سفارش تبلیغ
صبا ویژن

موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر

صفحه خانگی پارسی یار درباره

کارشناس مسائل خزر: تاناپ میتواند بهانهای برای حضور بیشتر غرب در

کارشناس مسائل خزر: تاناپ می‌تواند بهانه‌ای برای حضور بیشتر غرب در خزر باشد

موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر (IIKSS) - به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، افتتاح خط لوله انتقال گاز طبیعی ترانس آناتولی موسوم به تاناپ، که چندی پیش با حضور روسای جمهور ترکیه و جمهوری آذربایجان صورت گرفت، مباحث بسیاری را میان تحلیل‌گران به وجود آورد. یکی از اصلی‌ترین حوزه‌های مدنظر کارشناسان، آینده مشارکت ترکمنستان در این خط لوله است. علی‌رغم این‌که اروپایی‌ها بارها تمایل خود را برای خرید گاز ترکمنستان اعلام کرده و طبیعتاً ترکمنستان نیز از متنوع‌سازی بازار انرژی خود در مسیرهایی غیر از روسیه استقبال می‌کند، اما مسئله انتقال انرژی از بستر دریای خزر تاکنون مانع تحقق این امر شده است.

یکی از اصلی‌ترین علل این موضوع، وضعیت نامشخص حقوقی دریای خزر و اختلافات موجود میان کشورهای ساحلی بوده است. هم‌زمانی افتتاح تاناپ با تهیه پیش‌نویس کنوانسیون وضعیت حقوقی دریای خزر که گفته می‌شود در ماه اوت قرار است در اجلاسی با حضور سران کشورهای ساحلی به امضا برسد، مجدداً عرصه‌های تحلیلی جدیدی را در این زمینه به وجود آورده است. در همین راستا گفت‌وگویی با میثم آرائی درونکلا، مدیر موسسه بین‌المللی مطالعات خزر صورت داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

تسنیم: ترکیه پیش از این بارها از حضور و مشارکت ترکمنستان در تاناپ ابراز تمایل کرده است. پیش‌تر نیز در قالب کشورهای ترک‌زبان این مسائل در چارچوب ترانس‌خزر مطرح شده بود. پاسخ واقعی ترکمنستان به چنین طرحی چه بوده؟

آرائی: گاز طبیعی منبع عمده درآمدهای ترکمنستان است. طبیعی است که ترکمن‌ها به دنبال جذب منابع جدید درآمد و مشتریان جدید می‌گردند. اما علی‌رغم چنین تمایلاتی، ترکمنستان و ساختار سیاسی آن رفتارهای قابل پیش‌بینی در حوزه مسائل سیاسی-اقتصادی ندارند. ترکمن‌ها خواهان مشارکت ترک‌ها در طرح‌های اقتصادی خود هستند، اما به همان اندازه از هژمونی ترکیه و یا هر کشور دیگری در فضای سیاسی خود هراس دارند.

در این راستا عدم رضایت ایران و روسیه در احداث خط لوله نفت یا گاز ترانس خزر را به دلیل مباحث زیست‌محیطی و غیر آن را نیز نمی‌توان کتمان کرد. در چند سال گذشته ایران و روسیه بارها اقدام به بازسازی مراودات خود با ترکمنستان کرده‌اند تا از این طریق در فرآیند محاسبه سود و فایده، ترکمن‌ها را به تردید اندازند.

از طرفی طرح‌هایی همانند تاپی نیز در تصمیم نهایی ترکمن‌ها مؤثر است. زیرا مشتریان گاز ارزان می‌خواهند و شاید این امر در توان کشوری همانند ترکمنستان که در خشکی محصور است نباشد.

تسنیم: اختلافات ترکمنستان و آذربایجان در حوزه‌های مشترک انرژی خزر در پرتو این پروژه چه تأثیری خواهد داشت؟ آیا می‌تواند مانع تحقق این پروژه شود، یا اینکه می‌توان امیدوار بود در چارچوب این طرح مشترک، چنین اختلافاتی با میانجی‌گری ترکیه حل شود؟

آرائی: اختلافات  دو کشور آذربایجان و ترکمنستان بر سر میادین مشترک تأثیر جدی بر روابط آن‌ها نخواهد داشت، زیرا بخش عمده منابع و معادن نفت و گاز طرفین در مناطق مجاور ساحل یا دور از ساحل طرفین قرار دارد، اما می‌توان این فرض را در نظر آورد که ترکیه برای اینکه تبدیل به یک هاب انرژی در منطقه شود تلاش خواهد کرد طرفین را به یکدیگر نزدیک کند.

در این راستا اما پیش‌دستی ایران و آذربایجان در میدان بزرگ نفتی البرز را می‌توان تیر خلاصی بر ادعای طرف ترکمن دانست. زیرا این امر نه‌تنها اتحاد سیاسی-گازی ایران و آذربایجان را قوی‌تر می‌کند، بلکه باعث می‌شود ایران و آذربایجان در برابر ترکمن‌ها نقش وکیل مدافع یکدیگر را بازی کنند. چنین موضوعی به ضرر ترکیه نیز خواهد بود. زیرا ترکیه می‌داند ایران در شمال کشور منابع گازی قابل توجهی دارد که چاره‌ای جز صادرات آن‌ها به اروپا ندارد.

از آنجایی که ترکیه گاز ایران را با مشکلات کمتری نسبت به گاز ترکمنستان می‌خرد، لذا سعی می‌کند بی‌طرفانه به نظاره بنشیند تا تکلیف این میادین مشخص شود. با این حال قطعاً ترکیه مشتاق است که ترکمنستان از تاناپ حمایت کند زیرا تعداد بیشتر فروشندگان گاز در منطقه، نه تنها درآمد ترکیه را افزایش می‌دهد بلکه تضمین می‌کند که در پس معادلات سیاسی منطقه، هیچ‌گاه این لوله‌های گاز خالی نباشد.

تسنیم: گفته می‌شود در نشست ماه اوت کشورهای ساحلی خزر، این طرح قرار است مطرح شود. چه میزان احتمال موافقت با آن وجود دارد؟ طرح این موضوع می‌تواند بر روند نهایی شدن پیش‌نویس رژیم جامع حقوقی خزر تأثیر بگذارد؟

آرائی: حیات و کیفیت این طرح با رژیم حقوقی دریای خزر گره خورده است. ایران و روسیه ملاحظات سیاسی، اقتصادی و زیست‌محیطی خاص خود را دارند. جدای از اینکه اختلاف نظرات زیادی میان کارشناسان این حوزه در زمینه دلایل مخالفت سیاسی و اقتصادی ایران و روسیه وجود دارد، اما ملاحظات زیست‌محیطی در این زمینه کاملاً جدی است.

به علت موقعیت خاص این منطقه عموماً آب‌های خزری در سمت سواحل جنوب شرقی خزر دپو می‌شوند. لذا ایجاد آلودگی در نقاط میانی خزر به معنی تحمل تبعات آن در جنوب خزر خواهد بود. از طرفی قرار گرفتن لوله‌های زیردریایی قطعاً بر کیفیت اکوسیستم خزری اثرگذارند. در حال حاضر ایران صفر مترمکعب گاز و صفر بشکه نفت از خزر استحصال می‌کند. یعنی هیچ و لذا بهره‌ای که از خزر می‌بریم منابع جانداران آن است. از آنجایی که دریای خزر یک دریای بسته است جانداران دریایی در برابر شوک‌های زیست‌محیطی فرصت کوچ و تغییر محل زیست را ندارند. دقیق‌تر آنکه چاره‌ای جز مرگ در برابر آن‌ها متصور نیست. لذا ایران خسارت جدی اکوسیستمیک خواهد دید هر چند که زمزمه شده است ظاهراً ایران و روسیه به صورت کلی با طرح حاضر موافقت کرده‌اند. البته این ادعا و اظهار نظر معاون وزیر خارجه آذربایجان است و باید منتظر ماند و دید که تکلیف رژیم حقوقی دریای خزر چه می‌شود.

تسنیم: به‌رغم توافق سال 2007 کشورهای ساحلی، اما همچنان یکی از نگرانی‌هایی که درباره این طرح و طرح‌های مشابه مطرح می‌شود، افزایش بازیگری کشورهای فرامنطقه‌ای در خزر، به‌ویژه در حوزه امنیتی است. به‌خصوص پس از توافق اخیر قزاقستان با ایالات متحده برای انتقال تجهیزات این کشور به افغانستان از طریق خزر که زمزمه‌هایی مبنی بر زیر پا گذاشتن این توافق توسط قزاقستان مطرح می‌شود. آیا طرح‌هایی مانند تاناپ می‌توانند این روند را تشدید کنند؟

آرائی: بخش عمده سهام‌داران میدان‌های نفتی آذربایجان و قزاقستان و حتی ترکمنستان شرکت‌های خارجی هستند. لذا می‌توان گفت مدت‌هاست که آن‌ها در منطقه خزر و معادلات انرژی آن حضور چشم‌گیر و کاملاً مؤثر دارند.

طبیعی است که ادامه این روند باعث می‌شود، همان وضعیتی که در خلیج فارس با آن روبرو هستیم در خزر نیز باشیم. زیرا ادعای غرب برای حضور در خلیج فارس (از میانه قرن 19 میلادی) دفاع از منافع اقتصادی خود و اتباع خود بوده است، کشورهایی نظیر بریتانیا ارزش و معنی ثبات و پایداری سیاست و اقتصاد را خیلی خوب درک می‌کنند.

سیاست اصولی آن‌ها این است که همواره به دنبال پیشگیری هستند نه درمان. دقیق‌تر آنکه اگر منافع جدی اقتصادی برای غرب و خاصه بریتانیا و آمریکا در منطقه خزر وجود داشته باشد به قطع و یقین به دنبال دفاع و تضمین منافع خود نیز بر خواهند آمد. جدای از معادلات امنیت اقتصادی، دو کشور ایران و روسیه همواره سیبل غرب در منطقه خزر بوده و خواهند بود.

اختلافات ایدئولوژیک، ساختارهای سیاسی غیرمتباین، منافع متفاوت سیاسی و اقتصادی و در نهایت رقابت سیاسی از اصلی‌ترین دلایل این درگیری است. بدین ترتیب می‌توان وجود طرح‌هایی نظیر تاناپ را بهانه‌هایی قابل پیگیری برای غرب به حساب آورد که از این طریق به خواسته‌های خود در ضربه زدن به ایران و روسیه برسند.

تسنیم: پروژه کمربند و جاده چین، نگاه ویژه‌ای به مقوله انرژی نیز دارد. چین هم طی سال‌های اخیر تلاش کرده طرح‌های همسو را به کمربند و جاده پیوند بزند. به نظر شما آیا تاناپ می‌تواند به کمربند و جاده پیوند خورده و از این طریق رشد بیشتری پیدا کند؟ ملزومات و پیامدهای این امر چیست؟

آرائی: یکی از نگرانی‌های چین تأمین مواد اولیه برای پاسخ به رشد اقتصادی خود و نیز فروش محصولات ناشی از آن به اروپا و آمریکاست که بیش از 60 درصد سهم صادرات از چین را به خود اختصاص داده‌اند. ولی اگر بخواهیم واقع‌گرایانه نگاه کنیم و ملزومات فنی را در نظر بگیریم خواهیم دید که اصولاً راه‌های ریلی و زمینی نمی‌تواند زمینه مناسبی برای انتقال چنین موادی باشد.

البته چین راه ابریشم دریایی نیز تعریف کرده که ارتباطی با راه زمینی موجود و خاصه منطقه خزر و پروژه‌هایی نظیر تاناپ نخواهد داشت. با این حال اگر طرح یک کمربند و یک جاده راه‌اندازی شود ممکن است از پتانسیل‌های برآمده از آن بتوان در زمینه‌های اقتصادی و تولیدی تاناپ استفاده کرد.

به عنوان مثال ایجاد پالایشگاه‌های نفت و گاز باعث ایجاد صنایع تبدیلی و یا شبه تبدیلی نیز خواهد شد. پلاستیک و پلی‌اتیلن و ... از جمله این مواد هستند که می‌توانند در مسیر یک کمربند یک جاده به صورت آسان‌تری به بازارهای مصرف و یا صنایع تبدیلی منتقل شوند.

تسنیم: منافع ایران یکی از اصلی‌ترین سؤالات در خصوص تاناپ است. برخی دیدگاه‌ها تاناپ را یک فرصت برای جمهوری اسلامی ایران می‌بینند که می‌تواند مسیری برای صادرات گاز ایران نیز فراهم کند. برخی نیز آن را عاملی برای کاهش نقش‌آفرینی ایران در عرصه انرژی می‌دانند. به نظر شما، تاناپ در وضعیت فعلی و در چشم‌اندازی که برای آینده دارد، چه تأثیری بر منافع جمهوری اسلامی ایران خواهد داشت؟

آرائی: متأسفانه صنایع نفتی شرایطی را تحمیل می‌کنند که در بهترین وضعیت ممکن نیز نیازمند کشورهای دیگر خاصه آن‌هایی که صاحب تکنولوژی و جمعیت بالا هستند می‌شوید. لذا زمانی می‌توان از مزایای طرح‌هایی نظیر تاناپ استفاده کرد که اولاً تکنولوژی و سرمایه‌گذاری کافی در کشور برای استخراج نفت و گاز (بخصوص شمال کشور و دریای خزر) وجود داشته باشد و دوماً مشتریان کافی و عمده در اروپا موجود باشند.

لذا اگر گمان می‌کنیم که اولاً تکنولوژی کافی برای استحصال و نیز مشتریان کافی برای خرید گاز ایران در اروپا وجود دارد که قادر به خرید گاز ایران با قیمتی معقول و اقتصادی هستند، لذا می‌توان پروژه‌هایی نظیر تاناپ را مفید ارزیابی کرد. از طرفی نقش‌آفرینی ایران در حوزه‌های انرژی کاملاً وابسته معادلات سیاسی و پتانسیل‌های سایر کشورهای منطقه و جهان در حوزه انرژی است.

متأسفانه در تحلیل‌های خود همواره به آن سمت می‌رویم که صرفاً مزایا و پتانسیل‌های خود را می‌بینیم و همواره پتانسیل‌های جغرافیایی و غیرجغرافیایی سایر کشورهای پیرامونی خود را لحاظ نمی‌کنیم به همین دلیل در دهه‌های اخیر از تمامی پروژه‌های انتقال انرژی کنار گذاشته شده و حتی از زمان تحریم‌ها از منابع تأمین انرژی نیز خط خورده و در مواقعی تبدیل به کارت چین و یا کارت روسیه در برابر غرب بدل شده‌ایم.

منبع: گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم (https://www.tasnimnews.com/fa/news/1397/04/10/1765001)

http://www.iikss.com/fa/index.php/route/news_det/MTA0Nzg


محرکه های تشدید علاقه مندی ترکیه و قزاقستان به همکاری سیاسی-اقتص

محرکه های تشدید علاقه مندی ترکیه و قزاقستان به همکاری سیاسی-اقتصادی با یکدیگر 

موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر (IIKSS) - جمهوری قزاقستان را می‌توان از جمله کشورهای استقلال‌یافته از شوروی در منطقه خزر دانست که از همان ابتدا توسط ترکیه به رسمیت شناخته شد و شکل‌گیری روابط میان دو کشور نزدیک به سه دهه قدمت دارد. آستانه و آنکارا از روابط بسیار عمیقی در حوزه‌های مختلف سیاسی، اقتصادی، نظامی، فرهنگی و ... بهره می‌برند که طی سال‌های اخیر باعث نزدیکی میان دو کشور گردید که با در نظر گرفتن پیشینه همکاری میان ترکیه و قزاقستان در می‌یابیم روابط میان دو کشور همواره با ثبات و رو به جلو پیگیری شده است. شناسایی و کشف جلوه‌ها و مظاهر نزدیکی مناسبات بین آستانه و آنکارا و همکاری قابل توجه بین آن‌ها چندان کار دشواری نیست.

قزاقستان که به دلیل موقعیت ژئوپلتیکی خود بعنوان یک کشور محصور در خشکی تلقی می‌گردد طی چند سال اخیر با تعریف استراتژی اقتصادی 2050 تلاش کرده است فعالیت خود در عرصه بین‌المللی را ارتقاء داده و در این چارچوب بدنبال حمایت جامعه بین‌المللی می‌باشد تا بتواند ظرف 30 سال آینده در بین 30 کشور اقتصادی جهان جایگاه مطلوبی کسب نماید. در این بین، آنکارا با توجه به اقتصاد پویا و موقعیت ژئوپلتیکی خاص خود که به قاره‌های جهان متصل می‌باشد کشور بسیار مطلوبی برای جمهوری بزرگ آسیای میانه با هدف دستیابی به برنامه طولانی‌مدت فوق‌الذکر می‌باشد.
در اهمیت نقش و تاثیر بسزای قزاقستان برای ترکیه نیز می‌توان گفت که تردیدی وجود ندارد که ترکیه بازار 19 میلیون نفری قزاقستان و دسترسی آسان و راحت به منابع غنی و بکر این کشور را هدف گرفته و با گسیل کردن سرمایه‌های هنگفت اقتصادی و تجاری به این جمهوری و تشویق تجار برای حضور و سرمایه‌گذاری در قزاقستان، ضمن در اختیار گرفتن نبض بازار و اقتصاد، در صدد ‌پی‌ریزی نفوذ سیاسی نیز می‌باشد، لکن برقراری روابط و دیدارها در سطوح بالا و انعقاد قراردادهای دوجانبه و مشارکت در تشکیلات منطقه‌ای نشان از جایگاه ویژه قزاقستان برای ترکیه دارد. لذا نفوذ سیاسی-اقتصادی آنکارا در آستانه با توجه به موقعیت جغرافیای قزاقستان که در بین روسیه و چین که دو قدرت سیاسی و اقتصادی در جهان شناخته شده‌اند حکایت از طرح‌ریزی برنامه‌ای هدفمند از سوی ترک‌ها به منظور حضور و رقابت در این کشور منطقه خزری دارد.
به هر حال شکل‌گیری روابط نزدیک میان دو کشور قطعا در گرو فاکتورها و اِلمان‌های مختلفی می‌باشد که هر یک به نوبه خود نقش موثری در شکل‌گیری و نزدیکی روابط میان دو کشور داشته‌ است که به اختصار به آنها اشاره می‌کنیم:
1- فاکتور دین و مذهب:
تردیدی وجود ندارد که فاکتور دین و مذهب در شکل‌گیری روابط میان دو کشور نقش مهمی داشته است. 98 درصد از شهروندان ترکیه و 70 درصد شهروندان قزاقستان را مسلمانان تشکیل می‌دهند که اکثر جمعیت حاضر پیرو مذهب حنفی می‌باشند.
2- فاکتور زبان:
اگرچه بر خلاف سایر جمهوری‌های آسیای میانه، فاکتور زبان در پیوند و شکل‌گیری روابط میان دو کشور چندان موفق نبوده است و اکثر شهروندان این کشور ترجیح می‌دهند از زبان روسی برای برقراری ارتباط استفاده نمایند، اما با این حال نمی‌توان از تاثیر زبان در شکل‌گیری روابط میان دو کشور چشم‌پوشی کرد، زیرا طی چند سال اخیر اتحادیه ترک زبانان همواره سعی در برجسته نمودن این زبان در کشورهای آسیای میانه و حوزه قفقاز جنوبی کرده است. نورسلطان نظربایف رئیس جمهور قزاقستان نیز همواره در راستای ایده تاسیس اتحادیه کشورهای ترک زبان و سایر نهادها و تشکیلات بین‌المللی متعلق به حوزه جغرافیایی - فرهنگی کشورهای ترک زبان همگام و موازی با سیاست‌های ترکیه حرکت کرده است.
3- فاکتور اقتصاد و جمعیت:
در این خصوص می‌توان اذعان داشت کشورهای آسیای میانه بعد از استقلال از شوروی از لحاظ اقتصادی قدرت چندانی نداشته و یا به عبارتی از ضعف اقتصادی رنج می‌برند. در این بین می‌توان گفت قزاقستان در میان کشورهای حوزه CIS وضعیت بهتری دارد و از لحاظ جمعیت نیز از وضعیت برتری نسبی نفع می‌برد و همچنین در میان کشورهای منطقه خزر پس از روسیه و ایران در جایگاه سوم قرار دارد. از این رو ترکیه بعنوان داعیه‌دار کشورهای اتحادیه ترک زبانان که از اقتصادی پویا بهره می‌برد، به خوبی از افزایش قابل توجه جمعیت قزاقستان طی سال‌های آتی آگاه است و قصد دارد به شکلی هدفمند با حضوری پررنگ در اقتصاد این جمهوری آسیای میانه، ضمن بزرگ کردن اندازه بازار فروش محصولات، کالاها و خدمات خود در بازار مشترک بزرگ ترکیه-قزاقستان، از این فاکتور برای سلطه سیاسی-فرهنگی بر آستانه بهره ببرد.

قاسم عزیزی، عضو شورای علمی موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر

http://www.iikss.com/fa/index.php/route/news_det/MTA0MTA


جایگاه ترکیه در سیاست خارجی ترکمنستان

 جایگاه ترکیه در سیاست خارجی ترکمنستان

موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر  (IIKSS) – ترکمنستان را می‌توان از جمله کشورهای پساشوروی معرفی نمود که پس از استقلال و با پیروی از سیاست خارجی بی‌طرفی مطلق توانسته است روابط راهبردی و نزدیکی را با ترکیه در عرصه‌های مختلف سیاسی و اقتصادی به مدد پیشینه‌های تاریخی، فرهنگی، قومی و مذهبی ایجاد نماید. برگزاری نشست‌های مختلف در سطوح بالا میان مقامات عشق‌آباد و آنکارا فصل جدیدی از همکاری‌ها و روابط میان دو کشور را شکل داده است که عنوان"دو دولت و یک ملت" بعنوان شعار سیاسی میان روابط ترکمنستان و ترکیه انتخاب گردید. خاطرنشان می‌شود که شکل‌گیری روابط سیاسی میان عشق‌آباد و آنکارا پس از استقلال ترکمنستان از شوروی ابعاد جدیدی به خود گرفته است و ترکیه اولین کشوری بود که ترکمنستان را به رسمیت شناخت و سفارتخانه خود را در این کشور آسیای میانه بنا نمود. البته طی چند سال اخیر گرایش و نزدیکی رهبران ترکیه و ترکمنستان در رابطه با فعالیت‌های سیاسی-اقتصادی افزایش قابل توجه و چشم‌گیری داشته است که گسیل شدن سرمایه‌های تاجران ترکیه‌ای به ترکمنستان و تمرکز بر روی ساخت و سازهای مختلف نشان از آن دارد و نزدیکی روابط میان دو کشور در عرصه‌های مختلف مرهون روابط سیاسی نزدیک و همسو میان دو کشور می‌باشد.


البته فاکتورهای دیگری برای نزدیکی روابط میان ترکیه و ترکمنستان وجود دارد که می‌توان به آنها استناد نمود که هریک به نوبه خود نقش قابل ملاحظه‌ای در شکل‌گیری روابط نزدیک میان دو کشور داشته‌اند که به شرح ذیل می‌باشد:


1- فاکتور دین و مذهب:
از مهمترین عواملی که توانسته است نقش مهمی در نزدیکی روابط میان دو کشور ایفا نماید فاکتور دین و مذهب می‌باشد. حدود 98 درصد شهروندان ترکیه مسلمان هستند و در سوی مقابل 93 درصد مردم ترکمنستان پیروان دین اسلام هستند که می‌توان در این خصوص ابراز داشت ضریب شباهت دینی میان دو کشور حدود 93 درصد می‌باشد. البته فراموش نمی‌کنیم که اکثر شهروندان دو کشور پیرو مذهب سنی هستند که فاکتور مذهب نیز نقش پررنگی در نزدیکی روابط داشته است، از جمعیت حاضر در ترکیه 65 درصد و در ترکمنستان 80 درصد پیرو مذهب سنی حنفی می‌باشند. لازم به ذکر است مساجدی از سوی ترکیه در مناطق مختلف ترکمنستان ساخته و یا بازسازی شده‌اند.


2- فاکتور زبان:
در این خصوص باید گفت شهروندان ترکمنستان به زبان ترکمنی و شهروندان ترکیه به زبان ترکی تکلم می‌کنند و نکته جالب توجه در این رابطه آن است که هر دو زبان ترکمنی و ترکی ریشه زبانی مشترکی دارند و متعلق به گروه زبانی اغوز زبان ترکی هستند و می‌توان اذعان داشت فاکتور زبان نیز توانسته است نقش مهم و بسزایی در شکل‌گیری و نزدیکی روابط دو کشور داشته باشد.


3- فاکتور فرهنگ:
نفوذ فرهنگی ترکیه در ترکمنستان غیرقابل انکار می‌باشد و طی چند سال اخیر روند رو به رشدی را در این عرصه داشته است و استفاده از ابزار رسانه توسط آنکارا در راستای اشاعه فرهنگ مورد استفاده قرار گرفته است. ساخت مدارس، دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی در ترکمنستان از سوی ترکیه طی چند سال اخیر رشد قابل توجهی داشته و دگر سو حضور دانشجویان و محصلین ترکمن نیز برای تحصیل در ترکیه سیر صعودی به خود گرفته است. خاطرنشان می‌کنیم ساخت مدارس و مراکز آموزشی از سوی ترکیه از سال 1994 آغاز شده است.


فاکتورها و اِلمان‌های همکاری میان دو کشور که در بالا به آنها اشاره شد نزدیکی روابط سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و ... را رقم زده است که برای طرفین نیز دست‌آوردهایی داشته است. در این راستا از جمله اولویت‌های همکاری میان ترکمنستان و ترکیه که طی سال‌های اخیر مورد توجه طرفین قرار گرفته در زمینه انرژی می‌باشد که در حال حاضر وارد ابعاد جدیدی شده است. تردیدی نیست که ترکمنستان سودای تنوع بازار و انتقال گاز به بازارهای اروپایی را دارد و آن را بعنوان یکی از بازارهای هدف می‌پندارد و دگر سو ترکیه نیز تلاش می‌کند دسترسی خود به انرژی منطقه خزر را برای ترانزیت به اروپا افزایش دهد. ترکیه برای تحقق این مهم مبادرت به احداث خط لوله باکو-تفلیس-جیهان و خط لوله ناباکو نمود که نفت و گاز آذربایجان را به اروپا منتقل می‌کند. آنکارا به خوبی دریافته است که افزایش ترانزیت انرژی کشورهای خزری به اروپا سود هنگفتی برای این کشور به ارمغان می‌آورد و به همین منظور سعی دارد انرژی بیشتری را برای تزریق به خط لوله ناباکو فراهم آورد. در این خصوص باید گفت ترکیه از هدف ترکمنستان برای ارسال گاز به اروپا آگاه است و همواره سعی می‌کند با پیش کشیدن مسئله ترانس خزر عشق‌آباد و باکو را ترغیب به احداث آن نماید، ولیکن عدم تحدید حدود مناطق دریایی و مخاطرات زیست محیطی مانع از این امر شده است.
با توجه به هر آنچه که در این مقاله به آن‌ها اشاره گردید می‌توان اینگونه اظهار داشت، صنعت ترکمنستان هر چند در مقایسه با گذشته و با حضور سرمایه‌گذاران خارجی روند رو به رشدی را تجربه می‌کند اما از این نکته غافل نمی‌شویم که بخش اعظمی از درآمدهای دولت عشق‌آباد از راه فروش منابع انرژی تامین می‌شود و بدون تردید نفع حاصل از سرمایه‌گذاری‌های خارجی سهم بخش خصوصی می‌گردد.

 قاسم عزیزی، عضو شورای علمی موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر

http://www.iikss.com/fa/index.php/route/news_det/MTAwMDE


جایگاه ترکیه در سیاست خارجی آذربایجان

جایگاه ترکیه در سیاست خارجی آذربایجان

موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر (IIKSS) - جمهوری آذربایجان پس از استقلال از شوروی و طی دو دهه اخیر روابط راهبردی و نزدیکی با ترکیه برقرار کرده است به نحوی که با عمق بخشیدن به گفتگوهای سیاسی و اقتصادی که متاثر از پیشینه تاریخی، فرهنگی، قومی و مذهبی می‌باشد و نشست‌هایی که در سطوح بالا برگزار می‌گردد، همگرایی دو کشور در منطقه خزر با روند رو به رشدی روبرو گردیده و فصل جدیدی از روابط مشترک میان دو کشور شکل گرفته است که عنوان "یک ملت با دو دولت" در سیاست خارجی و روابط میان دو کشور به عنوان شعار سیاسی انتخاب گردید. وجود روابط نزدیک میان دو کشور طی سال‌های اخیر باعث گردید توافقنامه‌های مختلف سیاسی-اقتصادی-تجاری-فرهنگی-آموزشی-انرژی-امنیتی-نظامی-حمل و نقل به امضا برسد.
همچنین انعقاد قراردادهای مشترک و اجرای پروژه‌های انرژی و حمل و نقل در شکل‌گیری و تقویت روابط میان دو کشور تاثیرات مثبتی داشته است و سبب گردید حجم انبوهی از سرمایه‌گذاری‌ها نیز از سوی ترکیه به آذربایجان گسیل شود. طرح و پروژه انتقال انرژی آذربایجان به اروپا موسوم به تاناپ "ترانس آناتولی" که از گرجستان عبور و به ترکیه می‌رسد و خط راه‌آهن باکو-تفلیس-قارص از اهم پروژه‌هایی است که با کمک ترک‌ها در حال پیگیری است و اخیراً نیز با حضور مقامات سه کشور به بهره‌برداری رسید. علی ایحال ایجاد این دو پروژه سیاسی و استراتژیک اهمیت روابط میان دو کشور را به وضوح نمایان ساخته است و قابل کتمان نیست که روابط دو کشور عمیق‌تر خواهد شد.
دو کشور همچنین در عرصه سیاست خارجی روابط نزدیکی با یکدیگر دارند و با برگزاری نشست‌های دوره‌ای در حوزه‌های مختلف همواره تلاش کرده‌اند در راستای تحقق اهداف مشترک در منطقه حرکت نمایند، ضمناً آنکارا نقش مهمی برای باکو در ادغام با سازمان‌های غربی، منطقه‌ای و بین‌المللی ایفا کرده است. همچنین از نمونه بارز نزدیکی روابط در سیاست خارجی میان دو کشور را می‌توان در مناقشه قره باغ که در آن آذربایجان و ارمنستان با یکدیگر اختلاف دارند مشاهده نمود و نمی‌توان از اقدامات ترک‌ها در راستای حمایت از آذری‌ها چشم‌پوشی کرد. محکوم کردن حملات نظامی ارمنستان از سوی ترکیه، برگزاری رزمایش مشترک ترکیه و آذربایجان در راستای اعمال فشار به ارمنستان، انسداد مرزهای ارمنستان از سوی ترکیه در رابطه با مناقشه قره‌باغ به منظور حمایت از آذری‌ها تنها بخشی از فعالیت‌هایی است که از سوی ترکیه در برابر ارمنستان در جهت حمایت از آذربایجان اعمال شده است و همین حمایت‌ها را می‌توان به دیگر بخش‌های سیاست خارجی آذربایجان که از سوی ترکیه در برابر دیگر کشورها انجام می‌شود تسری دارد.
حال با توجه مواردی که ذکر گردید این سوال به ذهن متبادر می‌گردد که چه عاملی یا عواملی باعث پیوند روابط نزدیک میان دو کشور شده است؟
در پاسخ به این سوال چند عامل مهم مطرح می‌باشد که در ذیل به آنها اشاره می‌کنیم:
1- ریشه زبانی و فرهنگ مشترک: تردیدی نیست که توان قدرت نرم ترکیه در فرهنگ و زبان نهادینه شده است و این مؤلفه‌ها از سرمایه‌های استراتژیک آنکارا در ارتباط گیری با کشورهای منطقه خزر، آسیای میانه و قفقاز می‌باشد. ترکیه طی سال‌های اخیر با طرح‌ریزی برنامه‌های مدون اقدام به ایجاد مراکز آموزش زبان در کشورهای هم‌زبان نمود که عمدتاً کشورهای جدا شده از شوروی سابق هستند و هدف از آن تغییر زبان سیریلیک به ترکی و لاتین بود. در میان کشورهای تازه استقلال یافته آذربایجان به سرعت تحت تاثیر تغییرات زبانی قرار گرفت و از همان ابتدا خط‌الرسم ملی آذری برای خود تعریف کرد. ترک‌ها با استفاده از ابزارهای مختلف در حوزه فرهنگ و زبان سعی در القای پیام‌های مختلف فرهنگی در راستای پیگیری اهداف بلند مدت سیاسی در منطقه و تغییر شرایط به نفع خود نموده‌اند.
2- موقعیت جغرافیایی و ژئوپلتیکی: هر چند آذربایجان با ترکیه مرز مشترک با یکدیگر ندارند اما فاکتور زبان، فرهنگ و تاریخ که در سطور پیشین به آنها مختصراً اشاره شد پدیده مرز را در نوردیده و شاهد نزدیکی روابط میان دو کشور هستیم که عملاً فقدان پدیده مرز در شکل‌گیری روابط دوجانبه بی‌تاثیر بوده است.
3-ضریب شباهتی: بر اساس آخرین آمارهای موجود تعداد آذری‌هایی که در ترکیه ساکن هستند بیش از 500 هزار نفر می‌باشند که حدوداً نیمی از این تعداد در کلانشهر استانبول زندگی می‌کنند. جالب است بداینم حدود 300 هزار نفر از جمعیت آذربایجان را آذری زبان‌هایی تشکیل می‌دهند که در گذر زمان به ترکیه سفر کرده‌اند، و اما در سوی مقابل بیش از 40 هزار نفر از شهروندان ترکیه در آذربایجان حضور دارند که 4/0 درصد از جمعیت آذربایجان را به خود اختصاص داده‌اند.
4- دین اسلام: از دیگر مواردی که باعث نزدیکی میان دو کشور گردید وجود فاکتوری به اسم دین می‌باشد. حدود 97 درصد از مردم آذربایجان و 98 درصد از شهروندان ترکیه مسلمان هستند و ضریب شباهت دینی دو کشور حدود 97 درصد است که این فاکتور نیز در شکل‌گیری روابط سیاسی نزدیک در کنار دیگر مولفه‌های دو کشور نقش پررنگی داشته است.

قاسم عزیزی، عضو شورای علمی موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر

http://www.iikss.com/fa/index.php/route/news_det/OTgzNA


ظرفیت ها و پتانسیل های توریستی و گردشگری کشورهای منطقه خزر

 ظرفیت ها و پتانسیل های توریستی و گردشگری کشورهای منطقه خزر

موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر IIKSS - سفر و گردشگری یکی از بخش‌های کلیدی توسعه اقتصادی در جهان است. گردشگری حدود 10 درصد از کل تولید ناخالص داخلی در جهان را به خود اختصاص داده است و تقریبا یک دهم مشاغل دنیا محسوب می‌شود.

امروزه صنعت گردشگری بخش اعظمی از درآمدهای اقتصادی کشورها را تامین می‌کند و جایگاه ویژه‌ای در بودجه دولت‌ها دارد. صنعت گردشگری علاوه بر این صنایع دیگر را نیز درگیر خود می‌کند و باعث رونق بخش‌های دیگر و زیرشاخه‌های اقتصادی می‌شود و می‌توان گفت نقش یک کاتالیزور را در چرخه صنعت ایفا می‌کند. این صنعت پویا صنایع خدماتی همچون حمل و نقل (خطوط هوایی، دریایی، ریلی، جاده‌ای) خدمات اقامتی( هتل‌ها، استراحت‌گاه، پارک‌های تفریحی، مراکز خرید، سالن‌های موسیقی و ...) و همچنین رونق بازار(خرید سوغاتی) را با خود همراه ساخته است. همانگونه که در سطور پیشین به آن اشاره شد، دولت‌ها توجه ویژه‌ای به پتانسیل‌های گردشگری و توریسم دارند. از جمله بهترین و جذابترین مناطق گردشگری در دنیا، دریای خزر معرفی شده است. منطقه خزر از جمله مناطقی است که تقریبا تمامی اقلیم‌های آب و هوایی را در خود جای داده است. مناطقی همچون سرد و یخزده شمال، منطقه جلگه‌ای و دلتایی ولگا، منطقه خشک و کویری در قمست شرقی و صحرای قره قوم، مناطق معتدل و مرطوب در قسمت جنوبی و جنوب غربی خزر و شمال ایران و آذربایجان که جنگل‌های انبوه را در اختیار دارند. با توجه به پتانسیل‌های موجود کشورهای حاشیه‌ای این پهنه آبی نیز طی سال‌های اخیر تدابیری را در راستای جذب بیشتر گردشگر اتخاذ و هزینه‌های هنگفتی را برای رونق این صنعت صرف کرده‌اند تا از مسابقه جذب توریسم عقب نمانند. اقداماتی همچون ایجاد جزایر مصنوعی، ساخت هتل‌های بزرگ، برج‌های بسیار بلند بعنوان نماد کشور، اماکن تفریحی و رفاهی مطابق با استانداردهای روز دنیا و ... توسط کشورهای منطقه خزر صورت گرفته است که در ذیل به آنها اشاره و ظرفیت و پتانسیل‌ها، موانع گردشگری، نقاط ضعف و قوت و ... تشریح خواهد شد:
ترکمنستان:
دولت عشق‌آباد طی سال‌های اخیر با کمک ترکیه توانسته است جهش خوبی در بخش توریسم و گردشگری داشته باشد. از سال 2007 منطقه ملی گردشگری آوازه در ترکمنستان طراحی و عملیات اجرایی آن نیز آغاز گردید و در حال حاضر به عنوان منطقه‌ای جذاب برای گردشگران منطقه خزر و سایر کشورها تبدیل شده است و از آن بعنوان نگین سواحل شرقی در دریای خزر یاد می‌شود. این منطقه گردشگری بالغ بر 5 هزار هکتار می‌باشد که حدود 26 کیلومتر از سواحل دریای خزر را به خود اختصاص داده است و ظرفیت پذیرش آن 80 هزار گردشگر عنوان شده است که با هزینه‌ای بالغ بر 2 میلیارد دلار بنا گردید و در حال حاضر فاز یک آن تکمیل شده است. در این منطقه گردشگری حدود 30 هتل و سایر امکانات تفریحی همچون پارک‌های آبی، قایق‌های تفریحی، ورزش‌های آبی و ... مطابق با استانداردهای بین‌المللی ایجاد شده است و دولت عشق‌آباد در نظر دارد بر تعداد این اماکن در راستای جذب بیشتر گردشگر بیافزاید و علاوه بر این تاسیسات و مجتمع‌های ورزشی را نیز ایجاد نماید. ترکمنستان همچنین در راستای ارتقاء صنعت گردشگری توجه ویژه‌ای به صنعت حمل و نقل نمود. این کشور فرودگاه بزرگ و بین‌المللی در عشق‌آباد را مورد بهره‌برداری قرار داد و پرواز‌های داخلی را جهت دسترسی راحت‌تر و بهتر به منطقه آوازه را مدیریت کرده است.
قزاقستان:
دولت آستانه در تلاش است تا خوشه‌های اقتصادی امیدوار کننده‌ای را فراتر از منابع طبیعی برای جذب گردشگران خارجی اجرا نماید که یک مورد از آن صنعت گردشگری است. قزاقستان در حال آماده‌سازی منطقه‌ای است که از سال 2008 طرح بزرگ ساحلی "کندرلی" در استان مانگیستائو را اجرا کرده است و مراحل پایانی خود را سپری می‌کند. در این منطقه 25 هتل تفریحی، خانه‌های لوکس ویلایی، پارک‌های تفریحی، زمین‌های ورزشی همچون گلف، قایق‌های تفریحی و سایر خدمات گردشگری در نظر گرفته شده است. این پروژه حدود 5/2 میلیارد دلار هزینه داشته است. علاوه بر این حدود 6/5 میلیارد دلار سرمایه خارجی در جهت تکمیل طرح‌های مختلف از سوی شرکت‌های خارجی دریافت کرده است. قزاقستان همچنین در راستای جذب بیشتر گردشگران و ثروتمندان وعده حمام خاویار را تبلغ می‌کند. این مرکز تا سال 2020 به پایان می‌رسد که سالانه نیم میلیون گردشگر را پذیرا خواهد بود. طرح تسهیلات صدور ویزا برای چندین کشور بصورت یک طرح آزمایشی اجرا گردید وقرار است توسط دولت بررسی گردد و این اقدام در راستای تلاش دولت برای جای گرفتن این کشور در نقشه گردشگری جهان می‌باشد.
آذربایجان:
باکو نیز همانند سایر کشورهای حوزه خزر در راستای جذب گردشگر برنامه‌ریزی‌های بلند مدتی انجام داده است و با الگوی برداری از کشور امارات، در سواحل خزر اقدام به توسعه صنعت گردشگری نموده است. درآمد هنگفت حاصل از نفت طی سال‌های اخیر که پس از ایجاد خط لوله باکو-تفلیس-جیهان جهش چشم‌گیری داشت. همین مسئله مقامات این کشور را مجاب نمود تا بخش اعظمی از درآمدهای حاصل شده را صرف صنعت سودآوری نمایند به همین دلیل ایجاد منطقه ویژه گردشگری در دستور کار آنها قرار گرفت. پروژه عظیم "جزایر خزر" که در آن 41 جزیره مصنوعی به وسعت 25 هکتار ایجاد می‌گردد و ساخت بلندترین برج جهان به ارتفاع 1050 متر می‌باشد و 27 درصد بزرگتر از برج خلیفه دبی است توسط آذربایجان برنامه‌ریزی و در حال اجراست. علاوه بر این هتل‌ها، ساختمان‌های بلند، آسمان‌خراش‌های دیگری نیز در این منطقه ساخته خواهد شد و ایجاد مراکز خرید، دانشگاه، بیمارستان و پیست‌های مختلف اتومبیل‌رانی نیز در این کشور و نزدیکی سواحل خزر ساخته خواهند شد. از این نکته غافل نمی‌شویم که آذربایجان به مراتب شرایطی بهتر و مساعدتر نسبت به ترکمنستان و قزاقستان و حتی ایران دارد. معماری‌های سنتی اسلامی، تنوع فرهنگ، صنایع دستی، غذاهای سنتی، چشم‌اندازهای جغرافیایی و طبیعی و همچنین تنوع زیستی در این کشور وجود دارد که برای گردشگران جذاب است. از دیگر خصایص منحصر به فرد آذربایجان نزدیکی آن به کشورهای اروپایی است که سیل گردشگران را روانه این کشور کرده است و از این نظر به همراه روسیه منحصر به فرد می‌باشند. آذربایجان سالانه پذیرای حدود 5/2 میلیون گردشگر خارجی است که اخیرا هجوم گردشگران کشورهای عربی به این منطقه به صورت قابل توجهی افزایش یافته است.
روسیه:
صنعت گردشگری روسیه یکی از عوامل مهم و منبع قابل توجه درآمدهای این کشور به شمار می‌رود که باعث رونق اقتصادی این کشور نیز شده است و سهم این صنعت در تولید ناخالص داخلی بسیار بالاست و نسبت به سایر بخش‌های اقتصادی وضعیت رو به رشدی دارد و حدود 5 الی 6 میلیون شغل  مستقیم و غیرمستقیم ایجاد کرده است سواحل دریای خزر در بخش‌های شمالی و در کشور روسیه جاذبه‌های گردشگری بالقوه‌ای دارد که در فصول سرد و گرم جذابیت خاص خود را داراست. از جمله مناطق زیبا در سواحل خزر و بخش روسیه منطقه دربند در استان داغستان می‌باشد. این شهر تاریخی با قدمت چندین هزار ساله (بیش از 5 هزار سال) و با حفظ بافت و هویت سنتی در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیده است و از نمادهای ساسانیان بشمار می‌رود. جالب است بدانید معماری، فرهنگ و حتی هویت ایرانی-اسلامی، مساجد، امکان تاریخی همچون قلعه‌ها در این شهر وجود دارد که باعث جذب گردشگران بیشماری شده است. البته فراموش نمی‌کنیم که در فصول سرد بخش‌ها شمالی دریای خزر بدلیل عمق کم غالبا یخ زده هستند ولیکن با این وجود اماکن رفاهی و تفریحی و اقامتی در سواحل بخش شمالی دریا برای جذب توریست تعبیه شده‌اند. از عمده دلایلی که مسکو نتوانسته یا بهتر آنکه نخواسته است مانند سه کشور ترکمنستان، قزاقستان و آذربایجان در سواحل خزر برای جذب توریست سرمایه‌گذاری نماید وجود سرما و دگر سو اماکن توریستی و تفریحی متعددی است که در این کشور وجود دارد. هر چند مسکو در بخش ساخت و ساز در سواحل کم‌کاری کرده است ولیکن از سوی دیگر با خرید کشتی‌های کروز همانند کشورهای شیخ نشین عربی حاشیه خلیج فارس از آن در راستای جذب توریست در دریای خزر استفاده می‌کند.
ایران:
با تمام تفاسیری که در رابطه با گردشگری وجود دارد می‌توان گفت به دریای خزر در بخش‌های ایران توجه چندانی به آن نشده و یا اینکه در مقایسه با سواحل و جزایر جنوبی کشور کمتر مورد اقبال قرار گرفته است و این در حالیست که سیل گردشگران داخلی اغلب متوجه استان‌های شمالی و حاشیه دریای خزر می‌باشد که آمارهای موجود منتشر شده از سوی سازمان گردشگری در عید نوروز و فصل تابستان نشان از خاص بودن این منطقه دارد. حال سوال اینجاست با توجه به اینکه سه استان شمالی پذیرای انبوهی از مسافران و گردشگران داخلی و حتی خارجی هستند چرا به آنها توجه نشده است که در ذیل به آن پاسخ می‌دهیم:
1- دولت‌ها رغبتی به سرمایه‌گذاری در این سه استان ندارند و شاید دلیل اصلی آن است که با امکانات حداقلی موجود شاهد آن هستند که انبوهی از مسافران و گردشگران داخلی و خارجی ازاین مناطق بازدید می‌کنند و لزومی برای سرمایه‌گذاری بیشتر نیست.
2- فرهنگ و مذهب: از جمله مسائل مهمی است که صنعت گردشگری در ایران را تحت تاثیر خود قرار داده است. با در نظر گرفتن پتانسیل گردشگری و توریستی در سطح جهانی خواهیم دید که اکثر کشورهای توریست پذیر بدلیل نداشتن جاذبه‌های گردشگری یا بهتر آنکه به منظور جذب بیشتر گردشگران از جذابیت‌های دیگری بهره می‌برند که با فرهنگ و مذهب اسلامی در تضاد می‌باشد. قابل کتمان نیست که بخش اعظمی از گردشگران تمایل چندانی به جاذبه‌های تاریخی ندارند و اکثر توریست‌ها اماکنی را برای سفر انتخاب می‌کنند که چند صباحی را در آنجا خوشگذرانی نمایند. تردیدی نیست که کشورهای همچون تایلند و ترکیه و ... مورد توجه گردشگران خواهد بود.
با تمام تفاسیر و مواردی که در سطور پیشین به آنها پرداخته شد باید گفت حضور و جذب گردشگران و توریست یکی از مهمترین مقوله‌هایی است که کشورهای منطقه خزر به صورت خاص آذربایجان، ترکمنستان و قزاقستان بر روی آن برنامه‌ریزی‌های بلند مدت کرده‌اند و هر یک سعی دارد خود را در منطقه اوراسیا برند نمایند که این موضوع از سوی آذری‌ها بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. فراموش نکنیم که حضور حتی یک گردشگر چه داخلی و خارجی همراه با سود خالص است که باید آنرا غنیمت شمرد. در واقع کلیه خدمات ارائه شده به گردشگر و حضور او در بازارها بدون هیچ هزینه‌ای انجام می‌شود و هرگونه خدمات نیز با سود همراه است. با توجه به این مسئله مهم و رونق صنعت گردشگری در سراسر دنیا، نیازمند آن است تا مناطق شمالی که سالانه پذیرای تعداد بیشمار مسافران است مورد توجه مقامات استانی و دولتی قرار گیرد تا علاوه بر خدمت رسانی به گردشگران و توریست‌ها به اقتصاد این منطقه کمک شایانی گردد.

قاسم عزیزی، عضو شورای علمی موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر

http://www.iikss.com/fa/index.php/route/news_det/OTc0Mg