موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر

صفحه خانگی پارسی یار درباره

مرگ زودرس در روسیه

مرگ زودرس در روسیه

موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر  (IIKSS) – گذار از اقتصاد بازار و دموکراسی در فدراسیون روسیه در اوایل دهه 1990 به طور چشمگیری  باعث  افزایش مرگ و میر و کاهش امید به زندگی در روسیه  شد.  افزایش شدید مرگ و میر و کاهش امید به زندگی در روسیه  بیشتر از زمان های دیگر ثبت شده در زمان صلح و در نبود فاجعه های مانند جنگ و طاعون یا قحطی بوده است.

 در طول سال های 1987-1994، میزان مرگ و میر روسیه  60 درصد افزایش یافت، از 1.0 درصد به 1.6 درصد و امید به زندگی از 70 سال به 64 سال کاهش یافت . اگرچه امید به زندگی از سال 1987، زمانی که میخائیل گورباچف هنوز مسئول بود، کاهش یافت ، اما در طول سال های 1991-1994، در سال های اول  حکومت بوریس یلتسین، اوج یافت.

در حقیقت، مرگ و میر به میزانی که هرگز در دهه 1950 تا 1980 میلادی مشاهده نشده بود، یعنی حداقل چهار دهه گذشته ، افزایش یافت . حتی در سالهای آخر حکومت استالین (1953-1950)، میزان مرگ و میر تقریبا نیمی از میزان مرگ و میری که در نیمه اول 1990 بود، می باشد.

در طول سال های 1989-1998، میزان تولید اقتصادی 45 درصد کاهش یافت،  این در حالیست که شاخص های اجتماعی منفی مانند نرخ جرم و جنایت، میزان قتل، میزان خودکشی و نابرابری درآمد نیز به شدت افزایش یافت، اما این ها هم به تنهایی نمی تواند  افزایش مرگ و میر بی سابقه  را توضیح دهد.

اضطراب: این بحران مرگ و میر در روسیه تأکید بر تأثیر استرس بر امید به زندگی است. قضیه آن و آنگوس دیتون ارتباط شاخص های مختلف اضطراب در مردان امریکایی  را بیان می کند. که این بررسی به ما کمک می کند که درک بهتری از انتخاب رئیس جمهور امریکا ، ترامپ داشته باشیم که به علت بحران ها و اضطراب ناشی از درآمد می باشد.

در طول جنبش مردمی و انقلاب صنعتی در انگلستان از  قرن 16 تا قرن 18، مرگ و میر افزایش یافته و امید به زندگی  با توجه به تغییر در شیوه زندگی، افزایش نابرابری درآمد و فقر توده ای ،  حدود یک دهه  - از حدود 40 به کمی بیش از 30 -  کاهش یافت  .

موارد دیگر کاهش امید به زندگی به دلیل تغییرات اجتماعی - بدون جنگ، بیماری های واگیردار و بلایای طبیعی - بسیار کم است و هرگز شامل  کاهش امید به زندگی  به مدت پنج سال ، از 69 سال به 64 سال در طول سه سال از 1991 تا 1994 برای کل جمعیت یک کشور بزرگ مثل روسیه نمی باشد.

این سقوط چشمگیر در بسیاری از پوشش های رسانه های غربی پنهان شده است، اگر چه  در برخی از پژوهش های علمی در این زمینه  با تمرکز بیشتری کار شده است. این چنین ، اکونومیست به این قضیه اشاره کرد که کاهش امید به زندگی  در طول سالهای آخر حکومت گورباچف ( 1987-1992 ) در مقایسه با سالهای اولیه حکومت یلتسین (1992-1997) بیشتر بود.

چرا مرگ زودرس؟ چه نوع استرس باعث ایجاد  تغییرات شد و چرا آنها منجر به مرگ زودرس شدند؟  استرس با افزایش بیکاری، جنبش نیروی کار، مهاجرت، طلاق و نابرابری درآمد ارتباط دارد.

این شاخص های استرس پیش بینی کننده خوبی از تغییرات در امید به زندگی در روسیه در طی گذار "پس از شوروی" هستند. مردان در 40 سالگی و پنجاه سالگی که مشاغل خود را از دست داده بودند یا مجبور بودند به کار دیگر و/ یا مناطق دیگر  منتقل شوند یا  در مناطقی با نابرابری بیشتر یا نرخ طلاق بالاتر زندگی کنند،احتمالا این عوامل منجر به مرگ زودرس در دهه 1990 می شد.

مهمترین علت عمده  بیان شده  ،  افزایش مصرف الکل می باشد، که به دلایل مختلفی به بررسی دقیق و قطعی نرسیده است. اولا ، در طی چند دوره ، مصرف سرانه الکل با نرخ مرگ و میر نسبت عکس داشته است، به عنوان مثال در طی سال 2002-2007 نرخ مرگ و میر با دلایل خارجی– که شامل قتل ، خودکشی و مسمومیت – به دلیل افزایش مصرف الکل کاهش یافت. 

دوم، طبق آمار رسمی و برآوردهای مستقل، میزان سرانه مصرف الکل در دهه 1990 برابر یا کمتر از اوایل دهه 1980 بود، در حالی که میزان مرگ و میر ناشی از علل خارجی دو برابر شده بود، و نرخ مرگ و میر کلی به نصف کاهش یافت. این افزایش به طور همزمان در شاخص (کل مرگ و میر، مرگ و میر ناشی از علل خارجی و مرگ و میر ناشی از مصرف الکل) به نظر می رسد تحت تاثیر عامل دیگری ، یعنی استرس ، می باشد.

گذارهای پس از کمونیست متنوع بود اما همه گذارهای پس از کمونیسم عواقب مشابهی نداشتند. کشورهایی که به تدریج حرکت کردند مانند چین، ازبکستان و بلاروس توانستند ظرفیت و قابلیتهای  سازمانی  خود را حفظ کنند و در نتیجه از سقوط تولید جلوگیری کردند یا به حداقل کاهش دادند و افزایش ناگهانی و شدید شاخص های اقتصادی و اجتماعی را به وجود آورد.

چین و ویتنام در طول گذارشان هیچ بحران اقتصادیی را تجربه نکردند، حالانکه  که امید به زندگی در هر دو کشور همچنان افزایش پیدا کرد، هرچند در چین  در مقایسه با قبل از دهه 1980 و نسبت به سایر کشورها با  سرانه درآمد ناخالص مشابه و میزان امید به زندگی مشابه ، آهسته تر بوده است.

در مورد کوبا، کاهش تولید 40 درصدی در سال های 1989-1994 منجر به بحران مرگ و میر نشد. در عوض، امید به زندگی در کوبا از 75 سال در اواخر دهه  1980 به  78 سال در سال 2006 افزایش یافته است.

 نویسنده:  Jomo Kwame Sundaram  و Vladimir Popov

مترجم: ماندانا فردین ، عضو شورای علمی موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر

http://www.iikss.com/fa/index.php/route/news_det/MTA1Nzk


بررسی پیدا و پنهان مناسبات فرهنگی-ادبی بین ایران و کشورهای منطقه

بررسی پیدا و پنهان مناسبات فرهنگی-ادبی بین ایران و کشورهای منطقه خزر در گفت‌وگو با دکتر جان اله کریمی مطهر، استاد زبان و ادبیات روسی دانشگاه تهران: ایرانی ها در روسیه احساس غربت نمی‌کنند

موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر  (IIKSS) – ایران و کشورهای منطقه خزر دارای اشتراکات بسیاری در زمینه‌های مختلف می‌باشند، اما نکته جالب توجه آن‌که در بین انبوهی از اشتراکات و پیوندهایی که بین ایران و کشورهای منطقه خزر وجود دارد، بی درنگ اشتراکات فرهنگی-ادبی بین مردم کشور ما و کشورهای منطقه به ذهن متبادر می گردد. نکته جالب توجه تر آن‌که با علم به این موضوع و این‌که ظرفیت ها و پتانسیل های این حوزه برای تقویت و تحکیم مناسبات‌مان با کشورهای منطقه خزر بسیار بالا است، اما طی دهه های اخیر کمترین توجهات نیز به این حوزه شده‌است. به همین منظور و برای یادآوری پیدا و پنهان چنین پیوندی بین ایران و کشورهای منطقه خزر گفت‌وگویی را با آقای دکتر جان اله کریمی مطهر، استاد زبان و ادبیات روسی دانشگاه تهران و رئیس «انجمن ایرانی زبان و ادبیات روسی» ترتیب داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

 

1 - چه ویژگی‌های مشترک فرهنگی و اجتماعی بین کشورهای حاشیه خزر وجود دارد؟
همان‌طور که می‌دانید روسیه کشوری اروپایی و آسیایی است. تقریبا بالغ بر 190 قوم و ملیت در روسیه زندگی می‌کنند. اقوام مختلفی که بسیاری از آنها شرقی هستند و دارای فرهنگ آسیایی و مشرق‌زمینی هستند. 65درصد از وسعت خاک روسیه در قسمت آسیایی آن قرار گرفته‌است، ولی 28 درصد از جمعیت روسیه در بخش آسیایی آن زندگی می‌کنند. اقوام مختلف شرقی به‌خصوص در این قسمت آسیایی روسیه زندگی می‌کنند. اقوام مختلفی ایرانی مانند تاجیک‌ها، تاتارها، آستی‌ها و... در روسیه زندگی می‌کنند. طبیعی است که این اقوام از لحاظ فرهنگی، زبانی و جنبه‌های دیگر اشتراکاتی با ایران دارند. از جمعیت 147 میلیونی روسیه نزدیک به 20 میلیون نفر مسلمان هستند. مسلمانان روسی طبیعتا اشتراکات دینی و فرهنگی زیادی با ایران دارند. جمهوری‌هایی داریم مثل اوستیای شمالی، باشقیرستان، تاتارستان، چچن، داغستان و... این‌ها جمهوری‌های مسلمان‌نشین روسیه هستند. علاوه‌بر این جمهوری‌های مسلمان‌نشین، ما شرقی‌هایی هم داریم که در قسمت اروپایی روسیه زندگی می‌کنند، آن‌ها مسلمان نیستند مثل ارمنی‌ها، گرجی‌ها و... اما اشتراکات فرهنگی زیادی با ایران دارند. 190 قوم و ملیت در روسیه زندگی می‌کنند، این بدان معنی است که بیش از 190 زبان در روسیه است. 57 قوم روسی دارای قلمروهای اختصاصی هستند، برای مثال تاتارها دارای قلمرو خاص خود، یعنی تاتارستان هستند، باشقیرها هم در باشقیرستان زندگی می‌کنند. روس‌ها، مشرق‌زمینی‌ها را به خوبی می‌شناسند و با فرهنگ، آداب و رسومات آن‌ها به خوبی آشنا هستند، زیرا علاوه بر این‌که روسیه همسایه بسیاری از کشورهای شرقی مانند ایران، ترکیه، افغانستان و ... می‌باشد، اقوام مختلف شرقی و ایرانی در داخل خاک روسیه زندگی می‌کنند و مردم روسیه از طریق همین اقوام با فرهنگ شرقی آشنا شدند. در ضمن شاهکارهای ادبی فارسی از قرن هفدهم میلادی به زبان روسی ترجمه شده‌اند، آثار شاعرانی مانند سعدی، حافظ، عمر خیام، فردوسی، جامی، انوری و ... به زبان روسی ترجمه شده‌اند. مردم روسیه از طریق آثار این شاعران و نویسندگان با فرهنگ و ادبیات ایران آشنا هستند.
روسیه پهناورترین کشور دنیاست. تنوع قومی و ملیتی بسیار زیادی دارد. این تنوع قومی و ملیت باعث شده که آن دیگرهراسی که در کشورهای دیگر وجود دارد، در روسیه کمتر باشد. چون زمانی‌که یک کشور از اقوام مختلف تشکیل می‌شود قابلیت پذیرش فرهنگ، تمدن، ادبیات و... کشورهای دیگر را دارد. دیگرهراسی که در اروپا نسبت به فرهنگ‌ها و ملیت‌های دیگر وجود دارد، در روسیه وجود ندارد یا حداقل بسیار کمتر است. به همین دلیل هم مردم روسیه خیلی راحت به آداب و اعتقادات و ادبیات دیگر کشورهای دنیا علاقمندی نشان می‌دهند، و آداب، فرهنگ و ادبیات ملت‌های دیگر را خیلی زود می‌پذیرند، خیلی زود تحت تاثیر این‌ها قرار می‌گیرند و هر جایی که حرف درستی زده شود تحت تاثیر آن حرف‌ها قرار می‌گیرند.

 

2 - برای گسترش روابط بین کشورها چه راهکارهای فرهنگی ارائه می‌کنید؟
برای گسترش این روابط ما باید به اشتراکاتی که بین کشورمان و کشورهای حاشیه خزر وجود دارد تکیه کنیم. تکیه کردن به این مسائل شاید تاثیرگذاری بیشتری نسبت به کارهای دیگر داشته باشد. ما اشتراکات زیادی داریم هم از لحاظ ادبی، هم از لحاظ فرهنگی. اگر در فعالیت‌های‌مان به این مسائل توجه کنیم، من فکر می‌کنم که تاثیرگذاری‌اش خیلی بیشتر از چیزهای دیگر است. براساس یک کتابی که در سال 1390 توسط بنیاد ایران‌شناسی در مسکو درباره‌ی آموزش زبان و ادبیات فارسی چاپ شده، حدود 17 دانشگاه در سرتاسر روسیه وجود دارد که زبان فارسی را آموزش می‌دهند. به عنوان مثال در دانشگاه دولتی مسکو، دانشگاه سنت‌پترزبورگ، دانشگاه دولتی زبان‌شناسی مسکو، آکادمی دیمپلماتیک وزارت امورخارجه روسیه، دانشگاه قازان، دانشگاه آستراخان و ... . به‌طور کلی اگر ما به اشتراکات فرهنگی، ادبی و زبانی‌مان بپردازیم تاثیرگذاری آن خیلی بیشتر خواهد بود.

 

3 - کدام شهرها و قومیت‌های روسیه بیشتر به فرهنگ و سنن ایرانی نزدیک‌تر هستند؟ برای نمونه چه آداب و رسوم و سبک زندگی مشترکی وجود دارد؟
در بسیاری از این جمهوری‌ها جشن‌ها و مراسم‌های مذهبی مشترکی وجود دارد، مثل جشن نوروز، آداب ماه‌های محرم و رمضان و... . علاوه براین از لحاظ فرهنگی و رفتاری هم ما یک اشتراکاتی داریم که  نشات گرفته است از فرهنگ و آدابی که توی فرهنگ دینی ما وجود دارد. البته نه تنها در جمهوری‌های مسلمان‌نشین، بلکه در خود مسکو و دیگر شهرهای بزرگ روسیه هم همین شرایط را می‌بینید. به همین دلیل ایرانی‌ها در روسیه احساس غربت نمی‌کنند، چون با مسلمانان و مشرق‌زمینی‌های زیادی برخورد می‌کنند. همچنین خیلی از رفتارهای اجتماعی و فرهنگی مشرق‌زمینی را در جامعه‌ی روسیه می‌بینید، چون‌که روسیه یک کشور اروپایی و آسیایی است. در جمهوری‌هایی مثل تاتارستان، باشقیرستان و داغستان خیلی بیشتر، ولی در شهرهای بزرگ، مثل مسکو و سنت‌پترزبورگ مکان‌های خاصی را شما می‌بینید که مسلمانان برای مراسم‌های دینی جمع می‌شوند.

 

4 - با توجه به این که یکی از عوامل تجانس بین انسان‌ها زبان مشترک می‌باشد، چه چشم‌اندازی را برای نزدیکی جمعیت‌های ساکن حاشیه خزر پیش‌بینی می‌کنید؟
خیلی از اقوام حاشیه خزر و همچنین خیلی از مسلمانانی که در روسیه زندگی می‌کنند، زبان‌شان فارسی نیست، اما زبان‌های ایرانی دارند، اشتراکاتی دارند، برای نمونه زبان تاتاری اشتراکات زیادی با زبان ترکی آذری دارد. در نتیجه ما با خیلی از این شرقی‌های روسیه اشتراکات زبانی زیادی داریم. از طرف دیگر، آموزش زبان فارسی هم در روسیه گسترش زیادی داشته است. در ضمن، آموزش زبان روسی در سال‌های بعد انقلاب گسترش زیادی در ایران پیدا کرده‌است. در حال حاضر گروه زبان و ادبیات روسی تقریبا در 10 دانشگاه ایران دایر است.
در یک تحقیقی اشاره شده‌بود که 140 تا از شاعران روسی در شعرهای خود به موضوعات شرقی و ایرانی پرداختند. نویسندگان و شاعران روسی، نه تنها با فرهنگ و ادبیات ایران آشنا هستند، نه تنها آثار نویسندگان و شاعران ایرانی را به زبان روسی ترجمه کرده‌اند، بلکه موضوعات ایرانی و شرقی بن مایه‌های بسیاری از آثار روسی نیز شدند. نویسندگان روسی با بهره گیری از حکمت و فرهنگ شرقی و ایرانی، دیدگاه‌های خود را درباره‌ی بسیاری از مسایل اجتماعی بیان کرده اند.
اسلام، فرهنگ و ادبیات فارسی جایگاه مهمی در زندگی فرهنگی و ادبی روسیه پیدا کرد. اهمیت و نقش آن به‌قدری زیاد بود که حتی در آثار ادبی و نیز مکاتبات آنها انعکاس پیدا کرد. برای نمونه فت شاعر بزرگ قرن نوزدهم روسیه و مترجم اشعار حافظ به زبان روسی در مکاتبات و مباحثات خود با لف تالستوی اغلب با اشعار حافظ پاسخ می‌گفت. این، حتی در رمان "آنا کارنینا"ی تالستوی هم انعکاس یافته‌است؛ آبلونسکی قهرمان رمان "آنا کارنینا" در دفاع از خود و برای سرزنش لوین دیگر قهرمان رمان این مصرع از حافظ را تکرار می‌کند:
"برو ای زاهد بر دردکشان خرده مگیر"

 

5 - در مجموع علاقمندی حاشیه‌نشینان خزر را برای یادگیری زبان‌های طرف مقابل چگونه ارزیابی می‌کنید؟
می‌توان گقت که آموزش زبان فارسی در حاشیه خزر و در بین روس‌ها سطح قابل قبولی دارد، در مناطق مختلف روسیه آموزش زبان فارسی وجود دارد. البته، به نظر من این مسئله، یعنی گسترش آموزش زبان و ادبیات فارسی در روسیه دو دلیل دارد: 1- از آنجایی‌که درصد بالایی از مشرق زمینی‌ها در خاک روسیه زندگی می‌کنند، درواقع یادگیری زبان و فرهنگ ایرانی، برای شناسایی بهتر اقوام مختلف شرقی روسیه کمک می‌کند. شناخت بهتر اقوام مختلف کشور، کمک زیادی به اداره بهتر کشور می‌کند. زبان یکی از ابزاری‌است که برای شناخت اقوام و ملیت‌های دیگر به‌کار می‌گیرند. 2- ایران کشوری است با تمدن تاریخی خیلی کهن و در نتیجه با توجه به این تمدن بسیار قدیمی، سهم زیادی نیز در توسعه و گسترش فرهنگ مشرق‌زمین دارد. اندیشمندان روس همیشه در طول تاریخ علاقمند بودند که با این تمدن غنی آشنا شوند و از آن بهره گیرند. از طرف دیگر، ایران و روسیه دو کشور همسایه هستند، به‌خاطر این‌که روابط درستی با یکدیگر داشته باشند، ضرورت دارد همدیگر را بهتر بشناسند.

 

6 - اقبال همسایگان خزری به آثار ادبی و فرهنگی طرف مقابل چگونه است؟
اگرچه مطالعات تطبیقی ادبیات و فرهنگ دو کشور ایران و روسیه انجام می‌گیرد، ولی در سطح قابل قبولی نیست. ولی همین اندک مطالعاتی که صورت گرفته نشان می‌دهد که روس‌ها همیشه به فرهنگ، آداب و ادبیات ما توجه داشتند و به اصطلاح نگاه‌شان به این حوزه عمیق و وسیع بوده‌است. و همچنین ایرانی‌ها هم در دوران مختلف نگاه‌شان به روسیه بوده‌است.
همان‌طور که می‌دانید، کلیسای ارتدکس روسیه تالستوی را تکفیر کرد. سالاویف کشیش و نویسنده مذهبی طی نامه‌ای از لف تالستوی خواسته بود به کلیسا برگردد. تالستوی با استفاده از داستان "موسی و شبان" مولوی به او پاسخ داد. تالستوی در نامه خودش از سالاویف می‌خواهد که به او هم مانند شبان مولوی نگاه کند. در ادامه می‌افزاید که قلب او هم مانند آن شبان آرام است و می‌ترسد آن چیزهایی که دارد را از دست بدهد. خواندن نامه تالستوی برای هر ایرانی ایجاد غرور می‌کند و نشان از جایگاه ادبیات فارسی در بین مردم و اندیشمندان روسی دارد. در ضمن بیانگر آن است که نویسندگان روسی با بهره‌گیری از اندیشه‌های متفکران ایرانی، دیدگاه‌ها و نظرات خود را درباره‌ی موضوعات مختلف بیان می‌کردند.
همچنین به پوشکین به‌خاطر استفاده زیاد از اندیشه‌های سعدی در اشعار و نوشته‌هایش، بعد از نگارش "فواره‌ی باغچه‌سرا" لقب "سعدی جوان" دادند. حتی از نام و ابیاتی از سعدی در رمان "یوگنی آنگین"، که یک رمان کاملا روسی است، استفاده می‌کند.
دکتر کریمی مطهر در پاسخ به این سوال که کیفیت ترجمه‌های فارسی به روسی را چگونه ارزیابی می‌کنند، گفتند که در مجموع می‌توان مهر تاییدی بر این ترجمه ها زد، زیرا باتوجه به تاثیرگذاری ادبیات و فرهنگ ایرانی که در آثار روسی مشاهده می‌کنیم، نشان از آن دارد که کیفیت آنها خوب بوده‌است. ایران‌شناسی در روسیه خیلی پیشرفت داشته‌است و روس‌ها روی ادبیات، زبان و فولکلورمان کارهای با ارزشی انجام دادند.


تهیه و تنظیم: امین حسین زاده، مترجم زبان روسی و عضو شورای علمی موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر (IIKSS)

http://www.iikss.com/fa/index.php/route/news_det/MTA2MDI


قانون اساسی درتاجیکستان، بررسی قانون اساسی کشورهای پساشوروی(2)

قانون اساسی درتاجیکستان، بررسی قانون اساسی کشورهای پساشوروی(2)

میثم آرائی درونکلا

عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور و مدیر موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر

 

تاجیکستان

این جمهوری شوروی سابق پس از بدست آوردن استقلال در 1991 متحمل یک جنگ داخلی طولانی شد که مانع پیشرفت اقتصادی شد. تاجیکستان توسط یک حزب سیاسی اداره (شبیه شوروی سابق) می شود و قانون اساسی خود را جهت افزایش قابلیت رئیس جمهور برای ماندن در این سمت اصلاح کرده است.

اطلاعات عمومی

جمهوری تاجیکستان حدود 143100 کیلومتر مربع مساحت دارد و از شمال با قرقیزستان, از شرق با چین, از جنوب با افغانستان و از غرب و جنوب غربی با ازبکستان مرتبط میباشد. دوشنبه پایتخت این کشور 7 میلیون نفری است.

منابع طبیعی تاجیکستان شامل نیروی هیدروالکتریکی, نفت خام و اورانیوم و صنایع مهم آن فرآوری مواد کانی, مواد شیمیایی و تولید کود شیمیایی می باشد. محصولات کشاورزی آن شامل کتان, سبزیجات, میوه و غلات است. اگر چه جنگ داخلی سالهای 1992و 1997 مانع رشد اقتصادی شد. از اواخر جنگ, این جمهوری نسبتا فقیر بتدریج پیشرفت کرد که تا حدی بخاطر خصوصی سازی صنایع دولتی می باشد.

نوع دولت: دولت پارلمانی به سبک ریاست جمهوری, با یک رئیس جمهور, یک نخست وزیر و کابینه, قوه مقننه دو مجلسی, یک دستگاه قضایی که شامل یک دادگاه قانون اساسی می باشد.

تاریخ قانون اساسی 1994، 1978

تاریخچه نظام حقوق اساسی

بر اساس فاکتور های زبانی, تاجیک های امروزی و نیاکانشان تا حدی ترکیبی از افراد آسیای مرکزی حدود 2500 سال قبل هستند که از شاخه هندو – ایرانی از زبانهای هندو – اروپایی بودند, مانند سغدیان ها و باختر ها. قسمتهایی از تاجیکستان کنونی در طول قرن ششم و پنجم قبل از میلاد توسط امپراطوری ایرانیان کنترل می شد و پس از فتح آن توسط الکساندر کبیر در قرن چهارم قبل از میلاد قسمتی از پادشاهی یونانی – باختری شد. چند شهر شمالی دارای اهمیت قابل توجهی جهت تجارت ابریشم میان چین و غرب شدند و افراد سغدی به طور قابل توجهی به این شهر ها نفوذ کردند به خصوص در مورد مذاهب از قبیل بودایی و زرتشتی.

در طول اوایل قرن چهارم بعد از میلاد, کوشان ها، که کاملا مرتبط با هندی ها بودند بر تاجیکستان و مناطق اطراف حکومت کردند که موجب افزایش نفوذ بودایی ها شد. همچنین چین نفوذ خود را بر این منطقه افزایش داد تا زمانیکه فاتحان اسلام در قرن هشتم ظهور یافتند. نفوذ ایرانیان تا قرن دوازدهم ادامه داشت و زبان فارسی مهمتر از زبان عربی شد. در طول قرن شانزدهم, ازبک ها قسمتهای زیادی از آسیای مرکزی را فتح کردند, اما از قرن نوزدهم این منطقه میان سه گروه در حال جنگ که برای کنترل بر مناطق بیشتر مبارزه می کردند, تقسیم شد.

امپراطوری روسیه گسترش خود را به سمت آسیای مرکزی در نیمه دوم قرن نوزدهم آغاز کرد و از اواخر این قرن توانست تسلط خود را مستحکم سازد. افزایش قطع رابطه با روسیه و تشکیل گروه های نظامی در این منطقه منجر به اعتراضات خشونت آمیز شد اما انقلاب روسیه در 1917 موجب تغییراتی شد. تسلط شوروی منجر به تشکیل تاجیکستان به عنوان جمهوری ussr در 1929 شد. پس از جدایی آن از جمهوری ازبکستان که از 1924 با آن ادغام شده بود و ایجاد یک منطقه جدید در شمال. با اینهمه کوچکترین جمهوری آسیای مرکزی محسوب می شد.

تاجیکستان ابتدا به عنوان یک جمهوری خودگردان شوروی در 1924 و سپس به عنوان یک جمهوری کامل در 1929 دارای قوانین اساسی به سبک شوروی بود و یکی از آنها که توسط رهبران شوروی در مسکو تدوین شده بود در 1978 اعلام شد. اولین قانون اساسی تاجیکستان پس از استقلال آن در 9 سپتامبر 1991, در 6 نوامبر 1994 به اجرا در آمد. این قانون اساسی در 1991 اصلاح شد که امکان ورود حزب های مسلمان مخالف و افزایش دوره ریاست جمهوری از 5 تا 7 سال را فراهم می ساخت.

تاثیرات

قانون اساسی 1994 برگرفته از قانون اساسی شوروی سابق بود. اگر چه این سند جدید شامل سمت ریاست جمهوری به جای دولت پارلمانی گذشته همراه با وزرا و ارائه دهنده مالکیت خصوصی و حقوق اساسی بود، در مورد تشکیل قدرت های سیاسی سختگیر و در مورد محدودیتهای واقعی آنها نه چندان جدی بود.

قانون اساسی

این مقدمه کوتاه اعلام می کند که " مردم تاجیکستان یک بخش جدایی ناپذیر از جمعیت جهانی هستند، تایید کننده برابری حقوق و دوستی همه ملیتها و مردم می باشد و ایجاد جامعه عدالتمندانه را یک هدف بر می شمارد".

ماده 1 اعلام میکند که " جمهوری تاجیکستان یک کشور واحد، سکولار، مبتنی بر قانون, دموکراتیک و خود گردان است, و شرایط معیشتی مناسبی را برای همه افراد فراهم خواهد کرد".

حقوق اساسی

ماده 5 بیان می کند: " انسان, آزادی ها و حقوقش ارزش های والایی خواهند بود". فصل دوم، حقوق، آزادی ها و وظایف اساسی شهروندان، بیان می دارد که " هر شخصی نزد قانون و دادگاه های قانونی برابر است؛ حقوق و آزادی های ضمانت شده برای هر فردی بدون توجه به ملیت، نژاد، جنسیت, زبان، اعتقادات مذهبی, باورهای سیاسی، علم یا موقعیت اجتماعی یا سرمایه ای " می باشد، مردان و زنان دارای حقوق برابرند؛ و هر شخصی حق زندگی دارد. محل سکونت غیر قابل تخطی می باشد؛ و آزادی مذهبی و ارتباطی ضمانت شده است، مانند آزادی بیان و حق استفاده از مراجع کشوری به صورت شخصی یا مشترک. مالکیت شخصی ضمانت شده است زیرا تصحیح کننده فعالیتهای غیر قانونی هیئت های دولتی, انجمن های اجتماعی و افراد و حزب های سیاسی می باشد.

اقدامات امنیتی برای افراد متهم قید شده است و حقوق و تدابیر اجتماعی شامل توجه خاص به مادر و کودک همچنین حق تشکیل خانواده, کار، خانه، فراغت و کمک های پزشکی و مراقبت های بهداشتی رایگان می باشد. در برخی از موارد مربوط به حقوق و آزادی ها محدودیت هایی نیز وجود دارد از قبیل مواردی که توسط قانون ذکرشده است. وظایف شهروندان نیز وفادار ماندن به قانون اساسی, حفاظت از سرزمین مادری و پرداخت مالیات هاست.

تقسیم اختیارات

ماده 9 تاکید می کند" قدرت کشور براساس تفکیک قوه های اجرایی, قضایی و قانونگذاری خواهد بود. "

 

دستگاه اجرایی

طبق ماده 64 «رئیس جمهور رئیس کشور و مرجع اجرایی (دولت) است و حامی قانون اساسی, قوانین, حقوق و آزادی های افراد, ضامن استقلال ملی، وحدت و انسجام منطقه, ثبات و استمرار کشور می باشد. رئیس جمهور باید حداقل توسط 5% از انتخاب کنندگان معرفی شود و توسط رای گیری برابر, مستقیم و همگانی برای یک دوره 7 ساله انتخاب می شود و این دوره قابل تمدید می باشد. جهت واجد شرایط بودن برای این سمت فردی می بایست حداقل 35 سال داشته باشد, به زبان رسمی کشور صحبت کند و به طور مستمر طی 10 سال گذشته در این کشور اقامت داشته باشد.

30 تا از وظایف و اختیارات رئیس جمهور در ماده 69 فهرست شده است که شامل اداره سیاست داخلی و خارجی کشور, نمایندگی کشور در روابط بین الملل, تشکیل و منحل کردن وزرا و کمیته های کشوری, انتصاب و عزل نخست وزیر و اعضای دیگر دولت همچنین «رئیس منطقه خودگردان کوه های باد آخشان, نواحی دیگر, شهر دوشنبه, شهر ها و نواحی دیگر, جلوگیری و تعلیق فعالیتهای مراجع اجرایی که مغایر با قانون اساسی است، درخواست رفراندوم, امضای قوانین, اعلام وضعیت جنگ, که باید مورد تایید قوه مقننه قرار گیرد و بررسی مسائل مربوط به شهروندی, پناهندگی سیاسی و عفو عمومی می باشد. به دنبال ماده 70 «رئیس جمهور حکم ها را تصویب خواهد کرد و دستوراتی را در چارچوب اختیارات خودش صادر می کند, جلسات مشترک دو مجلس قوه مقننه را در مورد موقعیت کشور برگزار می نماید و مسائل مهم و ضروری را برای مباحثه در این جلسات بیان می دارد.

رئیس جمهور نسبت به فعالیتهای خود به لحاظ قانونی دارای مصونیت می باشد جز در موارد خیانت های بزرگ که با نظر دادگاه قانون اساسی و با تایید دو سوم کل اعضای هر دو مجلس قانونگذار می باشد.

دولت. نخست وزیر, نماینده اول و دیگر نمایندگان, وزرا و رئیس کمیته های کشوری تشکیل دهنده دولت هستند. اساسا دولت تحت نظر رئیس جمهور بر اجرای قوانین نظارت و فعالیتهای دستگاه اجرایی را تعیین می کند. برای مثال ماده 74 بیان می کند که «قدرت دولت توسط رئیس جمهور جدید تعیین خواهد شد». ساختار دولت, فعالیت و اختیارات آن توسط قانون اساسی مشخص می شود, اما طبق ماده 75, دولت برنامه های اجتماعی و اقتصادی, سیاستهای پخش و دریافت وام های کشوری و کمک های اقتصادی به کشور های دیگر, تنظیم بودجه های کشوری و مسائلی در مورد مبلغ قابل قبول کسری بودجه کشور و منابع جبرانی آن را به مجلس عوام بیان می دارد.

قوه مقننه

مجلس عالی پارلمانی تاجیکستان قوه مقننه و نمایندگی عالی ملت می باشد. این مجلس شامل مجلس اعیان و مجلس عالی یا مجلس عوام است که سه چهارم اعضای آن غیر مستقیم در جلسات شهری و منطقه ای انتخاب می شوند, یک چهارم آن توسط رئیس جمهور منتصب می شوند و روئسای جمهوری سابق برای همیشه در سمتی مناسب قرار می گیرند و مجلس نمایندگان بر اساس رای گیری مستقیم, برابر و همگانی توسط برگه های رای محرمانه انتخاب می شود.

مدت دوره هر دو مجلس 5 ساله می باشد و برای واجد شرایط بودن اعیان فرد می بایست حداقل 35 ساله و مقیم این کشور و دارای مدرک تحصیلی بالایی باشد، همین شرایط برای نمایندگان مجلس عوام نیز صدق می کند, به جز سن که محدود به 25 سال است. ماده 49 بیان می دارد که قانون اساسی تعداد اعضا را مشخص می سازد و در حال حاضر 34 نفر عضو مجلس اعیان و 63 نفر اعضای مجلس عوام می باشند.

قدرت های دو مجلس در جلسات مشترک شامل تایید انتصاب یا عزل نخست وزیر و وزرای دیگر دولت توسط رئیس جمهور تایید اعلام وضعیت جنگی یا وضعیت اضطراری, موافقت با به کار گیری نیروهای مسلح خارج از کشور, اعطای مدال های کشوری و بالاترین درجات نظامی به رئیس جمهور و تعیین مسائل مصونیت رئیس جمهور می باشد.

قدرت های مجلس اعیان شامل تصمیم گیری در مورد تغییرات در واحد های حکومتی و منطقه ای؛ انتخاب و احضار رئیس, نمایندگان و قضات دادگاه قانون اساسی, دیوان عالی و دادگاههای عالی اقتصادی بر اساس پیشنهاد رئیس جمهور و تصمیم گیری در مورد مصونیت های مقامات رسمی می باشد. قدرت های مجلس عوام مربوط به تشکیل رفراندوم و انتخابات و انتخاب و عزل مقامات بر اساس توصیه های ریاست جمهوری بحث در مورد قوانین پیش نویس و مسائل مهم دولتی و ملی تایید برنامه های اقتصادی و اجتماعی, تعیین وام ملی, تصویب و فسخ معاهدات بین المللی, تشکیل دادگاهها, تعیین پاداش ها, درجات دیپلماتیک و نظامی و عنوان های خاص, تعیین حقوق رئیس جمهور و اجرای قدرت های دیگر بر اساس قوانین و قانون اساسی می باشد.

به طور کلی مجلس عوام قوانین را توسط اکثریت کل اعضای خود تصویب می نماید و به استثنای قوانین عفو عمومی و بودجه, قوانین پس از تصویب توسط این مجلس, جهت تصویب توسط همان اکثریت به مجلس اعیان فرستاده می شوند. به هر حال قوانین اساسی همان طور که در قانون اساسی ذکر شده است باید توسط اکثریت دو سوم هر یک از دو مجلس تصویب شوند. با تصویب قوانین در هر دو مجلس, سپس جهت امضا و انتشار به نزد رئیس جمهور فرستاده می شود. اگر رئیس جمهور از امضای قانون پیشنهادی خود داری می نماید. وتو توسط رای دو سوم هر یک از دو مجلس لغو می شود.

دستگاه قضایی

سیستم قضایی مستقل اعلام شده است و مسئول حمایت از حقوق و آزادی های افراد و شهروندان, منافع کشوری, سازمان و بنیادها و از مشروعیت و عدالت می باشد. این سیستم متشکل از دادگاه قانون اساسی, دیوان عالی, دادگاه عالی اقتصادی و دادگاه نظامی, همچنین دادگاه های شهری, منطقه ای و ناحیه ای می باشد. طبق ماده 84 «قانون اساسی تعیین کننده ساختار و فعالیتهای دادگاه ها می باشد»

دوره همه قضات 10 ساله است و حقوقدانی که حداقل 30 و حداکثر 65 ساله و دارای حداقل 5 سال تجربه کاری باشد واجد انتخاب و انتصاب به عنوان قاضی این دادگاه ها خواهد بود. شرایط مورد نیاز برای انتصاب در دادگاه نظامی, دادگاه های ناحیه ای و دادگاههای شهر دوشنبه تا حدی تخفیف یافته است, قضات باید حداقل 25 ساله و دارای سه سال تجربه کاری باشند.

دادگاه قانون اساسی: 7 قاضی که یکی از آنها می بایست از منطقه خود گردان کوه های بدخشان باشد، سازنده این دادگاه هستند. اعضای این دادگاه علاوه بر حداقل سن30 سال, می بایست حداقل دارای 10 سال تجربه کاری باشند. دادگاه قانون اساسی مسئول تعیین مطابقت قوانین و اسناد قانونی قوه مقننه , رئیس جمهور، دولت دیوان عالی, دادگاه عالی اقتصادی و مراجع محلی و کشوری دیگر همچنین قرار دادها با قانون اساسی می باشد.

اصلاح قانون اساسی

اصلاحیه های می بایست توسط رفراندوم در خواست شده توسط رئیس جمهور یا مجلس عوام قوه مقننه بوسیله دو سوم رای همه اعضا تایید شوند یا رئیس جمهور و یا مجلس عوام می توانند اصلاحیه های را با موافقت بیش از دو سوم اعضای کل نمایندگان پیشنهاد نمایند و بر اساس ماده 99 «اصلاحیه ها توسط رئیس جمهور یا حداقل یک سوم اعضای کل هر دو مجلس پیشنهاد خواهند شد». اصلاحیه پیشنهادی می بایست سه ماه قبل از رفراندوم در مطبوعات منتشر شود. به هر شکل حکومت, انسجام منطقه و ماهیت اجتماعی سکولار, دموکراتیک و قانون محور کشور تغییر ناپذیرند.

 

ref:

Robert L. Maddex, constitutions of the world, cqpress

ترجمه و تالیف:

میثم آرائی درونکلا

عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور و مدیر موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر

http://www.iikss.com/fa/index.php/route/news_det/MTA1NzY


فرصتهای اقتصادی خزر برای بخش خصوصی

فرصت‌های اقتصادی خزر برای بخش خصوصی 

موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر  (IIKSS) – وجود پهنه آبی خزر همواره به عنوان یکی از منابع مهم برای تامین منافع ساکنین منطقه خزر محسوب می‌گردد که سبب رونق اقتصادی برای مردمان حاشیه‌نشین آن نیز شده است. با پیشرفت علم و تکنولوژی در دنیا راه‌های کسب سود و در آمد نیز به همان اندازه ارتقاء یافته است و برآیند آن تنوع اقتصادی برای جامعه می‌باشد. در حال حاضر موقعیت دریای خزر بعنوان یکی از منابع کسب درآمد در ایران  حائز اهمیت می‌باشد که در شمال کشور جایگاه اقتصادی مطلوبی برای بخش خصوصی دارد. قابل کتمان نیست که استان‌های شمالی از فقر صنعت یا صنعتی بودن و نداشتن صنایع های‌تک رنج می‌برند اما وجود دریای خزر برای ساکنین این خطه تا حدودی فقدان جایگاه صنعت و تکنولوژی را مرتفع ساخته است که نیاز به توجه بیشتری از سوی سرمایه‌گذاران بخش خصوصی و حتی دولتی دارد. بدون تردید موقعیت ممتاز و ویژه ژئواکونومیک، ژئواستراتژیک و ژئوپلتیک دریای خزر از جایگاه مهمی برای جمهوری اسلامی ایران و استان‌های شمالی برخوردار است، همچنین ابعاد پنهان اقتصادی در این پهنه آبی وجود دارد که می‌بایست به آنها توجه گردد. علی‌ایحال در حال حاضر توجه سرمایه‌گذاران در بخش‌های توریستی، کشاوری، شیلات، کشتی‌رانی متمرکز شده است که هر یک به نوبه خود برای بخش خصوصی مهم و سودآور می‌باشد. لذا در این مقاله سعی می‌گردد پتانسیل‌ها و فرصت‌های اقتصادی موجود در دریای خزر مورد بررسی قرار گیرد.

توریسم:
تردیدی وجود ندارد که حاصل سرمایه‌گذاری در صنعت توریسم دستیابی به سود سرشار آن می‌باشد. به همین منظور امروزه اکثر کشورهای جهان سعی دارند سرمایه‌گذاری در این صنعت پرسود را تجربه نموده و بدین ترتیب است که شاهد تحرکات و اقدامات کشورهای منطقه خزری در ساخت جزایر مصنوعی، هتل‌های چند ستاره، مناطق توریستی، برج‌های مرتفع و ... هستیم. در این بین اما سهم استان‌های شمالی ایران در مقایسه با کشورهای همسایه چندان چشم‌گیر و قابل توجه نبوده، اما با همین امکانات حداقلی مشاهده می‌کنیم که سالانه و در روزهایی از سال سیل جمعیت به این استان‌ها گسیل می‌شوند. در واقع توریست‌ها با حضور در اماکن تفریحی و رفاهی تنها اقدام به خرید و یا بهتر آنکه خرج پول می‌نمایند که همین امر سبب خلق سرمایه برای طرف مقابل خواهد بود.
به هر حال توریست‌ها در مسیر عبور خود از اماکن تاریخی و بازارها، فضای سبز زیبا، رستوران‌ها، هتل‌ها، اماکن رفاهی و ... بازدید نموده و قطعا برای ارائه خدمات و حتی خرید صنایع دستی و دیگر محصولات هزینه پرداخت می‌نماید. اما در این میان مشکل مهم و اساسی موجود در رابطه با وضعیت توریسم در منطقه خزر آن است که مردم ایران، شمال کشور و دریای خزر را تنها به عنوان منطقه‌ای برای گردشگری و توریستی می‌پندارند و این در حالیست که از پتانسیل بستر و زیربستر این پهنه آبی غافل شده‌اند. در این خصوص باید گفت تحدید حدود منصفانه دریای خزر می‌تواند آینده اقتصادی استان‌های شمالی و حتی کشور را تامین نماید.
بخش کشاورزی:
اقلیم آب و هوایی و خاک حاصل‌خیز خطه شمال ضامن شغل اصلی مرمان این منطقه بوده است و می‌توان گفت به نوعی بخش اعظمی از مایحتاج غذایی ایرانیان از همین استان‌های شمالی تامین می‌گردد. اما یکی از چالش‌های پیش‌رو و بزرگ کمبود منابع آبی که حاصل از خشکسالی‌ها و عدم بارندگی‌ها می‌باشد و دگرسو عدم استفاده صحیح و نامناسب از آب آینده این منبع غنی درآمدی را با چالش جدی روبرو ساخته است. در حال حاضر تغییر ماهیت کشاورزی و کشت محصولات سازگار با محیط که در عین حال مصرف آب کمی را دارد حائز اهمیت و از سوی دیگر سرمایه‌گذاری در بخش‌های مدیریت استفاده از آب در کشاورزی می‌تواند در آینده بسیاری از مشکلات موجود را مرتفع نماید.
شیلات:
بحث شیلات و آبزیان بخش جدا نشدنی منابع درآمدی برای تمام شهروندان ساحل‌نشین پهنه آبی خزر بشمار می‌رود و می‌توان گفت سفره اکثر ساحل‌نشینان منطقه خزر و به صورت خاص ایران، توسط آبزیان مزین شده است. تولید و صید سالانه بیش از 200 هزار تن انواع آبزیان دریایی و پرورشی بیانگر اهمیت بخش شیلات در استان‌های شمالی می‌باشد که بخش خصوصی می‌تواند در بهبود شرایط فعلی و با هدف کسب سود برنامه‌ریزی و سرمایه‌گذاری نماید. در حال حاضر و با چالش کمبود آب بهترین گزینه پرورش آبزیان در قفس و در دریا می‌باشد که مقرون به صرفه خواهد بود. تردیدی وجود ندارد که جمعیت ماهیان در دریای خزر به دلایل مختلف در حال افول می‌باشد و دگرسو سطح منابع آبی سطحی و زیرسطحی نیز با چالش روبرو شده است. در واقع ذکر چنین مشکلاتی باعث می‌گردد که بیش از پیش در رابطه با پرورش ماهی در قفس و سرمایه‌گذاری در این بخش توجه نمود. ورود بخش خصوصی به این عرصه بدون تردید علاوه بر کسب سود حفظ منابع آبی را نیز به همراه خواهد داشت.
در حال حاضر کشورهای منطقه خزر با استفاده از کشتی‌های جدید و پیشرفته که توانایی انجماد و نگهداری ماهی را دارند توانسته‌اند گام بلندی در اقتصادی‌سازی آن بردارند و این در حالیست که صیادان ایرانی کماکان به صورت سنتی و با استفاده از قایق‌های کوچک و لنج‌های صیادی اقدام به این امر می‌کنند. علاوه بر این تبدیل برخی ماهی‌های صید شده به محصولات مختلف از قبیل پودر ماهی برای تهیه خوراک ماهیان پرورشی، تبدیل به وسایل آرایشی و بهداشتی و تولیدات متنوع دیگری که از ماهیان حاصل می‌گردد از دیگر مهمی است که در کشورهای منطقه خزر انجام می‌شود.
کشتی‌رانی و حمل و نقل دریایی:
کشورهای دنیا در زمینه کشتی‌رانی و حمل و نقل دریایی که امروزه به عنوان یکی از فاکتورهای کسب سود و درآمد یاد می‌شود سرمایه‌گذاری هنگفتی انجام داده‌اند که کشورهای منطقه خزر نیز از این قاعده مستثنی نمی‌باشند. در این میان کشورهای آذربایجان، ترکمنستان و قزاقستان طی سال‌های اخیر با دو هدف 1- ارتباط با جهان خارج (که این امر از طریق آذربایجان مرتفع می‌گردد) و  2- زمینه‌های عبور جاده ابریشم جدید (که از این کریدور فراهم نمایند)، اقدام به سرمایه‌گذاری در این صنعت نموده‌اند.
در نتیجه می‌توان گفت ظاهراً به هیچ وجه نمی‌توان مانع از این تصمیم و اراده جدی از سوی طرفین شد. لذا می‌بایست در ایران بسترهای دریایی به منظور همکاری مشترک منطقه‌ای با این سه کشور شکل بگیرد. لذا زیرساخت‌های کشتی‌سازی باید به دنبال بومی‌سازی این صنعت در آب‌های سبک خزری پیش برود(صنعت کشتی‌سازی در آب‌های شور اقیانوس و آب‌های رودخانه‌ای متفاوت است) که بدین ترتیب علاوه بر تامین نیازهای داخلی بتوانیم در خرید و فروش کشتی‌ها در این پهنه آبی نقش جدی داشته باشیم.

قاسم عزیزی، عضو شورای علمی موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر

http://www.iikss.com/fa/index.php/route/news_det/MTA1NzQ


ادیان و مذاهب در رویارویی با پهناورترن کشور جهان (روسیه)

ادیان و مذاهب در رویارویی با پهناورترن کشور جهان (روسیه) 

موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر  (IIKSS) – در دنیای امروز  معنویت و دین  نقش خاصی در زندگی مردم ایفا می کند. در این میان مردمان روس نیز از این امر مستثنا نیستند.

با بررسی دین گرایی در بین مردمان روس ، ادیان زیاد و متنوعی در روسیه شناخته شد ،  از مهم ترین ادیان در تاریخ روسیه مسیحیت ، اسلام ، بوداگرایی  و یهودیت می باشد. در این میان اکثریت مردم این کشور معتقد به فرقه‌های دین مسیحی ارتدوکس orthodox هستند. روسیه در زمان سلطه پرنس ولادیمیر Vladimir در سال 988 دین مسیحیت را در مراسمی در مناسک بیزانس Byzantine به‌عنوان مذهب رسمی کشور و بزرگترین دین سنتی روسیه  برگزید. که براساس قانونی مصوب 1997 بخشی از میراث تاریخی روسیه بشمار می آید.

کلیسای ارتدوکس روسی دین غالب در روسیه است. بیش از 95? کلیساهای ارتدکس ثبت شده در روسیه  به کلیسای ارتدوکس روسی وابسته‌اند و درصد بسیار کمی از مسیحیان نیز در این کشور وجود دارند که متعلق به کلیسای ارتودوکس نیستند. فدراسیون روسیه دارای 42 انجمن یهودی است; که بیش از 10% آن‌ها در مسکو ساکن هستند.

در اوت 2012  در اولین ارزیابی جامعه شناسانه پیروان مذهبی در روسیه بر اساس خود شناسایی با اطلاعات 79 تا 83 در صد ازاتباع فدرال روسیه منتشر شد. از جمعیت 142?800?000 ارزیابی، 58?800?000 یا 41? ارتدکس روسی، 9?400?000 یا 6?5? مسلمان (سنی، شیعه، و اکثریتی از مسلمین غیر وابسته) ، 5?900?000 یا 4?1? مسیحیت غیر وابسته، 2?100?000 یا 1?5? پیروان دیگر کلیساهای ارتدکس (نظیر ارمنی، گرجی، اوکراینی)، 1?700?000 یا 1?2? پیگن (از جمله ادیان رودنوری، استگ دین، نئوپیگنیسم قفقازی ونئوپیگنیسم اورالی) یا تنجریست‌ها (ترکو-مغول شمن‌باوری )،   700،000 یا 0?5? بوداگرایی (اغلب واجرایانا)، 400،000 یا 0?2? are مؤمنین قدیمی ارتدکس، 300،000 یا 0?2? پروتستانتیسم، 140?000 پیروان مناطق شرقی از جمله هندوئیسم و کریشناییان، 140،000 کلیسای کاتولیک، 140،000 یهودیت هستند. تعداد بهاییان 18?990 در 2005 تخمین زده شد.  بقیه? جمعیت 36?000?000 یا 25? مردم "spiritual but not religious" هستند، 18?600?000 یا 13? بی‌خدایی و بی‌دین و 7?900?000 یا 5?5? از کل جمعیت " هنوز تصمیم نگرفته‌اند".

روسیه همانند برخی از کشور ها که دارای تقویم های متعددی برای  مناسبات رسمی و مذهبی خود هستند، داری سه تقویم مختلف هستند که یکی از آن ها بعد از گذشت تاریخ  منسوخ و غیر قابل استفاده شده است.

تقویم گریگوری

یا همان تقویم میلادی معروف که در اکثر کشورهای دنیا استفاده می‌شود و در روسیه هم تقویم اصلی است. این تقویم با روی کار آمدن حکومت شوروی وارد روسیه شد و تا قبل از آن (دوران حکومت تزاری) تقویم ژولینی رایج بود. اروپایی‌ها حدود 350 سال قبل از روسیه به این تقویم روی آورده بودند.

تقویم ژولینی

تقریباً فقط توسط کلیسای ارتودوکس روسیه برای مناسبت‌های مذهبی استفاده می‌شود. این تقویم را تزار «پتر کبیر» (قرن 18 میلادی) وارد روسیه کرد. تا قبل از آن در حکومت تزاری، تقویم اسلاوی رایج بود. در اروپا هم این تقویم تا قرن 16 میلادی مورد استفاده بوده اما به دلیل ضعف دقت در محاسبات (درست مانند تقویم قمری) کنار گذاشته شد و تقویم گریگوری جایگزین شد. در حال حاضر، تقویم ژولینی 13 روز از تقویم گریگوری (میلادی) عقب است.

تقویم اسلاوی

دیگر در روسیه استفاده نمی‌شود. تا قبل از تزار «پتر کبیر» (قرن 18 میلادی) رایج بود و مبنای آن نه تولد حضرت مسیح که آغاز خلقت بود. اگر سال 2017 میلادی را به تقویم اسلاوی برگردانیم، سال 7525 اسلاوی است. برای مدت‌ها، سال نو را در اول مارس (اسفند ماه) جشن می‌گرفتند. جشن ماسلنیتسا یا جشن آغاز بهار که شباهت‌هایی به نوروز ایرانی دارد، هنوز در روسیه در اسفند ماه جشن گرفته می‌شود. اما بعدها با تغییرانی، آغاز سال نو به اول سپتامبر (اواخر شهریور) منتقل شد.

 

اعیاد و مناسبات رسمی و مذهبی روسیه

در روسیه اعیاد به دو دسته اعیاد ملی و اعیاد کلیسای ارتدکس تقسیم می شوند.

اعیاد ملی روسیه عبارتند از:

2-1 ژانویه، آغاز سال نوی میلادی (12 و 13 دی ماه)

23 فوریه، روز مدافعین میهن که روز مرد محسوب می شود (5 اسفند ماه)

8 مارس، روز زن (18 اسفند)

2-1 مه، عید صلح و روز کارگر (12 و 13 اردیبهشت)

9 مه، روز پیروزی بر آلمان نازی (20 اردیبهشت)

12 ژوئن، روز استقلال (23 خرداد)

4 نوامبر، روز وحدت ملی (14 آبان)

7 نوامبر، روز آشتی و توافق (17 آبان)

12 دسامبر، روز قانون اساسی (22 آذر)

 

اعیاد کلیسای ارتدوکس بر اساس تاریخ زندگی حضرت عیسی(ع) به روایت این کلیسا انتخاب شده اند و عبارتند از:

7 ژانویه، تولد حضرت عیسی مسیح (ع) (18 دی ماه)

19 ژانویه، روزی که عیسی (ع) توسط حضرت یوحنا غسل تعمید گردید و روح القدس به شکل کبوتری بر وی نازل شد و او را نورانی کرد. (30 دی ماه)

15 فوریه، روز وصال با خدا. روزی است که پیرمرد دانشمندی به نام «شیمون» بنا به وعده ای که به او داده شده بود با حضرت عیسی(ع) در معبد مقدس دیدار کرد. (27 بهمن)

19 اوت، جشن تغییر هویت. این روزی است که به تعبیر کلیسای ارتدکس می توان گفت عیسی(ع) به پیامبری انتخاب شد، زیرا صدایی از آسمان به سه حواری عیسی رسید که گفت: ‘این پسر محبوب من است که تبرک من بر اوست، حرف او را گوش کنید.’ در این روز ضمن دعا خواندن عیسی (ع) ناگهان چهره اش مثل خوشید درخشان شد و لباسش سفید مثل برف و هاله ای از نور دور او را گرفت.

جشن شاخه های نخل (روز یکشنبه در ششمین هفته روزه کبیره)، روزی است که عیسی(ع) به اورشلیم وارد شد و مردم با شاخه های نخل از وی استقبال کردند.

احیای مسیح، این روز مصادف با عید پاک است زیرا در این روز عیسی را به صلیب کشیدند، اما شنبه شب عیسی (ع) از بدن انسانی به بدن روحانی فنا ناپذیر تبدیل شد و جسدی از وی باقی نماند.

عروج عیسی مسیح (روز چهلم بعد از احیای مسیح)، پس از چند بار ظاهر شدن عیسی (ع) به افراد مختلف سرانجام در کوه زیتون عروج کرد.

نزول روح القدس ( روز پنجاهم بعد از احیای مسیح)، روزی است که پس از انتخاب ماتی به جای یهودای خائن، آنان توسط روح القدس، غسل تعمید آتشین شدند و به این وسیله کاملاً دگرگون شدند و ایمانشان مستحکم گردید و به مبلغین مصمم عیسی(ع) تبدیل شدند.

 

28 اوت، روز درگذشت مریم مقدس، 24 سال بعد از مصلوب شدن عیسی مسیح

27 سپتامبر، نصب صلیب خدا. روزی است که پس از سالیان سال صلیبی که عیسی مسیح(ع) توسط آن مصلوب شده بود، کشف و توسط اسقفی به نام ماکاریوس از حالت افتاده به شکل قائم قرار گرفت. (7مهر)

21 سپتامبر، روز تولد مریم مقدس (ع) (31 شهریور)

4 دسامبر، روز ورود مریم مقدس به معبد اورشلیم (14 آذر)

7 آپریل، روز مژده خداوند به مریم مقدس. در این روز بود که جبرئیل به وی خبر داد که او برگزیده زنان دنیاست و با نازل شدن روح القدس مبارک خواهد شد. (19 فروردین)

 

خرافات در روسیه

با وجود پذیرش دین مسیحیت و مذهب ارتدکس در سال 982 میلادی در روسیه ، هنوز بقایای خرافات و بت پرستی در روسیه وجود داشت. در همه آیین ها و روشهای ،اعتقادات خرافی و بت پرستانه دیده می شود.  تزارها می کوشیدند با این اعتقادات خرافی و بت پرستانه  مبارزه کنند، اما این اعتقادات در جامعه ریشه دوانیده بود و آنها توان مبارزه با این موضوع را نداشتند. این عقاید خرافی نیز حتی امروزه و بعد از سال ها حکومت کمونیست ها که همه چیز را به اصطلاح با ترازوی علم می سنجیدند، همچنان در مردم روسیه وجود دارد.

بطور مثال مردم روسیه معتقدند:

اگر کسی بطور تصادفی پای کسی را لگد کرد، طرف مقابل هم باید پایش را لگد کند وگرنه دعوا خواهد شد.

اگر با یک دستمال یا حوله دو نفر همزمان دست و صورتشان را خشک کنند، دعوا خواهد شد.

اگر کسی عکسش را به دوست خود هدیه دهد دعوا خواهد شد.

اگر کسی به دوستی تلفن کند و او صدایش را نشناسد، یا اگر کسی در خیابان به دوستی برسد و آن دوست فوراً او را نشناسد، پولدار خواهد شد!

اگر از کسی تعریف می‌کنید یا کسی از شما تعریف کند، به طور تمثیلی سه بار روی شانه‌ چپ‌تان تف کنید و یا سه بار به چوب بزنید.

دعا و مراسم مذهبی

در روسیه قدیم رسم بود که قبل از صرف غذا دعا خوانده شود. همچنین رسم بود قبل از طلوع خورشید بیدار شده به عبادت خداوند بپردازند و از او بخواهند که آنان را در انجام کارهای نیک موفق گرداند. قبل از مسافرت، ساختن خانه، تعمیر خانه و انجام کارهای مهم و حوادث خطرناک، پس از استحمام، عبادت می‌کردند. قبل از لشکرکشی و یا دفاع از شهر و یا پاکسازی آن از دشمن، ابتدا نظامیان به سر و وضع خود می‌رسیدند سپس به دعا می‌پرداختند، بعد عازم جنگ با دشمن می‌شدند. آنها معتقد بودند اگر در راه وطن کشته شوند، پس از مرگ فرشتگان روح آنان را به جایگاه ابدی برده، در سعادت زندگی خواهند کرد.

 در روسیه افراد با توجه به سطح درآمدشان به سبک های مختلف به عبادت پرداخته و مراسم مذهبی خود را به جا می آورند.

ثروتمندان بزرگ، دارای کلیسای مخصوص به خود بودند و کشیش‌هایی را با پرداخت حقوق استخدام می‌کردند تا مراسم مذهبی آنان را اداره کنند.

ثروتمندان متوسط، در منزل خود اتاقی را به امور مذهبی اختصاص می‌دادند که در آن کتاب مقدس و اشیاء مذهبی دیگر از قبیل شمایل‌ها، صلیب و غیره قرار می‌گرفت و افراد خانواده برای انجام مراسم مذهبی در آنجا جمع می‌شدند.

مردم عادی نیز گوشه‌ای از اتاق که شامل یک تاقچه می‌شد را به محراب اختصاص می‌دادند که در آن شمایل، صلیب، شمع و غیره می‌گذاشتند.مراسم دعاخوانی و عبادت تنها به روزها ختم نمی‌شد و ممکن بود فرد یا افرادی به شب زنده‌داری و عبادت‌های طولانی شبانه بپردازند که گاهی تا صبح طول می‌کشید.

سنتهای رایج در بین مردم روسیه

روز شهر

در روسیه همه شهرهای کوچک و بزرگ برای خودشان جشن تولد دارند . مردم هر شهر ، یک روز را در سال بعنوان « روز شهر » جشن می گیرند . در این روز چهره شهر عوض می شود . از مراسم روز شهر می توان به اجراء برنامه توسط گروه های موزیک و رقص سنتی و مدرن ، کنسرتهای خیابانی ، مسابقات ورزشی همگانی ، نمایشگاههای هنری ، بازارهای مکاره و مسابقه نقاشی کودکان بر روی آسفالت اشاره کرد .

پرنده های چوبی

پرنده های دستساز چوبی با بالهای باز بطور سنتی در ناحیه شمالی روسیه ساخته می شوند .وجود این پرنده ها در هر خانه نشانه ای از صلح و آرامش است .

گــُرکا! گــُرکا!

اگر یک روز تعطیل و آفتابی به جاهای دیدنی مسکو سری بزنید ، عروس و داماد های بسیاری را خواهید دید که شادمانه قدم می زنند و فیلم و عکس عروسی می گیرند . دختران جوان با دیدن عروس و داماد با لحنی شیطنت آمیز فریاد می زنند: گــُرکا! گــُرکا! یعنی تلخــــــه! تلخـــــه!
در فرهنگ روسی گــُرکا یعنی عروس و داماد باید همدیگر را سخت ببوسند و زندگیشان را شیرینتر کنند.

آشنایی با ضرب المثل های روسی

مسکو یکباره ساخته نشده است.

میهمانی خوب است ولی خانه بهتر است .

در صومعه دیگران با آداب خود وارد نمی شوند .

دوستان در فقر شناخته می شوند.

 

ماندانا فردین ، عضو شورای علمی موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر

http://www.iikss.com/fa/index.php/route/news_det/MTAzMTE