام شده و متهم نمودن دولت به تقلبی گسترده در انتخابات هدف این میتینگ بود. اما او پس از پایان این میتینگ به همراه چند صد نفر از معترضین دیگر در تظاهرات غیرقانونی نزدیک ساختمان کمیسیون مرکزی انتخابات روسیه شرکت کردند. "ناوالنی" به همراه "ایلیا یاشین" رئیس "جنبش همبستگی" دستگیر شد. "ناوالنی" به 15 روز زندان محکوم شد و در 21 دسامبر سال 2011 در ساعت 2:35 شب آزاد شد.

"الکسی آناتولویچ ناوالنی" و مبارزه با فساد در روسیه
"الکسی ناوالنی" به دلیل پیگیری‌های خود در خصوص فساد در روسیه مشهور است. موسس "بنیاد مبارزه با فساد" است که پروژه‌ها و طرح‌های ضد فساد فرعی دیگری را نیز به یکدیگر پیوند می‌دهد. او گزارشات و ویدیوهای متعددی را طی سال های اخیر در خصوص اختلاس و فساد در روسیه منتشر ساخت. برای نمونه به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم: انتشار گزارشی در خصوص اختلاس در کمپانی ترنس‌نفت در جریان اجرای پروژه سیستم خط لوله "سیبری شرقی - اقیانوس آرام" در سال 2010؛ انتشار گزارشی در خصوص اختلاس در بانک روسی "وت‌ب" در سال 2006؛ انتشار فیلم مستند در فضای مجازی که به پیگیری‌های بنیاد مبارزه با فساد در خصوص فعالیت پسران و همکاران دادستان کل روسیه "یوری چایکا" اختصاص داشت: این فیلم در دو روز اول 400 هزار بار دیده شد. تا 19 سپتامبر سال 2016، پنج میلیون کاربر یوتیوب این فیلم را مشاهده کردند. "دمیتری پسکوف" دبیر مطبوعاتی رئیس جمهور روسیه در 7 دسامبر سال 2015 اظهار کرد که این فیلم برای کرملین جذابیتی نداشت، زیرا در این فیلم از دادستان کل صحبت نشده است، بلکه صحبت از پسران او است؛ انتشار فیلم مستند در 2 مارس سال 2017 که در آن "ناوالنی" در خصوص دارایی‌های نخست وزیر روسیه "دمیتری مدودف" صحبت می‌کند: بنابر اطلاعات این فیلم که به زبان خود "ناوالنی" بیان می‌شود، "مدودف" طرح و نقشه فساد در سطوح مختلف را رهبری می‌کند و دارای اموال غیر منقول چند میلیاردی است. این فیلم در روز اول در یوتیوب بیش از دو و نیم میلیون بار و در روزهای بعد بیش از 22 میلیون بار دیده شد. خود "مدودف" در ابتدا به پیگیری‌های بنیاد مبارزه با فساد واکنش نشان نداد و تنها در 10 مارس "الکسی ناوالنی" را در اینستاگرام بلاک کرد. اپوزیسیونر طرفداران خود را به حضور در میتینگ‌ها تحت عنوان مبارزه با فساد فراخواند. تظاهرات اعتراضی در 26 مارس سال 2017 در 82 شهر روسیه برگزار گردید و در برخی از آن‌ها تا چند هزار نفر نیز تجمع کرده بودند. پس از تظاهرات اعتراضی بود که نخست وزیر روسیه به انتشار این فیلم واکنش نشان داده، این فیلم را کاملاً دروغ خوانده و آن را محصول ماجراجویان سیاسی عنوان نمود.

"ناوالنی" علاوه بر بنیاد مبارزه با فساد، دارای طرح ها و پروژه‌های دیگری نیز بوده است: "روس‌پیل" در سال 2010 با هدف مبارزه با سوء استفاده در خریدهای دولتی؛ طرح اینترنتی "روس‌یاما" در سال 2011  با هدف تحریک دولت روسیه به بهبود وضعیت جاده‌ها؛ "روس‌ویبری" در سال 2012 با هدف سازماندهی نظارت بر انتخابات ریاست جمهوری؛ "ماشین مهربان حقیقت" در سال 2012  با هدف گسترش اطلاعات و اخباری در خصوص سوء استفاده‌ها و فساد در دولت و سرویس اینترنتی "روس‌ژ‌ک‌خ" در سال 2012 با هدف محلی برای انتشار شکایات پیرامون نارسایی‌ها و نقص‌های مختلف در کار خدمات مسکن شهری.

اپوزیسیونر به فعالیت خود در مبارزه با فساد در روسیه ابعادی بین‌المللی نیز بخشیده است. در نوامبر سال 2010 نشستی با موضوع فساد در روسیه در کمیسیون هلسینکی کنگره آمریکا برگزار گردید که "ناوالنی" نیز یکی از سخنرانان این نشست بود. در 20 مارس سال 2014 در زمان بحران کریمه روزنامه نیویورک تایمز مقاله "ناوالنی" را منتشر نمود که اپوزیسیونر در آن خواستار تحریم‌های بیشتری بر علیه حلقه و محفل نزدیک به "پوتین" شده بود. بنیاد مبارزه با فساد "ناوالنی" لیستی از افراد را با هدف اعمال تحریم‌ها از سوی اتحادیه اروپا تهیه کرده بود.

"الکسی ناوالنی"و انتخابات ریاست جمهوری روسیه در سال 2018
28 دسامبر سال 2017 روزنامه روسی "وداماستی" "ناوالنی" را سیاستمدار سال نامید. این نشریه اظهار کرده بود که "ناوالنی" عملاً سیاستمداری است که رقابت انتخاباتی همه جانبه‌ای را در سال 2017 انجام داد. به عقیده این نشریه، او می‌توانست فرد کلیدی در انتخابات آتی باشد، زیرا موفق شده است ملاحظات و موضوعات خود را بر دیگر کاندیداها تحمیل نماید، از جمله "ولادیمیر پوتین" و عدم اجازه به او برای حضور در انتخابات تائیدی بر خطرناک بودن این سیاستمدار برای کرملین می‌باشد. نتایج آرای انتخابات شهرداری مسکو در سال 2013 تا اندازه‌ای ادعای "وداماستی" را تائید می‌کند."ناوالنی" در آن انتخابات 27.24 درصد آراء را به دست آورده و پس از "سوبیانین" که توانست 51.37 درصد آرا را به دست آورد، جایگاه دوم را کسب نمود. "ناوالنی" پیروزی "سوبیانین" در دور نخست را نپذیرفت و بارها اظهار کرد که 1.37 درصد آراء تعیین‌کننده را به واسطه به‌کارگیری منابع اداری کسب نمود، اما تلاش او برای بازنگری در نتایج انتخابات موثر واقع نگردید.

اداره ارتباطات خارجی اروپا در 26 دسامبر سال 2017 ضمن ابراز تردید در خصوص دموکراتیک بودن انتخابات روسیه اظهار کرد که اتهامات دیکته شده که دارای انگیزه‌های سیاسی هستند، نباید به بهانه‌ای برای جلوگیری از ورود اشخاص به فعالیت سیاسی تبدیل گردد. دبیر مطبوعاتی رئیس جمهور روسیه "دمیتری پسکوف" در همان روز و در واکنش به این اظهارات گفت که عدم حضور "ناوالنی" به هیچ وجه نمی‌تواند بر مشروعیت انتخابات تاثیرگذار باشد. وزارت امور خارجه آمریکا نیز پیرامون عدم اجازه به "ناوالنی" برای حضور در انتخابات ابراز نگرانی کرده بود. اپوزیسیونر در پاسخ به رای دادگاه خواستار بایکوت انتخابات ریاست جمهوری روسیه شد، زیرا بنابر اظهارات او، در این انتخابات "پوتین" و تنها کاندیداهایی که شخصا او برگزیده است شرکت می‌کنند که کم‌ترین خطری برای او و شناسایی نتایج انتخابات ندارند. "الکسی ناوالنی" در مارس، ژوئن و اکتبر سال 2017 از طریق سیستم ستاد‌های منطقه‌ای تظاهرات گسترده‌ای را بر علیه فساد و انتخابات آزاد ساماندهی نمود. او طی این مدت بارها دستگیر و آزاد شد.

انتقادات از اپوزیسیونر "الکسی آناتولویچ ناوالنی"
"الکسی ناوالنی" بارها از سوی اپوزیسیون لیبرال به دلیل دیدگاه‌های ناسیونالیستی مورد انتقاد قرار گرفت. البته او نیز به نوبه خود در سال 2007 اظهار کرده بود که لیبرال‌ها دارای دیدگاه‌های توتالیتری و سیاست استانداردهای دوگانه هستند و اینکه رژیم آن زمان برای کشور بهتر از قدرت گرفتن اپوزیسیون بود. او نسل جدید بروکرات‌ها که برای جانشینی پیشینیان تلاش می‌کردند را مدیران بدون مسلک می‌خواند. به عقیده رهبر حزب کمونیست روسیه "گنادی زوگانوف" که در خصوص انتخابات شهرداری مسکو در سال 2013 عنوان شده بود، "ناوالنی" با "ساکاشویلی" بر روی یک نیمکت نشسته است، او در آمریکا آموزش دیده که چگونه شهروندان روسیه را بفریبد." "کسنیا سوبچاک" کاندیدای کنونی ریاست جمهوری روسیه در سال 2018 با انتشار مقاله‌ای تحت عنوان "ناوالنی.Afterparty" در وبلاگ خود در پورتال snob.ru در سال 2013 نوشته بود که بی‌هیچ قید و شرطی منطق "آن‌ها بد هستند و ما خوب" را نمی‌پذیرد. او موضع سیاسی "ناوالنی" را همچون بلشویسم توصیف نموده و اظهار کرده بود که چنین رویکردی مغایر با ایده امکان ابراز تردید، عدم توافق، مباحثه و گفتگو است. سیاست شناس "موخین" در کتاب خود تحت عنوان "ناوالنی.نتایج" در خصوص واقعیت استفاده "ناوالنی" از فن به کارگیری واژگان بدون سانسور در سخنرانی‌هایش می‌نویسد. بنابر اظهارات او، "ناوالنی" ضمن بالا رفتن از نرده و همزمان به کارگیری عبارات بدون سانسور، طرفداران خود را فرا می‌خواند: «بالا بروید، چرا شما مثل گوسفندان ایستادید؟». بعدها اکانت توئیتری "مدودف" و نیز "پوتین" به صورت غیرمستقیم این جمله را نقل قول کرده بودند. به صورت خاص، "پوتین" اظهار کرده بود که «آن‌ها چه چیزی را فریاد زدند؟ گوسفندان به پیش. مگر می‌توان با انسان‌ها مثل احشام برخورد کرد؟» در 27 مارس سال 2017 "الکساندر خامینسکی" در مقاله‌ای در وبلاگ خود در پورتال snob.ru "ناوالنی" را مورد انتقاد قرار داده و او را با کشیش "گاپون" (2) مقایسه نمود. نشریه دویچه‌ووله در این خصوص نوشت که چنین انتقاداتی از سوی کارشناسان طرفدار کرملین انجام می‌گیرد. نشریه آلمانی دلیل این اتفاق را اینگونه تصور می‌کند: «"ناوالنی"  در این مرحله پیروز شده است و علیرغم انتقادات به تبلیغات انتخاباتی خود ادامه می‌دهد و تائید نمود که سیاستمداری است که بسیار فراتر از محدوده "سادووایه کالتسو" (3) شهرت دارد.»

نظرات مثبت پیرامون "الکسی ناوالنی"
وزیر اقتصاد سابق روسیه و رئیس علمی مدرسه عالی اقتصاد "یوگنی یالین" تصور می‌کند که فعالیت "ناوالنی" برای توسعه اقتصاد و اجتماع روسیه مفید می‌باشد. جامعه‌شناس "ایگور ایدمان" در وبلاگ خود در ژیووی‌ژورنال "ناوالنی" را رهبر مردمی سیاسی خواند که سیستم را به چالش کشیده است. به عقیده او، بسیاری از کسانی که سال‌های طولانی به کسی اعتماد نکرده بودند، به او اعتماد کردند. پس از ایجاد پروژه "روس‌پیل" برخی رسانه‌های ارتباط جمعی "ناوالنی" را با موسس ویکی‌لیکس "جورج آسانژ" مقایسه کردند. در سال 2011 نشریه فارن پالسی "ناوالنی" را که به دلیل مبارزه برای بهبود شفافیت دولت روسیه، در لیستی متشکل از 100 متفکر برتر دنیا در جایگاه 24 قرار داد. نویسنده "ماکسیم ترودالیوبوف" دستاورد "ناوالنی" را قابل توجه توصیف نمود، به این دلیل که او حتی با محروم شدن از حضور در انتخابات و و از دست دادن فرصت انتخاب شدن نیز همچنان در فرآیند سیاسی حضور دارد.

موضع "الکسی آناتولویچ ناوالنی" در خصوص جنگ گرجستان و جنگ اوکراین
"ناوالنی" در سال 2008 در روزهای جنگ پنج روزه گرجستان از طرف روسی حمایت نموده و نظامیان روسیه را دلیر و شجاع نامیده بود. او در وبلاگ خود در ژیووی‌ژورنال از پیشنهاد محاصره کامل گرجستان، توقف هرگونه مناسبات و ارتباطات با این کشور، سرنگونی همه هواپیماهای این کشور که به اوستیای جنوبی حمله می‌کردند و پرتاب موشک به سمت مقر فرماندهی گرجستان حمایت کرده بود. به علاوه اپوزیسیونر در اظهارات خود، به شکلی توهین‌آمیز در خصوص گرجی‌ها صحبت ‌کرده و آن ها را جانوران جونده ‌نامیده بود. پس از گذشت 5 سال از آن اتفاقات، اظهارات "ناوالنی" همچنان مورد توجه برخی نویسندگان روسیه می‌باشد. "ناوالنی" در پاسخ به این اتهامات اظهار کرده است که حاضر است در حال حاضر نیز پای صحبت‌های خود بایستد و واقعاً از این که گرجی‌ها را با اظهارات تحقیرآمیز خود خطاب قرار داده بود، متاسف هست.

در اکتبر سال 2014 نیز اظهارات "ناوالنی" هم در بین افکار عمومی روسیه و هم اوکراین سر و صدای زیادی به پا کرد. "ناوالنی" گفته بود که «کریمه ساندویچ با کالباس نیست که آن را به این جا و آن جا باز گردانند.» بسیاری از رسانه‌های اوکراینی و روسی اظهارات اپوزیسیونر را حمایت از سیاست "پوتین" در کریمه عنوان کردند. سر و صدای مشابه زمانی به پا شد که "ناوالنی" از برگزاری رفراندوم جدید نرمال و سالم حمایت نمود. روزنامه‌نگار مشهور اوکراین "آیدر موژدابایف" به شدت از "ناوالنی" انتقاد نموده و اظهار کرد که «هیچ گونه رفراندوم سالمی در خصوص ساندویچ اوکراین وجود نخواهد داشت و هیچ شخص سالم و صادقی، نه در اوکراین و نه در روسیه چنین ایده‌هایی را در شکل نرم اخلاقی نمی‌پذیرد.» رهبر مردم تاتار کریمه "مصطفی جمیلوف" نیز ایده اپوزیسیونر روس را مورد انتقاد قرار داد. لازم به ذکر است که "ناوالنی" در سال 2013 در برنامه شبکه تلویزیونی اوکراین "اینتر" اظهار کرده بود که نیمی از او روسی و نیمی از او اوکراینی است. بنابر اظهارات او، «احتمالاً بر اساس اصل و نسب و ژنتیک بیشتر اوکراینی است.» اپوزیسیونر در آن زمان اظهار کرده بود که اکثر خویشاوندان او در اوکراین زندگی می‌کنند.

امتناع "پوتین" و "مدودف" از به زبان آوردن نام "الکسی آناتولویچ ناوالنی"
"ولادیمیر پوتین" و "دمیتری مدودف" و نیز دبیران مطبوعاتی آن‌ها از به کار بردن نام "ناوالنی" در اظهارات و سخنرانی‌های خود اجتناب می‌ورزند. آن‌ها به جای نام "ناوالنی" از عبارات دیگری نظیر "این آقا"، "برخی رجال"، "این شخص" و ... استفاده می‌کنند. "پوتین" و دبیر مطبوعاتی او "دمیتری پسکوف" این فرض که آن‌ها عامدانه و آگاهانه این کار را انجام می‌دهند را تکذیب می‌کنند. "پسکوف" در دسامبر سال 2017 اظهار کرده بود که «ظاهرا این موضوع به رفتار "پوتین" با این شخص مرتبط می‌باشد.» نشریه روسی کامرسانت نیز در 30 سپتامبر سال 2013 به نقل از "پسکوف" اظهار کرده بود که «"پوتین" در این کشور خارج از رقابت در عرصه سیاسی قرار دارد. اگر او نام "ناوالنی" را به زبان آورد، بخشی از محبوبیت خود را به او واگذار می‌کند.» در سال 2015 نشریه بلومبرگ نیز گزارش داده بود که کرملین به شکل پنهانی مقامات و روسای کمپانی‌های دولتی روسیه را از ذکر نام "ناوالنی" در اظهارات رسمی منع کرده است. بنابر گزارش بلومبرگ، کرملین نگران محبوبیت "ناوالنی" است. این خبرگزاری به نمونه‌ای نیز در این خصوص اشاره می‌کند: ممنوعیت ذکر نام "ناوالنی" از سوی "آناتولی چوبایس" رئیس کمپانی دولتی روسیه "روس‌نانو" نقض گردید؛ "چوبایس" در جریان گفتگو با "ناوالنی" در شبکه تلویزیونی "دُژد" ("باران")، او را سیاستمداری جوان و تازه‌کار نامید. بنابر اطلاعات رسانه روسی RBC، دلیل تشکیل پرونده‌های قضایی بر علیه "چوبایس"، حضورش در گفتگو با "ناوالنی" بوده است. "پسکوف" در حالی که هیچ گاه نام "ناوالنی" را به زبان نیاورده است، وجود چنین ممنوعیتی را تکذیب می‌کند.

(1) میم اینترنت: اصطلاحی است برای توصیف موضوعات و عقیده‌هایی که به وسیله اینترنت گسترش و شهرت پیدا می‌کند. کارشناسان روابط عمومی، تبلیغات و بازاریابی میم‌های اینترنتی را ابزاری تاثیرگذار برای بازاریابی ویروسی و بازاریابی پارتیزانی ارزیابی می‌کنند.
(2) گاپون: در ژانویه سال 1905 واقعه‌ای تحت عنوان یکشنبه خونین رخ داد که در آن کشیشی به نام پدر گاپون جمعیت کثیری را به سوی کاخ زمستانی در سنت‌پترزبورگ هدایت نمود تا عریضه‌ای را به تزار "نیکلای رومانف دوم" ارائه نماید. زمانی که جمعیت به قصر رسیدند، سربازان به سوی آنها آتش گشودند و صدها نفر را به قتل رساندند. توده‌های مردم چنان از این کشتار به خشم آمدند که با برقرار کردن اعتصابی عمومی خواستار جمهوری شدند. این نشانگر آغاز انقلاب روسیه سال 1905 بود.
(3) سادووایه کالتسو: خیابان حلقه‎وار در مسکو به طول 16 کیلومتر.

محسن حمیدی - کارشناس مسائل آسیای مرکزی و قفقاز، مترجم زبان روسی، عضو شورای علمی موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر

http://www.iikss.com/fa/index.php/route/news_det/MTAwMDk