محرکه های تشدید علاقه مندی ترکیه و قزاقستان به همکاری سیاسی-اقتص
موسسه بینالمللی مطالعات دریای خزر (IIKSS) - جمهوری قزاقستان را میتوان از جمله کشورهای استقلالیافته از شوروی در منطقه خزر دانست که از همان ابتدا توسط ترکیه به رسمیت شناخته شد و شکلگیری روابط میان دو کشور نزدیک به سه دهه قدمت دارد. آستانه و آنکارا از روابط بسیار عمیقی در حوزههای مختلف سیاسی، اقتصادی، نظامی، فرهنگی و ... بهره میبرند که طی سالهای اخیر باعث نزدیکی میان دو کشور گردید که با در نظر گرفتن پیشینه همکاری میان ترکیه و قزاقستان در مییابیم روابط میان دو کشور همواره با ثبات و رو به جلو پیگیری شده است. شناسایی و کشف جلوهها و مظاهر نزدیکی مناسبات بین آستانه و آنکارا و همکاری قابل توجه بین آنها چندان کار دشواری نیست.
قزاقستان که به دلیل موقعیت ژئوپلتیکی خود بعنوان یک کشور محصور در خشکی تلقی میگردد طی چند سال اخیر با تعریف استراتژی اقتصادی 2050 تلاش کرده است فعالیت خود در عرصه بینالمللی را ارتقاء داده و در این چارچوب بدنبال حمایت جامعه بینالمللی میباشد تا بتواند ظرف 30 سال آینده در بین 30 کشور اقتصادی جهان جایگاه مطلوبی کسب نماید. در این بین، آنکارا با توجه به اقتصاد پویا و موقعیت ژئوپلتیکی خاص خود که به قارههای جهان متصل میباشد کشور بسیار مطلوبی برای جمهوری بزرگ آسیای میانه با هدف دستیابی به برنامه طولانیمدت فوقالذکر میباشد.
در اهمیت نقش و تاثیر بسزای قزاقستان برای ترکیه نیز میتوان گفت که تردیدی وجود ندارد که ترکیه بازار 19 میلیون نفری قزاقستان و دسترسی آسان و راحت به منابع غنی و بکر این کشور را هدف گرفته و با گسیل کردن سرمایههای هنگفت اقتصادی و تجاری به این جمهوری و تشویق تجار برای حضور و سرمایهگذاری در قزاقستان، ضمن در اختیار گرفتن نبض بازار و اقتصاد، در صدد پیریزی نفوذ سیاسی نیز میباشد، لکن برقراری روابط و دیدارها در سطوح بالا و انعقاد قراردادهای دوجانبه و مشارکت در تشکیلات منطقهای نشان از جایگاه ویژه قزاقستان برای ترکیه دارد. لذا نفوذ سیاسی-اقتصادی آنکارا در آستانه با توجه به موقعیت جغرافیای قزاقستان که در بین روسیه و چین که دو قدرت سیاسی و اقتصادی در جهان شناخته شدهاند حکایت از طرحریزی برنامهای هدفمند از سوی ترکها به منظور حضور و رقابت در این کشور منطقه خزری دارد.
به هر حال شکلگیری روابط نزدیک میان دو کشور قطعا در گرو فاکتورها و اِلمانهای مختلفی میباشد که هر یک به نوبه خود نقش موثری در شکلگیری و نزدیکی روابط میان دو کشور داشته است که به اختصار به آنها اشاره میکنیم:
1- فاکتور دین و مذهب:
تردیدی وجود ندارد که فاکتور دین و مذهب در شکلگیری روابط میان دو کشور نقش مهمی داشته است. 98 درصد از شهروندان ترکیه و 70 درصد شهروندان قزاقستان را مسلمانان تشکیل میدهند که اکثر جمعیت حاضر پیرو مذهب حنفی میباشند.
2- فاکتور زبان:
اگرچه بر خلاف سایر جمهوریهای آسیای میانه، فاکتور زبان در پیوند و شکلگیری روابط میان دو کشور چندان موفق نبوده است و اکثر شهروندان این کشور ترجیح میدهند از زبان روسی برای برقراری ارتباط استفاده نمایند، اما با این حال نمیتوان از تاثیر زبان در شکلگیری روابط میان دو کشور چشمپوشی کرد، زیرا طی چند سال اخیر اتحادیه ترک زبانان همواره سعی در برجسته نمودن این زبان در کشورهای آسیای میانه و حوزه قفقاز جنوبی کرده است. نورسلطان نظربایف رئیس جمهور قزاقستان نیز همواره در راستای ایده تاسیس اتحادیه کشورهای ترک زبان و سایر نهادها و تشکیلات بینالمللی متعلق به حوزه جغرافیایی - فرهنگی کشورهای ترک زبان همگام و موازی با سیاستهای ترکیه حرکت کرده است.
3- فاکتور اقتصاد و جمعیت:
در این خصوص میتوان اذعان داشت کشورهای آسیای میانه بعد از استقلال از شوروی از لحاظ اقتصادی قدرت چندانی نداشته و یا به عبارتی از ضعف اقتصادی رنج میبرند. در این بین میتوان گفت قزاقستان در میان کشورهای حوزه CIS وضعیت بهتری دارد و از لحاظ جمعیت نیز از وضعیت برتری نسبی نفع میبرد و همچنین در میان کشورهای منطقه خزر پس از روسیه و ایران در جایگاه سوم قرار دارد. از این رو ترکیه بعنوان داعیهدار کشورهای اتحادیه ترک زبانان که از اقتصادی پویا بهره میبرد، به خوبی از افزایش قابل توجه جمعیت قزاقستان طی سالهای آتی آگاه است و قصد دارد به شکلی هدفمند با حضوری پررنگ در اقتصاد این جمهوری آسیای میانه، ضمن بزرگ کردن اندازه بازار فروش محصولات، کالاها و خدمات خود در بازار مشترک بزرگ ترکیه-قزاقستان، از این فاکتور برای سلطه سیاسی-فرهنگی بر آستانه بهره ببرد.
قاسم عزیزی، عضو شورای علمی موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر
http://www.iikss.com/fa/index.php/route/news_det/MTA0MTA