سفارش تبلیغ
صبا ویژن

موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر

صفحه خانگی پارسی یار درباره

ادیان و مذاهب در رویارویی با پهناورترن کشور جهان (روسیه)

ادیان و مذاهب در رویارویی با پهناورترن کشور جهان (روسیه) 

موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر  (IIKSS) – در دنیای امروز  معنویت و دین  نقش خاصی در زندگی مردم ایفا می کند. در این میان مردمان روس نیز از این امر مستثنا نیستند.

با بررسی دین گرایی در بین مردمان روس ، ادیان زیاد و متنوعی در روسیه شناخته شد ،  از مهم ترین ادیان در تاریخ روسیه مسیحیت ، اسلام ، بوداگرایی  و یهودیت می باشد. در این میان اکثریت مردم این کشور معتقد به فرقه‌های دین مسیحی ارتدوکس orthodox هستند. روسیه در زمان سلطه پرنس ولادیمیر Vladimir در سال 988 دین مسیحیت را در مراسمی در مناسک بیزانس Byzantine به‌عنوان مذهب رسمی کشور و بزرگترین دین سنتی روسیه  برگزید. که براساس قانونی مصوب 1997 بخشی از میراث تاریخی روسیه بشمار می آید.

کلیسای ارتدوکس روسی دین غالب در روسیه است. بیش از 95? کلیساهای ارتدکس ثبت شده در روسیه  به کلیسای ارتدوکس روسی وابسته‌اند و درصد بسیار کمی از مسیحیان نیز در این کشور وجود دارند که متعلق به کلیسای ارتودوکس نیستند. فدراسیون روسیه دارای 42 انجمن یهودی است; که بیش از 10% آن‌ها در مسکو ساکن هستند.

در اوت 2012  در اولین ارزیابی جامعه شناسانه پیروان مذهبی در روسیه بر اساس خود شناسایی با اطلاعات 79 تا 83 در صد ازاتباع فدرال روسیه منتشر شد. از جمعیت 142?800?000 ارزیابی، 58?800?000 یا 41? ارتدکس روسی، 9?400?000 یا 6?5? مسلمان (سنی، شیعه، و اکثریتی از مسلمین غیر وابسته) ، 5?900?000 یا 4?1? مسیحیت غیر وابسته، 2?100?000 یا 1?5? پیروان دیگر کلیساهای ارتدکس (نظیر ارمنی، گرجی، اوکراینی)، 1?700?000 یا 1?2? پیگن (از جمله ادیان رودنوری، استگ دین، نئوپیگنیسم قفقازی ونئوپیگنیسم اورالی) یا تنجریست‌ها (ترکو-مغول شمن‌باوری )،   700،000 یا 0?5? بوداگرایی (اغلب واجرایانا)، 400،000 یا 0?2? are مؤمنین قدیمی ارتدکس، 300،000 یا 0?2? پروتستانتیسم، 140?000 پیروان مناطق شرقی از جمله هندوئیسم و کریشناییان، 140،000 کلیسای کاتولیک، 140،000 یهودیت هستند. تعداد بهاییان 18?990 در 2005 تخمین زده شد.  بقیه? جمعیت 36?000?000 یا 25? مردم "spiritual but not religious" هستند، 18?600?000 یا 13? بی‌خدایی و بی‌دین و 7?900?000 یا 5?5? از کل جمعیت " هنوز تصمیم نگرفته‌اند".

روسیه همانند برخی از کشور ها که دارای تقویم های متعددی برای  مناسبات رسمی و مذهبی خود هستند، داری سه تقویم مختلف هستند که یکی از آن ها بعد از گذشت تاریخ  منسوخ و غیر قابل استفاده شده است.

تقویم گریگوری

یا همان تقویم میلادی معروف که در اکثر کشورهای دنیا استفاده می‌شود و در روسیه هم تقویم اصلی است. این تقویم با روی کار آمدن حکومت شوروی وارد روسیه شد و تا قبل از آن (دوران حکومت تزاری) تقویم ژولینی رایج بود. اروپایی‌ها حدود 350 سال قبل از روسیه به این تقویم روی آورده بودند.

تقویم ژولینی

تقریباً فقط توسط کلیسای ارتودوکس روسیه برای مناسبت‌های مذهبی استفاده می‌شود. این تقویم را تزار «پتر کبیر» (قرن 18 میلادی) وارد روسیه کرد. تا قبل از آن در حکومت تزاری، تقویم اسلاوی رایج بود. در اروپا هم این تقویم تا قرن 16 میلادی مورد استفاده بوده اما به دلیل ضعف دقت در محاسبات (درست مانند تقویم قمری) کنار گذاشته شد و تقویم گریگوری جایگزین شد. در حال حاضر، تقویم ژولینی 13 روز از تقویم گریگوری (میلادی) عقب است.

تقویم اسلاوی

دیگر در روسیه استفاده نمی‌شود. تا قبل از تزار «پتر کبیر» (قرن 18 میلادی) رایج بود و مبنای آن نه تولد حضرت مسیح که آغاز خلقت بود. اگر سال 2017 میلادی را به تقویم اسلاوی برگردانیم، سال 7525 اسلاوی است. برای مدت‌ها، سال نو را در اول مارس (اسفند ماه) جشن می‌گرفتند. جشن ماسلنیتسا یا جشن آغاز بهار که شباهت‌هایی به نوروز ایرانی دارد، هنوز در روسیه در اسفند ماه جشن گرفته می‌شود. اما بعدها با تغییرانی، آغاز سال نو به اول سپتامبر (اواخر شهریور) منتقل شد.

 

اعیاد و مناسبات رسمی و مذهبی روسیه

در روسیه اعیاد به دو دسته اعیاد ملی و اعیاد کلیسای ارتدکس تقسیم می شوند.

اعیاد ملی روسیه عبارتند از:

2-1 ژانویه، آغاز سال نوی میلادی (12 و 13 دی ماه)

23 فوریه، روز مدافعین میهن که روز مرد محسوب می شود (5 اسفند ماه)

8 مارس، روز زن (18 اسفند)

2-1 مه، عید صلح و روز کارگر (12 و 13 اردیبهشت)

9 مه، روز پیروزی بر آلمان نازی (20 اردیبهشت)

12 ژوئن، روز استقلال (23 خرداد)

4 نوامبر، روز وحدت ملی (14 آبان)

7 نوامبر، روز آشتی و توافق (17 آبان)

12 دسامبر، روز قانون اساسی (22 آذر)

 

اعیاد کلیسای ارتدوکس بر اساس تاریخ زندگی حضرت عیسی(ع) به روایت این کلیسا انتخاب شده اند و عبارتند از:

7 ژانویه، تولد حضرت عیسی مسیح (ع) (18 دی ماه)

19 ژانویه، روزی که عیسی (ع) توسط حضرت یوحنا غسل تعمید گردید و روح القدس به شکل کبوتری بر وی نازل شد و او را نورانی کرد. (30 دی ماه)

15 فوریه، روز وصال با خدا. روزی است که پیرمرد دانشمندی به نام «شیمون» بنا به وعده ای که به او داده شده بود با حضرت عیسی(ع) در معبد مقدس دیدار کرد. (27 بهمن)

19 اوت، جشن تغییر هویت. این روزی است که به تعبیر کلیسای ارتدکس می توان گفت عیسی(ع) به پیامبری انتخاب شد، زیرا صدایی از آسمان به سه حواری عیسی رسید که گفت: ‘این پسر محبوب من است که تبرک من بر اوست، حرف او را گوش کنید.’ در این روز ضمن دعا خواندن عیسی (ع) ناگهان چهره اش مثل خوشید درخشان شد و لباسش سفید مثل برف و هاله ای از نور دور او را گرفت.

جشن شاخه های نخل (روز یکشنبه در ششمین هفته روزه کبیره)، روزی است که عیسی(ع) به اورشلیم وارد شد و مردم با شاخه های نخل از وی استقبال کردند.

احیای مسیح، این روز مصادف با عید پاک است زیرا در این روز عیسی را به صلیب کشیدند، اما شنبه شب عیسی (ع) از بدن انسانی به بدن روحانی فنا ناپذیر تبدیل شد و جسدی از وی باقی نماند.

عروج عیسی مسیح (روز چهلم بعد از احیای مسیح)، پس از چند بار ظاهر شدن عیسی (ع) به افراد مختلف سرانجام در کوه زیتون عروج کرد.

نزول روح القدس ( روز پنجاهم بعد از احیای مسیح)، روزی است که پس از انتخاب ماتی به جای یهودای خائن، آنان توسط روح القدس، غسل تعمید آتشین شدند و به این وسیله کاملاً دگرگون شدند و ایمانشان مستحکم گردید و به مبلغین مصمم عیسی(ع) تبدیل شدند.

 

28 اوت، روز درگذشت مریم مقدس، 24 سال بعد از مصلوب شدن عیسی مسیح

27 سپتامبر، نصب صلیب خدا. روزی است که پس از سالیان سال صلیبی که عیسی مسیح(ع) توسط آن مصلوب شده بود، کشف و توسط اسقفی به نام ماکاریوس از حالت افتاده به شکل قائم قرار گرفت. (7مهر)

21 سپتامبر، روز تولد مریم مقدس (ع) (31 شهریور)

4 دسامبر، روز ورود مریم مقدس به معبد اورشلیم (14 آذر)

7 آپریل، روز مژده خداوند به مریم مقدس. در این روز بود که جبرئیل به وی خبر داد که او برگزیده زنان دنیاست و با نازل شدن روح القدس مبارک خواهد شد. (19 فروردین)

 

خرافات در روسیه

با وجود پذیرش دین مسیحیت و مذهب ارتدکس در سال 982 میلادی در روسیه ، هنوز بقایای خرافات و بت پرستی در روسیه وجود داشت. در همه آیین ها و روشهای ،اعتقادات خرافی و بت پرستانه دیده می شود.  تزارها می کوشیدند با این اعتقادات خرافی و بت پرستانه  مبارزه کنند، اما این اعتقادات در جامعه ریشه دوانیده بود و آنها توان مبارزه با این موضوع را نداشتند. این عقاید خرافی نیز حتی امروزه و بعد از سال ها حکومت کمونیست ها که همه چیز را به اصطلاح با ترازوی علم می سنجیدند، همچنان در مردم روسیه وجود دارد.

بطور مثال مردم روسیه معتقدند:

اگر کسی بطور تصادفی پای کسی را لگد کرد، طرف مقابل هم باید پایش را لگد کند وگرنه دعوا خواهد شد.

اگر با یک دستمال یا حوله دو نفر همزمان دست و صورتشان را خشک کنند، دعوا خواهد شد.

اگر کسی عکسش را به دوست خود هدیه دهد دعوا خواهد شد.

اگر کسی به دوستی تلفن کند و او صدایش را نشناسد، یا اگر کسی در خیابان به دوستی برسد و آن دوست فوراً او را نشناسد، پولدار خواهد شد!

اگر از کسی تعریف می‌کنید یا کسی از شما تعریف کند، به طور تمثیلی سه بار روی شانه‌ چپ‌تان تف کنید و یا سه بار به چوب بزنید.

دعا و مراسم مذهبی

در روسیه قدیم رسم بود که قبل از صرف غذا دعا خوانده شود. همچنین رسم بود قبل از طلوع خورشید بیدار شده به عبادت خداوند بپردازند و از او بخواهند که آنان را در انجام کارهای نیک موفق گرداند. قبل از مسافرت، ساختن خانه، تعمیر خانه و انجام کارهای مهم و حوادث خطرناک، پس از استحمام، عبادت می‌کردند. قبل از لشکرکشی و یا دفاع از شهر و یا پاکسازی آن از دشمن، ابتدا نظامیان به سر و وضع خود می‌رسیدند سپس به دعا می‌پرداختند، بعد عازم جنگ با دشمن می‌شدند. آنها معتقد بودند اگر در راه وطن کشته شوند، پس از مرگ فرشتگان روح آنان را به جایگاه ابدی برده، در سعادت زندگی خواهند کرد.

 در روسیه افراد با توجه به سطح درآمدشان به سبک های مختلف به عبادت پرداخته و مراسم مذهبی خود را به جا می آورند.

ثروتمندان بزرگ، دارای کلیسای مخصوص به خود بودند و کشیش‌هایی را با پرداخت حقوق استخدام می‌کردند تا مراسم مذهبی آنان را اداره کنند.

ثروتمندان متوسط، در منزل خود اتاقی را به امور مذهبی اختصاص می‌دادند که در آن کتاب مقدس و اشیاء مذهبی دیگر از قبیل شمایل‌ها، صلیب و غیره قرار می‌گرفت و افراد خانواده برای انجام مراسم مذهبی در آنجا جمع می‌شدند.

مردم عادی نیز گوشه‌ای از اتاق که شامل یک تاقچه می‌شد را به محراب اختصاص می‌دادند که در آن شمایل، صلیب، شمع و غیره می‌گذاشتند.مراسم دعاخوانی و عبادت تنها به روزها ختم نمی‌شد و ممکن بود فرد یا افرادی به شب زنده‌داری و عبادت‌های طولانی شبانه بپردازند که گاهی تا صبح طول می‌کشید.

سنتهای رایج در بین مردم روسیه

روز شهر

در روسیه همه شهرهای کوچک و بزرگ برای خودشان جشن تولد دارند . مردم هر شهر ، یک روز را در سال بعنوان « روز شهر » جشن می گیرند . در این روز چهره شهر عوض می شود . از مراسم روز شهر می توان به اجراء برنامه توسط گروه های موزیک و رقص سنتی و مدرن ، کنسرتهای خیابانی ، مسابقات ورزشی همگانی ، نمایشگاههای هنری ، بازارهای مکاره و مسابقه نقاشی کودکان بر روی آسفالت اشاره کرد .

پرنده های چوبی

پرنده های دستساز چوبی با بالهای باز بطور سنتی در ناحیه شمالی روسیه ساخته می شوند .وجود این پرنده ها در هر خانه نشانه ای از صلح و آرامش است .

گــُرکا! گــُرکا!

اگر یک روز تعطیل و آفتابی به جاهای دیدنی مسکو سری بزنید ، عروس و داماد های بسیاری را خواهید دید که شادمانه قدم می زنند و فیلم و عکس عروسی می گیرند . دختران جوان با دیدن عروس و داماد با لحنی شیطنت آمیز فریاد می زنند: گــُرکا! گــُرکا! یعنی تلخــــــه! تلخـــــه!
در فرهنگ روسی گــُرکا یعنی عروس و داماد باید همدیگر را سخت ببوسند و زندگیشان را شیرینتر کنند.

آشنایی با ضرب المثل های روسی

مسکو یکباره ساخته نشده است.

میهمانی خوب است ولی خانه بهتر است .

در صومعه دیگران با آداب خود وارد نمی شوند .

دوستان در فقر شناخته می شوند.

 

ماندانا فردین ، عضو شورای علمی موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر

http://www.iikss.com/fa/index.php/route/news_det/MTAzMTE


کارشناس مسائل خزر: تاناپ میتواند بهانهای برای حضور بیشتر غرب در

کارشناس مسائل خزر: تاناپ می‌تواند بهانه‌ای برای حضور بیشتر غرب در خزر باشد

موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر (IIKSS) - به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، افتتاح خط لوله انتقال گاز طبیعی ترانس آناتولی موسوم به تاناپ، که چندی پیش با حضور روسای جمهور ترکیه و جمهوری آذربایجان صورت گرفت، مباحث بسیاری را میان تحلیل‌گران به وجود آورد. یکی از اصلی‌ترین حوزه‌های مدنظر کارشناسان، آینده مشارکت ترکمنستان در این خط لوله است. علی‌رغم این‌که اروپایی‌ها بارها تمایل خود را برای خرید گاز ترکمنستان اعلام کرده و طبیعتاً ترکمنستان نیز از متنوع‌سازی بازار انرژی خود در مسیرهایی غیر از روسیه استقبال می‌کند، اما مسئله انتقال انرژی از بستر دریای خزر تاکنون مانع تحقق این امر شده است.

یکی از اصلی‌ترین علل این موضوع، وضعیت نامشخص حقوقی دریای خزر و اختلافات موجود میان کشورهای ساحلی بوده است. هم‌زمانی افتتاح تاناپ با تهیه پیش‌نویس کنوانسیون وضعیت حقوقی دریای خزر که گفته می‌شود در ماه اوت قرار است در اجلاسی با حضور سران کشورهای ساحلی به امضا برسد، مجدداً عرصه‌های تحلیلی جدیدی را در این زمینه به وجود آورده است. در همین راستا گفت‌وگویی با میثم آرائی درونکلا، مدیر موسسه بین‌المللی مطالعات خزر صورت داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

تسنیم: ترکیه پیش از این بارها از حضور و مشارکت ترکمنستان در تاناپ ابراز تمایل کرده است. پیش‌تر نیز در قالب کشورهای ترک‌زبان این مسائل در چارچوب ترانس‌خزر مطرح شده بود. پاسخ واقعی ترکمنستان به چنین طرحی چه بوده؟

آرائی: گاز طبیعی منبع عمده درآمدهای ترکمنستان است. طبیعی است که ترکمن‌ها به دنبال جذب منابع جدید درآمد و مشتریان جدید می‌گردند. اما علی‌رغم چنین تمایلاتی، ترکمنستان و ساختار سیاسی آن رفتارهای قابل پیش‌بینی در حوزه مسائل سیاسی-اقتصادی ندارند. ترکمن‌ها خواهان مشارکت ترک‌ها در طرح‌های اقتصادی خود هستند، اما به همان اندازه از هژمونی ترکیه و یا هر کشور دیگری در فضای سیاسی خود هراس دارند.

در این راستا عدم رضایت ایران و روسیه در احداث خط لوله نفت یا گاز ترانس خزر را به دلیل مباحث زیست‌محیطی و غیر آن را نیز نمی‌توان کتمان کرد. در چند سال گذشته ایران و روسیه بارها اقدام به بازسازی مراودات خود با ترکمنستان کرده‌اند تا از این طریق در فرآیند محاسبه سود و فایده، ترکمن‌ها را به تردید اندازند.

از طرفی طرح‌هایی همانند تاپی نیز در تصمیم نهایی ترکمن‌ها مؤثر است. زیرا مشتریان گاز ارزان می‌خواهند و شاید این امر در توان کشوری همانند ترکمنستان که در خشکی محصور است نباشد.

تسنیم: اختلافات ترکمنستان و آذربایجان در حوزه‌های مشترک انرژی خزر در پرتو این پروژه چه تأثیری خواهد داشت؟ آیا می‌تواند مانع تحقق این پروژه شود، یا اینکه می‌توان امیدوار بود در چارچوب این طرح مشترک، چنین اختلافاتی با میانجی‌گری ترکیه حل شود؟

آرائی: اختلافات  دو کشور آذربایجان و ترکمنستان بر سر میادین مشترک تأثیر جدی بر روابط آن‌ها نخواهد داشت، زیرا بخش عمده منابع و معادن نفت و گاز طرفین در مناطق مجاور ساحل یا دور از ساحل طرفین قرار دارد، اما می‌توان این فرض را در نظر آورد که ترکیه برای اینکه تبدیل به یک هاب انرژی در منطقه شود تلاش خواهد کرد طرفین را به یکدیگر نزدیک کند.

در این راستا اما پیش‌دستی ایران و آذربایجان در میدان بزرگ نفتی البرز را می‌توان تیر خلاصی بر ادعای طرف ترکمن دانست. زیرا این امر نه‌تنها اتحاد سیاسی-گازی ایران و آذربایجان را قوی‌تر می‌کند، بلکه باعث می‌شود ایران و آذربایجان در برابر ترکمن‌ها نقش وکیل مدافع یکدیگر را بازی کنند. چنین موضوعی به ضرر ترکیه نیز خواهد بود. زیرا ترکیه می‌داند ایران در شمال کشور منابع گازی قابل توجهی دارد که چاره‌ای جز صادرات آن‌ها به اروپا ندارد.

از آنجایی که ترکیه گاز ایران را با مشکلات کمتری نسبت به گاز ترکمنستان می‌خرد، لذا سعی می‌کند بی‌طرفانه به نظاره بنشیند تا تکلیف این میادین مشخص شود. با این حال قطعاً ترکیه مشتاق است که ترکمنستان از تاناپ حمایت کند زیرا تعداد بیشتر فروشندگان گاز در منطقه، نه تنها درآمد ترکیه را افزایش می‌دهد بلکه تضمین می‌کند که در پس معادلات سیاسی منطقه، هیچ‌گاه این لوله‌های گاز خالی نباشد.

تسنیم: گفته می‌شود در نشست ماه اوت کشورهای ساحلی خزر، این طرح قرار است مطرح شود. چه میزان احتمال موافقت با آن وجود دارد؟ طرح این موضوع می‌تواند بر روند نهایی شدن پیش‌نویس رژیم جامع حقوقی خزر تأثیر بگذارد؟

آرائی: حیات و کیفیت این طرح با رژیم حقوقی دریای خزر گره خورده است. ایران و روسیه ملاحظات سیاسی، اقتصادی و زیست‌محیطی خاص خود را دارند. جدای از اینکه اختلاف نظرات زیادی میان کارشناسان این حوزه در زمینه دلایل مخالفت سیاسی و اقتصادی ایران و روسیه وجود دارد، اما ملاحظات زیست‌محیطی در این زمینه کاملاً جدی است.

به علت موقعیت خاص این منطقه عموماً آب‌های خزری در سمت سواحل جنوب شرقی خزر دپو می‌شوند. لذا ایجاد آلودگی در نقاط میانی خزر به معنی تحمل تبعات آن در جنوب خزر خواهد بود. از طرفی قرار گرفتن لوله‌های زیردریایی قطعاً بر کیفیت اکوسیستم خزری اثرگذارند. در حال حاضر ایران صفر مترمکعب گاز و صفر بشکه نفت از خزر استحصال می‌کند. یعنی هیچ و لذا بهره‌ای که از خزر می‌بریم منابع جانداران آن است. از آنجایی که دریای خزر یک دریای بسته است جانداران دریایی در برابر شوک‌های زیست‌محیطی فرصت کوچ و تغییر محل زیست را ندارند. دقیق‌تر آنکه چاره‌ای جز مرگ در برابر آن‌ها متصور نیست. لذا ایران خسارت جدی اکوسیستمیک خواهد دید هر چند که زمزمه شده است ظاهراً ایران و روسیه به صورت کلی با طرح حاضر موافقت کرده‌اند. البته این ادعا و اظهار نظر معاون وزیر خارجه آذربایجان است و باید منتظر ماند و دید که تکلیف رژیم حقوقی دریای خزر چه می‌شود.

تسنیم: به‌رغم توافق سال 2007 کشورهای ساحلی، اما همچنان یکی از نگرانی‌هایی که درباره این طرح و طرح‌های مشابه مطرح می‌شود، افزایش بازیگری کشورهای فرامنطقه‌ای در خزر، به‌ویژه در حوزه امنیتی است. به‌خصوص پس از توافق اخیر قزاقستان با ایالات متحده برای انتقال تجهیزات این کشور به افغانستان از طریق خزر که زمزمه‌هایی مبنی بر زیر پا گذاشتن این توافق توسط قزاقستان مطرح می‌شود. آیا طرح‌هایی مانند تاناپ می‌توانند این روند را تشدید کنند؟

آرائی: بخش عمده سهام‌داران میدان‌های نفتی آذربایجان و قزاقستان و حتی ترکمنستان شرکت‌های خارجی هستند. لذا می‌توان گفت مدت‌هاست که آن‌ها در منطقه خزر و معادلات انرژی آن حضور چشم‌گیر و کاملاً مؤثر دارند.

طبیعی است که ادامه این روند باعث می‌شود، همان وضعیتی که در خلیج فارس با آن روبرو هستیم در خزر نیز باشیم. زیرا ادعای غرب برای حضور در خلیج فارس (از میانه قرن 19 میلادی) دفاع از منافع اقتصادی خود و اتباع خود بوده است، کشورهایی نظیر بریتانیا ارزش و معنی ثبات و پایداری سیاست و اقتصاد را خیلی خوب درک می‌کنند.

سیاست اصولی آن‌ها این است که همواره به دنبال پیشگیری هستند نه درمان. دقیق‌تر آنکه اگر منافع جدی اقتصادی برای غرب و خاصه بریتانیا و آمریکا در منطقه خزر وجود داشته باشد به قطع و یقین به دنبال دفاع و تضمین منافع خود نیز بر خواهند آمد. جدای از معادلات امنیت اقتصادی، دو کشور ایران و روسیه همواره سیبل غرب در منطقه خزر بوده و خواهند بود.

اختلافات ایدئولوژیک، ساختارهای سیاسی غیرمتباین، منافع متفاوت سیاسی و اقتصادی و در نهایت رقابت سیاسی از اصلی‌ترین دلایل این درگیری است. بدین ترتیب می‌توان وجود طرح‌هایی نظیر تاناپ را بهانه‌هایی قابل پیگیری برای غرب به حساب آورد که از این طریق به خواسته‌های خود در ضربه زدن به ایران و روسیه برسند.

تسنیم: پروژه کمربند و جاده چین، نگاه ویژه‌ای به مقوله انرژی نیز دارد. چین هم طی سال‌های اخیر تلاش کرده طرح‌های همسو را به کمربند و جاده پیوند بزند. به نظر شما آیا تاناپ می‌تواند به کمربند و جاده پیوند خورده و از این طریق رشد بیشتری پیدا کند؟ ملزومات و پیامدهای این امر چیست؟

آرائی: یکی از نگرانی‌های چین تأمین مواد اولیه برای پاسخ به رشد اقتصادی خود و نیز فروش محصولات ناشی از آن به اروپا و آمریکاست که بیش از 60 درصد سهم صادرات از چین را به خود اختصاص داده‌اند. ولی اگر بخواهیم واقع‌گرایانه نگاه کنیم و ملزومات فنی را در نظر بگیریم خواهیم دید که اصولاً راه‌های ریلی و زمینی نمی‌تواند زمینه مناسبی برای انتقال چنین موادی باشد.

البته چین راه ابریشم دریایی نیز تعریف کرده که ارتباطی با راه زمینی موجود و خاصه منطقه خزر و پروژه‌هایی نظیر تاناپ نخواهد داشت. با این حال اگر طرح یک کمربند و یک جاده راه‌اندازی شود ممکن است از پتانسیل‌های برآمده از آن بتوان در زمینه‌های اقتصادی و تولیدی تاناپ استفاده کرد.

به عنوان مثال ایجاد پالایشگاه‌های نفت و گاز باعث ایجاد صنایع تبدیلی و یا شبه تبدیلی نیز خواهد شد. پلاستیک و پلی‌اتیلن و ... از جمله این مواد هستند که می‌توانند در مسیر یک کمربند یک جاده به صورت آسان‌تری به بازارهای مصرف و یا صنایع تبدیلی منتقل شوند.

تسنیم: منافع ایران یکی از اصلی‌ترین سؤالات در خصوص تاناپ است. برخی دیدگاه‌ها تاناپ را یک فرصت برای جمهوری اسلامی ایران می‌بینند که می‌تواند مسیری برای صادرات گاز ایران نیز فراهم کند. برخی نیز آن را عاملی برای کاهش نقش‌آفرینی ایران در عرصه انرژی می‌دانند. به نظر شما، تاناپ در وضعیت فعلی و در چشم‌اندازی که برای آینده دارد، چه تأثیری بر منافع جمهوری اسلامی ایران خواهد داشت؟

آرائی: متأسفانه صنایع نفتی شرایطی را تحمیل می‌کنند که در بهترین وضعیت ممکن نیز نیازمند کشورهای دیگر خاصه آن‌هایی که صاحب تکنولوژی و جمعیت بالا هستند می‌شوید. لذا زمانی می‌توان از مزایای طرح‌هایی نظیر تاناپ استفاده کرد که اولاً تکنولوژی و سرمایه‌گذاری کافی در کشور برای استخراج نفت و گاز (بخصوص شمال کشور و دریای خزر) وجود داشته باشد و دوماً مشتریان کافی و عمده در اروپا موجود باشند.

لذا اگر گمان می‌کنیم که اولاً تکنولوژی کافی برای استحصال و نیز مشتریان کافی برای خرید گاز ایران در اروپا وجود دارد که قادر به خرید گاز ایران با قیمتی معقول و اقتصادی هستند، لذا می‌توان پروژه‌هایی نظیر تاناپ را مفید ارزیابی کرد. از طرفی نقش‌آفرینی ایران در حوزه‌های انرژی کاملاً وابسته معادلات سیاسی و پتانسیل‌های سایر کشورهای منطقه و جهان در حوزه انرژی است.

متأسفانه در تحلیل‌های خود همواره به آن سمت می‌رویم که صرفاً مزایا و پتانسیل‌های خود را می‌بینیم و همواره پتانسیل‌های جغرافیایی و غیرجغرافیایی سایر کشورهای پیرامونی خود را لحاظ نمی‌کنیم به همین دلیل در دهه‌های اخیر از تمامی پروژه‌های انتقال انرژی کنار گذاشته شده و حتی از زمان تحریم‌ها از منابع تأمین انرژی نیز خط خورده و در مواقعی تبدیل به کارت چین و یا کارت روسیه در برابر غرب بدل شده‌ایم.

منبع: گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم (https://www.tasnimnews.com/fa/news/1397/04/10/1765001)

http://www.iikss.com/fa/index.php/route/news_det/MTA0Nzg


روسیه در سوریه: در تنگنای ایران و اسرائیل

روسیه در سوریه: در تنگنای ایران و اسرائیل 

موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر  (IIKSS) – حملات پی در پی اسرائیل علیه  موضع گیری های ایران در سوریه ، تهدید جدی برای روسیه است که این امر باعث شده تا روسیه    قدرت نظامی خود را در این کشور افزایش  داده و تقویت کند.  دخالت های فعال اسرائیلی ها در سوریه ، معماری بسیار ناپایدار امنیتی روسیه که در سوریه کار می کند ، را کاهش می دهد. روسیه باید بین متحدان خود ، ایران و اسرائیل  – دو کشور با قواعد ژئوپولیتیک کاملا متقاوت – توازن برقرار کند.

یکی از نگرانی های کرملین در چند ماه گذشته ادامه حملات اسرائیل در خاک سوریه بوده است.

در 10 فوریه ، یک هواپیمای بدون سرنشین نیروی مسلح ایران وارد حریم هوایی اسرائیل شد. که این امر موجب واکنش سریع  و نابودکننده ی اسرائیل شد. دو ماه بعد ، در 9 آوریل ، هواپیماهای اسرائیلی  پایگاه های ایران را بمباران  کردند، بمباران پایگاه T4 که منجر به کشته شدن حداقل 14 پرسنل از جمله هفت نیروی نظامی  شد. سرگئی لاوروف ، وزیر امور خارجه روسیه این حادثه را " پیشرفت بسیار خطرناک" خواند.

این حوادث نشان می دهد که مشارکت نظامی  اسرائیل- سوریه(از جانب ایران) می تواند به یک وضعیت جدی تبدیل شود که ممکن است از کنترل روسیه خارج شود. این مسائل برای مسکو نگران کننده است زیرا مشتاق به حفظ تعادل در سوریه می باشد.

هنگامی که تنش هایی بین ایران و اسرائیل در سوریه رو به افزایش است ، عکس العمل روسیه در این زمینه چگونه می تواند باشد؟

روسیه بعد از کسب پیروزی های مهم در سوریه ، سعی در کسب موقعیت غالب در این کشور دارد.با این اوصاف تثبیت این وضعیت  برای روسیه سخت تر می شود. زیرا میدان جنگ در روسیه روز به روز شلوغ تر می شود و این احتمال که امریکایی ها نیروهای نظامی خود را از سوریه خارج کند بسیار ضعیف است.

همچنین ، در دیدار معاون نخست وزیر اسرائیل در روسیه در اوایل ماه مه برای جشن روز پیروزی ، یکی از روزنامه نگاران برجسته روسی به نقل از کرملین گفت که مسکو در حال مذاکره با دولت سوریه برای تامین موشک های زمین به هوای S-300    می باشد. علاوه بر این ، در 31 مه وزیر دفاع اسرائیل آویگدور لیبرمن از مسکو بازدید کرد. تحلیلگران روسی همپنین ادعا کردند  که معامله ای  صورت گرفته که به موجب آن ایران نیروهای خود را از مرز اسرائیل و سوریه خارج کند. که اگر همچین موضوعی درست باشد ، این یک رویه ظاهری  توسط دولت روسیه است.

توجه دیگربه مسکو ممکن است نکاتی را نشان دهد که  در رسانه های سیاسی و دفاعی  روسیه بیان شده است که اگر ایران از خاک سوریه  -  خود ایران یا هم پیمان او حزب الله-  به اسرائیل حمله کند، اسرائیل ساکت نبوده و با هدف قرار دادن خاک ایران پاسخ می دهد. 

در جامعه بین المللی این احتمال وجود دارد که روسیه به عنوان میانجی گر بین اسرائیل و ایران عمل کند. این امر می تواند یک  کودتای بزرگ دیپلماتیک باشد تا به جهان نشان دهد که صلح بین دو تاکتیک متضاد به  مدیریت بحران توسط  مسکو بستگی دارد.  علاوه بر این ، همانطور که ولادیمیر پوتین عمدتا از تحولات تاریخی شبه جزیره کره جدا شده است، کرملین به دنبال راهی برای بازی کردن نقش فعال و  قدرت در خاورمیانه می گردد.

امتیازاتی که روسیه به اسرائیل در منطقه سوریه می دهد مانع تقویت بیشتر روابط  ایران و اسرائیل نمی شود.  نقاط مشترک  جدید بسیاری برای هر دو کشور وجود دارد.. خروج امریکا از برجام ، روسیه و کشورهای اروپایی را در برابر یک توافق احتمالی قرار داد. مخالفت مشترک با فشار ایالات متحده باعث می شود مسکو و تهران بیش از پیش با هم متحد باشد. این چیزی است که باعث می شود موقعیت روسیه در رویارویی ایران و اسرائیل در سوریه دچار حیله و تزویر شود. هر دوکشور - روسیه و ایران - به دنبال تعادل وضعیت ژئوپلتیک ناپایدار در سوریه و اطراف آن هستند. همچنانکه درگیری های در سوریه ادامه دارد، پیش بینی سناریوی حتی برای یک دوره کوتاه بسیار دشوار است.

هرچند چندین چیز روشن است.  روس ها می دانند که با توجه به ضرورت های امنیتی اسرائیل، مداخله متقابل اسرائیلی انجام خواهد شد. آنها می دانند که اسرائیل قریب به یقین دوباره به تهدیدات  پاسخ می دهد ، حتی اگر به طور مستقیم بلندای جولان تهدید نشده باشد.  از دیگر سو ، بعید نیست ایران در سوریه با توجه به الزامات  ژئوپلیتیکی و منافع نظامی خود، امتیازاتی به طرف های مقابل خود بدهد. در این رابطه  دیدگاه های متفاوتی در زمان های مختلف طرح شده اند.

روسیه باید اقدام متعادل کننده ای بین اسرائیل و ایران انجام دهد، زیرا  او تلاش می کند خود را به عنوان بازیکن اصلی در کاهش اختلاف بین دو دشمن ژئوپولتیک قرار دهد.

نویسنده : امیل آودالیانی

مترجم : ماندانا فردین ، عضو شورای علمی موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر

http://www.iikss.com/fa/index.php/route/news_det/MTA0MDk


برنامه انتخاباتی کسنیا آناتولونا سوبچاک کاندیدای ریاست جمهوری رو

 برنامه انتخاباتی کسنیا آناتولونا سوبچاک کاندیدای ریاست جمهوری روسیه

123 گام دشوار

موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر (IIKSS) - مهمترین مشکل امروز کشور ما، غیر قابل تغییر بودن حکوت است که باعث بوجود آمدن فساد در آن می شود و به تبع آن منجر به توزیع ناعادلانه ی منابع عمومی، وقفه در پیشرفت های فنی و اجتماعی، انزوای بین المللی و بحران اقتصادی، می شود.
غیر قابل تغییر بودن حکومت عملا موجب لغو تقسیم قدرت و ایجاد یک نسخه ی ناکارامد از دولت شرکتی شده است. از همین رو هدف یک سیاستمدار دموکرات نباید خود حکومت و یا اختیارات و امکانات موجود در آن باشد، بلکه باید کاهش اختیارات و قدرت رئیس جمهور و همه ی عوامل اجرایی حکومت، محدود کردن همه ی ابزارهای رسیدن به دیکتاتوری و حکومت مطلقه، باشد.
طرح چنین مسئله ای بدون تعامل و همکاری دائمی همه ی نیروهای دموکرات با همه ی تفاوت های موجود در ایدئولوژی های آن ها و با وجود غرور شخصی رهبران آن، امکان پذیر نیست. احزاب رسمی و غیررسمی، سازمان های عمومی از جمله نهادهای غیرسیاسی و رهبران مناطق خودمختار، همه ی آن ها باید بخشی از گفتگوی عمومی و جامع باشند که هدف آن شکل دادن به چشم انداز بازسازی ساختار دولتی روسیه و ارائه ی یک جایگزین واقعی برای استراتژی محافظه کار-انزواگرایانه ی مقامات امروز می باشد.
این برنامه، تنها یکی از حالت های ممکن در این گفتگو می باشد و خواستار از سرگرفتن آن با در نظر گرفتن همه ی اشتباهات و اختلافات قبلی بویژه تجربه ی اپوزیسیون متحد در سال 2011-2012 می باشد.
مفاد برنامه هایی که امروز منتشر می شود توسط کارشناسان و حزب "ابتکار مدنی" کار شده است. اولین هم اندیشی آن ها در چارچوب تبلیغات انتخاباتی برگزار شد. این کار ادامه دارد و از همه ی شهروندان روسی دعوت می شود که در این گفتگوها شرکت کنند. تیم ما تا آخرین لحظه ی انتخاباتی این سند را تدوین و تکمیل خواهد کرد.

کاندیدای ریست جمهوری روسیه
کسنیا سوبچاک

برنامه های اصلی
روسیه باید به یک دولت فدرال، دموکرات و سکولار اروپایی با اقتصادی پویا تبدیل شود که مدافع آزادی و حقوق شهروندی باشد. روسیه بخش لاینفک جغرافیایی، تاریخی و فرهنگی اروپا محسوب می شود. ما باید طبق قوانین و ارزش های اروپایی زندگی کنیم، که چنین مسیری استقلال و پیشرفت ما را تامین خواهد کرد.
باید در روسیه نهادهای دموکراتیک ایجاد و محافظت شوند تا تامین کننده ی تقسیم قدرت، ضامن آزادی های مدنی، تغییر حکومت و مصونیت مالکیت خصوصی باشند.
اولویت اصلی سیاست خارجی روابط صلح آمیز و دوستانه با کشورهای دیگر می باشد. رفاه شهروندان، هدف اصلی سیاست اقتصادی روسیه می باشد.
بدون برقراری اصول و مکانیزم های دموکراسی واقعی هیچ یک از مسائل بلند مدت مربوط به پیشرفت روسیه چه در زمینه ی اقتصادی، چه در زندگی اجتماعی و چه در سیاست خارجی حل نخواهد شد. به همین خاطر احیای دموکراسی، بخش اصلی برنامه ی انتخاباتی ما محسوب می شود.
همه ی قوانین، مقررات، تصمیمات اجرایی و رویه های حقوقی که شهروندان را از ابراز عقیده و ابتکار سیاسی باز می دارند، باید اصلاح شوند.
همه ی قوانین و مقررات، در هر شرایطی که باشند، اگر حقوق مردم را بخاطر وابستگی به دیدگاه های سیاسی و مذهبی، جنسیت، ملیت، گرایشات جنسی، فعالیت های تخصصی و محل اقامت محدود کنند، باید لغو شوند.
همه ی محدودیت های اعمال شده علیه شهروندان روسی در ارتباط با محل تولد، برای حضور اتباع دیگر کشورها، محکومیت های قبلی و غیره به جز موارد مربوط به امنیت ملی باید لغو شود.
هر اصلاحات دموکراتیکی باید با آزادی و اعاده ی حیثیت همه ی زندانیان سیاسی و ابطال بندهای افراط گرایانه ی شماره های 280 و 282 قانون جزایی فدراسیون روسیه آغاز شود.

سیاست داخلی

اصلاحات سیاسی
دموکراسی سیاسی در روسیه بدون اجرای مستمر اصل تقسیم قدرت در همه ی سطوح  امکان پذیر نیست. قانون گذاری برای محدود کردن قدرت هر سه بخش حکومت باید لحاظ شود. تلاش برای غصب قدرت یا دخالت قوه ی مجریه در فعالیت های قانون گذاری و قضایی باید مورد پیگرد قانونی قرار گیرد.
روسیه وظیفه ی گذار از جمهوری و ابرریاست جمهوری، جایی که قدرت همه ی بخش های حاکمیت عملا و به ناچار در دستان یک نفر متمرکز شده، به دموکراسی کامل پارلمانی را بر عهده دارد. در حال حاضر این گذار به درج تغییراتی در اصل قانون اساسی – از اصل سوم تا هشتم – نیازمند است. در آینده اصلاحات قانون اساسی روسیه ضروری می باشد.
پارلمان، و نه رییس جمهور فدراسیون روسیه، باید مقامات عالی دولت فدرال، و همچنین مدیران دیپلماسی روسیه، سازمان های امنیتی، نهادهای نظارتی و بانک مرکزی را تعیین کند.
قانون گذاری برای محدود کردن اختیارات سازمان های امنیتی الزامی می باشد. مدیریت و منابع مالی این سازمان ها باید حداکثر شفافیت و پاسخگویی به پارلمان و دیوان محاسیات را داشته باشند.
محدودیت برای تصدی در یک پست به دو دوره ی تعیین شده توسط قانون برای هر فرد منتخب در همه ی سطوح قوه ی مجریه الزامی می باشد.
تصویب قانون برای روند احضار و اعلام جرم علیه مقامات رسمی و نمایندگان پارلمان در همه ی سطوح.
بکارگیری از منابع اجرایی برای تاثیرگذاری بر انتخابات، رفراندوم و اشکال دیگر آرای مردم، و همچنین تقلب در نتایج باید به عنوان جرم سنگین همراه با ممنوعیت مادام العمر در پست های دولتی شناخته شود.
به منظور دموکراتیزه کردن روند انتخاباتی بهتر است برای انتخاب نامزدها از کل مجموعه و نه فقط از احزاب بلکه از ائتلاف های انتخاباتی از جمله سازمان های آموزشی و اجتماعی نیز رای گیری شود.
قانونگذاری برای فراهم کردن شرایط یکسان ورود به انتخابات برای همه ی احزاب رسمی ضروری می باشد، همچنین شرایط ثبت احزاب باید تسهیل یابد.
برای ورود به دومای دولتی و مجالس قانونگذاری منطقه ای کاهش حدنصاب انتخاباتی به 3% براساس لیست های حزبی و ائتلافی ضروری می باشد.
پیشنهاد می شود که انتخابات در حوزه های تک انتخابی مشابه انتخابات در سطح شهری انجام گیرد، و پیشنهاد می‌شود که به سمت ایجاد دومای دولتی براساس سیستم انتخاباتی مختلط-مرتبط (هم شیوه ی اکثریتی و هم شیوه ی تناسبی)، و ایجاد شورای فدراسیون  براساس انتخابات مستقیم سرتاسری حرکت کنیم.
اگر طی 60 روز از زمان اولین جلسه، دومای دولتی نتواند تشکیل دولت دهد، رییس جمهور می تواند با تعیین انتخابات جدید، دوما را منحل کند.
انتخابات روسای مناطق باید به صورت مستقیم از بین کاندیداهایی که امضا جمع آوری کردند،کاندیدای احزاب و نمایندگان مجالس قانون گذاری برگزار شود. فیلترهای به اصلاح شهری نیز باید برچیده شود.
ضرورت بازگشت به حقوق شهروندی در اخذ رای "مخالف همه" در انتخابات همه ی سطوح.
برای نهادهای اجتماعی باید حداکثر سهولت در روند به ثبت رسیدن، صورت گیرد و بطور قابل توجهی باید نظارت دولتی بر فعالیت آن ها کاهش یابد.
قانون گذاری برای دفاع از حقوق نمایندگان اقلیت سیاسی و اجتماعی. تحمل دیدگاه های مختلف باید به عنوان یک عرف سیاسی و اخلاق کاری تبدیل شود، که یکی از اصول تعامل اجتماعی محسوب می شود.
روسیه به عنوان یک کشور دموکراتیک قطعا باید از سمبل ها و نمونه های توتالیتری امتناع کند. ضرورت به خاک سپردن جسد لنین، منع قانونی برای تبرئه ی استالین و سرکوبگری های سال های 20-50 قرن بیستم.
دولت باید از انحصار فعلی خود بر ابزارهای تبلیغاتی صرف نظر کند. مالکیت دولتی رسانه های ارتباط جمعی باید طبق قانون به سطح بخش و منطقه محدود گردند.
ضرورت لغو قوانین محدود کننده برای فعالیت شهروندان و اشخاص حقوقی در رسانه های ارتباطی امروزی، ضرورت امتناع از واگذاری جایگاه آژانس بیگانه به رسانه های ارتباط جمعی و سازمان های غیر تجاری.
مالکیت خصوصی رسانه های ارتباط جمعی باید مشمول محدودیت های شدید ضد انحصاری قرار گیرد، مخصوصا در رسانه های الکترونیکی با یک طیف فرکانسی محدود. همه ی محدودیت های دیگر در مالکیت رسانه های ارتباط جمعی باید برداشته شود.

فدرالیسم
در چشم انداز میان مدت به منظور ایجاد روابط فدرالی واقعی بین مناطق، لازم است مجالس قانون گذاری قرارداد فدرالی جدیدی را مطالعه، تدوین و سپس تصویب نمایند که بیانگر روح روابط فدرالی در روسیه و نظم مداوم در تعامل مناطق فدراسیون بین خود و با مراکز فدرال باشد.
پیش از هر چیز لازم است فورا به انتخابات رقابتی در همه ی سطوح حکومت فدرالی و منطقه ای برگردیم. رییس جمهور حق تعیین یا معرفی کردن کاندیداهای فرمانداری و همچنین بازنشته کردن روسای مناطق را ندارد.
تعلیق قدرت فرمانداری که قانون را نقض کرده است، می تواند وظیفه ی پارلمان یا مجالس قانون گذاری و یا دادگاه قانون اساسی باشد.
مناطق باید طبق قوانین ویژه، که بطور مستقیم با قانون اساسی فدرالی جدید در تعارض نباشند، اعاده ی حقوق کنند. همچنین موسسات توسعه ی منطقه ای باید حمایت شوند.
تشکیلات منطقه ای غیر قانونی از جمله حوزه های فدرالی که مقامات و ساختارهای دولتی در ارتباط با آن ها هستند، باید برچیده شوند. در چشم انداز احتمالا مسئله ی ائتلاف مناطق فدراسیون برای اتحاد داوطلبانه از جمله با هدف هموارکردن توسعه ی اجتماعی و اقتصادی مناطق، حل خواهد شد.
مجالس منطقه ای(مناطق فدراسیون) باید با رای مستقیم مردم براساس نسبت آرا یا سیستم ترکیبی-مرتبط مطابق با اقدامات قانونی منطقه ی خاص، انتخاب شوند.
برای احیای فدرالیسم واقعی و نه جعلی لازم است تقسیم درآمدها بین مراکز فدرالی، مناطق فدراسیون و سازمان های خودمختار محلی به نفع بودجه ی مناطق تغییر یابد، همچنین تناسب مالیات های فدرالی و منطقه ای باید اصلاح گردد. به همین منظور پیشنهاد می شود مالیات بر درآمد افراد به بودجه ی فدرالی، و مالیات بر ارزش افزوده و مالیات بر سود به بودجه ی منطقه ای اختصاص یابد.

اصلاحات قضایی-حقوقی و ائتلاف قدرت
نظام قضایی روسیه بدون تضمین استقلال کامل خود از دیگر بخش های حاکمیت، عادلانه نخواهد بود. روسای دادگاه ها در همه ی سطوح از جمله قانون اساسی و عالی، باید با رای مخفی قضات عضو همان دادگاه ها انتخاب شوند.
چرخشی بودن ریاست دادگاه ها باید اجرایی شود و قدرت آن ها براساس قانون باید محدود شود. قضات عادی نباید تحت نفوذ ریاست دادگاه ها قرار گیرند. بطور جد باید سیستم مهارت های تخصصی قضات اصلاح شود، قضاتی که باید وکیل با تخصص تربیت کنند نه کارمند تشریفاتی برای قوه ی قضاییه.
قضات صلح باید با رای مستقیم و مخفی مردم انتخاب شوند.
ضرورت افزایش قابل ملاحظه ی بکارگیری از هیئت منصفه در دادگاه ها.
روسیه باید اصلاحات گسترده ای در ساختارهای امنیتی – جایی که مدافعان واقعی شهروندان هستند و نه جایی که با زور تفنگ قدرت را حفظ و دارایی ها را تقسیم می کنند – انجام دهد.
هدف اصلی اصلاحات در سازمان های مدافع حقوق باید جدایی ساختارهای امنیتی از فعالیت های اقتصادی، توقف تقسیم امنیتی دارایی ها و ریشه کن کردن فساد در این ساختارها با استفاده از نمونه های موفق برخی از کشورهای پسا شوروی و استفاده از بهترین تجربیات جهانی باشد.
سازمان های خودمختار منطقه ای باید به سمت تشکیل پلیس شهری و نظارت بر فعالیت آن سوق داده شوند.
روسیه باید نیروهای مسلح کارآمد و حرفه ای در اختیار داشته باشد که صرفا براساس اصل قراردادی ایجاد گردد.
ضرورت لغو قانون برون مرزی خدمت، که برای سربازان قراردادی غیر مجاز می باشد.
کاهش نیروهای مسلح باید با افزایش حقوق کار و بهبود شرایط معیشتی و اجتماعی برای نظامیان همراه باشد.
سیستم زندان های نوین اروپایی برای روسیه ضروری می باشد. قبل از اجرای چنین سیستمی باید عفو گسترده ی محکومین جرایم غیر جنایی و خشونت آمیز و همچنین تفکیک زنان و سالمندان، صورت گیرد.
ضرورت لیبرالیزه شدن مداوم قوانین جزایی و دادرسی. زندانی کردن قبل از حکم دادگاه ممنوع است، مخصوصا برای جرایمی که با خشونت و تروریسم در ارتباط نیستند. همچنین تغییر به سمت گسترش اقداماتی از قبیل حبس های خانگی، فعالیت های اجتماعی، آزادی های مشروط و پیش از موعد، جریمه ها و ... ضروری می باشد.
مهمترین ابزار بهبود کیفیت دولت بی شک افزایش مسئولیت پذیری کارمندان دولتی در برابر جرایم و سوء استفاده هایی که در ادارات دولتی انجام می شود، می باشد. تمایل خدمت به وطن، اشتیاق به خودآزمایی و کسب تجربه می بایست انگیزه ی اصلی کارمندان باشد. هرگونه رشوه خواری و سایر اقدامات طمع کارانه باید متوقف و مجازات شود. مسئولیت پذیری باید به عنوان یک قانون و اخلاق اداری تبیین شود، مهمترین ابزار  برای این منظور شفافیت، برنتابیدن جامعه، از دست دادن اعتبار و انفصال از خدمت رشوه خواران و کارمندان بی دقت می باشد.
ضمنا امروزه مسئله ی تعویض قدرت و امکان گذار صلح آمیز به نظام دولتی دموکراتیک، اهمیت آن کمتر از مسئله ی مسئولیت پذیری نیست. تضمین دائم امنیتی و حمایتی از پیگرد قانونی اشخاصی که پست های مهم دولتی دارند و همچنین اعضای خانواده ی آن ها، ضروری می باشد.
مسئولیت های طبقه ی سیاسی حاکم، بوروکراسی و کارمندانی که با بطالت و کارهای غیر قانونی شان ، نباید ابزاری برای انتقام سیاسی و دلیلی برای مخالفت های جدید باشند. وابستگی به نیروی سیاسی خاص و احزاب، کار در موسسه ی خاص یا سمت خاص نمی تواند دلیلی برای سلب حقوق باشد، فقط مسئولیت فرد در قبال نقض قانون و جرایم معین در دادگاه صالح و مستقل می تواند باعث سلب حقوق شود.
از آنجاییکه روسیه یک دولت اروپایی محسوب می شود و اولویت حقوق بین المللی را به رسمیت می شناسد، باید متذکر شویم که دولت نمی تواند و نباید مانع دادرسی و صدور احکام دادگاه های بین المللی علیه شهروندان خود، در صورت متهم بودن آن ها در جنایات جنگی، نقض حقوق بشر و موارد دیگر شود.
روسیه باید پیمان بین المللی مبارزه با فساد، از جمله ضرورت اثبات قانونی بودن اصل دارایی و اموال مسئولین را بطور کامل به تصویب برساند.

توسعه ی اقتصادی

تجارت آزاد و رشد اقتصادی
دولت نباید اقتصاد را تفتیش کند، بلکه باید آن را تنظیم کند. سرمایه گذاری خصوصی،  مدیران خبره و نه بوروکراسی باید موسسات و بنگاه های اقتصادی را اداره کندد.
برای افزایش تاثیر بر اقتصاد روسیه لازم است انحصارات و شرکت های بزرگ دولتی قدم به قدم با محدودیت های شدید ضد انحصاری، خصوصی سازی شوند. روش و زمان خصوصی سازی باید به منظور درآمد حداکثری دولت از اجرای خصوصی سازی و ایجاد قوانین شفاف در هر یک از بخش های اصلاح شده، آماده شود. مشارکت دولت در اکثر شرکت ها باید به یک سهم ناچیز محدود شود.
مالکیت خصوصی باید توسط قانون حمایت شود. هرگونه تصرف و ملی کردن آن ها تنها با پرداخت قیمت براساس بازار مستقل، امکان پذیر می باشد.
به منظور افزایش کارآمدی و شفافیت عملکرد شرکت های انحصاری طبیعی، برگزاری رقابت های آزاد اجباری با پذیرش حضور متخصصین بین المللی در آن، با هدف تصاحب پست های عالی مدیریتی لازم و ضروری است.
اصلاح قوانین و رویه های مالیاتی و نظارتی باید توسعه ی سرمایه گذاری خصوصی و کسب و کارهای کوچک و متوسط، توسعه ی فناوری و نوآوری در شرکت ها، تا بخشودگی مالیاتی برای موسسات و شرکت هایی که پروژه های خلاقانه اجرا می کنند، را سبب شود.

براساس تجربه ی قانون آمریکایی بای-دال (تجاری سازی دستاوردهای پژوهشی) پیشنهاد می کنیم که برای شهروندان و مالیات‌دهندگان مقیم روسیه - سازندگان طرح های نوین تکنولوژی – که این طرح ها را از طریق کمک های دولتی تهیه و تدوین می‌کنند، مجوز دریافت کامل حق امتیاز و ثبت صادر گردد. دولت هزینه های خود را از محل مالیات بر درآمد و رشد سرمایه جبران می کند.
ما قدم به قدم اما با تغییر اساسی در تنظیم مقررات اکثر بخش های تولید و حوزه ی خدمات پیش می رویم. بسیاری از قوانین مربوط به مقررات ایمنی، دستورالعمل های آتش نشانی، الزامات بهداشتی و ... تا زمان لغو آن ها باید تسهیل شوند. بخش بزرگی از مسولیت کارفرمایان، تولید کنندگان و اپراتورهای شرکت های زیرساخت  و دیگر عوامل تولید باید به مسولیت شهروندی و نه مسولیت اداری و کیفری اختصاص یابد. کارشناسان شرکت های بیمه و کارمندان سازمان های تخصصی در صورت لزوم به جای بازرسان فاسد دولتی(درموارد مختلف) به سازمان های مجری قانون مراجعه کنند.
فهرست انواع مجوز برای کار و فعالیت باید بطور قابل ملاحظه ای کاهش یابد.
گسترش استانداردهای مدرن در روسیه وظیفه ی مهم حوزه ی تنظیم مقررات می باشد. در سال اول اصلاحات امکان پذیرش گواهی نامه های تجهیزات صنعتی و محصولات تولید شده در کشورهای عضو سازمان همکاری و توسعه ی اقتصادی بدون مجوزهای تکمیلی وجود دارد. طی چهار سال ممکن است بطور کلی از استانداردهای دولتی صرف نظر شود و زمان گذار نهایی به استانداردهای پذیرفته شده در کشورهای اتحادیه ی اروپا تعیین شود.

بودجه و مالیات
مهم ترین وظیفه، فراهم کردن شرایطی است که سیاست های مالیاتی در راستای کاهش مالیات اشخاص حقوقی قابل پیش بینی باشد. لازم است که بطور فعال از ابزارهای مالیاتی برای بازسازی ساختارهای اقتصادی و بهبود کارایی آن ها استفاده شود، و همچنین شکاف های موجود در مالیات و حسابرسی ها باید برداشته شود.
یکی از مهمترین وظایف، غیر نظامی کردن و غیر بوروکراسی کردن تدریجی اقتصاد است. هزینه های مربوط به بخش های دفاعی، نیروهای پلیس و دستگاه های دولتی باید کاهش یابد. با گذشت چند سال از اصلاحات، با تغییرات این ردیف بودجه باید تا 1.5 تریلیون روبل برای نیازهای اجتماعی و دیگر ملزومات آن جمع آوری شود.
ما از کاهش میزان کلی پرداخت‌های بیمه کارفرمایان از 30% فعلی به 24% به همراه لغو معیارها و پارامترهای کاهنده ی  تخصیصات اجتماعی حمایت می کنیم – پرداخت‌های بیمه‌ای برای بالاترین حقوق ها یکسان می‌گردد، بدین ترتیب بارمالی بر تجارت میانه و خرد کاهش می‌یابد که سهم حقوق‌های پائین در قیمت و هزینه محصولات و خدمات آن بالا است.
کاهش و تنوع بیشتر مالیات بر درآمد را پیشنهاد می کنیم. اما در عین حال، افزایش مالیات بر استخراج گاز و گسترش این نوع مالیات (با نرخ های متفاوت) برای همه ی مواد خام، و نه فقط برای استخراج نفت، گاز، طلا و سنگ های قیمتی را خواستاریم. مالیات می تواند به استخراج زغال سنگ، سنگ های فلزی، کودهای معدنی، قطع جنگل و دیگر قسمت ها گسترش یابد. با مدیریت صحیح مالیات بر استخراج معادن ممکن است میزان جمع آوری به 1 تریلیون روبل در سال افزایش یابد که کاهش جزیی مالیات بر درآمد را جبران می کند.
یکی از وظایف اصلی در زمینه ی مالیاتی آزادسازی قابل توجه مدیریت مالیاتی می باشد. ضرورت تضمین برابری حقوق بین مالیات دهندگان و مقامات مالیاتی در سطح اجرای عملی، و به اجرا درآوردن اصل برائت مالیات دهندگان که فقط با رای دادگاه جریمه ها محسوب می شوند.
ضرورت لغو عملی برداشت مالیات های اضافی بدون تایید مالیات دهنده در صورتیکه مالیات دهنده به دادگاه در این مورد استیناف داده باشد. همچنین جرایم تخلفات مالیاتی که تاثیر مستقیمی بر بودجه ی دولتی ندارند را باید به حداقل برسانیم. لغو اصلاحیه ی درج شده در قانون کیفری در مورد حق کمیته ی تحقیقاتی برای تشکیل پرونده ی قضایی در ارتباط با تخلفات مالیاتی بدون توجه به تصمیمات اداره ی مالیاتی الزامی می باشد.
شکایات مطرح شده از طرف مقامات دولتی نسبت به نمایندگان تجاری و شرکت ها باید همراه با طرح سوالی درباره ی مسولیت مقامات دولتی مواجه شود، چرا که در ابتدا نمایندگان تجاری براساس همین تصمیمات اخذ شده توسط مقامات دولتی عمل کردند...

ادامه این نوشتار در سایت موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر (IIKSS) در دسترس می باشد.

امین حسین زاده - مترجم زبان روسی

http://www.iikss.com/fa/index.php/route/news_det/OTk4OA


اپوزیسیون، اپوزیسیونرها و احزاب غیرسیستمی در روسیه - اپوزیسیونر

 اپوزیسیون، اپوزیسیونرها و احزاب غیرسیستمی در روسیه - اپوزیسیونر "کِسِنیا آناتولِونا سوبچاک"

موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر (IIKSS) - در ادامه معرفی اپوزیسیون، اپوزیسیونرها و احزاب غیرسیستمی در روسیه، در این گزارش به معرفی اپوزیسیونر "کسنیا آناتولونا سوبچاک" می‌پردازیم که یکی از رقبای رئیس جمهور "ولادیمیر پوتین" در عرصه رقابت‌های انتخاباتی ریاست جمهوری روسیه در سال 2018 می‌باشد.

1- بیوگرافی اپوزیسیونر "کسنیا آناتولونا سوبچاک"
"کسنیا سوبچاک" در 5 نوامبر سال 1981 در لنینگراد به دنیا آمد. او مجری رادیو و تلویزیون روسیه، ژورنالیست، شخصیتی اجتماعی و بازیگر است. مشهوریت او به واسطه یکی از برنامه‌های زنده تلویزیونی تحت عنوان تلویزیون واقع‌نما است که در آن بخش‌هایی از زندگی آدم‌های واقعی پیگیری و دنبال می‌شود. "سوبچاک" از 22 اکتبر سال 2012 تا 19 اکتبر سال 2013 عضو شورای هماهنگی اپوزیسیون روسیه بوده است. در خانواده حقوقدان "آناتولی الکساندروویچ سوبچاک" شهردار سنت‌پترزبورگ طی سال‌های 1996-1991 به دنیا آمد. او پس از گذراندن دوره‌های آموزشی رقص باله و نقاشی در کودکی و آموختن زبان انگلیسی در مدرسه متوسطه در سال 1998، وارد دانشکده روابط بین‌الملل دانشگاه دولتی سنت‌پترزبورگ شد. در سال 2000 به مسکو رفت و به دانشکده روابط بین‌الملل دانشگاه دولتی مسکو نقل مکان کرد. در سال 2002 مقطع کارشناسی را سپری و در سال 2004 با امتیازی عالی مقطع کارشناسی ارشد در رشته سیاست‌شناسی را در همان دانشگاه به پایان رسانید. موضوع دیپلم او "تجزیه و تحلیل مقایسه‌ای نهاد ریاست جمهوری در فرانسه و روسیه" بوده است. به سه زبان انگلیسی، فرانسوی و اسپانیایی نیز مسلط هست. "کسنیا سوبچاک" در جامعه روسیه، از جمله در رسانه‌های ارتباط جمعی اغلب به عنوان "شیرزن سکولار" و حتی "شیرزن سکولار اصلی" خوانده و نامیده می‌شود. به علاوه، این عنوان تبدیل به یک نام مستعار تبدیل شده است. اخیراً اغلب او را "نماد و سمبل اصلی دهه‌های گذشته" می‌نامند. "سوبچاک" در رتبه‌بندی 100 زن قدرتمند و صاحب نفوذ روسیه که از سوی رادیو "اکو مسکو"، ژورنال "آگانیوک" و خبرگزاری "اینترفکس" در سال 2014 منتشر شده بود، جایگاه بیست و دوم را کسب نمود. او همچنین در رتبه‌بندی ژورنال اقتصادی فوربس در پایان سال 2017، از بین ثروتمندترین اشخاص نامدار و مشهور روسیه، رتبه دهم را بدست آورد. دارایی او بر اساس اطلاعات این نشریه، 2.1 میلیون دلار برآورد شده است.

2- فعالیت‌های سیاسی اپوزیسیونر "کسنیا آناتولونا سوبچاک"
"کسنیا سوبچاک" طی سال های 2011 تاکنون در بسیاری از تظاهرات اعتراضی شرکت نمود، به صورت مشخص او پس از انتخابات دومای دولتی در سال 2011 که در آن حزب "روسیه واحد" به پیروزی رسیده بود، از تظاهرات اعتراضی بر علیه تقلب در انتخابات حمایت نمود. در 10 دسامبر همان سال در میتینگی در "میدان بالوتنی" شرکت نمود. "سوبچاک" پس از انتخابات ریاست جمهوری در 4 مارس سال 2012 که "پوتین" در آن به پیروزی رسیده بود نیز در 10 مارس در میتینگی در حمایت از انتخابات سالم شرکت کرد. اما اپوزیسیونر در تظاهرات اعتراضی تحت عنوان "مارش میلیونی" در "میدان بالوتنی" در 6 می به صورت آگاهانه شرکت نکرد، زیرا او پس از این رخداد در 7 می اعلام کرد که می‌دانست تظاهرات به سمت رادیکالیزاسیون پیش خواهد رفت... کمی بعد در جریان تظاهرات در "میدان پوشکین" به همراه "الکسی ناوالنی" دیگر اپوزیسیونر مشهور روسیه دستگیر و بلافاصله آزاد شد. در ماه می همان سال از لیست کاندیداهای دریافت جایزه سالانه "موز-تی‌وی" (MUZ-TV) ونیز جایزه TEFI، جایزه تلویزیونی بهترین گزارشگر خارج شد. بنابر اظهارات خود او، این اتفاق به دلایل سیاسی رخ داد.

در شب دوازدهم ژوئن سال 2012 پلیس آپارتمان "کسنیا سوبچاک" که اپوزیسیونر "اولگ یاشین" نیز در آنجا زندگی می‌کرد را مورد بازرسی قرار داد. مجری تلویزیون از این موضوع خشمگین شد که بازرسان با پوزخند و با صدای بلند نامه‌های شخصی او را می‌‌خواندند. او در آن زمان اظهار کرده بود: «من هرگز فکر نمی‌کردم که ما به کشور این چنین سرکوب‌گری‌هایی بازگردیم.» سخنگوی رسمی کمیته تحقیق فدراسیون روسیه اظهار کرده بود که در منزل "سوبچاک" و "یاشین"  پولی هنگفت به یورو و دلار (بیش از یک میلیون یورو) که در بیش از 100 پاکت قرار داده شده بودند، پیدا شد. اما بازرسی مالی انجام شده از سوی کمیته تحقیق، موضوع طفره‌روی "سوبچاک" از پرداخت مالیات را به اثبات نرسانید. او در 17 سپتامبر سال 2012 کاندیداتوری خود را در شورای هماهنگی اپوزیسیون روسیه اعلام نمود. "سوبچاک" از بین 11 فعال اپوزیسیون بیانیه‌ای را قرائت نمود که در آن گفته شده بود: «اختلاف و ضدیت بین دولت و جامعه به شکلی خشن و سخت در حال افزایش است، به همین دلیل نیاز به اصلاحات سیاسی گسترده وجود دارد.» در 22 اکتبر سال 2012 در انتخابات شورای هماهنگی اپوزیسیون از لیست سرتاسری مدنی با کسب 32.5 هزار رای، پس از "ناوالنی"، "دمیتری بیکوف" و "گری کاسپاروف"، رتبه چهارم را به دست آورده بود. در 19 اکتبر سال 2013 فعالیت شورای هماهنگی اپوزیسیون متوقف گردید.

3- دیدگاه‌ اپوزیسیونر "کسنیا آناتولونا سوبچاک" در خصوص رهبران شوروی و کریمه
1-3- "ژوزف استالین": "سوبچاک" در 29 اکتبر سال 2017 پیش از روز یادبود قربانیان سرکوبی‌های سیاسی، "ژوزف استالین" را جلاد و جنایتکار خواند. او در اینستاگرام خود نوشت: «"استالین" فقط انسان‌ها را از بین نبرده است، او بهترین، باهوش‌ترین و جسورترین انسان‌ها را از بین برده است. این اتفاق ماهیتا نسل‌کشی گسترده ملت روسیه تلقی می‌گردد. "استالین" دنیای روسی را که هنوز موفق به احیای آن نشدیم، از بین برد.» او تاکید کرد که «ما موظفیم "استالین" را محکوم کنیم.» او می‌گوید: «در حال حاضر به ناگهان، صحبت از مبهم و غیرشفاف بودن "استالین" و زمان او مورد قبول واقع گردید. گویا، بله، افراط‌گرایی‌هایی وجود داشته است، اما بدون این افراط‌گرایی‌ها نمی‌توانستیم جنگ را پیروز شویم، نیروگاه برق آبی دنپروفسک ساخته نمی‌شد، تسلیحات هسته‌ای ساخته نمی‌شد، بدون این افراط‌گرایی‌ها کسی به فضا پرواز نمی‌کرد. این‌ همه حتی حماقت هم نیست، این‌ها همه شرارت است.»
2-3- "ولادیمیر لنین": "سوبچاک" در آستانه دومین سالگرد انقلاب روسیه پیشنهاد داد تا بدن "ولادیمیر لنین" را از مقبره‌اش در میدان سرخ خارج سازند، زیرا به عقیده او، وجود جسد "لنین" در میدان اصلی شهر نشان‌دهنده مدل قرون وسطایی زندگی در کشور است. او می‌گوید: «من تصور می‌کنم که قرون وسطایی که ما در حال حاضر به درون آن سقوط کردیم، از آن جمله است، زیرا در قرن 21 در میدان اصلی کشور جسد یک شخص قرار دارد. بنابراین جسد را باید از میدان سرخ خارج ساخت.» او همچنین اظهار کرد که اولین کاری که پس از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری انجام خواهد داد انتقال جسد رهبر است.
3-3- کریمه: در 24 اکتبر سال 2017 "سوبچاک" اظهار کرد که «از نقطه نظر حقوق بین‌الملل، کریمه برای اوکراین است. ما حرف خود را نقض کردیم، ما یادداشت‌تفاهم بوداپست در سال 1994 را نقض کردیم. ما قول داده بودیم و به این قول عمل نکردیم.» در نتیجه، او تصمیم گرفت از تبلیغات در شبه جزیره کریمه صرف‌نظر نماید. به عقیده او، باید رفراندوم جدید در کریمه برگزار شود. او از تحریم‌های اعمال شده بر علیه روسیه به دلیل الحاق کریمه حمایت نمود، اما از آمریکا خواست بین دولت روسیه و مردم عادی تمایز قائل شود.

4- کاندیداتوری "کسنیا آناتولونا سوبچاک" در انتخابات ریاست جمهوری سال 2018
"سوبچاک" در 18 اکتبر سال 2017 از قصد خود برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری که در 18 مارس سال 2018 برگزار خواهد شد خبر داد. او متنی را در خبرگزاری روسی "وداماستی" منتشر و سایتی تحت عنوان "سوبچاک بر علیه همه" را راه‌اندازی نمود. او اظهار کرد که در صورتی که به "ناوالنی" اجازه حضور در انتخابات داده شود، او مهیای کناره‌گیری از رقابت انتخاباتی است. سرویس مطبوعاتی رئیس جمهور روسیه "دمیتری پسکوف" حضور "سوبچاک" در انتخابات ریاست جمهوری را ممکن دانست و اظهار کرد که او در چارچوب قانون اساسی روسیه عمل می‌کند. معرفی "سوبچاک" به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری روسیه واکنش‌های متفاوتی را در پی داشته است: از امیدواری به او تا بی‌اعتمادی به صداقت او. در این بین، حضور "سوبچاک" در انتخابات ریاست جمهوری انتقاد اپوزیسیونر مشهور روسیه "الکسی ناوالنی" را به همراه داشت. او "سوبچاک" را کاندیدای مضحک لیبرال و یک کاندیدای فریبنده با دیدگاه‌های هم‌نوع‌ستیزانه طرفداران دموکراسی در دهه 90 نامید. البته "سوبچاک" نیز ساکت ننشست و در چندین پست در اینستاگرام "نوالنی" را به تبعیت و پیروی از قانون Führerprinzip (leader principle یا "برتری خداگونه رهبری")، چاپلوسی، دعوت به تظاهرات اعتراضی بدون مجوز و انشعاب اپوزیسیون متهم ساخت. لازم به ذکر است که "ناوالنی" پس از آنکه کمیسیون مرکزی انتخابات روسیه او را واجد شرایط حضور در انتخابات ریاست جمهوری اعلام نمود، خواهان بایکوت انتخابات شده است، اما "سوبچاک" درخواست او را رد و کاندیداتوری خود را در انتخابات اعلام نمود. اضافه می‌کنیم که "سوبچاک" یکی از شناخته شده‌ترین کاندیداهای ریاست جمهوری روسیه است. بنابر نتایج نظرسنجی اجتماعی، بیش از 90 درصد مردم روسیه او را می شناسند، اما اکثریت آن‌ها نگاهی منفی به او دارند.

5- انتقاد کارشناسان روسی از برنامه انتخاباتی "کسنیا آناتولونا سوبچاک"
"سوبچاک" قصد دارد از حزب "ابتکار مدنی" در انتخابات ریاست جمهوری روسیه شرکت نماید. او در جریان یکی از نشست‌های حزب "ابتکار مدنی" برنامه خود تحت عنوان "123 قدم سخت" را منتشر نمود. از جمله مشخصه‌ها و ویژگی‌های برنامه اپوزیسیونر از نگاه برخی کارشناسان روسی عبارتند از:
1-5- برنامه "سوبچاک" بسیار کوتاه است: روسیه کشور اروپایی است؛ باید مناسبات با همسایگان برقرار گردد؛ باید اتحادیه‌های همجنس‌گرا و تجارت کم ماری‌جوآنا قانونی اعلام گردند؛ باید به جای استانداردهای بین‌دولتی، استانداردهای اروپایی برقرار شود؛ قدرت در روسیه باید نه در رئیس جمهور، بلکه در پارلمان، نه در مسکو، بلکه در مناطق محلی متمرکز شود؛ باید برای دفاع و ساختارهای نظامی کم‌تر و برای حوزه اجتماعی بیشتر هزینه گردد؛ باید فراخوان برای ارتش متوقف گردد؛ همه تغییرات در کشور باید با تضمین‌هایی برای طبقه حاکم باشد – هیچگونه پاک‌سازی آئینی وجود ندارد و تنها در ازای گناه به اثبات رسیده شده مجازات انجام می‌گیرد، باید رفراندوم جدیدی در کریمه با حضور اوکراین و جامعه بین‌المللی صورت گیرد.
2-5- برنامه "سوبچاک" در برخی موارد نامفهوم و اشتباه هستند: برنامه "سوبچاک" دارای 123 شعار است. او عدد زیبایی را برای برنامه خود برگزیده است، اما در برخی موارد، گزاره‌ها به سه بند منقطع می‌شوند و برخی دیگر بسیار کوتاه هستند. ضمنا برخی موارد نیز وجود دارد که توضیحات در آن‌ها به شکل واضح و فاحشی ناکافی هستند. "سوبچاک" تغییر بنیادین قانون اساسی و بازنویسی آن از سه فصل به هشت فصل را پیشنهاد می‌دهد. این یعنی تغییر نیمی از قانون اساسی که به اصلاح همه ارگان‌های کشوری خواهد انجامید. اگرچه "سوبچاک" گذار به سمت جمهوری پارلمانی با فدرالیزاسیون گسترده را پیشنهاد می‌دهد، اما چنین تغییر قابل توجهی نیازمند توضیحات مشخص و واضحی است.
3-5- جزئیات و اعداد در برنامه "سوبچاک" کم است: "سوبچاک" در برنامه خود تغییرات قابل توجهی را در زندگی کشور پیشنهاد می‌دهد، اما به بازه زمانی و شاخص‌ها اشاره‌ای نمی‌کند. او قصد دارد همه قوانین را مورد بازنگری قرار دهد، همه محدودیت‌ها در برخی حوزها را از بین ببرد، اما او به این موضوع اشاره نمی‌کند که او قصد تغییر چه چیزهایی را دارد. در برنامه از بازسازی ساختار اقتصادی سخن می‌گوید، اما از اصلاحات مربوطه، تنها به کاهش پرداخت‌های بیمه کارفرمایان از 30 به 24 درصد و لیبرالیزاسیون اداره مالیات اشاره می‌کند. امتناع از پاک‌سازی آئینی باید همزمان با اصلاحات قضایی و مبارزه با فساد انجام گیرد. قضات به عقیده "سوبچاک"، باید کار را به شیوه جدید و تنها به واسطه چرخش و امتناع از انتصابات به دستور رئیس جمهور آغاز نمایند. انتخاب قضات و پلیس تنها در پائین‌ترین سطح بدون نوسازی رادیکال در کادر رهبری انجام می‌گیرد.
4-5- برخی شعارها با برخی شعارهای دیگر در تضاد و تعارض است: تعارضات و تناقضات مستقیمی در برخی بندها وجود دارد. برای نمونه، "سوبچاک" در چارچوب لیبرالیزاسیون قانون قصد دارد از مفاد افراط‌گرایانه قانون جزا که در ازای اظهارات و حرف‌ها مجازات می‌کنند، خلاصی یابد. اما در برنامه خود ممنوعیتی قانونی برای «تبرئه "استالین" و سرکوبی‌های دهه‌های 20 تا 50 قرن بیستم» تعیین کرده است. او برای دو حوزه اجتماعی مهم – آموزش و بهداشت – رویکردهای کاملا متفاوتی را پیشنهاد می‌دهد. "سوبچاک" با تجاری‌سازی آموزش و تقویت نقش دولت در این حوزه مخالفت می‌ورزد. کاندیدای ریاست جمهوری به اصول کاملا متفاوتی در بهداشت پایبند است و قصد دارد از توسعه "فعالیت پزشکی خصوصی و حمایت از پزشکی تجاری" و همچنین بیمه اختیاری حمایت نماید.

محسن حمیدی - کارشناس مسائل آسیای مرکزی و قفقاز، مترجم زبان روسی، عضو شورای علمی موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر

منبع: موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر (IIKSS)

http://www.iikss.com/fa/index.php/route/news_det/OTk2Mg