سفارش تبلیغ
صبا ویژن

موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر

صفحه خانگی پارسی یار درباره

تاثیر تعیین منطقه ویژه ماهیگیری و آثار مخرب آن بر پروسه تحدید حد

تاثیر تعیین منطقه ویژه ماهیگیری و آثار مخرب آن بر پروسه تحدید حدود مناطق دریایی دریای خزر

موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر (IIKSS) - یکی از موضوعاتی که در سال‌های اخیر در پروسه دستیابی به یک رژیم جامع حقوقی، مورد توافق طرفین قرار گرفته است تعیین منطقه ویژه‌ای به نام منطقه ویژه ماهیگیری است که عرض منطقه حاضر 10 مایل (البته باید مشخص شود  mile یا nautical mile) تعیین شده است. طبیعی است که منطقه حاضر به محض پایان منطقه آب‌های سرزمینی شروع می‌شود که این کار عرض کل دو منطقه را 25 مایل از خط مبداء دریای سرزمینی می‌رساند. در نگاه اول شاید عرض منطقه ماهیگیری به اندازه 10 مایل، حقوق کشورها را به نحو مشخصی محدود و تضمین می‌کند، اما معنی توافق حاضر آن است که سایر آب‌های دریای خزر که در محدوده آب‌های سرزمینی و منطقه ویژه ماهیگیری قرار ندارد، جزو پهنه مشترک آبی به حساب می‌آید که طبیعتاً هر یک از کشورهای حاشیه دریای خزر حق صید ماهی از مناطق مشترک را خواهند داشت. واقعیت‌هایی که در موضوع حاضر نادیده گرفته شده است عبارتند از:

اولاً، بخش عمده مناطق عمیق نزدیک مرزهای دریایی ایران است. چنین توافقی عملاً حقوق ویژه‌ای را برای سایر کشورها، خاصه قزاقستان و روسیه ایجاد می‌کند که از مناطق حاضر دور بوده و در مناطق کم عمق خزر قرار گرفته‌اند.

دوماً، در نظام حقوقی مدرن، منطقه ویژه ماهیگیری در بطن منطقه انحصاری اقتصادی قرار می‌گیرد. این صحیح است که ما در تکوین قواعد رژیم حقوقی دریای خزر سعی داریم به گونه‌ای رفتار کنیم که نام‌های مناطق و نیز ماهیت حقوقی مناطق شباهت زیادی با کنوانسیون‌های بین‌المللی حقوق دریاها (خاصه کنوانسیون 1982 حقوق دریاها) نداشته باشند، اما این امر نباید منجر به نادیده گرفتن دستاوردهای حقوق بین‌الملل مدرن گردد. اگر بخواهیم خیلی خودمانی بگوییم، باید گفت که ما واقعاً تاب و توانایی تحمل هزینه‌های قابل تحمیل سیاسی، اقتصادی و امنیتی موضوع حاضر را نداریم، زیرا مهم‌ترین چیزی که در این میان زایل می‌شود، منافع مستقیم حاشیه‌نشینان و مردم سواحل جنوبی خزر است.

نادیده گرفتن موضوع حاضر نه تنها منجر به تغییر فرم زندگی مردم حاشیه نشین خزر می‌شود، بلکه تنها کسی که باید تبعات امنیتی موضوع حاضر را تحمل نماید ایران است. این موضوع قطعاً به روابط مردم با دولت آسیب می‌زند و حتی حس فوبیای مردم ایران از روسیه را تقویت می‌کند، حتی اگر روس‌ها نقش ناچیزی در این قضیه داشته باشند.

سوماً، مهم‌تر از همه آن که در رژیم حقوقی مدرن، منطقه فلات قاره و منطقه انحصاری و اقتصادی بر روی یکدیگر هم‌پوشاننده هستند. به گونه‌ای که منطقه انحصاری اقتصادی شامل سطح و ستون آب و منطقه فلات قاره شامل بستر و زیربستر آب می‌شود. رویه جاری در تحدید حدود این مناطق این گونه است که با یک خط واحد چند منظوره اقدام به تحدید حدود این مناطق می‌نمایند. به همین دلیل فاکتور جمعیت را که یک عامل مربوط به منطقه انحصاری اقتصادی است را می‌توان در پروسه تحدید حدود فلات قاره نیز تاثیر داد. زیرا عموماً عامل جمعیت یک عامل یا شرایط خاص مرتبط با فلات قاره که یک مبحث جغرافیایی و زمین‌شناسی است به حساب نمی‌آید. اما تعیین عرض منطقه ماهیگیری و عدم تعیین منطقه انحصاری اقتصادی، نه تنها حقوق اقتصادی مردم حاشیه‌نشین را نادیده می‌گیرد، حتی باعث می‌شود نتوانیم از فاکتور جمعیت در تحدید حدود فلات قاره استفاده نماییم. زیرا آمارهای رسمی نشان می‌دهد جمعیت حاشیه‌نشین ایران بیش از دو برابر مجموع حاشیه نشینان آذربایجان و ترکمنستان است.

نتیجه آن که نباید عجله کرد و باید رژیم جامع مورد توافق را به معرض نقد و بررسی افکار دانشگاهی و محققان قرار داد. زیرا تجربه ثابت کرده است که عقب‌نشینی از یک تعهد حقوقی امضا شده یا غیر ممکن است و یا این که هزینه‌های مادی، نظامی، سیاسی، اقتصادی و امنیتی بالایی را به کشورها تحمیل می‌کند. در این زمینه می‌توان به تجربه ناخوشایند تحدید اروند‌رود میان ایران و عراق اشاره کرد که سال‌ها است ما را درگیر خود کرده است و سال‌های زیاد دیگری نیز باید آثار آن را تحمل نماییم.

میثم آرائی درونکلا، عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور و مدیریت موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر

http://www.iikss.com/fa/index.php/route/news_det/MTAwOTA


برگزاری دور دیگری از سلسله نشستهای موسسه بین المللی مطالعات دریا

برگزاری دور دیگری از سلسله نشستهای موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر تحت عنوان تحدید حدود فلات قاره، قضیه خلیج ماین (آمریکا و کانادا) 

موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر (IIKSS) - در ادامه سلسله نشست‌های پیرامون حقوق دریاها، دور دیگری از نشست های خود را تحت عنوان "تحدید حدود فلات قاره، قضیه خلیج ماین (آمریکا و کانادا)" که مربوط به سال 1984 میلادی می باشد، در تاریخ 12 بهمن 1396 در محل موسسه با حضور جناب آقای نوروزی نماینده محترم وزارت امورخارجه در استان مازندران و جمعی از علاقه‌مندان و پژوهشگران این حوزه برگزار نمود. به صورت خاص، در نشست حاضر بخشی از مناطق مورد ادعای طرفین در خلیج ماین میان آمریکا و کانادا مورد بحث و بررسی قرار گرفت تا بتوان از تجربه تحدید حدود مناطقی شبیه به منطقه حاضر و نیز اصول قابل اعمال حقوق بین الملل در رابطه با تحدید حدود مناطق دریایی (فلات قاره، منطقه انحصاری اقتصادی و منطقه ویژه ماهیگیری) استفاده نمود.

از جمله موارد و گزاره‌های مهمی که در جریان این نشست به صورت مفصل مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفت، عبارت بودند از:
•    رسم خط یگانه برای فلات قاره و منطقه ویژه ماهیگیری
•    تحدید حدود میان مناطق و محدوده‌های تعیین شده
•    صلاحیت دادگاه
•    منطقه مورد تحدید حدود شامل منطقه خلیج و ماوراء آن
•    جغرافیای سیاسی و فیزیکی منطقه‌ای
•    رد تمایز میان سواحل اصلی و جانبی
•    یگانگی و ادامه دار بودن فلات قاره
•    آب‌های منطقه و توزیع منابع ماهی
•    مباحث مربوط به جغرافیای اقتصادی و انسانی
•    اصل و توسعه دعوی و اختلاف
•    موضوعاتی که منجر به کشف نفت و گاز در منطقه شده است
•    تمایز و واگرایی مکاتبات و دفاعیات طرفین راجع به فلات قاره
•    در نظر گرفتن 200 مایل دریایی برای منطقه ویژه ماهیگیری
•    ادامه و توسعه دادن دعوی حاضر در منطقه
•    دخالت دادن و ترتیب اثر دادن موافقتنامه ماهیگیری و پیشنهادات تحدید حدود یکجانبه
•    قواعد قابل اعمال یا حاکم بر موضوع
•    کنوانسیون 1958 فلات قاره و اعمال قواعد آن
•    اعمال اصول بنیادی حقوق بین الملل و اعمال روش های فنی برای تحدید حدود، تحت تاثیر شرایط خاص
•    قواعد بنیادی استخدام شده توسط حقوق بین الملل عرفی و مشارکت فلسفه حقوق و اثر آن بر ایجاد قواعد
•    اثر قواعد 1982 حقوق دریاها که در کنفرانس سوم حقوق دریاها تصویب شد
•    نرم های بنیادی که توسط طرفین به رسمیت شناخته شده است
•    بازتعریف نرم های دیگر
•    در غیاب قواعد حقوق بین الملل از چه روش ها یا اصولی باید استفاده کرد
•    اصول کاربردی تحدید حدود
•    متد تعریف شده توسط بند 1 و 2 ماده 6 کنوانسیون 1958 فلات قاره میان طرفین
•    معیارهای منصفانه ذیل این روش
•    معیارهای اجباری ماده 6 اگر هدف صرفاً تحدید حدود فلات قاره باشد
•    لزوم تحدید حدود یگانه فلات قاره و آب های ماورای آن
•    رد لازم الاجرا بودن ماده 6 برای تمامی مواردی که باید تحدید حدود صورت گیرد-به عنوان حقوق بین الملل عرفی
•    رد اعمال قاعده استاپل در موضوع حاضر و نیز اعمال قاعده خط متساوی الفاصله - equidistance
•    معیارهای منصفانه و روش های کاربردی تحدید حدود
•    گزینش گری یا توجه به نیازمندی های خاص موضوع حاضر
•    کارکرد روش های حاضر بر مبنای جغرافیا
•    تست روش های تحدید حدود ارائه شده توسط طرفین
•    روش ها و معیارهای پیشنهاد شده توسط شعبه دیوان
•    رسم خط واحد یگانه
•    رسم خط یگانه در سه مرحله
•    تائید ماهیت منصفانه نتایج
•    عدم وجود هر گونه خطر واقعی با آثار غیرمنصفانه
•    نیاز به مشارکت و توافق میان طرفین
موضوعات طرح شده در رای حاضر مباحثی چون تحدید حدود فلات قاره و منطقه ویژه ماهیگیری می‌باشد که طرفین دعوی علیرغم وجود نظرات متفاوت و ارائه متدهای گوناگون(ایالات متحده آمریکا و کانادا)، خواستار رسم خط واحد با کاربرد چند منظوره بوده اند. بدین ترتیب دیوان می‌بایست با گردآوری، توسیع و حتی تعریف مجدد پاره‌ای از مفاهیم، اصول و قواعد حقوق بین‌الملل، با تعیین قواعد و اصول مربوط به تحدید حدود مناطق نامبرده شده، اقدام به رسم خط تحدید حدود کننده نماید.
از نکات قابل توجه در رای حاضر، توجه بیش از اندازه طرف آمریکایی به موضوعات فنی و تکنیکی بوده است که دیوان عملاً خواسته‌های طرف آمریکایی را از لحاظ فنی درست اما از لحاظ حقوقی و سیاسی نادرست می‌داند. زیرا دیوان معتقد است که مرز یک پدیدار طبیعی نیست بلکه یک پدیدار حقوقی-سیاسی است. شباهت قابل توجه موضوعات و مقولات مطرح شده در رای حاضر با وضعیت مناطق ساحلی جمهوری اسلامی ایران و نیز موقعیت جغرافیایی کشورهای حاشیه و همسایه ایران باعث می‌گردد که رای‌های دیوان بین المللی دادگستری در این حوزه مورد توجه قرار گیرد. خاصه آنکه قضایایی نظیر دریای شمال، قضیه لیبی و تونس و قضیه حاضر (خلیج ماین) در زمانی صادر شده‌اند که هنوز کنوانسیون حقوق دریاها به تصویب نرسیده و یا لازم‌الاجرا نشده بود.
از طرفی دیوان در رای‌های مطروحه و تمامی رای‌های پس از رای حاضر کارکرد و کاربرد کنواسیون 1958 فلات قاره را زیر سوال برده و با اتکاء به اصول عام حقوق بین‌الملل و قواعد جزئی‌تر آن و همچنین با تکیه بر اصل انصاف اقدام به تحدید حدود مناطق مورد منازعه می‌نماید. در قضیه خلیج ماین، برتری طول ساحل ایالات متحده به همراه موقعیت قرار گرفتن سواحل کشورها در نسبت با یکدیگر (مجاور-روبرو) و نیز جغرافیای سیاسی، اقتصادی و انسانی از جمله موضوعاتی بوده‌اند که باعث شدند سهم بیشتری از مناطق بستر و آب‌های ماوراء آن به ایالات متحده اختصاص یابد. این موضوعات می‌توانند معرف عرفی در حال تشکیل در جامعه بین‌المللی برای شیوه اعمال تحدید حدود مناطق دریایی به حساب آیند که با بهره‌گیری از این اصول می‌توان به نحو اصولی و منطقی منافع جمهوری اسلامی ایران را در خزر و خلیج فارس تامین نمود.
لازم به ذکر است که ویدئو و پاورپوینت آنچه که در جریان این نشست پیرامون آنها بحث و گفتگو گردید، در لینکهای زیر قابل دریافت می‌باشد:
لینک دریافت و دانلود قضیه خلیج ماین-آمریکا و کانادا-فایل شماره 1:
https://www.aparat.com/v/2KJc8
لینک دریافت و دانلود قضیه خلیج ماین-آمریکا و کانادا-فایل شماره 2:
https://www.aparat.com/v/rgqLN
لینک دریافت و دانلود قضیه خلیج ماین-آمریکا و کانادا-فایل شماره 3:
https://www.aparat.com/v/gkvwI
لینک دریافت و دانلود فایل پاورپوینت:
http://l1l.ir/44q0

http://www.iikss.com/fa/index.php/route/news_det/OTk1MQ