سفارش تبلیغ
صبا ویژن

موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر

صفحه خانگی پارسی یار درباره

قانون اساسی در اوکراین ، بررسی قانون اساسی کشورهای پساشوروی(4)

قانون اساسی در اوکراین ، بررسی قانون اساسی کشورهای پساشوروی(4)

میثم آرائی درونکلا

عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور و مدیر موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر

 

اوکراین

پس از روسیه دومین کشور بزرگ اروپایی است و در بیشتر تاریخ خود تقسیم شده و تحت سلطه کشور مجاور خود روسیه بوده است. با به دست آوردن استقلال خود در 1991, تحت قانون اساسی 1996 خود دارای قوه مقننه نیرومندی می باشد این قانون اساسی پس از انقلاب نارنجی در سال 2004 اصلاح شد.

اطلاعات عمومی

جمهوری اوکراین حدود 603700 کیلومتر مربع مساحت دارد و از شمال با بلاروس, از شرق با روسیه, از جنوب غربی با مولدوا و رومانی و از غرب با مجارستان, اسلوواکی و هلند در ارتباط است. کیف پایتخت این کشور با بیش از 740 میلیون نفر جمعیت است.

صنایع مهم اوکراین زغال, نیروی الکتریکی و مواد شیمیایی و محصولات کشاورزی آن شامل غلات, چغندر قند و دانه های گل آفتاب گردان می باشد. اوکراین به لحاظ تاریخی معروف به سبد نان روسیه می باشد و برای اقتصاد سودآور دارای منابع است اما برای 80% از احتیاجات نفت خام خود متکی به روسیه می باشد.

نوع دولت. جمهوری پارلمانی ریاست جمهوری با یک رئیس جمهور, یک نخست وزیر و کابینه یک مجمع قانونگذار, یک دستگاه قضایی و یک دادگاه قانون اساسی.

تاریخ قانون اساسی 1919، 1937, 1996 (که در 2006 اصلاح شد)

تاریخچه نظام حقوق اساسی

منطقه اوکراین محل اقامت مردم تریپیلی در امتداد رودخانه دنیپر در هزاره هفتم قبل از میلاد بود. از قرن دوازدهم قبل از میلاد, کشاورزان و اربابان چادر نشین این منطقه را بدست خود گرفتند. تهاجمات بعدی از طرف قبایل مختلف سمیری ها و سپس سکایی ها و سارماتیا منجر به فرهنگ های جدید و سازمان های مختلف سیاسی شد. مستعمره های یونان در اوایل قرن هفتم قبل از میلاد گسترش یافت و از قرن اول بعد از میلاد امپراطوری روم سپاهیان خود را به سمت این منطقه حرکت داد. مهاجرت و هجوم افراد مختلف مانند گوت ها, هان ها, آوار ها, بلغارها, مجارها, فینیقی ها, polovtian و اسلاوی های شرقی بر اوکراین تاثیر گذاشت. به هر حال ایالات کیف از اواسط قرن نهم بعد از میلاد بتدریج گسترش یافت و تا 1169 پایتخت این کشور روسیه باقی ماند. این ایالت تا زمان ویرانی بدست مغول ها مرکز تجاری مهمی محسوب می شد. آنها قسمت جنوبی کیف را در قرن سیزدهم به امپراطوری خود افزودند. سر انجام مردم اسلاوی از لیتوانی و مسکو به این منطقه مهاجرت کردند و مناطق قزاق را بنا کردند.

پس از سال 1569 نفوذ کاتولیک های هلندی و لیتوانی افزایش یافت اما توسط ارتودوکس های قزاقی روسیه متوقف شد، کشمکشی که سر انجام منجر به تقاضای حمایت از دوک نشینان مسکو توسط اوکراینی ها شد. تا زمان تصرف کامل این منطقه توسط امپراطوری های روسیه در نیمه دوم قرن هجدهم, شکل حکومت دولت خودگردان قزاق در اوکراین حکومت سرداری نامیده شد. از اواخر قرن هجدهم قسمتهایی از اوکراین توسط روسیه و مجارستان اتریش اشغال شد.

ناسیونالیسم اوکراین در طول قرن 19 بتدریج گسترش یافت و پس ازانقلاب روسیه در 1917 در 22 ژانویه 1918 جمهوری آزاد و مستقل اوکراین اعلام شد. قانون اساسی اوکراین درمارس 1919 توسط کنگره های اوکراین شوروی تصویب شد و سپس در 1922 جمهوری سوسیالیست اوکراین شوروی عضو اتحاد شوروی گشت. قانون اساسی 1924 ussr اوکراین را تبدیل به یک زیر مجموعه حکومتی مسکو کرد. یک قانون اساسی جدید که دقیقا بر اساس قانون اساسی 1936 استالین ussr الگو برداری شده بود در 1937 تصویب شد.

با رویارویی با تجزیه قریب الوقوع اتحاد شوروی در 24 آگوست 1991 اوکراین مجددا استقلال خود را بدست آورد که توسط رفراندوم اول دسامبر تایید شد. جمهوری جدید متضمن جمهوری خود گردان کریمه شد که قبل از 1954 قسمتی از جمهوری روسیه شوروی بود (توافق 1997 میان اوکراین و روسیه ادغام آنرا با مرز های اوکراین به رسمیت شناخت).

در ژولای 1990 اوکراین بیانیه ای را در مورد حاکمیت کشور تصویب کرد که در آن اصول بنیادین دولت تدوین شده بود مانند تفکیک قوه های اجرایی, قضایی و قانونگذاری و حقوق شهروندان. پس از استقلال دولت تحت قوانین آشفته دستورات و منشور شوروی که کاملا اصلاح شد به کار خود ادامه داد. پس از یک کشمکش سیاسی بلند مدت به رهبری رئیس جمهور لئونید کاچما قانون اساسی رسمی توسط پارلمان اوکراین سرانجام در 28 ژوئن 1996 تصویب شد. تظاهرات های عظیم مردم علیه کوچما برای تقلب انتخاباتی و اتهامات همدستی در قتل یک روزنامه نگار مخالف که معروف به انقلاب نارنجی بود منجر به اصلاحات قانون اساسی شد که در سال 2006 به اجرا در آمدند. هدف این اصلاحات تا اندازه زیادی تغییر توازن قدرت از رئیس جمهور به سمت قوه مقننه و ارتقا سیستم توازن و بررسی های قانون اساسی می باشد.

تاثیرات

قانون اساسی 1996 اوکراین منعکس کننده توافقی میان دولت به سبک ریاست جمهوری مانند فرانسه و دولت های روسیه و متمایل به ادامه نقش مهم قوه مقننه اوکراین می باشد که دارای ارگان اجرایی خود به نام شورای ریاست جمهوری است.

قانون اساسی

مقدمه قانون اساسی 1996 بیان میکند پارلمان عالی اوکراین (رادا) به نمایندگی از مردم بر اساس تاریخ چندین قرنی تشکیل اوکراین و حق تعیین سرنوشت خود و ارائه ضمانتی برای آزادی ها و حقوق بشر این قانون اساسی را قانون اساسی اوکراین تصویب می کند.

ماده 1 اعلام میکند «اوکراین یک کشور قانون محور, اجتماعی, دموکراتیک مستقل و خودگردان است. طبق ماده 2و5 «اوکراین یک جمهوری و یک کشور منسجم می باشد. مردم صاحبان حکومت و تنها منبع قدرت اوکراین هستند.

حقوق اساسی

ماده 92 بیان می دارد که «حقوق زیر صرفا توسط قوانین اوکراین تعیین می شوند حقوق و آزادی های افراد و شهروندان ضمانتهای این حقوق و آزادی ها, وظایف مهم شهروندان, حقوق افراد بومی و اقلیت های ملی و قاعده های حفاظت اجتماعی, آزادی ها و حقوق اساسی در ماده های 21 تا 68 تدوین شده است. اگر چه ماده 28 اعلام می کند که «آزادی ها و حقوق بشر غیر قابل انتقال و غیر قابل تخطی هستند». ماده 22 تاکید می کند که حقوق بشر و شهروندان توسط قانون اساسی تایید می شود و فراگیر نمی باشد ». حقوق ضمانت شده شکوفایی شخصیت انسانی, برابری نزد قانون بدون در نظر گرفتن «نژاد, رنگ عقاید مذهبی و سیاسی, جنسیت, خاستگاه اجتماعی و قومی, موقعیت مالی, محل سکونت, ویژه گی های زبانی, حق انتقال ناپذیر زندگی, احترام به شخصیت افراد, آزادی و تخطی ناپذیر شخصیت انسانی, مصونیت محل سکونت, زندگی خانوادگی و شخصی و آزادی جابجایی می باشد. حقوق دیگر شامل آزادی افکار و گفتار, آزادی بیان, مذهب و فلسفه شخصی و آزادی ارتباطات است.

حقوق مربوط به انجمن های صلح آمیز, تقاضا یا درخواست از دولت, مالکیت و انتقال دارایی, فعالیتهای سرمایه گذاری کار و استراحت نیز ضمانت شده است. به هر حال طبق ماده 37 حزب های سیاسی و اجتماعات عمومی که اهداف آنها مغایر با استقلال, حاکمیت و امنیت اوکراین است, ممنوع اعلام شده است.

تقسیم اختیارات

ماده 6 بیان می کند: «قدرت کشور بر اساس اصول تقسیم آن به قدرت های قضایی, اجرایی و قانونگذاری اعمال می شود» هیئت های اجرایی, قضایی و قانونگذاری اختیارات خود را در چارچوب تعیین شده توسط قانون اساسی و مطابق با قوانین کشور اعمال می کنند.

دستگاه اجرایی

رئیس جمهور. ماده 102 رئیس جمهور اوکراین را بعنوان رئیس کشور و ضامن استقلال و انسجام آن و حقوق افراد مطابق با قانون اساسی تعیین می کند. بر اساس ماده 103 که در 2006 اصلاح شد, رئیس جمهور مستقیما توسط برگه های رای محرمانه به مدت 5 سال انتخاب می شوند هر شهروندی اوکراینی که به سن 35 سالگی رسیده باشد حق رای گیری داشته و به مدت 10 سال گذشته در اوکراین زندگی کرده باشد و به طور سلیس به زبان این کشور صحبت کند, می تواند نامزد انتخاباتی شود.

رئیس جمهور نمی تواند بیشتر از دو دوره متوالی خدمت کند و طبق ماده 105 «در طول دوره خدمتش از حق مصونیت برخوردار است»

ماده 106 که در 2006 اصلاح شد بیان میکند «رئیس جمهور از استقلال, امنیت ملی و توالی قانونی کشور محافظت می کند نماینده کشور در روابط خارجی است، فعالیت های سیاسی خارجی آن را مدیریت و مذاکرات را هدایت می کند و معاهدات بین المللی را منعقد می نماید، مقامات دیپلماتیک را نصب و عزل و اعتبار نامه های نمایندگان دیپلمات خارجی را قبول یا رد می کند. قدرت ها یا مسئولیت های دیگر شامل تقاضای رفراندوم برای اصلاحیه های قانون اساسی مطابق با قانون اساسی معرفی کاندیدا برای سمت نخست وزیری بر اساس پیشنهاد پارلمان ائتلافی در قوه مقننه و انتصاب مقامات رسمی دیگر می باشد. رئیس جمهور فرمانده کل نیروهای مسلح, رئیس شورا امنیت ملی می باشد. در مورد تجهیز نظامی و حکومت نظامی تصمیم می گیرد یک سوم از اعضای دادگاه قانون اساسی را انتصاب و برکنار می کند و عفو نامه را اعطا می نماید.

طبق ماده 111 «رئیس جمهور می تواند توسط استیضاح پارلمان در مواقع خیانت به کشور یا جرائم دیگر از سمت خود برکنار شود» پس از یک تحقیق و بررسی و به پیشنهاد یک کمیسیون موقت توسط دو سوم اکثریت علیه رئیس جمهور اعلام جرم می شود و توسط بیش از سه چهارم همه اعضای پارلمان پس از اظهار نظر دیوان عالی و دادگاه قانون اساسی عزل می شود.

اگر اختیارات رئیس جمهور از او گرفته شود, نخست وزیر وظایف او را انجام می دهد جز مواردی که در پاراگراف ها ماده 106 قید شده است که شامل سخنرانی برای مردم و پارلمان, تقاضای رفراندوم برای اصلاحیه های قانون اساسی و نصب و عزل یک سوم از اعضای دادگاه قانون اساسی است.

نخست وزیر و کابینه. «کابینه وزرا بالاترین ارگان قوه اجرایی است »ماده 113 که در 2006 اصلاح شد بیان می کند کابینه مسئول رئیس جمهور و پارلمان و تحت کنترل و پاسخگوی پارلمان می باشد. ضمانت اجرای سیاست خارجی و داخلی کشور, قوانین و قانون اساسی و فعالیتهای رئیس جمهور است. تامین کننده آزادی ها و حقوق افراد و اجرای سیاست های مالی, قیمت, سرمایه گذاری و در آمد, همچنین برنامه ها و سیاست های مربوط به محیط, امنیت اکولوژیکی و استفاده از منابع طبیعی و توسعه فرهنگی, اجتماعی, تکنولوژیکی, علمی اقتصادی اوکراین می باشد.

طبق ماده 114 کابینه شامل نخست وزیر معاون اول نخست وزیر, معاونین نخست وزیر و وزرای دیگر است.

نخست وزیر توسط پارلمان و بر اساس پیشنهاد رئیس جمهور انتخاب می شود. وزرای دفاع و امور خارجه توسط پارلمان و به پیشنهاد رئیس جمهور در حالیکه اعضای دیگر بر اساس پیشنهاد نخست وزیر انتخاب می شوند. نخست وزیر کار وزرای کابینه و تحقق برنامه قانونی را که توسط پارلمان تصویب شده است اداره میکند.

قوه مقننه

پارلمان. ماده 75 اعلام میکند تنها ارگان قانونگذاری در اوکراین پارلمان خواهد بود - رادای عالی اوکراین- رادا شامل 450 نماینده ملی است که برای یک دوره 5 ساله و بر اساس رای گیری مستقیم, برابر و همگانی از طریق برگه های رای محرمانه انتخاب می شوند. جهت واجد شرایط بودن فرد می بایست حداقل 31 ساله, قادر به رای گیری و بمدت 5 سال گذشته مقیم این کشور باشد و متهم به تخلفات جنایی نباشد. ماده 76 که در سال 2006 اصلاح شد می افزاید که اختیارات نمایندگان توسط مقررات و قانون اساسی اوکراین مشخص شده است. نمایندگان در برابر آرا یا بیانات خود در پارلمان دارای مصونیت هستند, به جز موارد توهین یا افترا و بدون موافقت پارلمان دستگیر نمی شوند. ماده 84 بیان می دارد جلسات پارلمان به روی عموم باز است مگر اینکه رای اکثریت همه اعضا خواستار این موضوع نباشد. همه تصمیمات توسط رای گیری اتخاذ می شود که باید شخصا انجام شود. رادا یک رئیس, یک نماینده اول و یک معاون رئیس از میان اعضای خود انتخاب می کند و می تواند آنها را عزل کند.

به تبعیت از ماده 85 پارلمان علاوه بر تصویب قوانین, قدرت ارائه اصلاحیه برای قانون اساسی, تقاضای رفراندوم در مورد تغییر منطقه اوکراین تصویب بودجه دولت, تعیین اصول سیاست داخلی و خارجی, تقاضای انتخابات ریاست جمهوری, دریافت گزارشات سالانه و ویژه رئیس جمهور و اعلام جنگ و انعقاد صلح بر اساس پیشنهاد رئیس جمهور دارد. همچنین می تواند نخست وزیر را نصب کند, کار کابینه را کنترل نماید و نمایندگان مجاز رادای عالی حقوق بشر را نصب و عزل کند. پارلمان می تواند اعضای کابینه و مقامات رسمی را زیر سوال ببرد و آرا عدم اعتماد را در مورد کابینه تصویب نماید. قوانین می توانند توسط رئیس جمهور, نمایندگان، وزرای کابینه و بانک ملی اوکراین ارائه شوند. قوانین تصویب شده یا توسط رئیس جمهور امضا می شوند یا ظرف 15 روز ارجاع می شوند. یک وتو می تواند توسط بیش از دو سوم اعضای پارلمان نادیده گرفته شود. ماده 94 که در سال 2006 اصلاح شد، بیان می دارد که یک قانون ظرف 10 روز از اعلام رسمی آن قابل اجرا شود.

دستگاه قضایی

ماده 124 اعلام میکند«عدالت در اوکراین تنها توسط دادگاه ها انجام می شود. واگذاری وظایف دادگاه، همچنین نصب آنها توسط مقامات و ارگان های دیگر امکان پذیر نمی باشد. به هر حال می افزاید که مردم مستقیما در اجرای عدالت از طریق هیئت های منصفه یا قضات مردمی مشارکت دارند.

استقلال و مصونیت قضات بر اساس ماده 126 ضمانت شده است و مشخص می کند که «تحت تاثیر قرار دادن قضات به هر شیوه ای ممنوع است «یک قاضی باید حداقل 25 ساله و دارای مدارج تحصیلی بالایی در زمینه حقوق باشد و حداقل سه سال تجربه کاری در زمینه حقوقی داشته باشد. بمدت حداقل 10 سال در اوکراین اقامت کرده باشد و به زبان این کشور صحبت کند و میتواند توسط کمیسیون صلاحیت های قضات پیشنهاد شود اما می تواند در علم سیاست فعال نباشد. قاضی می بایست ابتدا توسط رئیس جمهور به مدت 5 سال انتصاب شود, پس از آن همه قضات به جز قاضی های دادگاه قانون اساسی توسط پارلمان انتخاب می شوند. اکثر قضات به طور دائمی صاحب این سمت هستند اما در سن 65 سالگی باز نشسته می شوند.

دیوان عالی. بر اساس ماده 125 « بالاترین ارگان قضایی با اختیارات قانونی کلی می باشد »قانون اساسی در مورد کار بیشتر این دیوان توضیحی نمی دهد, تنها در ماده 128 اشاره می کند که «ریاست آن توسط مجمع دیوان عالی اوکراین بوسیله برگه رای محرمانه مطابق با روشی که توسط قانون قید شده است, انتخاب و عزل می شود.

دادگاه قانون اساسی

طبق ماده 147 دادگاه قانون اساسی مسائل مربوط به مشروعیت قوانین و فعالیتهای قانونی قوه های اجرایی و قانونگذاری را حل می کند و تفسیر های رسمی مقررات و قانون اساسی را منتشر می سازد. رئیس جمهور بیش از 45 نماینده ملی, دیوان عالی, نمایندگان مجاز پارلمان حقوق بشر و رادای عالی کریمه می توانند به اختیارات این دادگاه متوسل شوند. 18 قاضی در این دادگاه خدمت می کنند، شش نفر از آنها توسط رئیس جمهور, پارلمان و انجمن قضات اوکراین برای یک دوره 9 ساله انتخاب می شوند.

اصلاح قانون اساسی

به تبعیت از ماده 154 اصلاحیه می تواند توسط رئیس جمهور یا حداقل یک سوم اعضا به پارلمان ارائه شود. به استثنای تغییر در مفاد خاص, اگر اصلاحیه اولین بار توسط اکثریت پارلمان و سپس در جلسات منظم بعدی توسط دو سوم همه اعضا تصویب شد به اجرا در خواهد آمد. اصلاحیه ها در مورد فصل های اصول کلی, انتخابات و رفراندوم ها و اصلاح قانون اساسی نیاز به دو سوم اکثریت برای ارائه و سپس رفراندوم دارد. ماده 157 اصلاحیه هایی را که آزادی ها و حقوق افراد یا شهروندان را لغو یا محدود می سازند یا اینکه بر استقلال یا انسجام منطقه تاثیر می گذارند ممنوع اعلام میکند و می افزاید که "قانون اساسی نمی تواند تحت شرایط اضطراری یا حکومت نظامی اصلاح شود".

 

ref:

Robert L. Maddex, constitutions of the world, cqpress

ترجمه و تالیف:

میثم آرائی درونکلا

عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور و مدیر موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر

http://www.iikss.com/fa/index.php/route/news_det/MTA4Mzk


قانون اساسی در جمهوری آذربایجان ، بررسی قانون اساسی کشورهای پساش

 

 قانون اساسی در جمهوری آذربایجان ، بررسی قانون اساسی کشورهای پساشوروی(3)

میثم آرائی درونکلا

عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور و مدیر موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر

 

 جمهوری آذربایجان

آذربایجان یک کشور سرشار از نفت است که شامل جمهوری خودگردان نخجوان می باشد و این جمهوری خودگردان بوسیله ارمنستان از آذربایجان تفکیک شده است. آذربایجان و ارمنستان بر سر منطقه محصور و تجزیه طلب ارمنستان ناگورنا- قره باغ که کاملا در داخل این سرزمین قرار دارد، درگیر یک کشمکش طولانی بودند.

اطلاعات عمومی

این کشور مساحتی حدود 86600 کیلومتر دارد، این جمهوری و جمهوری خودگردان نخجوان در منطقه ای بین قفقاز اروپای جنوبی قرار دارند و از شمال به گرجستان و روسیه، از شرق به دریای کاسپین، از جنوب با ایران و از غرب با ارمنستان در ارتباط است. باکو در کنار دریای کاسپین، مرکز این کشور 8 میلیون نفری است.

در 1901 آذربایجان نیمی از نفت جهان را تامین کرد و اخیرا، گاز طبیعی، مواد اولیه ساخت و ساز و مواد شیمیایی به صنایع اصلی آن افزوده شده است

محصولات کشاورزی آن شامل غلات، کتان و چای است. با وجود نفت خام و گاز طبیعی و ایجاد یک خط لوله نفتی به سمت ترکیه، اقتصاد این کشور باید رو به بهبود باشد.

نوع دولت: جمهوری پارلمانی به سبک رئیس جمهوری، با یک رئیس جمهور، یک نخست وزیر و کابینه، یک مجلس قانون گذار و یک دستگاه قضایی شامل یک دادگاه قانون اساسی.

تاریخ قانون اساسی 1924، 1936، 1978، 1991،و1995

تاریخچه مشروطیت

با استقرار اسکیس ها در قرن نهم قبل از میلاد، قسمتهایی از آذربایجان (نامی که شاید برگرفته از «سرزمین آتش» ایران باشد، دلالت بر سوختن نفت سطح دارد) در قرن هشتم قبل از میلاد به دست مادها و پس از دو قرن به دست ایرانیان افتاد. در سال 330 قبل از میلاد آذربایجان توسط الکساندر بزرگ فتح شد. و پس از سالها توسط رومی ها تسخیر شد. در قرن هفتم عرب ها بر این منطقه مسلط گردیده و چند قرن بعد افراد ترک موفق به گرفتن این منطقه شدند. مغول ها به این منطقه هجوم بردند، اما در قرن 16 پادشاهی آذربایجانی صفوی قدرت را در ایران به دست گرفت و تهدیدی برای ترکهای اوتومن شد.

به هر حال، روسی ها در آغاز دهه 1700 شروع به حرکت به سمت منطقه آذربایجان شمالی کردند. قرار داد ترکمنچای در 1828 نخجوان را به روس ها داد و آذربایجان به سه منطقه مجزا تحت سلطه روس ها تقسیم شد. روسیه این منطقه را بهره برداری کرد، اما کشف نفت در اواخر قرن نوزدهم منجر به هجوم روس ها به خصوص در حوالی شهر بندری باکو شد. اغتشاشات در 1905 به اوج خود رسید زیرا خشونت ها بر سلطه روسیه و نفوذ ارمنستان در این منطقه افزایش یافت. هنگامیکه کمونیست ها در روسیه بر سر قدرت آمدند، جمهوری کوتاه مدت فدرال بین قفقازی در22 آوریل 1918 توسط آذربایجان، ارمنستان و گرجستان شکل گرفت. پس از فروپاشی این جمهوری در 28 می 1918 جمهوری دموکراتیک آذربایجان شکل گرفت.

در 28 آوریل 1920، روسیه جهت تشکیل حکومت سوسیالیستی آذربایجان اعمال خشونت کرد. این کشور نسبتا مستقل بود تا زمانیکه در30 دسامبر 1992 به خاطر تشکیل جمهوری سوسیالیست فدرال بین قفقازی شوروی، منطقه اصلی از اتحاد شوروی که تابع قانون 1924u. s. s. r است، با دیگر ملت های بین قفقازی ارمنستان و گرجستان ادغام شد. فدراسیون بین قفقازی تحت قانون 1936 استالین، پس از جداسازی جمهوری سوسیالیست آذربایجان شوروی به عنوان عضو این اتحادیه، منحل شد.

قانون اساسی 1978 آذربایجان بر اساس قانون اساسی زمامداری اتحادیه شوروی تصویب شد. مانند همه قانون های کشورهای کمونیستی، این قانون بیشتر برای نشان دادن واقعیت مادی همراه با قدرت تمرکز یافته بر رهبری حزب کمونیستی بود. به هر حال مسئله مربوط به ارمنی هایی که در آذربایجان مشغول به کار بودند و جمعیت ارمنی سرزمین قره باغ –ناگورنو که تحت محاصره قرار گرفته بودند منتهی به رویارویی با رهبر حزب کمونیستی میکائیل گورباچوف در می 1988 شد. در آگوست 1989 یک سازمان ملی برای حمایت از منافع آذربایجان- شامل تمامیت ارضی آن – تظاهرات ها و اعتصابهای را جهت اعتراض به رهبری حزب کمونیستی ترتیب داد.

یک وضعیت اضطراری در ژانویه 1990 اعلام شد و در 30 آگوست همان سال رهبر حزب کمونیست سابق در آذربایجان استقلال این کشور را اعلام کرد سپس اصلاحیه هایی را برای این قانون جهت برگزاری انتخابات ریاست جمهوری توسط مردم تنظیم کرد. هنگامیکه اتحاد شوروی در26 دسامبر 1991 از هم پاشید، آذربایجان تحت یک اقدام قانونی در18 اکتبر 1991 یک کشور مستقل شد. کار بر روی یک قانون اساسی جدید در سال 1992آغاز شد و این سند در12 نوامبر 1995 تصویب شد. تعدادی از مواد آن در 2002 اصلاح شد.

تاثیرات

مانند قانون اساسی 1993 روسیه، قانون اساسی آذربایجان از ساختار اساسی قانون اساسی 1958 فرانسه از جمهوری پنجم تبعیت می کند.

ماده 1 اعلام میکند:«منبع منحصربه فرد قدرت کشور در جمهوری آذربایجان، مردم آذربایجان می باشند». طبق ماده 2«حق مالکیت مردم آذربایجان, حق آزادی و حق تعیین سرنوشت خود و استقرار دولت, حق خودشان می باشد »مردم آذربایجان حق حاکمیت خودشان را مستقیما – بوسیله رفراندوم و رای گیری ملی – و از طریق نمایندگان انتخابی خود بر اساس حق مستقیم، برابر و همگانی بوسیله برگه رای شخصی، محرمانه و آزاد اعمال میکنند»

ماده 3 بیان می دارد که «سوال های بعدی تنها می تواند توسط رفراندوم حل شود»1)پذیرش قانون اساسی جمهوری آذربایجان و ارائه اصلاحیه ها برای آن. 2)تغییرمرزهای کشور ". موضوعاتی که صریحا نمیتواند موضوع رفراندوم باشد، شامل: مالیات ها و بودجه کشوری، عفو عمومی و عفو نامه، یا انتخابات مقامات رسمی قوه اجرایی و قانون گذاری می باشد.

ماده 7 بیان میکند« آذربایجان یک جمهوری دموکراتیک، قانونی، سکولار و یکپارچه است »در حالیکه ماده 8 بیان میکند که «رئیس جمهور آذربایجان رئیس این کشور است» ماده 10 مربوط به این مسئله است که «این کشور روابط خود را با کشور های دیگر و بر اساس اصول ذکر شده در اصول حقوق بین الملل توسعه میدهد»

مواد 12و18 به ترتیب اعلام میکنند که «بالاترین هدف این کشور تامین آزادی و حقوق هر فرد و هر شهروند است و اینکه مذهب جدا از حکومت است. همه مذهب ها نزد قانون برابر هستند». تحت فصل 3 آزادی ها و حقوق اساسی هر شهروند، حقوق و آزادی های ضمانت شده برای هر فرد، از زمانی است که متولد می شوند». چنین حقوق و آزادی هایی شامل حقوق برابر نزد قانون و میان مرد و زن، همچنین «بدون در نظر گرفتن نژاد، ملیت، مذهب، زبان، جنسیت، اصل ونسب، موقعیت مالی، شغل، محکومیت های سیاسی، عضویت در حزب های سیاسی، واحد های تجاری و دیگر سازمان های عمومی می باشد.

حقوق خاص در مواد27 تا 39 مرتبط با حق زندگی، محدودیت هایی در مورد مجازات مرگ، آزادی شامل آزادی سفر؛ حق مالکیت، شامل مالکیت معنوی؛ حق امنیت؛ امنیت شخصی؛ حرمت به منزل ؛ و حقوق ازدواج، کار، اعتصاب، سکونت، امنیت اجتماعی و یک محیط سالم می باشد. حقوق ضمانت شده دیگر در مواد 40 تا 45 به ترتیب شامل حقوق یک زندگی فرهنگی، حمایت از سلامت فرد، آموزش، خانه، ملیت و استفاده از زبان مادری می باشد. آزادی افکار، گفتار، وجدان، میتینگ ها(اجتماعات)،اطلاعات اقدامات خلاقانه و سازنده، اقامت، و شرکت در زندگی سیاسی و دولتی مانند«حق انتخاب و انتخاب شدن برای مجلس های دولتی و همچنین شرکت در رفراندوم ها» صراحتا در مواد 54تا 56 تدوین شده است.

فصل 4، مسئولیتهای مهم شهروندان را متذکر می شود که این تعهدات شامل پرداخت مالیات ها، حفظ وفاداری به وطن و دفاع از سرزمین مادری، احترام به سمبل های کشوری، حمایت از یادبودهای فرهنگی و تاریخی وحفظ محیط زیست می باشد. اما طبق ماده 79 «هیچ کس مجبور به انجام تعهدات ناقض اصول و حقوق مصرح در قانون اساسی و مقررات جمهوری آذربایجان نیست»

تقسیم اختیارات

قانون اساسی قدرت را میان قوای قانون گذاری، اجرایی و قضایی دولت در جمهوری آذربایجان و جمهوری خودگردان نخجوان تقسیم می کند.

دستگاه اجرایی

رئیس جمهور: در ماده 99 اعلام میکند«قدرت اجرایی در جمهوری آذربایجان متعلق به رئیس جمهور این کشور است». رئیس جمهور باید یک شهروند باشد، سن او بالای 35 سال باشد، به مدت بیش از 10 سال مقیم دائم این کشور باشد، واجد رای دادن باشد، سوء پیشینه نداشته نباشد، هیچگونه مسئولیتی در کشور های دیگر نداشته باشد. دارای مدرک دانشگاهی باشد، حقوق شهروندی دوگانه نداشته باشد. طبق ماده101، رئیس جمهور برای یک دوره 5 ساله «توسط انتخابات برابر، مستقیم و عمومی با برگه های رای محرمانه، شخصی و آزاد توسط بیش از نیمی از اکثریت رای های شرکت کننده در رای گیری » انتخاب میشود. اگر هیچ کاندیدی اکثریت رای را به دست نیاورد، انتخابات نهایی بوسیله اکثریت مطلق رای ها تعیین کننده خواهد بود. بر اساس ماده 106، رئیس جمهور " از حقوق مصونیت شخصی برخوردار است" در حالیکه ماده 108 بیان می کند که امنیت رئیس جمهور و خانواده اش «توسط کشور تامین میشود » مانند تدابیر امنیتی بوسیله «گروه های امنیتی خاص».

در میان سی و دو قدرت و وظایف رئیس جمهور که در ماده 109تنظیم شده است، اعلام انتخابات به پارلمان؛ ارائه بودجه کشور به پارلمان جهت تصویب ؛تصویب برنامه های اجتماعی و اقتصادی کشور؛انتصاب نخست وزیر با موافقت پارلمان ؛برکناری نخست وزیر ؛انتصاب و عزل وزرای کابینه و پذیرش استعفای وزرا، برخی از وظایف رئیس جمهور هستند. دیگر مسئولیتهای مهم رئیس جمهور شامل دریافت اعتبارنامه ها از نمایندگان خارجی، منعقد کردن موافقت نامه های دولتی و بین کشوری و ارائه آنها به پارلمان جهت تصویب، اعلام رفراندوم ها، امضاء و انتشار قوانین، رسیدگی به سوالات شهروندی، اعطای عفو نامه ها، و اعلام مقررات جنگی و وضعیت اضطراری می باشد.

اگر رئیس جمهور استعفا دهد«نخست وزیر وظایف ریاست جمهوری را انجام خواهد داد» تا زمانی که رئیس جمهور جدید انتخاب شود. ماده 107 در موارد جرائم سنگین با پیشگامی دادگاه قانون اساسی و بر اساس نتایج دیوان عالی , پارلمان را بواسطه اکثریت 95 رای مجاز به برکناری رئیس جمهور میکند.

نخست وزیر و کابینه: ماده 114 بیان میکند «برای تحقق قدرت های اجرایی، رئیس جمهور کابینه ای از وزرا تشکیل می دهد که بالاترین نهاد قدرت اجرایی رئیس جمهور است» این کابینه شامل: نخست وزیر، قائم مقامات و معاونان او، وزرا و روئسای دیگر نهادهای اجرایی مرکزی می باشد. نخست وزیر توسط ریاست جمهور با موافقت پارلمان انتخاب میشود. طیق ماده 117 «به عنوان یک قاعده، نخست وزیر نشست های هیأت وزرا را اداره میکند». این کابینه پیش نویسی از بودجه دولت را برای رئیس جمهور آماده می سازد و آنرا همراه با برنامه های اجتماعی و اقتصادی اجرا میکند. همچنین این کابینه «وزرا و دیگر نهادهای اجرایی مرکزی را زیر نظر میگیرد و سوالات رئیس جمهور را جوابگو می باشد».

مجلس قانون گذار

پارلمان: ماده 81 اعلام میکند: «قدرت قانون گذاری توسط پارلمان جمهوری آذربایجان (مجلس ملی) محقق میشود». مجلس ملی متشکل از 125 نماینده مجلس است«که بر اساس رای اکثریت و انتخابات مستقیم، برابر و همگانی به روش رای گیری محرمانه، فردی و آزاد » برای یک دوره 5 ساله انتخاب میشوند. هر شهروند آذربایجانی که حداقل 25 ساله باشد واجد شرایط است، اما افرادی با حقوق شهروندی دوگانه، کسانی که برای یکی از دو قوه های دولتی کار میکنند، کسانیکه « در فعالیتهای سودآور شرکت میکنند بجز فعالیتهای علمی، آموزشی و سازنده و مردان مذهبی» بر اساس ماده 85 واجد شرایط کاندیدا شدن نیستند. نمایندگان مجلس دارای مصونیت های خاصی هستند، شامل مصونیت برای فعالیت در پارلمان و مصونیت از فعالیتهای غیر قانونی به جز مواردی که «فرد در هنگام ارتکاب به جرم دستگیر شود»ممکن است نماینده مجلس با رها کردن حقوق شهروندی خود، متهم شدن به یک بزه، یا استعفای اختیاری و همچنین فسخ حزب سیاسی شان مصونیت خود را از دست دهند.

هر سال می بایست دو جلسه در پارلمان برگزار شود. قانون اساسی بر اساس ماده 94 این قدرت را به پارلمان می دهد که قوانین را با استفاده از حقوق و آزادی شهروندان تنظیم کند، برگزاری انتخابات پارلمانی و رئیس جمهوری، رفراندوم ها، سیستم قضایی، مراحل قانونی، روابط خانوادگی، قوانین جنگی و وضعیت های اضطراری، خدمت نظامی و دفاع، مرزهای منطقه ای، تصویب و لغو قراردادهای بین المللی، آمار و استانداردها، تجارت و بانکداری از جمله اختیارات پارلمان است و همچنین پارلمان این قدرت را دارد تا کارهای خودش را سازماندهی کند. نمایندگان دیپلماتیک را بر اساس پیشنهادات رئیس جمهوری تایید کند، بودجه ملی و اجرای آن راتایید کند قضات را بر اساس پیشنهاد ریاست جمهوری انتصاب کند و «جنگ و نتیجه قراردارد صلح» را اعلام نماید. نماینده مجلس، ریاست جمهوری، دیوان عالی، و پارلمان جمهوری خودگردان نخجوان قدرت آغاز پروسه قانونگذاری را در مجلس ملی دارند. قوانین خاص با توجه به لوایح قانونی که توسط یک نماینده مجلس ارائه نشده است ایجاد میشوند. این لوایح می توانند بدون تایید آغازکنندگان اصلاح شوند و می بایست ظرف دو ماه رای گیری شوند. اگرقوانین پیشنهادی تصویب شدند جهت امضاء توسط رئیس جمهور ظرف 14 روز ارائه می شوند و قوانین فوری ظرف 24 ساعت ارائه می شوند. و در این صورت، یک قانون از تاریخ اعلام آن عملی میشود.

دستگاه قضایی

ماده 125 بیان میکند که قدرت قضایی «توسط دادگاه های قانونی از طریق دادگاه قانون اساسی، دیوان عالی، دادگاه فرجام خواهی و دادگاه های قانونی خاص و عادی قابل اجراست». ماده 127 اعلام میکند که قضات مستقل هستند. آنها تنها تابع قانون اساسی و قوانین جمهوری آذربایجان هستند، آنها نمی توانند در طول مرجعیت شان جایگزین شوند». همچنین قاضی ها دارای مصونیت هستند، اما ممکن است مرجعیت آنها لغو شود یا توسط رای مجلس ملی برکنار شوند. اکثریت 83 رای برای قضات سه دادگاه مهم و 63 رای برای قضات دیگر نیاز است. برای قاضی شدن، شخص باید یک شهروند آذربایجان باشد. حداقل 30 ساله باشد، واجد رای باشد، دارای تحصیلات قضایی بالا باشد. همچنین حداقل 5 سال تجربه کاری در مراجع قانونی داشته باشد.

دیوان عالی: بر مبنای ماده131 «دیوان عالی بالاترین نهاد قضایی در موارد جنایی، مدنی و غیره می باشد؛ این دادگاه عدالت را بوسیله روند فرجام خواهی اجرا میکند و توضیحاتی را در مورد شیوه دادگاههای فرجام خواهی ارائه میدهد». قضات توسط مجلس ملی و براساس توصیه رئیس جمهور انتخاب میشوند.

دادگاه قانون اساسی متشکل از 9 قاضی است، و قضات آن همانند دیوان عالی انتصاب می شوند. رئیس جمهور، پارلمان، کابینه وزرا، دیوان عالی، دفتر دادستانی و پارلمان جمهوری خودگردان نخجوان می توانند سوالاتی رادر مورد مشروعیت مقررات ، دستورات، حکم ها و فعالیتهای قانونی رئیس جمهور، پارلمان و کابینه وزرا و همچنین تصمیمات دیوان عالی مطرح سازند. همچنین این دادگاه «توافقات میان سرزمینی که هنوز فاقد اعتبار هستند»، توافقات بین دولتی، هر گونه ممنوعیت حزب های سیاسی یا واحد های عمومی دیگر »و «فیصله اختلافت بر سر مرجعیت میان قدرت های قضایی، اجرایی و قانون گذاری »را مورد بررسی و تجدیدنظر قرار میدهد. ماده 130 در سال 2002 جهت تاکید بر نقش دادگاه قانون اساسی در تحقق ارزش های انسانی اصلاح شد.

اصلاح قانون اساسی

طبق ماده 157، اصلاحیه های اساسی می توانند توسط رئیس جمهور یا حداقل 63 نماینده مجلس پارلمانی پیشنهاد شود، اما طبق ماده 158 نمیتواند «هیچ گونه اصلاحیه ای در مورد مفاد مرتبط با بخش اول ( با عنوان «عمومی ، فصل 1: قدرت مردم و فصل 2: اساس کشور ) از قانون اساسی کنونی »پیشنهاد شود. این سند متذکر میشود که تغییرات در متن قانون اساسی ممکن است تنها بوسیله رفراندوم انجام شود» و می افزاید که «دادگاه اساسی در مورد تغییرات انجام شده توسط رفراندوم تصمیم گیری نخواهد کرد». به هر حال، طبق ماده 155، تغییرات در مورد مواد 1, 2, 6, 7, 8, 12 «تابع رفراندوم نمی باشد». یک پیشنهاد برای اصلاحیه می بایست در یک فاصله شش ماهه با اکثریت 95 رای (از 125 عضو ) دو بار توسط پارلمان تصویب شود و پس از هر رای گیری توسط رئیس جمهور امضا شود.

 

ref:

Robert L. Maddex, constitutions of the world, cqpress

ترجمه و تالیف:

میثم آرائی درونکلا

عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور و مدیر موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر

http://www.iikss.com/fa/index.php/route/news_det/MTA2Nzk