سفارش تبلیغ
صبا ویژن

موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر

صفحه خانگی پارسی یار درباره

طلاق به سبک روسی

طلاق به سبک روسی  

موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر (IIKSS) - اکثریت جمعیت بزرگسال در همه ی کشور ها دومورد مشترک دارند: ازدواج و طلاق . در روسیه افراد در مقایسه با کشور های  غربی،  دوست دارند در سنین پایین تر زدواج کنند. هرچند به گفته کارشناسان فرهنگ خانواده در روسیه سالم و دست نخورده است ، اما شاهد نرخ بالای طلاق در کشور روسیه می باشیم . طلاق یک فرهنگ ناپسند است که در روسیه رواج پیدا کرده است .با این وجود می توان روسیه را رهبر طلاق در دنیا معرفی کرد.

با نگاهی به آمار ثبت احوال مردمان روس در می یابیم که اکثر ازدواج ها به طلاق ختم می شود. دریک دهه ی قبل از هر سه ازدواج یک ازدواج به طلاق ختم می شد، اما در زمان حال با بررسی انجام شده در سال 2016 ، نسبت طلاق به ازدواج های جدید در آن سال 1 به 1.6 بود، به این معنی که روس ها بیشتر از ازدواج طلاق می دهند. در دهه های اخیر بیش از 60 درصد از ازدواج در روسیه به طلاق ختم شد.

در حالی که بعضی از کارشناسان نابالغ بودن جوانان را دلیل اصلی و عامل طلاق می دانند ، با این حال تعدادی از این طلاق ها به خاطر این علت بوده است . از عوامل طلاق می توان به:  نابالغ بودن افراد ، عدم توانایی در سازش ، شرایط سخت زندگی و مشکلات مالی ، مصرف الکل و قوانین خانواده لیبرال نام برد.

نابالغ بودن افراد در ازدواج : این طلاق ، ناشی از بی مسئولیتی و بی فکری جوانان تازه ازدواج کرده می باشد. آنها هنوز شرایط که بعد از ازدواج در انتظارشان هست را نمی دانند و همچنان به بازی های کودکانه خود ادامه می دهند.

الکساندر پیرموف که در 32 سالگی طلاق گرفته است ، گفت : "وقتی که من جوان بودم ، با همسرم آشنا شدم و ازدواج کردم . هنگامی که جوانان رشد می کنند اغلب اوقات دیدگاه های متفاوتی نسبت به قبل پیدا می کنند و این امر باعث می شود نگرش زوج ها عوض شود." که این امر منجر به طلاق می شود.

عدم توانایی در سازش: بر اساس آمار ها ، از هر سه ازدواج یک ازدوج در سه سال اول زندگی به پایان می رسد.  بیشتر این افراد جوان و کمتر از 35 سال سن دارند . این افراد جوان توانایی سازش با مشکلات و عادات متفاوت طرف مقابل خود را ندارند و تحمل این شرایط برای آن ها دشوار شده و تن به طلاق می دهند. علاوه بر زوج های جوان ، افرادی هستند که بعد از 25 یا 30 سال زندگی مشترک طلاق می گیرند. این افراد فقط تا زمانی که فرزندان آنها بزرگ شوند، در کنار یک دیگر باقی می مانند .آنها هیچ وقت نمی توانند زندگی خود را به عنوان زن و شوهر ادامه بدهند .

کریل خرموف ، رئیس مرکز روانشناسی  Crossroads  گفت:" هنگامی که کودکان رشد می کنند، والدین زمینه فعالیت مشترک خود را از دست می دهند". به نظر می رسد والدین یک پروژه ی مشترک را به پایان رسانده و به اهداف خود رسیده اند. بعد آن از هم جدا می شوند.

شرایط سخت زندگی و مشکلات مالی: زندگی در روسیه به طور کلی سخت است. حقوق پایین ، کار سخت . در چنین شرایطی مردم نمی توانند از زندگی لذت ببرند . آنها بیشتر به فکر درآمد هستند نه عشق.

الکساندر سینلنیکف، استاد جامعه شناسی خانواده در دانشگاه ایالتی مسکو، گفت: بسیاری از زوج های میانسال هنوز با والدین خود زندگی می کنند؛ زیرا آنها هیچ جایی برای زندگی ندارند.

در یک مصاحبه رادیویی که در 2015  در روسیه صورت گرفته است. بسیاری از مردان مشکلات مالی و سرزنش همسران خود را علت اصلی  جدای و طلاق خود معرفی کردند. در حالی که کارشناسان به طرز عجیبی تاثیر اقتصاد بر نرخ طلاق در روسیه را انکار می کنند.

 

سرگئی و. زاخاروف، معاون مدیر موسسه جمعیت شناسی دانشکده اقتصاد  گفت: " ازدواج و طلاق بسیار مهمتر از اقتصاد است. این ها الگو های رفتاری بشر را شکل داده و  به وسیله دیدگاه مردم از چرخه زندگی شان تنظیم می شود. مردم ، عوامل اقتصادی را با نیاز های اولیه خود تنظیم می کنندو نه برعکس". زخاروف افزود ، با افزایش رشد اقتصادی مردم احساس خوشبختی می کنند.

با این حال ، پیامد های منفی ناشی از درآمد ناکافی، در واقع می تواند باعث افزایش نرخ طلاق در کشور می شود.

مصرف الکل:  یک نظرسنجی در سراسر کشور نشان می دهد که حدود 40 درصد از روس استناد اعتیاد به الکل همسر به عنوان دلیل برای فروپاشی است. قوانین نفوذی و شرایط زندگی سخت در غیاب مسکن خود، به ترتیب بیشترین موارد ذکر شده، 14 و 23 درصد (در روسیه) است.

 

قوانین خانواده لیبرال: زاخاروف گفت : "این اشتباه هست که تعداد طلاق ها در روسیه را با کشور های  دیگر مقایسه کنید زیرا روش های طلاق از کشوری به کشور دیگر بسیار متفاوت هست".

قوانین خانواده لیبرال عامل اصلی رشد نرخ وحشتناک طلاق در روسیه است؛ زاخاروف گفت: در روسیه طلاق ارزان ، آسان و بدونه هیچ درگیری انجام می شود.

حتی در شبکه های مجازی ،تبلیغاتی  به صورت آنلاین مشاهده می شود که شرکت های حقوقی بی شماری توانایی انجام  طلاق  با هزینه بسیار اندک (190 تا 400 دلار) را فراهم می کند. وکلای متخصص و متبحر حتی بدون حضور فرد و بدون رضایت همسر ، ازدواج آنها را خاتمه می دهد. حتی اگر یک زن و شوهر دارای فرزند باشند.

 

کودکان ، اموال مشترک و وابستگی مالی همسران به یکدیگر می تواند احتمال جداشدن رسمی افراد را کاهش دهد.هرچند زوجین به اجبار کنار هم قرار گیرند و حتی یک زندگی شادی نداشته باشند.

النا دوورچنسایا مادر سه فرزند که در 30 سالگی طلاق گرفت گفت: "بچه ها مسائل را پیچیده می کنند." داشتن سه فرزند برای پیدا کردن یک شغل مناسب برای یک زن بسیار مشکل است" . بعضی از افراد ترجیح می دهند برای بزرگ کردن فرزندان خود کنار هم زندگی کنند تا بتوانن از پس هزینه های زندگی برآیند.

 

اگر چه کودکان موفق به حفظ خانواده نمی شوند اما طبق یک نظر سنجی  سایت Dvurechenskaya  نشان می دهد که 35 درصد از زوج ها به خاطر کودکان طلاق نمی گیرند.

در هر طلاق  کودکان قربانی می شوند. پس از طلاق ، آنها با مادران خود زندگی می کنند و با گذشت زمان ، روابط آنها با پدرانشان کمتر می شود.به طوری که ده سال بعد از طلاق  تقریبا فرزندان با پدران خود ملاقاتی ندارند و ارتباط آنها با هم قطع می شود.

کریل خرموف گفت :" در 70 درصد موارد، همسر سابق همانند دشمن فرد می شود. "   "تقریبا همیشه، طلاق به عنوان یک آسیب روانی در مقایسه با مرگ یکی از عزیزان دیده می شود."

 

مقایسه نرخ طلاق روسیه با ایالات متحده

نرخ طلاق در ایالات متحده به نظر می رسد همانند روسیه  حدود 50 در صد باشد. در حالی که با بررسی های انجام شده به این زمینه   پی بردند تنها در سال 1991 نرخ طلاق در امریکا نزدیک به 47 در صد بوده است . براساس آمار های گرفته شده، نرخ طلاق در 210-2011 برای ایالات متحده 36 در صد می باشد.نرخ طلاق در امریکا 3.6 در هر هزار نفر در کل جمعیت می باشد ، در حالی که نرخ طلاق در سال مشابه با امریکا برای روسیه 4.5 برای هر هزار نفر در کل جمعیت بوده است. از عوامل طلاق در ایالات متحده : عدم ارتباطات،امور مالی ، احساس محدودیت ، اعتماد و انتظارات از یکدیگر بیان شده است.

 

برای قرار دادن هر دو این کشورها در مقایسه با دیگرکشورها ، سایت  divorcepad.com/rate/  لیست کشورهای برتر در زمینه  طلاق را در سال 2013 نشان می دهد. کشورهایی که بیشترین میزان طلاق را دارند، در مقایسه با میزان طلاق آنها در هر 1000 نفر در کل جمعیت، عبارتند از:

1. روسیه - 5

2. بلاروس - 3.8

3. اوکراین - 3.6

4. مولدووا - 3.5

5. جزایر کیمن - 3.4

6. ایالات متحده -3.4

مغولستان نرخ طلاق  0.7 درصدی داشت، در حالی که دانمارک، سوئیس، اسپانیا، استرالیا و ژاپن نرخ طلاق آنها کمتر از 3 بود.

 

ماندانا فردین ، عضو شورای علمی موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر

http://www.iikss.com/fa/index.php/route/news_det/MTA4NTY


دریای خزر در واقع به چه کسی تعلق دارد؟

دریای خزر در واقع به چه کسی تعلق دارد؟

موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر (IIKSS) - از نظر ژئوپولیتیک، دریای خزر دریای طلایی است. بیشترین ذخایر ماهیان خاویار در جهان، یعنی خاویار سیاه در اینجا متمرکز شده است. اما مهم‌تر از آن بستر این پهنه آبی است که به معنای واقعی کلمه از نفت انباشته شده است. به همین دلیل مسئله تعلق دریای خزر و به صورت دقیق‌تر، موضوع تقسیم آب‌های سرزمینی و بستر آن بین کشورهای ساحلی حادتر و حساس‌تر شده است.
این موضوع به یمن امضای کنوانسیون وضعیت حقوقی دریای خزر در پنجمین اجلاس خزر حل و فصل گردید. روسای جمهور روسیه، آذربایجان، ایران، قزاقستان و ترکمنستان پای این سند را امضاء کرده‌اند. اما آیا امضای این قرارداد به معنای پایان اختلافات است؟

جایگزینی مورد انتظار

کنوانسیون وضعیت دریای خزر جایگزین موافقتنامه‌های شوروی-ایران می‌شود که در سال‌های 1921 و 1940 به امضاء رسیده و تا کنون نیز معتبر بوده‌اند. آن‌ها عملا آزادی ماهیگیری و ناوبری را در تمام منطقه آبی این پهنه آبی پیش‌بینی می‌کردند. در ضمن، این توافقنامه‌‌ها پاسخگوی موضوعاتی پیرامون استفاده از منابع زیربستر، اکولوژی و ترانزیت منابع نبوده‌اند.

در حدود نیم قرن می‌‌شد این پهنه آبی را عملا دریای داخلی شوروی تصور نمود، زیرا فقط 13.8 درصد از آن به ایران تعلق داشت. پس از فروپاشی شوروی و ظهور و بروز چهار کشور مستقل به جای آن که مدعی سهم مساوی از "کیک خزر" بوده‌اند، تجدید نظر در مقرراتی که از دهه 40 قرن گذشته معتبر بوده‌اند، لازم و ضروری بوده است. قزاقستان دارای طولانی‌ترین خط ساحلی است – تماما 2320 کیلومتر. سهم ترکمنستان -  1200 کیلومتر خط ساحلی، آذربایجان – 955 و ایران - 724 کیلومتر خط ساحلی است. کم‌تر از همه برای روسیه باقی مانده است - تنها 695 کیلومتر خط ساحلی.

کار بر روی کنوانسیون حدود 22 سال طول کشید. تماما به این دلیل که بین کشورهای فضای اتحاد جماهیر شوروی پیرامون تعدادی از مسائل اساسی اشتراک‌ نظر وجود نداشت. برای نمونه، خزر را باید دریا در نظر گرفت یا دریاچه؟ این که میادین نفتی منطبق با کدام اسناد هنجاری و قانونی مورد بهره‌برداری قرار خواهند گرفت و کدام یک از طرفین به طور مستقیم بر این فرآیند تاثیرگذار خواهد بود، به پاسخ به این سوال بستگی دارد.

کشورهای منطقه به شیوه‌های مختلف پاسخ دادند. روسیه تحدید حدود زیربستر و فلات قاره دریای خزر را لازم و ضروری می‌دانست و با تقسیم منطقه آبی مخالفت می‌ورزید و تمایلی نداشت تا در اصول استفاده اقتصادی از پهنه آبی که طی یک دوره طولانی‌مدت شکل گرفته بود تجدید نظر نماید. ایران از حفظ استفاده مشترک از دریای خزر بر اساس مالکیت مشترک حمایت می‌کرد و تقسیم دریا به پنج بخش مساوی 20 درصدی را نیز غیرمحتمل نمی‌دانست. در عین حال، تهران به شدت مخالف موافقتنامه‌های دوجانبه در مورد پهنه آبی بود.

آذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان نقطه‌نظر مخالفی داشتند. سه کشور همگی تقسیم خزر به شیوه "خط میانه اصلاح شده" را پیشنهاد می‌کردند.

اختلافات میان طرفین به اندازه‌ای شدید بود که در نهایت مجبور شدند به صورت جداگانه توافق کنند. در ابتدا روسیه، آذربایجان و قزاقستان توانستند به اجماع برسند. دو بار - در سال های 1998 و 2001 - توافقنامه‌هایی بین کشورها پیرامون تحدید حدود بستر و زیر بستر خزر به امضاء رسید. کشورها توافق کردند که سطح دریا باید به طور مشترک مورد استفاده قرار گیرد. آنها موافقت کردند که تحدید حدود بر اساس رویه خط میانه صورت پذیرد.

بعدها، در سال 2003، مسکو، آستانه و باکو نیز توافقنامه‌ای را در مورد نقطه اتصال (پیوندگاه) به امضاء رساندند. در نتیجه، روسیه حدود 19 درصد از دریای خزر، آذربایجان - حدود 20 درصد و قزاقستان - 29 درصد را به خود اختصاص داد. تنها 11 سال بعد، توافق مشابهی میان قزاقستان و ترکمنستان صورت گرفت. اما ترکمنستان و آذربایجان هنوز به توافق نرسیده‌اند – در کنوانسیونی که به تصویب رسید گفته می‌شود که عشق آباد و باکو باید این موضوع را در چارچوب "حقوق بین‌الملل" حل و فصل نمایند.

15 مایل و نه بیشتر

بر اساس کنوانسیونِ در نهایت به امضاء رسیده، خزر متعلق به پنج کشور است که دارای خط ساحلی با آن هستند. هر یک از این کشورها باید 15 مایل دریایی از خطوط سرزمینی خود را تعیین کنند. مرز خارجی آن‌ها هم مرز دولتی در نظر گرفته خواهد شد. پشت مرز نیز منطقه ماهیگیری ده مایل خواهد بود.

تعیین شده است که نصب کابل‌های زیر آب و خطوط لوله در بستر دریا تنها باید با موافقت طرفینی که ساخت و ساز در قلمرو آن‌ها پیش‌بینی شده است انجام گیرد. یعنی نیازی به تصمیمات کل پنج کشور برای چنین مسائل تاثیرگذاری نیست. اگرچه در سند روزنه‌هایی نیز وجود دارد. هر کشور خزری حق خواهد داشت ساخت خط لوله گاز فرضی را وتو کند، اگر بر این تصور باشد که طرح در حال انجام و ساخت با الزامات زیست محیطی مطابقت ندارد.

ممنوعیت استقرار نیروهای مسلح کشورهای ثالث در دریای خزر که در کنوانسیون گنجانده شده است نیز نکته اساسی تلقی می‌گردد. علاوه بر این، مسائل مربوط به تمرینات نظامی و تحقیقات در آب‌های خارجی دیگران مورد توافق قرار خواهند گرفت.

اما در حال حاضر، این‌ها همه واقعیت‌ها و حقایق مشخص هستند. روشی که بر اساس آن، خطوط آب‌های سرزمینی حل و فصل خواهد شد، تنها باید با یک توافق جداگانه تعیین گردد. همان گونه که "حسن روحانی" رئیس جمهور ایران در پایان نشست خزر اشاره نمود، مذاکرات پیرامون مرزهای نهایی و قطعی «ادامه خواهد یافت». و این سؤال به هیچ وجه بیهوده و بی‌معنا نیست که گفتگو و مذاکره تا چه زمانی ادامه خواهد یافت.

نقاط بحث‌‌ برانگیز دیگری نیز وجود دارند. مفهوم نیست که خزر را چه باید تلقی نمود - دریا یا دریاچه؟ این پهنه آبی در کنوانسیون "دریای خزر" نامیده می‌شود، اما در حقیقت "سرزمین محصور در خشکی" تعریف می‌شود. بدین معنا که به آن یک وضعیت حقوقی ویژه داده می‌شود که بر اساس آن، استفاده از منطقه آبی از برخی قوانین – قوانین دریایی و استفاده از بستر از دیگر قوانین - قوانین دریایی پیروی می‌کند.

وضعیت ایستگاه انتقال و حمل و نقل دریایی ناتو در آکتائو همچنان یک مسئله بحث‌برانگیز باقی مانده است - در واقع، حضور آن به طور مستقیم با بند "عدم حضور" در تناقض است.

با این حال، طرفین تمایل دارند که خود واقعیت امضاء کنوانسیون را به عنوان یک پیشرفت مورد ارزیابی قرار دهند. "ولادیمیر پوتین" رئیس جمهور روسیه ضمن دست و دلبازی در به کارگیری اصطلاحات، در این نشست سخنرانی نمو. او این رویداد را تاریخی و امضای سند را موفقیت‌آمیز نامید.

ترجمه: محسن حمیدی - کارشناس مسائل آسیای مرکزی و قفقاز، مترجم زبان روسی، عضو شورای علمی موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر

منبع: russian7

http://www.iikss.com/fa/index.php/route/news_det/MTA4NDA


مدیر موسسه مطالعاتی بینالمللی دریای خزر در گفتوگوی تفصیلی با باش

مدیر موسسه مطالعاتی بین‌المللی دریای خزر در گفت‌وگوی تفصیلی با باشگاه خبرنگاران جوان 

موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر(IIKSS)- مدیر موسسه مطالعاتی بین‌المللی دریای خزر در گفت‌وگوی تفصیلی با باشگاه خبرنگاران جوان:

مجلس باید تصمیم نهایی را درباره "کنوانسیون دریای خزر" بگیرد/فشاری از جانب روسیه بر ایران برای مذاکرات دریای خزر وجود نداشته است/20 درصد "حداقل" سهم ایران از دریای خزر است

مدیر موسسه مطالعاتی بین‌المللی دریای خزر معتقد است که مردم به اشتباه تصور می‌کنند طبق کنوانسیون دریای خزر فقط 20 درصد سهم از این دریا به کشورمان می‌رسد، در حالیکه نمی‌دانند 20 درصد مربوط به بهره برداری از بستر آن است.

به گزارش گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، مریم پیک‌آذر_مریم میرزایی؛ سرانجام میز دیپلماسی برای تعیین و تکلیف نهایی سرنوشت دریاچه خزر مهیا شد تا پنج کشور ساحلی  در خصوص میزان سهم و نوع برداشتشان تصمیم نهایی را اتخاذ کنند. ایران، آذربایجان، روسیه، ترکمنستان و قزاقستان پنج دولت ساحلی هستند که در آکتائو قزاقستان پشت یک میز نشستد. اما  پس از انتشار خبر این رویداد حقوقی گمانه زنی‌های مختلفی در خصوص آن مطرح شد، زیرا کنوانسیون امضا شده بین کشورها بیشتر حالتی کلی داشت و از بیان به جزییات امتناع شده بود،  همین موضوع سبب شد تا افکار عمومی در داخل کشور نسبت به  میزان سهم ایران دچار ابهام شود تا جایی که حتی برخی از افراد  چاشنی سیاست بازی را نیز بر آن افزودند.

با توجه به این موضوع با "میثم آرایی" مدیر موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر به گفت‌وگو نشستیم تا ابهام و سوالات موجود در خصوص این کنوانسیون  را  برای ما و مخاطبان روشن کند. وی طی این مصاحبه  تاکید کرد که این کنوانسیون باید بر جزئیات بیشتری تاکید کند تا به تصویب مجلس برسد، همچنین اعلام سهم 20 درصدی ایران چندان راهبردی نبوده چراکه باید سهم  حداکثری مطرح می شده است، علاوه بر این آرایی بر این موضوع نیز تاکید کرد که روسیه هراسی  در این کنوانسیون  تنها یک بازی صرف سیاسی است و نباید  توجه چندانی به آن کرد.

با توجه به این موارد در ذیل گفت و گو تفصیلی باشگاه خبرنگاران جوان را با میثم آرایی مدیر موسسه بین المللی دریای خزر را می‌خوانید.


نباید به کنوانسیون دریای خزر سیاه و سفید نگاه کرد

باشگاه خبرنگاران جوان: کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

آرایی: بهترین ساختار آن است که به کنوانسیون صرفا سیاه و  یا سفید نگاه نشود، چراکه با دیدگاه خاکستری و نقادانه می‌توان ضعف‌های آن را جبران کرد. بنابراین اگر از این دیدگاه به کنوانسیون نگاه شود هم نکات منفی و هم نکات مثبت آن را می‌توان دید، در این صورت اگر نکات منفی اصلاح شود و نکات مثبت نیز به آن اضافه گردد، کنوانسیون مد نظر، می‌تواند معاهده‌ای نسبتا مطلوب برای کشورمان باشد، اما باید به این مسئله هم توجه کرد که در روابط بین‌الملل چانه‌زنی‌ و بده بستان‌هایی وجود دارد که بر اساس آنها تعاملات متقابل و همسنگی وجود دارد، یعنی اگر منافعی به طرف مقابل داده می‌شود متقابلا مزایایی هم‌وزن  نیز دریافت می‌شود.

 

عدم تعیین خطوط مبدا و تحدید بستر دریا خزر از نقاط ضعف کنوانسیون است

باشگاه خبرنگاران جوان: با توجه به اینکه در این کنوانسیون خطوط مبدا  و تحدید مشخص نشده است، شما این مسئله را در روند چانه‌زنی‌های آینده مثبت ارزیابی می‌کنید یا منفی؟

آرایی: در این کنوانسیون فرمول تعیین خط مبدا مشخص شده است، اما خود خطوط خیر؛ که این فرمول خود باعث شده کشورمان کمی محدود شود، بنابراین این مسئله یکی از نقاط ضعف کنوانسیون دریای خزر به حساب می‌آید، بهتر بود که شرایط خاص جغرافیایی ایران به‌ صراحت بیان می‌شد، یعنی مشخصا نام جمهوری اسلامی ایران با وضعیت جغرافیای آن در کنوانسیون آورده و ذکر می‌شد تا در مذاکرات آینده مشکلی بروز نکند، ماده‌ای که راجع به شکل خاص ساحل بحث می‌کند و می‌گوید اگر به صورت واضح کشورها به صورت جغرافیایی در موقعیت نامناسبی قرار داشتند، راجع به همه کشورها صدق می‌کند، چون این ماده راجع به همه صادق است، اصرار ما بر این بود که در این ماده به نام ایران صراحتا اشاره می‌شد، چون کنوانسیون یک کنوانسیون بسته است و نهایتا 5 عضو دارد.

 

نباید عدد مشخصی برای تعیین تراز خطوط مبداء مطرح می‌شد

باشگاه خبرنگاران جوان: مطابق با ماده 8 کنوانسیون، قرار است حدود بستر دریا در مذاکرات آینده مورد بحث و توافق قرار بگیرد، به نظرشما این موضوع نکته مثبت کنوانسیون محسوب می‌شود؟

آرایی: این مسئله قطعا جز نکات مثبت ارزیابی می‌شود، اما بحث دیگری در کنار خود دارد و آن این است که تحدید حدود بستر باید از یک نقطه نهایتا شروع شود و آن نقطه ساحل است، وقتی ما فرمول‌های مربوط به تعیین خط مبدأ یا نقاط را تحت‌الشعاع قرار می‌دهیم در واقع کانالیزه می‌شویم و در نتیجه قدرت مانور ما کم می‌شود.

 

تعریف صریح مفاهیم، نکته مثبت کنوانسیون دریای خزر

 باشگاه خبرنگاران جوان: در کنوانسیون دریای خزر برخی مفاهیم مانند دریای سرزمینی، منطقه انحصاری-اقتصادی، حوزه  ماهیگیری و خط مبدا عادی و مستقیم، صراحتا تعریف شده است  آیا این مسئله مانع از تفسیرهای چندگانه در آینده می‌شود؟

آرایی:  بله، این مسئله از تفاسیر چندگانه جلوگیری می‌کند، اما در رابطه با خط مبدا عادی و مستقیم باید گفت اینکه وضعیت هر کشور با کدام یک از این خطوط بیشتر هم‌خوانی دارد، خود محل تفسیر است، درواقع این مسئله جلوی تعاریف کلی مرتبط با مناطق مختلف دریایی را می‌گیرد، اما در رابطه با مشخص شدن نوع خط، خیر.

کنوانسیون دریای خزر مانعی برای همکاریهای نظامی کشورهای عضو با آمریکا نخواهد شد/قوانین پرچم باید درمورد تردد کشتی‌ها مورد بازبینی قرار گیرد

باشگاه خبرنگاران جوان: کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر تا چه حد به لحاظ امنیتی قابل تامل است و می تواند عدم حضور کشورهای بیگانه را در این پهنه آبی تضمین کند؟

آرایی: اکنون که مذاکرات در جریان بوده، قزاقستان و ترکمنستان هر دو دارای مروادات نظامی با آمریکا هستند، تا جایی که آذربایجان هم همکاری گسترده ای را با آمریکا و سایر کشور در حوزه نظامی دارد. از آنجایی که این همکاری ها تاکنون ادامه داشته، بعید به نظر می رسد که بعد از کنوانسیون دریای خزر نیز جلوی چنین همکاری‌های نظامی گرفته شود، شاید طرف های مقابل تایید کنند که کشتی‌های جنگی حضور نداشته باشند اما این موضوع دلیلی بر این ادعا نیست که بخواهند مراودات نظامی و تسلیحاتی خود را با آمریکا و سایر کشورهای دیگر به حداقل برسانند، در نتیجه این کنوانسیون ارتباطی به همکاری های تسلیحاتی آنها ندارد.

بسیاری  از کشورهایی که با آمریکا دارای همکاری نظامی هستند ممکن است در آینده عضو ناتو شوند، برای مثال می توان از آذربایجان نام برد که  احتمال دارد در آینده به عضویت ناتو درآید در حالیکه در این کنوانسیون اشاره صریحی به این مطلب نشده است، فلذا  اگرهمین قوانین پرچم بر تردد کشتی ها حاکم باشد، ممکن است این کشتی ها نظامی با پرچم آذربایجان  و یا هر کشور دیگری تردد کنند، بنابراین  لازم است که بر روی این قانون تمرکز بیشتری اعمال شود و در روند چانه زنی های آینده مکانیزهای دیگری همچون محل ثبت کشتی مورد استفاده قرار گیرد، یا یک نهاد ناظر بی‌طرف را که متشکل از نیروهای هر پنج کشور است تعیین کرده تا بر تردد کشتی ها نظارت داشته باشد، به صورت دوره ای آنها را چک کند و یا گزارش های دوره ای  را در مورد تردد کشتی ها به کشورهای همسایه ارائه دهد، مانند همان همکاری هایی که در دوره جنگ سرد بین آمریکا و شوروی در جریان بوده است.

 

سهم 50 درصدی ایران از دریای خزر به لحاظ جغرافیایی و حقوقی غیر ممکن است

باشگاه خبرنگاران جوان: یکی از موضوعاتی که اخیرا به یک ترند در فضای مجازی تبدیل شده است مربوط به سهم 50 درصدی ایران از دریاچه خزر است که بنابر توافق صورت گرفته ایران از آن چشم پوشی کرده است، این موضوع بنابر شواهد تاریخی تا چه اندازه قابل اعتنا و اتکا است؟

آرایی: این قضیه پیش از آنکه وارد فاز حقوقی شود به لحاظ جغرافیایی دارای مشکل و یک چیز غیر ممکنی به نظر می رسد، متاسفانه در فضای مجازی افرادی بدون اطلاع این موضوع را نشر می‌دهند، به طوری که حتی اگر از آنها در مورد نقشه و تعداد همسایه های ایران در دریای خزر سوال کنیم با پاسخ درست و صحیحی مواجه نخواهیم شد.

سهم پنجاه درصدی ایران از دریای خزر به این معناست که دو کشور آذربایجان و ترکمنستان توسط دیواری از دریای خزر جدا شده باشند که این امر به هیچ عنوان امکان پذیر نیست، در فاز حقوقی نیز کنوانسیون  مورد استناد بر سهم 50 درصدی ایران از دریای خزر در این مورد بحثی را مطرح نکرده است، چراکه کنوانسیون مذکور مربوط به بحر پیمایی است و زمانیکه این مهم نوشته شده بحث تحدید حدود و مرز بندی مطرح نبوده است، در حالیکه همان زمان شوروی از نفت باکو بهره برداری می‌کرد، پس چطور قراردادی پنجاه درصدی را با ایران به امضا رساند اما منحصرا از نفت آذربایجان بهره برداری می‌کرده است ؟!

تصور غلط اختصاص سهم 20 درصدی ایران از بستر دریای خزر/20 درصد "حداقل" سهم ایران از دریای خزر است

باشگاه خبرنگاران جوان: از سال های گذشته ایران  بر سهم 20 درصدی خود از دریای خزر تاکید داشته است، شما به عنوان یک کارشناس چقدر این سهم 20 درصدی را ایده آل می دانید و اگر شما در نشست ها حضور داشتید چگونه بر این موضوع تمرکز می کردید؟

آرایی: ای‌کاش عددی ثابت و معین در این مورد تعیین نمی شد، چراکه مردم با شنیدن این خبر تصور می کنند کل سهم ایران از دریای خزر تنها 20 درصد است، در حالیکه نمی دانند 20 درصد مربوط به بهره برداری از بستر، مد نظر است؛ طبق بررسی های صورت گرفته ایران می تواند از 18 تا 24 درصد از بستر دریای خزر سهم ببرد. وقتی ایران بر 20 درصد تاکید می کند در واقع حد نهایی خواسته خود را مشخص می کند.

در رویه های بین المللی دیوان دادگستری اگر اختلافی در این خصوص به وجود بیاید خواسته حداکثری را مورد توجه قرار می‌گیرد، وقتی ایران حد نهایی و حداکثری خود را در خصوص بهره برداری از دریای خزر مطرح می کند این امر خطرناک است، لذا  نباید اعلامی در این مورد صورت می‌گرفت. البته شاید در فضای رسانه ای بر جزییات تاکید نشده است چراکه در مصوبه شورای عالی امنیت ملی از سهم 20 درصدی تحت عنوان سهم حداقلی یاد شده است، ولی در جامعه تخصصی، متاسفانه چندان بر این موضوع توجه نمی شود، در حالیکه حتی برخی محققان غربی نیز بر سهم 24 درصدی ایران از دریای خزر تاکید داشتند.

 

باشگاه خبرنگاران جوان: بنابر شکل جغرافیایی دریاچه خزر  قسمت عمیق و بستر اقیانوسی آن بیشتر در سمت ایران قرار گرفته و اینکه اگر ما از تکنولوژی بهره برداری از چاههای عمیق برخوردار باشیم می توانیم خلیج فارسی در شمال کشورمان داشته باشیم، این موضوع تا چه اندازه قابل اعتنا و استناد است؟

آرایی:  از لحاظ جغرافیایی نفت چندانی در قسمت ایران قرار نگرفته است و میادین نفتی چندانی در بخش ایران وجود ندارد،  از لحاظ زمین شناسی در بستر اقیانوسی، نفت وجود ندارد زیرا تاقدیس‌ها و ناودیس ها شکل نگرفته اند. نفت معمولا در شیب قاره قرار دارد که این منطقه در حوزه ایران بسیار کم عرض است در حالیکه در سمت ترکمنستان بسیار عریض است.

تقریبا سمت ترکمنستان کلا شیب قاره است و در حوزه آذربایجان هم یک سوم شامل  بستر اقیانوسی و  دو سوم شامل  شیب قاره می شود، در سمت ایران بیش از 90 درصد شامل بستر اقیانوسی است که نفت چندانی را در بر نمی گیرد. به همین دلیل  هم هست که دیوان دادگستری اعلام می کند وقتی می خواهید سهم خود را از بستر یک دریا و یا دریاچه مشخص کنید بر میزان منابع موجود نیز اشاره کنید چراکه این امر اهمیت  قابل توجهی را دارد.

کسب امتیاز ایران از روسیه برای راهیابی به دریای سیاه/طبق کنوانسیون 3 کشور محصور به ابهای آزاد راه پیدا کردند

باشگاه خبرنگاران جوان: بین پنج کشور حاضر در آکتائو  ایران و روسیه دو کشوری بودند که به آبهای آزاد راه داشتند چقدر این موقعیت ژئوپلتیکی می تواند بر توان چانه زنی مسکو و تهران بیفزاید؟

آرایی: در این زمینه یک امتیاز متقابل بین پنج کشور رد و بدل شده است اما به نظر می‌رسد کشورهای محصور به امتیازات بیشتری دست یافته اند، چراکه از طریق تهران و مسکو به آبهای آزاد راه  پیدا کرده اند، حتی برخی نیز اعلام می کنند ایران امتیازی را گرفته تا از طریق روسیه با دریای سیاه مرتبط شود، اما در واقع می توان گفت آذربایجان، ترکمنستان و قزاقستان این امتیاز مهم و راهبردی را از ایران دریافت کرده اند تا به راحتی به آبهای آزاد و گرم جنوب دست پیدا کنند.

 

فشاری از جانب روسیه برای مذاکرات دریای خزر بر ایران وجود نداشته است/ روسیه نفع چندانی از کنوانسیون دریای خزر نبرده است

باشگاه خبرنگاران جوان: پس  از امضای این کنوانسیون تبلیغاتی با محوریت روسیه هراسی صورت گرفت و اینکه ایران با سیاست بازی به دنبال معامله  حاکمیت سرزمینی خود است، آیا چنین موضوعی قابل طرح است؟

آرایی: واقعا روند این مذاکرات به گونه ای نبوده که روسیه بخواهد بر ایران فشار وارد کند و این کارها صرفا یک سیاسی بازی است. اگر نقشه ها را بررسی کنیم متوجه خواهیم شد که خود این کشور نیز نفع  چندانی را از این مذاکرات نبرده است،  خود روسیه نیز از جانب برخی کشورهای  تازه استقلال یافته تحت فشار قرار گرفته است، قزاقستان به لحاظ اقتصادی رشد مناسبی داشته تا جایی که در برابر روسیه می تواند حرفی برای گفتن داشته باشد. آذربایجان و ترکمنستان نیز از این مسیر عقب نمانده اند، تا جایی که می‌توان از ترکمنستان به عنوان یک رقیب در حوزه انرژی برای روسیه نام برد.

 

مجلس باید تصمیم نهایی را درباره کنوانسیون دریای خزر بگیرد

باشگاه خبرنگاران جوان: قرار شده که نشستی با حضور وزاری خارجه پنج کشور نیز در  مورد کنوانسیون در ماههای آینده برگزار شود تا به نوعی جزئیات از کلیات استخراج شود، شما تا چه اندازه این نشست را مثبت ارزیابی می کنید؟

آرایی: اگر چنین اتفاقی رخ دهد بسیار عالی است، چراکه بسیاری از شائبه ها و اختلافات کمتر خواهد شد؛ نکات مثبت  و منفی کنوانسیون بهتر نمایان می شود و اگر ضعفی وجود داشته باشد می‌توان آن را برطرف کرد. پیشنهاد ما این است که تا وقتی که مذاکرات بر سر نقطه به نقطه به نتیجه نرسیده، کنوانسیون در مجلس تصویب نشود. این موضوع نیاز به زمان دارد و چراکه الان فقط کلیات مطرح شده و تا رسیدن به جزییات راه طولانی در پیش است، باید جزئیات در روی نقشه کاملا مشخص شود، تا مجلس تصمیم نهایی را اتخاذ کند.

منبع: باشگاه خبرنگاران جوان

http://www.iikss.com/fa/index.php/route/news_det/MTA3NzQ


خزر: دریا یا دریاچه؟

خزر: دریا یا دریاچه؟

موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر (IIKSS) – در حال حاضر (تا قبل از تصویب کنوانسیون) رژیم حقوقی دریای خزر براساس دو قراردادی که بین ایران و شوروی در سال‌های 1921 و 1940 به امضا رسیده بود، استوار است. آذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان سه کشور ساحلی جدید که بعد از فروپاشی شوروی بوجود آمدند، این قراردادها را به رسمیت نشناختند و تا کنون بحث و گفت‌وگوهایی درباره‌ی آینده‌ی رژیم دریای خزر صورت گرفته است.

بیشترین اختلاف موجود، مسئله تقسیم بستر این "دریا - دریاچه" می باشد، که این ناشی از پیچدگی‌های حقوقی است. خزر چیست؟ دریا یا دریاچه؟ تحدید حدود دریا و دریاچه بین کشورهای ساحلی به وسیله‌ قوانین مختلف حقوق بین‌الملل تعیین می‌گردد. ایران اصرار بر دریاچه بودن خزر دارد و خواستار تقسیم 20% به‌طور مساوی بین پنج کشور می‌باشد. اما چهار کشور ساحلی همسایه بر دریا بودن خزر و تقسیم بستر براساس خط میانی اطلاح شده تاکید دارند. قزاقستان، آذربایجان و روسیه در دوره‌ای از سال‌های 1998 تا 2003 موافقت‌نامه‌هایی در خصوص تقسیم بخش شمالی دریای خزر براساس خط میانی را امضا کردند. بین قزاقستان و ترکمنستان نیز چنین موافقت‌نامه‌ای به امضا رسید. تهران این موافقت‌نامه‌ها را به رسمیت نمی‌شناسد، زیرا تقسیم براساس خط میانی سهم حدود 13% را به ایران می‌دهد که تقریبا همان مقداری است که در زمان شوروی و حالا در اختیار دارد.

براساس پیش‌نویس کنوانسیون، قسمت‌های بستر و زیر بستر باید به بخش‌های ملی تقسیم شوند. اما این سند به‌طور کامل موضوع تحدید حدود بستر در جنوب خزر را روشن نمی‌کند. در آن گفته شده است که تحدید حدود بستر و زیر بستر دریای خزر، طبق توافق کشورهای مجاور و روبرو با در نظر گرفتن قواعد پذیرفته شده و قوانین حقوقی انجام می‌شود. یک نکته مهم این‌که پنج کشور ساحلی خزر، خزر را به عنوان دریا و نه دریاچه با پیروی از پیامدهای حقوقی آن به رسمیت شناختند.

از ویژگی‌های حساس پیش‌نویس کنوانسیون (اگر تایید شود) بندی است که در آن اشاره می‌کند که کشورهای حاشیه خزر می‌توانند در بستر دریای خزر خط لوله راه اندازی کنند و برای این کار فقط توافق طرف‌هایی نیاز است که این خط لوله از آن مناطق می‌گذرد. کشورهای دیگر همسایه فقط باید از مسیر خط لوله آگاه شوند.

ترجمه: امین حسین زاده، مترجم زبان روسی و عضو شورای علمی موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر (IIKSS)

منبع: سایت x-true.info

http://www.iikss.com/fa/index.php/route/news_det/MTA2NzQ


بررسی پیدا و پنهان مناسبات فرهنگی-ادبی بین ایران و کشورهای منطقه

بررسی پیدا و پنهان مناسبات فرهنگی-ادبی بین ایران و کشورهای منطقه خزر در گفت‌وگو با دکتر جان اله کریمی مطهر، استاد زبان و ادبیات روسی دانشگاه تهران: ایرانی ها در روسیه احساس غربت نمی‌کنند

موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر  (IIKSS) – ایران و کشورهای منطقه خزر دارای اشتراکات بسیاری در زمینه‌های مختلف می‌باشند، اما نکته جالب توجه آن‌که در بین انبوهی از اشتراکات و پیوندهایی که بین ایران و کشورهای منطقه خزر وجود دارد، بی درنگ اشتراکات فرهنگی-ادبی بین مردم کشور ما و کشورهای منطقه به ذهن متبادر می گردد. نکته جالب توجه تر آن‌که با علم به این موضوع و این‌که ظرفیت ها و پتانسیل های این حوزه برای تقویت و تحکیم مناسبات‌مان با کشورهای منطقه خزر بسیار بالا است، اما طی دهه های اخیر کمترین توجهات نیز به این حوزه شده‌است. به همین منظور و برای یادآوری پیدا و پنهان چنین پیوندی بین ایران و کشورهای منطقه خزر گفت‌وگویی را با آقای دکتر جان اله کریمی مطهر، استاد زبان و ادبیات روسی دانشگاه تهران و رئیس «انجمن ایرانی زبان و ادبیات روسی» ترتیب داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

 

1 - چه ویژگی‌های مشترک فرهنگی و اجتماعی بین کشورهای حاشیه خزر وجود دارد؟
همان‌طور که می‌دانید روسیه کشوری اروپایی و آسیایی است. تقریبا بالغ بر 190 قوم و ملیت در روسیه زندگی می‌کنند. اقوام مختلفی که بسیاری از آنها شرقی هستند و دارای فرهنگ آسیایی و مشرق‌زمینی هستند. 65درصد از وسعت خاک روسیه در قسمت آسیایی آن قرار گرفته‌است، ولی 28 درصد از جمعیت روسیه در بخش آسیایی آن زندگی می‌کنند. اقوام مختلف شرقی به‌خصوص در این قسمت آسیایی روسیه زندگی می‌کنند. اقوام مختلفی ایرانی مانند تاجیک‌ها، تاتارها، آستی‌ها و... در روسیه زندگی می‌کنند. طبیعی است که این اقوام از لحاظ فرهنگی، زبانی و جنبه‌های دیگر اشتراکاتی با ایران دارند. از جمعیت 147 میلیونی روسیه نزدیک به 20 میلیون نفر مسلمان هستند. مسلمانان روسی طبیعتا اشتراکات دینی و فرهنگی زیادی با ایران دارند. جمهوری‌هایی داریم مثل اوستیای شمالی، باشقیرستان، تاتارستان، چچن، داغستان و... این‌ها جمهوری‌های مسلمان‌نشین روسیه هستند. علاوه‌بر این جمهوری‌های مسلمان‌نشین، ما شرقی‌هایی هم داریم که در قسمت اروپایی روسیه زندگی می‌کنند، آن‌ها مسلمان نیستند مثل ارمنی‌ها، گرجی‌ها و... اما اشتراکات فرهنگی زیادی با ایران دارند. 190 قوم و ملیت در روسیه زندگی می‌کنند، این بدان معنی است که بیش از 190 زبان در روسیه است. 57 قوم روسی دارای قلمروهای اختصاصی هستند، برای مثال تاتارها دارای قلمرو خاص خود، یعنی تاتارستان هستند، باشقیرها هم در باشقیرستان زندگی می‌کنند. روس‌ها، مشرق‌زمینی‌ها را به خوبی می‌شناسند و با فرهنگ، آداب و رسومات آن‌ها به خوبی آشنا هستند، زیرا علاوه بر این‌که روسیه همسایه بسیاری از کشورهای شرقی مانند ایران، ترکیه، افغانستان و ... می‌باشد، اقوام مختلف شرقی و ایرانی در داخل خاک روسیه زندگی می‌کنند و مردم روسیه از طریق همین اقوام با فرهنگ شرقی آشنا شدند. در ضمن شاهکارهای ادبی فارسی از قرن هفدهم میلادی به زبان روسی ترجمه شده‌اند، آثار شاعرانی مانند سعدی، حافظ، عمر خیام، فردوسی، جامی، انوری و ... به زبان روسی ترجمه شده‌اند. مردم روسیه از طریق آثار این شاعران و نویسندگان با فرهنگ و ادبیات ایران آشنا هستند.
روسیه پهناورترین کشور دنیاست. تنوع قومی و ملیتی بسیار زیادی دارد. این تنوع قومی و ملیت باعث شده که آن دیگرهراسی که در کشورهای دیگر وجود دارد، در روسیه کمتر باشد. چون زمانی‌که یک کشور از اقوام مختلف تشکیل می‌شود قابلیت پذیرش فرهنگ، تمدن، ادبیات و... کشورهای دیگر را دارد. دیگرهراسی که در اروپا نسبت به فرهنگ‌ها و ملیت‌های دیگر وجود دارد، در روسیه وجود ندارد یا حداقل بسیار کمتر است. به همین دلیل هم مردم روسیه خیلی راحت به آداب و اعتقادات و ادبیات دیگر کشورهای دنیا علاقمندی نشان می‌دهند، و آداب، فرهنگ و ادبیات ملت‌های دیگر را خیلی زود می‌پذیرند، خیلی زود تحت تاثیر این‌ها قرار می‌گیرند و هر جایی که حرف درستی زده شود تحت تاثیر آن حرف‌ها قرار می‌گیرند.

 

2 - برای گسترش روابط بین کشورها چه راهکارهای فرهنگی ارائه می‌کنید؟
برای گسترش این روابط ما باید به اشتراکاتی که بین کشورمان و کشورهای حاشیه خزر وجود دارد تکیه کنیم. تکیه کردن به این مسائل شاید تاثیرگذاری بیشتری نسبت به کارهای دیگر داشته باشد. ما اشتراکات زیادی داریم هم از لحاظ ادبی، هم از لحاظ فرهنگی. اگر در فعالیت‌های‌مان به این مسائل توجه کنیم، من فکر می‌کنم که تاثیرگذاری‌اش خیلی بیشتر از چیزهای دیگر است. براساس یک کتابی که در سال 1390 توسط بنیاد ایران‌شناسی در مسکو درباره‌ی آموزش زبان و ادبیات فارسی چاپ شده، حدود 17 دانشگاه در سرتاسر روسیه وجود دارد که زبان فارسی را آموزش می‌دهند. به عنوان مثال در دانشگاه دولتی مسکو، دانشگاه سنت‌پترزبورگ، دانشگاه دولتی زبان‌شناسی مسکو، آکادمی دیمپلماتیک وزارت امورخارجه روسیه، دانشگاه قازان، دانشگاه آستراخان و ... . به‌طور کلی اگر ما به اشتراکات فرهنگی، ادبی و زبانی‌مان بپردازیم تاثیرگذاری آن خیلی بیشتر خواهد بود.

 

3 - کدام شهرها و قومیت‌های روسیه بیشتر به فرهنگ و سنن ایرانی نزدیک‌تر هستند؟ برای نمونه چه آداب و رسوم و سبک زندگی مشترکی وجود دارد؟
در بسیاری از این جمهوری‌ها جشن‌ها و مراسم‌های مذهبی مشترکی وجود دارد، مثل جشن نوروز، آداب ماه‌های محرم و رمضان و... . علاوه براین از لحاظ فرهنگی و رفتاری هم ما یک اشتراکاتی داریم که  نشات گرفته است از فرهنگ و آدابی که توی فرهنگ دینی ما وجود دارد. البته نه تنها در جمهوری‌های مسلمان‌نشین، بلکه در خود مسکو و دیگر شهرهای بزرگ روسیه هم همین شرایط را می‌بینید. به همین دلیل ایرانی‌ها در روسیه احساس غربت نمی‌کنند، چون با مسلمانان و مشرق‌زمینی‌های زیادی برخورد می‌کنند. همچنین خیلی از رفتارهای اجتماعی و فرهنگی مشرق‌زمینی را در جامعه‌ی روسیه می‌بینید، چون‌که روسیه یک کشور اروپایی و آسیایی است. در جمهوری‌هایی مثل تاتارستان، باشقیرستان و داغستان خیلی بیشتر، ولی در شهرهای بزرگ، مثل مسکو و سنت‌پترزبورگ مکان‌های خاصی را شما می‌بینید که مسلمانان برای مراسم‌های دینی جمع می‌شوند.

 

4 - با توجه به این که یکی از عوامل تجانس بین انسان‌ها زبان مشترک می‌باشد، چه چشم‌اندازی را برای نزدیکی جمعیت‌های ساکن حاشیه خزر پیش‌بینی می‌کنید؟
خیلی از اقوام حاشیه خزر و همچنین خیلی از مسلمانانی که در روسیه زندگی می‌کنند، زبان‌شان فارسی نیست، اما زبان‌های ایرانی دارند، اشتراکاتی دارند، برای نمونه زبان تاتاری اشتراکات زیادی با زبان ترکی آذری دارد. در نتیجه ما با خیلی از این شرقی‌های روسیه اشتراکات زبانی زیادی داریم. از طرف دیگر، آموزش زبان فارسی هم در روسیه گسترش زیادی داشته است. در ضمن، آموزش زبان روسی در سال‌های بعد انقلاب گسترش زیادی در ایران پیدا کرده‌است. در حال حاضر گروه زبان و ادبیات روسی تقریبا در 10 دانشگاه ایران دایر است.
در یک تحقیقی اشاره شده‌بود که 140 تا از شاعران روسی در شعرهای خود به موضوعات شرقی و ایرانی پرداختند. نویسندگان و شاعران روسی، نه تنها با فرهنگ و ادبیات ایران آشنا هستند، نه تنها آثار نویسندگان و شاعران ایرانی را به زبان روسی ترجمه کرده‌اند، بلکه موضوعات ایرانی و شرقی بن مایه‌های بسیاری از آثار روسی نیز شدند. نویسندگان روسی با بهره گیری از حکمت و فرهنگ شرقی و ایرانی، دیدگاه‌های خود را درباره‌ی بسیاری از مسایل اجتماعی بیان کرده اند.
اسلام، فرهنگ و ادبیات فارسی جایگاه مهمی در زندگی فرهنگی و ادبی روسیه پیدا کرد. اهمیت و نقش آن به‌قدری زیاد بود که حتی در آثار ادبی و نیز مکاتبات آنها انعکاس پیدا کرد. برای نمونه فت شاعر بزرگ قرن نوزدهم روسیه و مترجم اشعار حافظ به زبان روسی در مکاتبات و مباحثات خود با لف تالستوی اغلب با اشعار حافظ پاسخ می‌گفت. این، حتی در رمان "آنا کارنینا"ی تالستوی هم انعکاس یافته‌است؛ آبلونسکی قهرمان رمان "آنا کارنینا" در دفاع از خود و برای سرزنش لوین دیگر قهرمان رمان این مصرع از حافظ را تکرار می‌کند:
"برو ای زاهد بر دردکشان خرده مگیر"

 

5 - در مجموع علاقمندی حاشیه‌نشینان خزر را برای یادگیری زبان‌های طرف مقابل چگونه ارزیابی می‌کنید؟
می‌توان گقت که آموزش زبان فارسی در حاشیه خزر و در بین روس‌ها سطح قابل قبولی دارد، در مناطق مختلف روسیه آموزش زبان فارسی وجود دارد. البته، به نظر من این مسئله، یعنی گسترش آموزش زبان و ادبیات فارسی در روسیه دو دلیل دارد: 1- از آنجایی‌که درصد بالایی از مشرق زمینی‌ها در خاک روسیه زندگی می‌کنند، درواقع یادگیری زبان و فرهنگ ایرانی، برای شناسایی بهتر اقوام مختلف شرقی روسیه کمک می‌کند. شناخت بهتر اقوام مختلف کشور، کمک زیادی به اداره بهتر کشور می‌کند. زبان یکی از ابزاری‌است که برای شناخت اقوام و ملیت‌های دیگر به‌کار می‌گیرند. 2- ایران کشوری است با تمدن تاریخی خیلی کهن و در نتیجه با توجه به این تمدن بسیار قدیمی، سهم زیادی نیز در توسعه و گسترش فرهنگ مشرق‌زمین دارد. اندیشمندان روس همیشه در طول تاریخ علاقمند بودند که با این تمدن غنی آشنا شوند و از آن بهره گیرند. از طرف دیگر، ایران و روسیه دو کشور همسایه هستند، به‌خاطر این‌که روابط درستی با یکدیگر داشته باشند، ضرورت دارد همدیگر را بهتر بشناسند.

 

6 - اقبال همسایگان خزری به آثار ادبی و فرهنگی طرف مقابل چگونه است؟
اگرچه مطالعات تطبیقی ادبیات و فرهنگ دو کشور ایران و روسیه انجام می‌گیرد، ولی در سطح قابل قبولی نیست. ولی همین اندک مطالعاتی که صورت گرفته نشان می‌دهد که روس‌ها همیشه به فرهنگ، آداب و ادبیات ما توجه داشتند و به اصطلاح نگاه‌شان به این حوزه عمیق و وسیع بوده‌است. و همچنین ایرانی‌ها هم در دوران مختلف نگاه‌شان به روسیه بوده‌است.
همان‌طور که می‌دانید، کلیسای ارتدکس روسیه تالستوی را تکفیر کرد. سالاویف کشیش و نویسنده مذهبی طی نامه‌ای از لف تالستوی خواسته بود به کلیسا برگردد. تالستوی با استفاده از داستان "موسی و شبان" مولوی به او پاسخ داد. تالستوی در نامه خودش از سالاویف می‌خواهد که به او هم مانند شبان مولوی نگاه کند. در ادامه می‌افزاید که قلب او هم مانند آن شبان آرام است و می‌ترسد آن چیزهایی که دارد را از دست بدهد. خواندن نامه تالستوی برای هر ایرانی ایجاد غرور می‌کند و نشان از جایگاه ادبیات فارسی در بین مردم و اندیشمندان روسی دارد. در ضمن بیانگر آن است که نویسندگان روسی با بهره‌گیری از اندیشه‌های متفکران ایرانی، دیدگاه‌ها و نظرات خود را درباره‌ی موضوعات مختلف بیان می‌کردند.
همچنین به پوشکین به‌خاطر استفاده زیاد از اندیشه‌های سعدی در اشعار و نوشته‌هایش، بعد از نگارش "فواره‌ی باغچه‌سرا" لقب "سعدی جوان" دادند. حتی از نام و ابیاتی از سعدی در رمان "یوگنی آنگین"، که یک رمان کاملا روسی است، استفاده می‌کند.
دکتر کریمی مطهر در پاسخ به این سوال که کیفیت ترجمه‌های فارسی به روسی را چگونه ارزیابی می‌کنند، گفتند که در مجموع می‌توان مهر تاییدی بر این ترجمه ها زد، زیرا باتوجه به تاثیرگذاری ادبیات و فرهنگ ایرانی که در آثار روسی مشاهده می‌کنیم، نشان از آن دارد که کیفیت آنها خوب بوده‌است. ایران‌شناسی در روسیه خیلی پیشرفت داشته‌است و روس‌ها روی ادبیات، زبان و فولکلورمان کارهای با ارزشی انجام دادند.


تهیه و تنظیم: امین حسین زاده، مترجم زبان روسی و عضو شورای علمی موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر (IIKSS)

http://www.iikss.com/fa/index.php/route/news_det/MTA2MDI