بررسی پیدا و پنهان مناسبات فرهنگی-ادبی بین ایران و کشورهای منطقه
بررسی پیدا و پنهان مناسبات فرهنگی-ادبی بین ایران و کشورهای منطقه خزر در گفتوگو با دکتر جان اله کریمی مطهر، استاد زبان و ادبیات روسی دانشگاه تهران: ایرانی ها در روسیه احساس غربت نمیکنند
موسسه بینالمللی مطالعات دریای خزر (IIKSS) – ایران و کشورهای منطقه خزر دارای اشتراکات بسیاری در زمینههای مختلف میباشند، اما نکته جالب توجه آنکه در بین انبوهی از اشتراکات و پیوندهایی که بین ایران و کشورهای منطقه خزر وجود دارد، بی درنگ اشتراکات فرهنگی-ادبی بین مردم کشور ما و کشورهای منطقه به ذهن متبادر می گردد. نکته جالب توجه تر آنکه با علم به این موضوع و اینکه ظرفیت ها و پتانسیل های این حوزه برای تقویت و تحکیم مناسباتمان با کشورهای منطقه خزر بسیار بالا است، اما طی دهه های اخیر کمترین توجهات نیز به این حوزه شدهاست. به همین منظور و برای یادآوری پیدا و پنهان چنین پیوندی بین ایران و کشورهای منطقه خزر گفتوگویی را با آقای دکتر جان اله کریمی مطهر، استاد زبان و ادبیات روسی دانشگاه تهران و رئیس «انجمن ایرانی زبان و ادبیات روسی» ترتیب دادهایم که در ادامه میخوانید.
1 - چه ویژگیهای مشترک فرهنگی و اجتماعی بین کشورهای حاشیه خزر وجود دارد؟
همانطور که میدانید روسیه کشوری اروپایی و آسیایی است. تقریبا بالغ بر 190 قوم و ملیت در روسیه زندگی میکنند. اقوام مختلفی که بسیاری از آنها شرقی هستند و دارای فرهنگ آسیایی و مشرقزمینی هستند. 65درصد از وسعت خاک روسیه در قسمت آسیایی آن قرار گرفتهاست، ولی 28 درصد از جمعیت روسیه در بخش آسیایی آن زندگی میکنند. اقوام مختلف شرقی بهخصوص در این قسمت آسیایی روسیه زندگی میکنند. اقوام مختلفی ایرانی مانند تاجیکها، تاتارها، آستیها و... در روسیه زندگی میکنند. طبیعی است که این اقوام از لحاظ فرهنگی، زبانی و جنبههای دیگر اشتراکاتی با ایران دارند. از جمعیت 147 میلیونی روسیه نزدیک به 20 میلیون نفر مسلمان هستند. مسلمانان روسی طبیعتا اشتراکات دینی و فرهنگی زیادی با ایران دارند. جمهوریهایی داریم مثل اوستیای شمالی، باشقیرستان، تاتارستان، چچن، داغستان و... اینها جمهوریهای مسلماننشین روسیه هستند. علاوهبر این جمهوریهای مسلماننشین، ما شرقیهایی هم داریم که در قسمت اروپایی روسیه زندگی میکنند، آنها مسلمان نیستند مثل ارمنیها، گرجیها و... اما اشتراکات فرهنگی زیادی با ایران دارند. 190 قوم و ملیت در روسیه زندگی میکنند، این بدان معنی است که بیش از 190 زبان در روسیه است. 57 قوم روسی دارای قلمروهای اختصاصی هستند، برای مثال تاتارها دارای قلمرو خاص خود، یعنی تاتارستان هستند، باشقیرها هم در باشقیرستان زندگی میکنند. روسها، مشرقزمینیها را به خوبی میشناسند و با فرهنگ، آداب و رسومات آنها به خوبی آشنا هستند، زیرا علاوه بر اینکه روسیه همسایه بسیاری از کشورهای شرقی مانند ایران، ترکیه، افغانستان و ... میباشد، اقوام مختلف شرقی و ایرانی در داخل خاک روسیه زندگی میکنند و مردم روسیه از طریق همین اقوام با فرهنگ شرقی آشنا شدند. در ضمن شاهکارهای ادبی فارسی از قرن هفدهم میلادی به زبان روسی ترجمه شدهاند، آثار شاعرانی مانند سعدی، حافظ، عمر خیام، فردوسی، جامی، انوری و ... به زبان روسی ترجمه شدهاند. مردم روسیه از طریق آثار این شاعران و نویسندگان با فرهنگ و ادبیات ایران آشنا هستند.
روسیه پهناورترین کشور دنیاست. تنوع قومی و ملیتی بسیار زیادی دارد. این تنوع قومی و ملیت باعث شده که آن دیگرهراسی که در کشورهای دیگر وجود دارد، در روسیه کمتر باشد. چون زمانیکه یک کشور از اقوام مختلف تشکیل میشود قابلیت پذیرش فرهنگ، تمدن، ادبیات و... کشورهای دیگر را دارد. دیگرهراسی که در اروپا نسبت به فرهنگها و ملیتهای دیگر وجود دارد، در روسیه وجود ندارد یا حداقل بسیار کمتر است. به همین دلیل هم مردم روسیه خیلی راحت به آداب و اعتقادات و ادبیات دیگر کشورهای دنیا علاقمندی نشان میدهند، و آداب، فرهنگ و ادبیات ملتهای دیگر را خیلی زود میپذیرند، خیلی زود تحت تاثیر اینها قرار میگیرند و هر جایی که حرف درستی زده شود تحت تاثیر آن حرفها قرار میگیرند.
2 - برای گسترش روابط بین کشورها چه راهکارهای فرهنگی ارائه میکنید؟
برای گسترش این روابط ما باید به اشتراکاتی که بین کشورمان و کشورهای حاشیه خزر وجود دارد تکیه کنیم. تکیه کردن به این مسائل شاید تاثیرگذاری بیشتری نسبت به کارهای دیگر داشته باشد. ما اشتراکات زیادی داریم هم از لحاظ ادبی، هم از لحاظ فرهنگی. اگر در فعالیتهایمان به این مسائل توجه کنیم، من فکر میکنم که تاثیرگذاریاش خیلی بیشتر از چیزهای دیگر است. براساس یک کتابی که در سال 1390 توسط بنیاد ایرانشناسی در مسکو دربارهی آموزش زبان و ادبیات فارسی چاپ شده، حدود 17 دانشگاه در سرتاسر روسیه وجود دارد که زبان فارسی را آموزش میدهند. به عنوان مثال در دانشگاه دولتی مسکو، دانشگاه سنتپترزبورگ، دانشگاه دولتی زبانشناسی مسکو، آکادمی دیمپلماتیک وزارت امورخارجه روسیه، دانشگاه قازان، دانشگاه آستراخان و ... . بهطور کلی اگر ما به اشتراکات فرهنگی، ادبی و زبانیمان بپردازیم تاثیرگذاری آن خیلی بیشتر خواهد بود.
3 - کدام شهرها و قومیتهای روسیه بیشتر به فرهنگ و سنن ایرانی نزدیکتر هستند؟ برای نمونه چه آداب و رسوم و سبک زندگی مشترکی وجود دارد؟
در بسیاری از این جمهوریها جشنها و مراسمهای مذهبی مشترکی وجود دارد، مثل جشن نوروز، آداب ماههای محرم و رمضان و... . علاوه براین از لحاظ فرهنگی و رفتاری هم ما یک اشتراکاتی داریم که نشات گرفته است از فرهنگ و آدابی که توی فرهنگ دینی ما وجود دارد. البته نه تنها در جمهوریهای مسلماننشین، بلکه در خود مسکو و دیگر شهرهای بزرگ روسیه هم همین شرایط را میبینید. به همین دلیل ایرانیها در روسیه احساس غربت نمیکنند، چون با مسلمانان و مشرقزمینیهای زیادی برخورد میکنند. همچنین خیلی از رفتارهای اجتماعی و فرهنگی مشرقزمینی را در جامعهی روسیه میبینید، چونکه روسیه یک کشور اروپایی و آسیایی است. در جمهوریهایی مثل تاتارستان، باشقیرستان و داغستان خیلی بیشتر، ولی در شهرهای بزرگ، مثل مسکو و سنتپترزبورگ مکانهای خاصی را شما میبینید که مسلمانان برای مراسمهای دینی جمع میشوند.
4 - با توجه به این که یکی از عوامل تجانس بین انسانها زبان مشترک میباشد، چه چشماندازی را برای نزدیکی جمعیتهای ساکن حاشیه خزر پیشبینی میکنید؟
خیلی از اقوام حاشیه خزر و همچنین خیلی از مسلمانانی که در روسیه زندگی میکنند، زبانشان فارسی نیست، اما زبانهای ایرانی دارند، اشتراکاتی دارند، برای نمونه زبان تاتاری اشتراکات زیادی با زبان ترکی آذری دارد. در نتیجه ما با خیلی از این شرقیهای روسیه اشتراکات زبانی زیادی داریم. از طرف دیگر، آموزش زبان فارسی هم در روسیه گسترش زیادی داشته است. در ضمن، آموزش زبان روسی در سالهای بعد انقلاب گسترش زیادی در ایران پیدا کردهاست. در حال حاضر گروه زبان و ادبیات روسی تقریبا در 10 دانشگاه ایران دایر است.
در یک تحقیقی اشاره شدهبود که 140 تا از شاعران روسی در شعرهای خود به موضوعات شرقی و ایرانی پرداختند. نویسندگان و شاعران روسی، نه تنها با فرهنگ و ادبیات ایران آشنا هستند، نه تنها آثار نویسندگان و شاعران ایرانی را به زبان روسی ترجمه کردهاند، بلکه موضوعات ایرانی و شرقی بن مایههای بسیاری از آثار روسی نیز شدند. نویسندگان روسی با بهره گیری از حکمت و فرهنگ شرقی و ایرانی، دیدگاههای خود را دربارهی بسیاری از مسایل اجتماعی بیان کرده اند.
اسلام، فرهنگ و ادبیات فارسی جایگاه مهمی در زندگی فرهنگی و ادبی روسیه پیدا کرد. اهمیت و نقش آن بهقدری زیاد بود که حتی در آثار ادبی و نیز مکاتبات آنها انعکاس پیدا کرد. برای نمونه فت شاعر بزرگ قرن نوزدهم روسیه و مترجم اشعار حافظ به زبان روسی در مکاتبات و مباحثات خود با لف تالستوی اغلب با اشعار حافظ پاسخ میگفت. این، حتی در رمان "آنا کارنینا"ی تالستوی هم انعکاس یافتهاست؛ آبلونسکی قهرمان رمان "آنا کارنینا" در دفاع از خود و برای سرزنش لوین دیگر قهرمان رمان این مصرع از حافظ را تکرار میکند:
"برو ای زاهد بر دردکشان خرده مگیر"
5 - در مجموع علاقمندی حاشیهنشینان خزر را برای یادگیری زبانهای طرف مقابل چگونه ارزیابی میکنید؟
میتوان گقت که آموزش زبان فارسی در حاشیه خزر و در بین روسها سطح قابل قبولی دارد، در مناطق مختلف روسیه آموزش زبان فارسی وجود دارد. البته، به نظر من این مسئله، یعنی گسترش آموزش زبان و ادبیات فارسی در روسیه دو دلیل دارد: 1- از آنجاییکه درصد بالایی از مشرق زمینیها در خاک روسیه زندگی میکنند، درواقع یادگیری زبان و فرهنگ ایرانی، برای شناسایی بهتر اقوام مختلف شرقی روسیه کمک میکند. شناخت بهتر اقوام مختلف کشور، کمک زیادی به اداره بهتر کشور میکند. زبان یکی از ابزاریاست که برای شناخت اقوام و ملیتهای دیگر بهکار میگیرند. 2- ایران کشوری است با تمدن تاریخی خیلی کهن و در نتیجه با توجه به این تمدن بسیار قدیمی، سهم زیادی نیز در توسعه و گسترش فرهنگ مشرقزمین دارد. اندیشمندان روس همیشه در طول تاریخ علاقمند بودند که با این تمدن غنی آشنا شوند و از آن بهره گیرند. از طرف دیگر، ایران و روسیه دو کشور همسایه هستند، بهخاطر اینکه روابط درستی با یکدیگر داشته باشند، ضرورت دارد همدیگر را بهتر بشناسند.
6 - اقبال همسایگان خزری به آثار ادبی و فرهنگی طرف مقابل چگونه است؟
اگرچه مطالعات تطبیقی ادبیات و فرهنگ دو کشور ایران و روسیه انجام میگیرد، ولی در سطح قابل قبولی نیست. ولی همین اندک مطالعاتی که صورت گرفته نشان میدهد که روسها همیشه به فرهنگ، آداب و ادبیات ما توجه داشتند و به اصطلاح نگاهشان به این حوزه عمیق و وسیع بودهاست. و همچنین ایرانیها هم در دوران مختلف نگاهشان به روسیه بودهاست.
همانطور که میدانید، کلیسای ارتدکس روسیه تالستوی را تکفیر کرد. سالاویف کشیش و نویسنده مذهبی طی نامهای از لف تالستوی خواسته بود به کلیسا برگردد. تالستوی با استفاده از داستان "موسی و شبان" مولوی به او پاسخ داد. تالستوی در نامه خودش از سالاویف میخواهد که به او هم مانند شبان مولوی نگاه کند. در ادامه میافزاید که قلب او هم مانند آن شبان آرام است و میترسد آن چیزهایی که دارد را از دست بدهد. خواندن نامه تالستوی برای هر ایرانی ایجاد غرور میکند و نشان از جایگاه ادبیات فارسی در بین مردم و اندیشمندان روسی دارد. در ضمن بیانگر آن است که نویسندگان روسی با بهرهگیری از اندیشههای متفکران ایرانی، دیدگاهها و نظرات خود را دربارهی موضوعات مختلف بیان میکردند.
همچنین به پوشکین بهخاطر استفاده زیاد از اندیشههای سعدی در اشعار و نوشتههایش، بعد از نگارش "فوارهی باغچهسرا" لقب "سعدی جوان" دادند. حتی از نام و ابیاتی از سعدی در رمان "یوگنی آنگین"، که یک رمان کاملا روسی است، استفاده میکند.
دکتر کریمی مطهر در پاسخ به این سوال که کیفیت ترجمههای فارسی به روسی را چگونه ارزیابی میکنند، گفتند که در مجموع میتوان مهر تاییدی بر این ترجمه ها زد، زیرا باتوجه به تاثیرگذاری ادبیات و فرهنگ ایرانی که در آثار روسی مشاهده میکنیم، نشان از آن دارد که کیفیت آنها خوب بودهاست. ایرانشناسی در روسیه خیلی پیشرفت داشتهاست و روسها روی ادبیات، زبان و فولکلورمان کارهای با ارزشی انجام دادند.
تهیه و تنظیم: امین حسین زاده، مترجم زبان روسی و عضو شورای علمی موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر (IIKSS)
http://www.iikss.com/fa/index.php/route/news_det/MTA2MDI