سفارش تبلیغ
صبا ویژن

موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر

صفحه خانگی پارسی یار درباره

رقص خرسها با آهنگ موزون شیرها (پشت پرده اظهارات غیرمتعارف و ناگه

رقص خرس‌ها با آهنگ موزون شیرها (پشت پرده اظهارات غیرمتعارف و ناگهانی "رجب صفروف" در بی‌بی‌سی)

موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر (IIKSS) - آن چه که طی این روزها در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی و نیز رسانه‌های ارتباط جمعی جمهوری اسلامی ایران پیرامون آن مدام می‌شنویم و می‌بینیم، سونامی عظیمی از اظهارنظرها و بیانیه‌ها از سوی تمامی اقشار و لایه‌های اجتماعی کشورمان است که چندان غریب به نظر نمی‌رسد. انتقادات شدیدی در تمام سطوح فکری، علمی-تحقیقاتی و اجتماعی کشورمان متوجه دولت و تیم مذاکره‌کننده پیرامون تعیین رژیم حقوقی دریای خزر است. در حالی که مقامات کشورمان از دفاع تمام قد از حقوق حقه ایران در موضوع تعیین رژیم حقوقی این پهنه آبی سخن می‌گویند، اما کارشناسان به همراه همه طیف‌های اجتماعی و سیاسی کشورمان از ضعف و ناتوانی تیم مذاکره‌کننده خزری در برآورد و اجابت خواسته‌هاشان صحبت می‌کنند که همان گونه که در بالا بدان اشاره گردید، روندی غیر متعارف به نظر نمی‌رسد و همه چیز در مسیر واقعی و درست خود به پیش می‌رود. محافل کارشناسی کشورمان با بررسی و مطالعه جزیی‌تر و دقیق‌تر متن کنوانسیون به دنبال نقاط ضعف آن بوده و وعده می‌‌دهند که‌ می‌توانند با تعامل و همکاری جدی‌تر و عینی‌تر با محافل رسمی کشورمان آن‌ها را مرتفع سازند.

اما آن چه که در این بین تعجب و حیرت ما را برانگیخته است و بسیار نیز نامتعارف و غیر‌طبیعی به نظر می‌رسد، اظهارات نابهنگام آقای "رجب صفروف" می‌باشد که خود را به عنوان عضو هیئت کارشناسی روسیه در مذاکرات پیرامون دریای خزر جا زده است. او طی روزهای اخیر در جریان مصاحبه‌ای با بی‌بی‌سی فارسی اظهار کرد: «در سال 1996 ما آماده بودیم که ایران برای سهم 50? پافشاری کند، چون بر اساس قوانین بین‌المللی می‌توانست. اما در کمال تعجب برای سهم 20? و مساوی پافشاری کرد.» او در این مصاحبه می‌گوید که طبق معاهدات سال 1921 و 1940، سهم ایران و اتحاد جماهیر شوروی از دریای خزر هر کدام 50 درصد بود، اما پس از فروپاشی شوروی، ایران در اولین دور مذاکرات کارشناسی در سال 1996 پیشنهاد داد که دریای خزر به طور مساوی بین 5 کشور ساحلی آن، یعنی سه جمهوری تازه ‌استقلال‌یافته قزاقستان، ترکمنستان، آذربایجان، ایران و روسیه تقسیم شود. بنابر اظهارات او، چون فروپاشی در 50 درصد متعلق به شوروی روی داده بود و هیچ ربطی به ایران نداشت، هیچ‌کس انتظار این پیشنهاد از ایران را نداشت و این پیشنهاد هدیه‌ای الهی به سایر کشورهای ساحلی دریای خزر بود.

اثبات صحت و سقم ادعاهای مقام روس و یا رد مجدد آن ادعاها از سوی خود او در رسانه تلویزیونی بی‌بی‌سی به هیچ وجه صورت مسئله را پاک و مشکلی را حل نمی‌کند، زیرا محافل کارشناسی و نخبگان سیاسی حاکم بر ایران مخاطب اظهارات "صفروف" نیستند، بلکه مخاطب آن اکثریت عوام جامعه ما هستند که به شکلی واضح، بسیار هوشمندانه انتخاب شده‌اند. نکته عجیب در اظهارات "رجب صفروف" چیست؟ در ورای این اظهارات، چه پیام و سیگنالی، به سفارش چه کسی و کسانی، به چه منظور و به چه کسی و کسانی در این برهه زمانی بسیار حساس می‌بایست داده می‌شد؟ نکته عجیب، سوال و ابهام بسیار مهم در صحبت‌های "صفروف" موضوع سهم افسانه‌ای 50 درصدی ایران از دریای خزر است. محتملا طراحان این سناریو قصد دارند مناظره و مباحثه بین محافل کارشناسی و علمی-تحقیقاتی ایران که به دور از هرگونه هیجان در حال پیدا کردن خلاءهای حقوقی کنوانسیون به امضاء رسیده در آکتائو هستند و محافل رسمی را به سطح عوام منتقل نموده تا بدین ترتیب نگاه سطحی‌نگرایانه و غیرعلمی را جایگزین عقلانیت حاکم بر ایران سازد. سفارش‌دهنده چه کسی است؟ سفارش‌دهنده کسی است که در نزد افکار عمومی ایران متهم اصلی خیانت به کشورمان در برهه‌های متفاوت تاریخی، به صورت خاص در موضوع تعیین رژیم حقوقی دریای خزر است و آن کشور کسی نیست جز روسیه.

احتمالا روس‌ها با نشر و پخش چنین ویدیوهایی قصد دارند توپ را از زمین خود به زمین ایران بیاندازند و خود را از هرگونه ایفای نقش محرک و سرعت‌دهنده به امضای کنوانسیون جدید که در آن ایران بازنده اصلی است و گویا به کم‌ترین سهم از دریای خزر قانع شده است، مبرا سازند. روس‌ها با چنین ادعاهایی قصد دارند به مردم ایران که موجی از نفرت و کینه از روسیه در آن‌ها نهادینه شده است، القاء نمایند که مقامات ج.ا.ایران در شرایط مقتضی تصمیم درستی را اتخاذ نکرده‌ و اهمال‌کاری آن‌ها بوده است که ایران را از سهم و حق طبیعی‌اش در خزر محروم ساخته و قدرت چانه‌زنی کشورهای خزری نظیر آذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان را در مذاکره با تهران به شکل قابل‌توجهی افزایش داده است، نه میل روسیه به معامله‌گری و بازی با کارت ایران. بنابراین روسیه توپ را به زمین ایران و دیگر کشورهای خزری انداخته است تا بدین ترتیب با تحمل کم‌ترین هزینه از این مرحله بحرانی خارج شود.

و البته سوالات و ابهامات دیگری نیز وجود دارند که اذهان را می‌آزارد و نمونه‌های بارز و عینی آن‌ها نیز وجود دارند. برای نمونه، یک افسر سابق اداره اطلاعات و امنیت اتحاد جماهیر شوروی (KGB) و همکار و همراه امروز پروژه‌های سرویس امنیت فدرال روسیه (FSB) در شب امضای کنوانسیون در رسانه دولتی بریتانیا که در زمره طرفداران جدی تحریم‌ها بر علیه روسیه نیز قرار دارد به دنبال چیست؟ آیا دلسوزی‌های دو طرف روسیه و بریتانیا را می‌توان شبیه به دلسوزی‌های سال‌های 1906 و پس از آن قرارداد ننگین 1910 میان آن‌ها دانست که به انشعاب و دودسته شدن جامعه ایران و نهایتا تقسیم کشورمان بین دولتین روسیه و بریتانیا انجامیده بود؟ و سوالات فراوان دیگر... 

در هر صورت، باید اعتراف نمود که شرایط و وضعیت کشورمان در حال حاضر به گونه‌ای است که روسیه و هر بازیگر دیگری به راحتی می‌توانند از چنین ترفندهایی برای انحراف افکار عمومی ایران و نیز نخبگان حاکم بر کشورمان از اهداف کلان و اصلی کشور به سود خود و برای دستیابی به اهداف خود استفاده نمایند. نمی‌توان کتمان کرد که محافل کارشناسی، محافل علمی-تحقیقاتی، محافل سیاسی-رسمی و نیز نمایندگان ملت نتوانستند پیش از ورود به بحث پیرامون موضوع مهم تعیین رژیم حقوقی دریای خزر و امضای آن در آکتائو، در قالب یک اتاق فکر گردهم آمده و یکدیگر را در جریان جزئیات این کنوانسیون قرار دهند. وجود چنین شکاف عظیمی بین محافل یاد شده بدون تردید روس‌ها را بر آن داشته است تا با رونمایی از سناریویی جدید، از ایجاد جبهه‌ انتقادی قوی و متحد بر علیه روسیه و نیات و مقاصد آن جلویگری نمایند که گویا موفق به انجام این مهم نیز شد‌‌ه‌اند. 

میثم آرائی درونکلا - عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور و مدیر موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر
محسن حمیدی - کارشناس مسائل آسیای مرکزی و قفقاز، مترجم زبان روسی، عضو شورای علمی موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر

http://www.iikss.com/fa/index.php/route/news_det/MTA3NjU