سفارش تبلیغ
صبا ویژن

موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر

صفحه خانگی پارسی یار درباره

گلوله آتشین قومیت بر شقیقه جمهوری آذربایجان

گلوله آتشین قومیت بر شقیقه جمهوری آذربایجان

موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر (IIKSS) جمهوری آذربایجان نیز همچون دیگر جمهوری‌های فضای پساشوروی از قومیت-ملیت‌های متعدد و متنوعی تشکیل شده است: تات‌ها، اکراد و تالشی‌ها از گروه قومی ایرانی؛ تاتارها و ترک‌های مسقطی از گروه قومی ترکی؛ بودوقی‌ها، خینالیگی‌ها، شاخداگ‌ها، تساخوری‌ها، آوارها، لزگین‌ها، اینگیلوی‌ها، اودی‌ها، کریزی‌ها از گروه قومی قفقازی و دیگر اقوام از جمله اوکراینی‌ها، ارامنه و یهودیان. بررسی روند تحولات در کشورهای چند قومیتی-ملیتی در دهه‌های اخیر کاملا این گزاره را واضح می‌سازد که در صورتی که کشوری نتواند "نقشه راه" عینی و دقیقی را با هدف ساماندهی مناسبات بین قومی-ملیتی تهیه و تدوین نماید، بدون تردید موزائیک قومیت‌ها در عوضِ انسجام و یکپارچگی به فاکتوری برای درگیری و کشمکش بدل خواهد شد و به تبع آن به کاهش شدید وزن سیاسی و اقتدار حاکمیتی آن کشور خواهد انجامید. با این مقدمه، نگارنده این گزارش در ادامه می‌کوشد برخی گروه‌های قومی-ملیتی فعال در جمهوری آذربایجان را برشمرده و عمق تهدید احتمالی این گروه‌ها برای کشور همسایه، واکنش رهبری باکو به این تهدید و ابعاد خارجی تاثیر فاکتور قومیت-ملیت بر جمهوری آذربایجان را تا حد امکان مورد واکاوی قرار دهد.

گروه‌های قومی-ملیتی در جمهوری آذربایجان

اینگیلوی‌هااین گروه قومی در دامنه‌های غربی رشته کوه‌های بزرگ قفقاز در بخش شمال غربی آذربایجان سکونت دارد. بنابر برخی ارزیابی‌ها، 15 هزار اینگیلوی در آذربایجان زندگی می‌کنند، به یکی از لهجه‌های زبان گرجی صحبت می‌کنند، بخشی از آن‌ها مسلمان و بخشی دیگر مسیحی هستند، بخشی از آن‌ها خود را آذربایجانی و بخشی دیگر خود را مسیحی تصور می‌کنند. فاکتور اینگیلوی دارای اهمیت زیادی در تعامل بین آذربایجان و گرجستان است. در حال حاضر مشکلات اینگیلوی‌ها در آذربایجان و آذربایجانی‌ها در گرجستان تا اندازه‌ای برطرف گردیده و یک تهدید جدی و واقعی در مناسبات بین قومی در آذربایجان تلقی نمی‌گردد، اما با این وجود نیز تهدید بالقوه فاکتور اینگیلوی‌ها در این جمهوری همچنان وجود دارد که ادعای احتمالی گرجستان نسبت به سرزمین‌هایی از آذربایجان که این گروه قومی در آن‌ها سکونت دارد و افزایش گرایشات و تمایلات ضد آذربایجانی در بین آن‌ها از جمله این تهدیدات است.

لزگین‌هااین گروه قومی در شمال شرقی آذربایجان در کرانه رودخانه "سامور" در رشته کوه‌های کوتاه شرقیِ رشته کوه‌های بزرگ قفقاز قرار دارد. بنابر اطلاعات رسمی، 180 هزار و بنابر برخی ارزیابی‌ها، 350 هزار لزگی در آذربایجان زندگی می‌کنند. زبان آن‌ها مرتبط با گروه زبان‌های قفقازی داغستانی است. در حال حاضر در کلاس‌های ابتدایی در مناطق زندگی لزگین‌ها در آذربایجان به زبان لزگی تدریس، روزنامه‌هایی به زبان لزگی منتشر و برنامه‌هایی به این زبان پخش می‌شود. اگرچه با هدف هماهنگ‌سازی امور توسعه زبان و فرهنگ لزگی در آذربایجان مرکز ملی-فرهنگی لزگی تحت عنوان "سامور" دایر گردید، اما تهدید بالقوه فاکتور لزگی برای این جمهوری تا حد زیادی وجود دارد که رشد تمایلات و گرایشات جدایی‌طلبانه در بین لزگین‌های آذربایجان تحت تاثیر جنبش ملی لزگی داغستان و نیز استفاده روسیه از این فاکتور در سیاست قفقازی خود از جمله آن تهدیدات است.

آوارهابزرگ‌ترین گروه قومی آذربایجان پس از آذربایجانی‌ها هستند. آن‌ها به یکی از لهجه‌های محلی آنتسوخ متعلق به زبان آوار که مرتبط با زبان داغستانی است صحبت می کنند و در منطقه‌ شکی-زاکاتال واقع هستند. بنابر اطلاعات رسمی، جمعیت آوارها در آذربایجان 50 هزار نفر است، اما خود آوارها مدعی هستند که جمعیت آن‌ها چندین برابر آمار رسمی است. در کلاس‌های ابتدایی مدارس آموزش عمومی که در مناطق اقامت آوارها قرار دارند به زبان آواری تدریس می‌شود. گسترش ناسیونالیسم آوار به شکل‌ها و صورت‌های مختلف، از جمله حضور آن‌ها در ساختارهای اقتصاد سایه، افزایش تاثیر نیروهای ناسیونالیست آوار در داغستان و واکنش به رشد ناسیونالیسم ترکی آذربایجانی می‌توانند تهدیدی بالقوه برای جمهوری آذربایجان تلقی گردند. لازم به ذکر است که تقریبا 850 هزار آوار در داغستان زندگی می‌کنند.

تساخوری‌هادر منطقه زاکاتال واقع هستند. بنابر اطلاعات رسمی، 12300 تساخوری در آذربایجان به سر می‌برند. تساخوری‌ها در جامعه آذربایجان استحاله شده و بعید به نظر می‌رسد که این فاکتور بتواند مشکل خاصی برای این کشور به وجود آورد.

تات‌هادر شمال شرقی آذربایجان قرار دارند. زبان آن‌ها مرتبط با گروهی از زبان‌های هندواروپایی ایرانی و نزدیک به زبان فارسی است. تعداد تات‌ها 25 هزار و 200 نفر هست.

اکراد: در غرب آذربایجان در کوه‌های قفقازی کوچک به سر می‌برند. اکثریت آن‌ها شیعه هستند. مرکز ملی-فرهنگی کرد با هدف حفظ و تقویت زبان کرد در آذربایجان فعالیت می‌کند.

تالشی‌هااین گروه قومی در بخش جنوب شرقی آذربایجان ساکن بوده و جمعیت آن‌ها 112 هزار نفر می‌باشد. در کلاس‌های ابتدایی مدارس آموزش عمومی در مناطق تالشی‌نشین به زبان تالشی تدریس و برنامه‌های رادیویی نیز به این زبان پخش می‌شود. اما بررسی روند تحولات در این منطقه نشان می‌دهد که تهدید بالقوه فاکتور تالش در آذربایجان تا حدی جدی است. جالب آنکه در قره‌باغ ایستگاه رادیویی وجود دارد که به زبان تالشی برنامه پخش می‌کند. بدین ترتیب تالشی‌ها از هویت و اصالت خود آگاهی می‌یابند، اگرچه آن‌ها دارای توان و قدرت لازم برای رویارویی با هیئت حاکمه آذربایجان در کوتاه مدت و میان مدت نیستند.

یهودیاناین گروه قومی شامل یهودیان کوهستانی که به زبان ترکی صحبت می‌کنند و نیز یهودیان-اشکنازی‌های اروپایی است. یهودیان کوهستانی در روستای کراسنایا اسلابودا زندگی می‌کنند. موضوع هراس‌انگیز آنکه علیرغم تعداد کم یهودیان آذربایجان، ردپای آن‌ها در همه حوزه‌ها در آذربایجان، به صورت خاص فرهنگ، علوم و آموزش وجود دارد که قابل توجه و تامل هست. در حال حاضر چندین پرستشگاه یهودی در آذربایجان وجود دارد و سازمان بین‌المللی یهودی "ساخنوت" و انجمن اسرائیل-آذربایجان نیز در این جمهوری فعالیت می‌کنند. با حمایت و پشتیبانی جوامع یهود و سفارت اسرائیل در باکو، گردهم‌آیی‌های فرهنگی متعددی در آذربایجان با هدف گسترش فرهنگ و تمدن یهودیت برگزار می‌گردد.

سیاست رهبری باکو پیرامون فاکتور قومیت-ملیت

اگر در زمان شوروی از مناسبات بین قومی به عنوان سیاست دوستی ملت‌ها نام برده می‌شد، اما در حال حاضر گفتمان تحمل و سعه صدر مردم آذربایجان به گفتمان غالب و رایج در این جمهوری تبدیل گردید. در گفتمان جدید پساشوروی تمام اقلیت‌های قومی دارای حق تابعیت هستند، اما آن‌ها موظف هستند مراتب وفاداری خود را نسبت به گروه قومی غالب آذربایجانی اعلام نموده و جالب‌تر آنکه به عقیده گروه غالب قومی، هرگونه منازعه و درگیری احتمالی تنها به دلیل عدم تحمل و سعه صدر دیگر گروه‌های قومی رخ می‌دهد.

مقامات باکو واقعیت وجود قومیت‌های مختلف در آذربایجان را یک تهدید جدی برای این جمهوری تلقی می‌کنند که دارای پتانسیل بالایی برای منازعه هست. به عقیده آن‌ها، گروه‌های قومی لزگی، آوار و تالشی می‌توانند به اسلحه‌ای پنهان در دستان بازیگران متخاصم داخلی و خارجی بدل گردند. باکو اگرچه با اتخاذ تدابیری همچون انجام تحصیلات ابتدایی به زبان مادری و واگذاری پست و جایگاه در دستگاه‌ها و سازمان‌های محلی و نیز پارلمان تلاش می‌کند گروه‌های قومی-ملیتی در این جمهوری را آرام سازد، اما در مقابل محدودیت‌های سختی نیز برای اقلیت‌های قومی وضع می‌کند که ممنوعیت ایجاد سازمان‌های ناسیونالیستی و جلوگیری از انجام امور سیاسی که به عقیده آن‌ها به رادیکالیسم می‌انجامند از جمله آن‌ها است. بدین ترتیب مقامات کشور همسایه با هدف مدیریت و ساماندهی مناسبات بین قومی مجموعه‌ای از امتیازات، ممنوعیت‌ها و محدودیت‌ها را در چارچوب سیاست قومی-ملیتی اعمال نمودند.

در خصوص جدیدترین نمونه‌های تحدید فعالیت‌ اقلیت‌های قومی و سیاست مواجهه با آن‌ها از سوی مقامات آذربایجان، اخیرا برخی سایت‌های داغستانی ویدئویی را منتشر کرده‌اند که در آن ساکنان آذربایجان مدعی شده‌اند که مقامات این کشور به دلایل قومی-ملیتی آن‌ها را از زمین‌های کشاورزیشان بیرون رانده و آن‌ها را وادار ساخته به داغستان نقل مکان کنند. رسانه‌ها بارها از برخورد تبعیض‌آمیز پنهانی باکو نسبت به نمایندگان اقلیت‌های قومی می‌نویسند. رئیس کمیته اجرایی منطقه خودمختار ملی-فرهنگی فدرال لزگی "گوسن شاخپازوف" با استناد به ویدئوی منتشر شده و اقدامات مشابه اظهار می‌کند که باکو سیاست هدفمند اخراج نمایندگان لزگی و آوار از آذربایجان را در دستور کار خود قرار داده است. او می گوید: «مقامات در سطوح مختلف به خود اجازه می‌دهند با احساسات ناسیونالیستی اهالی محلی کشور بازی‌های خطرناکی انجام ‌دهند. کسانی از بین آن‌ها قصد دارند شرایط قومی را به سمت تجانس و همگنی کامل سوق دهند تا همه ساکنان کشور به زبان آذربایجانی صحبت نموده و هویت قومی را از دست بدهند. در داغستان حقوق آذربایجانی‌ها در سطح بسیار بالای سیاسی رعایت می‌شود، اما در آذربایجان شرایط مشابهی در برخورد با لزگین‌ها و آوارها وجود ندارد... اقلیت‌های قومی مردم محلی کشور – لزگین‌ها، آوارها و تالشی‌ها تصور می‌کنند که حقوق فرهنگی آن‌ها رعایت نمی‌شود. برای این موضوع در آذربایجان مبانی قانونی کافی و اراده سیاسی مقامات در سطوح مختلف وجود ندارد.» معاون رئیس بنیاد "دربند" "آمیل سارکاروف" نیز عقیده مشابهی دارد. او بر این باور است که اخبار و گزارشات پیرامون نقض حقوق بنیادین مردم محلی باید به اطلاعات سازمان‌های بین‌المللی و اروپایی برسد تا دریابند چه سیاستی در آذربایجان در خصوص لزگین‌ها و دیگر مردم وجود دارد.

ابعاد خارجی تاثیر فاکتور قومیت-ملیت بر جمهوری آذربایجان

شرایط زمانی برای آذربایجان بغرنج‌تر می‌گردد که دریابیم تقریبا همه گروه‌های قومی این کشور در مناطق مرزی واقع شده و حتی برخی از آن‌ها، به صورت خاص لزگین‌ها در تقسیم‌بندی تهدیدات و خطرات برای آذربایجان در زمره گروه‌هایی قرار می‌گیرند که دارای مرزهای مستقل هستند. تجربه اوکراین بلافاصله فاکتور اقلیت روس را به ذهنمان متبادر می‌سازد که احتمالا روسیه در شرایط سیاسی خاص از آن بر علیه باکو استفاده خواهد کرد، اما در خصوص این اقلیت در آذربایجان باید گفت که در حال حاضر تقریباً 90 هزار نفر از اتباع روسیه در این جمهوری زندگی می‌کنند. در مجموع فاکتور روس از آن زمان که شوروی فروپاشید در آذربایجان وجود ندارد.

اما این بدان معنا نیست که کرملین هیچگونه اهرم دیگری برای بازداشتن باکو از پیگیری مصرانه سیاست‌ ترکی‌سازی مناطقی از روسیه و اقدامات نسنجیده احتمالی مقامات آذربایجان بر علیه قره‌باغ و نیز خط‌مشی همگرایی این کشور با اتحادیه اروپا  ندارد. بلکه بالعکس اگر جمهوری همسایه ما به کمک متحدین فرامنطقه‌ای خود آمریکا، اسرائیل و ناتو به استفاده نامشروع ژئوپلیتیک مبادرت ورزد، روسیه قادر خواهد بود از ابزار اتحادیه سازمان‌های آذربایجانی روسیه موسوم به اتحادیه میلیاردرها و نیز ابزار اقلیت‌های قومی لزگی و آوار بر علیه باکو استفاده نماید. "اتحادیه میلیاردرها" با هدف حل و فصل مشکلات دیاسپورای آذربایجان در روسیه به ابتکار رئیس شرکت نفت لوکویل روسیه "واگیت آلکپروف" ، رئیس گروه کمپانی‌های "آ‌اس‌تی" روسیه "تلمان ایسمایلوف"، معاون رئیس سابق کمپانی اسلاونفت "اسکندر خلیلوف"، رئیس انجمن‌‌های دفاتر اسناد رسمی روسیه "ناتیگ آقامیروف" و نماینده وقت دومای دولتی روسیه و رئیس جمهور کنونی داغستان "رمضان عبداللطیپوف" به ریاست اولین نخست وزیر آذربایجان "عباس عباسوف" در سال 2012 ایجاد گردید. باکو واهمه دارد که روسیه ممکن است در شرایط ویژه‌ای از آذربایجانی‌هایی که تعداد آن‌ها در روسیه تقریبا 2.5 میلیون نفر هست به عنوان "ستون پنجم" در آذربایجان و بر علیه رهبری این کشور استفاده نماید.

ایجاد تلویزیون اینترنتی "آوار تی‌وی" در روسیه در سال 2013 و اقداماتی مشابه آن نیز می‌توانند به جدایی‌طلبی قومی در آذربایجان شدت بخشند. این رسانه مدام از ایجاد قلمرو جدیدی در داغستان تحت عنوان "منطقه خودمختار ملی آوار" سخن می‌گوید که بدون تردید مناطقی از آذربایجان که آوارها در آن سکونت دارند را نیز شامل می شود – بلوکان، زاگاتال و کاخسک. احتمالاً افزایش تحرکات آوارها در داغستان را باید به اصالت و ریشه رئیس جمهور آن مرتبط دانست که یک آواری است. روسیه به فاکتور لزگین‌ها نیز به عنوان یک عامل بازدارنده در مقابل تلاش باکو برای گسترش حضور و نفوذ خود در داغستان به صورت خاص دربند می‌نگرد. بدون تردید مسکو و ماخاچکالا از اصرار و پافشاری باکو برای سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های داغستان جنوبی خوشحال نیستند. لذا تا آن هنگام که باکو برای تبدیل کردن داغستان به محلی برای تبلیغات ضد روسی تلاش نماید، روس‌ها نیز هیچگونه تمایلی به بازنگری در سیاست خود پیرامون ارتباط با لزگی‌ها و آوارها نخواهند داشت.

همچنین تجربه کشورهایی نظیر گرجستان و اوکراین به وضوح حاکی از آن است که آذربایجان نباید برای پیوستن به سازمان‌ها و ساختار‌های اروپایی عجله کند، زیرا هرگونه اقدام نسنجیده و غیرعقلایی از سوی باکو و سرعت بخشیدن به روند همگرایی با اتحادیه اروپا و ناتو به از بین رفتن همگرایی بین‌قومی در آذربایجان و درگیری‌های متعدد قومی-ملیتی و قومی-مذهبی در آن منجر خواهد شد. ترس و واهمه وقوع سناریوی مشابه اوکراین در آذربایجان در بین نخبگان این کشور وجود دارد. در  برخی رسانه‌های آذربایجانی مدام از قوانین جدید روسیه در سال‌های اخیر همچون قانون تسهیل در واگذاری تابعیت روسی به شهروندان کشورهای شوروی سابق و نیز قانون حمایت و حفاظت از شهروندان روسیه در خارج از کشور به عنوان تهدیدی مستقیم برای جامعه کشورهای مستقل مشترک‌المنافع که آذربایجان نیز عضوی از آن است نام می برند.

اگرچه همه اینها می‌تواند میزان بالای آسیب‌پذیری آذربایجان از ناحیه قومی-ملیتی و تقابل بین هویت‌های قومی در حال احیا و ناسیونالیسم در حال تقویت ترکی را به تصویر بکشد، اما در عین حال بعید به نظر می‌رسد که تالشی‌ها، لزگین‌ها و آوارها و دیگر اقوام آذربایجان به واسطه‌ اسلحه بتوانند اعلام خودمختاری کنند. در دهه اخیر اقتصاد آذربایجان به یمن فروش حامل‌های انرژی به شکل قابل توجهی افزایش یافت. این روند موجب گردید که تمایلات و گرایشات جدایی‌طلبانه و استقلال‌خواهانه در آن‌ها تا اندازه‌ای فروکش نموده و  فاکتور هویت ملی در مرتبه دوم اهمیت برای آن‌ها قرار گیرد. اما بدون تردید هر اتفاق غیرمتعارف و غیرعادی همچون جنگ احتمالی بین باکو و ایروان پیرامون قره‌باغ و نیز بحران‌های اقتصادی ناگهانی می‌توانند مبارزه اقلیت‌های قومی برای تعیین حق سرنوشت را وارد فاز آشکارتر و جدی‌تر سازد.

اما فاکتوری که در تجزیه و تحلیل مناسبات بین قومی-ملیتی و چیدمان قومی-ملیتی در آذربایجان کم‌تر بدان پرداخته شد، فاکتور یهودیان در این جمهوری هست. بی‌عنایی به واقعیت وجود ردپای یهودیان در همه حوزه‌ها در آذربایجان ساده‌انگاری کشنده تلقی می‌گردد، زیرا از یک سو، همکاری باکو با اسرائیل به عنوان دشمن شماره یک مسلمانان می‌تواند توجه بسیاری از گروه‌های مذهبی رادیکال را به منطقه قفقاز جنوبی، به صورت خاص آذربایجان معطوف سازد و از سوی دیگر، رهبری آذربایجان به کمک مشاوران صهیونیستی خود می‌کوشد توازن مذهبی در این جمهوری را به زیان شیعیان تغییر دهد که بدون تردید دارای پیامدهای بسیار سنگینی برای این کشور خواهد بود. آن‌ها با برجسته نمودن تهدید واهی ایران شیعی تلاش می‌کنند جریان‌های سلفی در آذربایجان را به عنوان یک نیروی توازن‌بخش در مقابل شیعیان تقویت سازند که این روند طی سال‌های اخیر موجب رادیکالیزاسیون اسلام در این جمهوری شده است که میل و علاقه وافر سلفیون و وهابیون آذربایجان برای حضور در مناطق منازعه در خاورمیانه از جمله نمونه‌های واضح و عینی سیاست‌های نسنجیده رهبری باکو و برآورد و محاسبات غلط آن پیرامون مناسبات با شیعیان و همسایه شیعی آن ایران است. احتمالا مقامات کشور همسایه و دوستان اسرائیلی آن‌ها اینگونه می‌پندارند که می‌توانند از این فاکتور برای کم کردن حضور و نفوذ ایران در آذربایجان و نیز در جنگ احتمالی با ارمنستان پیرامون قره‌باغ بهره ببرند، اما اتفاقات و تحولات خاورمیانه به وضوح تراژدی تلخ استفاده ابزاری از مذهب توسط محور عبری-عربی-غربی-ترکی با هدف دستیابی به اغراض سیاسی را به تصویر کشید. بنابراین ناچیز شمردن فاکتور یهودیان قومی در آذربایجان که بسیار سازش‌ناپذیرند و از هیچ اقدامی برای از بین بردن اسلام و مسلمانان فروگذار نیستند مهلک تصور می‌شود.

محسن حمیدی, عضو شورای علمی موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر

http://www.iikss.com/fa/index.php/route/news_det/ODAyMw


تذکرهای در باب تحلیلهای قومشناختی کشورهای منطقه خزر و خاصه کشور

تذکره‌ای در باب تحلیل‌های قوم‌شناختی کشورهای منطقه خزر و خاصه کشور دوست و برادر ترکمنستان

تذکره‌ای در باب تحلیل‌های قوم‌شناختی کشورهای منطقه خزر و خاصه کشور دوست و برادر ترکمنستان

موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر  (IIKSS) - رسالت موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر (IIKSS) از بدو تاسیس از سوی موسسان آن اینگونه اعلام گردید: برطرف نمودن زمینه‌های اختلاف و انشقاق و واگرایی و تقویت پل‌های ارتباطی بین کشورها از طریق شناسایی و کشف نقاط ضعف و قوت در آن‌ها. یکی از مهم‌ترین دغدغه‌ها و چالش‌های موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر (IIKSS) پر کردن خلاء خطرناکی است که دیگر موسسات و نهادهای مطالعاتی به دلایل مختلف از انجام آن سرباز می‌زنند و آن پرداختن صرف و مطلق به نقاط قوت کشورهای منطقه و رویای بهره‌گیری از این فاکتورها برای ایجاد پیوندی مبارک و میمون بین آن‌ها است، فارغ از اینکه تا آن هنگام که نقاط افتراق و انشقاق بین کشورها مرتفع نگردد و یا حداقل حرفی پیرامون آن‌ها برای مباحثه و مناظره به میان نیاید، نمی‌توان انتظار داشت که نقاط قوت‌ها در این کشورها به نزدیکی آن‌ها به یکدیگر بیانجامد.

پر واضح هست که ترکمنستان به عنوان کشوری مستقل که می‌بایست تمام قد به حاکمیت و تمامیت ارضی آن احترام گذاشته شود، دارای مزیت‌ها و پتانسیل بسیار بالایی برای همکاری و تعامل با کشورهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای است، اما آیا همه این‌ها موجب گردید که عشق‌آباد در شرایط مناسبات متقابل سودمند دوسویه با قدرت‌های منطقه‌ای همچون ایران و روسیه و نیز با دیگر کشورهای همسایه همچون ازبکستان و قزاقستان قرار داشته باشد؟ بلافاصله این سوال به ذهن متبادر می‌گردد که در شرایطی که این کشور دارای مزیت‌های ایده‌آل و مطلوبی در حوزه‌های مختلف اقتصادی-تجاری، انرژی، فرهنگی-مذهبی، ادبی، تاریخی و ... برای همکاری با کشورهای منطقه هست، چرا سیاست بی‌طرفی منفی را اتخاذ نموده و از حضور و حداقل همکاری موثر با ترتیبات و ساختارهای چندجانبه منطقه‌ای امتناع می‌ورزد؟ در شرایطی که دوران استعمار و استثمار به شیوه کلاسیک آن به سرآمده است، چگونه می‌توان اتخاذ سیاست خودانزوایی از سوی این کشور را توجیه نمود؟

به عقیده نگارنده مقاله "مشکلات قومی-ملیتی و قومی-مذهبی - آتش زیر خاکستر جامعه ترکمنستان"، اتخاذ چنین خط‌مشیی از سوی عشق‌آباد به وضوح نشان دهنده تحمل‌ناپذیری و عدم سعه‌ صدر مقامات این کشور در مقابل دیگر فرهنگ‌ها و مذاهب است. آن‌ها به شدت واهمه دارند که تقویت هویت‌های قومی-مذهبی و قومی-ملیتی در منطقه به درون ترکمنستان سرایت نموده و زمینه‌ بی‌ثباتی سیاسی و اجتماعی در آن کشور را فراهم آورد. از خود نمی‌پرسید که اگر بسترهای لازم برای سرایت و نفوذ گرایشات و تمایلات قومی-مذهبی و قومی-ملیتی به کشور همسایه وجود ندارد، به چه دلیل مقامات آن از اقدامات سلبی با هدف محدود ساختن اینترنت و دیگر رسانه‌های ارتباط جمعی در این کشور بهره می‌برند؟ به چه دلیل کارشناسان در این موضوع اتفاق نظر دارند که این جمهوری آسیای میانه در زمره بسته‌ترین کشورهای دنیا قرار دارد؟ از همه مهم‌تر آن‌ که آیا کسی می‌تواند ترکیبات جمعیتی و قومیتی ترکمنستان را با اعداد و ارقام قابل اتکاء و دقیق مستند سازد؟ حتی این کشور دوست و برادر از ارائه شاخص‌های متعارف اقتصادی برای تعریف و تشخیص جایگاه و موقعیت خود به نهادهای بین‌المللی سر باز می‌زند. حال چگونه استدلال می‌شود که پیچیدگی‌های قومی در ترکمنستان وجود ندارد؟

بار دیگر بر این موضع خود پافشاری ‌می‌کنیم که موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر (IIKSS)  در چارچوب رسالت خود مبنی بر نزدیک ساختن دولت‌ها و ملت‌های منطقه به یکدیگر با ایجاد گفتمان جدید "منطقه خزر" که تمام کشورهای آسیای میانه، قفقاز جنوبی و خاورمیانه را شامل می‌گردد قصد دارد با مطرح نمودن موضوع قومیت‌ها و موضوعاتی مشابه و سیاست‌های اتخاذ شده پیرامون این موضوعات از سوی رهبران کشورهای منطقه، مقامات ترکمنستان و دیگر کشورهای منطقه خزر را متوجه فاکتورهایی سازد که ترس از آن‌ها این کشورها را در اتخاذ خط‌مشی فعال‌ در معادلات منطقه‌ای, ناتوان و منفعل ساخته است. گمان نمی‌رود که نمایاندن نقاط ضعف کشورهای دوست و همسایه به متولیان آن‌ها کار اشتباهی به نظر برسد، مگر آنکه مقامات آن‌ها نیز تحمل شنیدن واقعیت‌های موجود در کشورشان را نداشته باشند.

اگر به دلیل فاکتور قلّت اطلاعات، تحلیل ارائه شده از سوی موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر (IIKSS)  پیرامون موضوع قومیت-ملیت در ترکمنستان را دچار ضعف‌های اساسی می‌پندارید، قطعا همین فاکتور بر تحلیل و دیدگاه شما نیز پیرامون این موضوع سایه انداخته است، زیرا فضای به شدت امنیتی ترکمنستان دسترسی به هرگونه اطلاعات موثق را برای همگان سخت و دشوار ساخته است. در نهایت نگارنده مقاله ضمن قدردانی صمیمانه به دلیل دقت‌ نظر شما نسبت به مطالب ارائه شده در سایت موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر، بسیار خوشحال و مسرور خواهد شد که ادعای شما مبنی بر عدم وجود مشکل قومی-مذهبی و قومی-ملیتی در کشور دوست و همسایه ترکمنستان صحت داشته باشد. موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر (IIKSS)  به عنوان یک موسسه خصوصی که به دور از هرگونه غرض‌ورزی سیاسی-اجتماعی و اقتصادی فعالیت می‌کند، خود را موظف و متعهد می‌داند که از نظرات، انتقادات و پیشنهادات سایر محققان و پژوهشگران در ارائه تحلیل‌های واقع‌بینانه‌تر بهره برده تا بدین ترتیب زمینه همکاری و نزدیکی هر چه بیشتر کشورهای منطقه خزر را فراهم آورد. لذا آمادگی خود برای انتشار  هرگونه تحلیل و مطالعات انجام شده از سوی محققان عزیز را در تارنمای موسسه اعلام می‌نماییم.

http://www.iikss.com/fa/index.php/route/news_det/NzkyNw


مشکلات قومی-ملیتی و قومی-مذهبی - آتش زیر خاکستر جامعه ترکمنستان

مشکلات قومی-ملیتی و قومی-مذهبی - آتش زیر خاکستر جامعه ترکمنستان

مشکلات قومی-ملیتی و قومی-مذهبی - آتش زیر خاکستر جامعه ترکمنستان

موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر (IIKSS) - ترکمنستان علاوه بر مشکلاتی که بارها در رسانه‌های ارتباط جمعی بدان‌ها پرداخته می‌شود، از جمله منازعه بی‌پایان با آذربایجان پیرامون برخی معادن دریای خزر، نارضایتی از ایران به دلیل سیاست‌های مستقل این کشور و تلاش بی‌وقفه آن با هدف جلوگیری از گسترش حضور و نفوذ جبهه خطرناک عربی-غربی-عبری، حضور گسترده دانشجویان ترکیه در ترکمنستان که به تدریج می‌توانند به ستون پنجم غرب در این کشور تبدیل شوند، فقدان متخصصین دارای مهارت، کمبود شغل و نیز فقدان منابع انسانی قوی، دارای مشکلات قومی-ملیتی و نیز قومی-مذهبی نیز هست. اگرچه اخبار و گزارشات پیرامون این مشکل به دلیل شرایط کاملا بسته سیاسی-اجتماعی در ترکمنستان کم‌تر رسانه‌ای شده و به آن پرداخته نمی‌شود، اما این بدان معنا نیست که تفرقه و اختلاف در این کشور کوچک و به ظاهر آرام و بی‌طرف آسیای میانه وجود ندارد.

پس از خروج جمهوری‌های آسیای میانه از ترکیب شوروی ایجاد مفهوم ساخت ملی و تقویت حاکمیت کشوری به همراه بسیاری از مسائل دیگر در دستور کار نخبگان این کشورها قرار گرفت. در حالیکه در زمان شوروی مرزها بین کشورهای آسیای میانه معنایی نداشت، اما پس از فروپاشی شوروی این فاکتور به عاملی برای منازعه و مرافعه بین آن‌ها تبدیل گردید. ترکمنستان نیز از این قاعده مستثنی نبوده و رهبری عشق‌آباد با هدف مصون ماندن از تبعات و پیامدهای فروپاشی ابرقدرت شرق و بازتعریف هویت ملی، ایده "ترکمنیزاسیون" جمعیت غیربومی را مطرح و به شدت پیگیری نمود. این ایده که توسط رئیس جمهور قبلی "صفرمراد نیازوف" پیگیری می‌شده است بر اقلیت‌های قومی تاثیر منفی گذارد. در سال 99-1998 مقامات عشق‌آباد همه مراکز ملی-فرهنگی را تعطیل کردند. در سال 2000 "نیازوف" دستور داد که آموزش در مدارس و موسسات آموزش عالی این کشور به صورت کامل به زبان ترکمنی انجام گیرد، موسسات آموزشی روسی-ترکمنی، ازبکی-ترکمنی و قزاقی-ترکمنی بسته و روزنامه‌ها به زبان اقلیت‌های قومی ممنوع شدند. حتی برای اقلیت‌های قومی در دریافت پاسپورت و سند ازدواج نیز مانع‌تراشی می‌کردند.

علیرغم اینکه قانون اساسی ترکمنستان برابری حقوق و آزادی شهروندان را صرفنظر از ملیت تضمین می‌کند، اما سیاست "ترکمنیزاسیون" جمعیت غیربومی در زمان رئیس جمهور کنونی "قربانقلی بردی محمدوف" نیز ادامه یافت. اگرچه او وجود مشکلات قومی در ترکمنستان را کتمان می‌کند، اما بنابر گزارش ناظران، مقررات و دستورالعمل‌های تبعیض‌آمیز رهبری عشق‌آباد مبنا و راهنمای کار مقامات ترکمنستان در برخورد با اقلیت‌های قومی است و هرگونه فعالیت نمایندگان آن‌ها از سوی سرویس‌های امنیتی به شدت کنترل می‌شوند. طی سال‌های اخیر همچنین مقامات ترکمنستان تلاش‌های زیادی با هدف تقویت مرزهای خود انجام داده‌اند.

81 درصد ترکمنستان را ترکمن‌ها، 9 درصد را ازبک‌ها و 3 درصد را روس‌ها تشکیل می‌دهند. ارامنه، آذربایجانی‌ها، تاتارها، قزاق‌ها، بلوچی‌ها، کره‌ای‌ها و دیگر گروه‌های قومی نیز در ترکمنستان حضور دارند. این در حالی است که جمعیت دیگر اقوام به دلیل مهاجرت فزاینده به شکل قابل توجهی کاهش یافت. کاملا روشن است که دیاسپورای ازبکستان پرجمعیت‌ترین دیاسپورا در ترکمنستان است. بدیهی است در شرایطی که عشق‌آباد در تلاش برای هویت‌سازی ملی است، وجود دیگر اقوام در آن‌ها نمی‌تواند خوشایند ترکمن‌ها باشد، زیرا اگرچه مناسبات ترکمن‌ها و ازبک‌ها در شرایط منازعه قرار ندارد، اما نباید تصور کنیم که تقاضا برای رعایت حقوق بشر و دیگر حقوق از سوی آن‌ها به صورت کامل وجود ندارد. در خصوص دیاسپورای روسیه در ترکمنستان، بخش قابل توجهی از جمعیت روسیه که در زمان شوروی در این جمهوری زندگی می‌کردند، در اواسط و نیمه دوم سال 1990 به خارج از این کشور رفته‌اند. محدودیت حضور نمایندگان گروه‌های قومی ازبک و روس در نهادهای دولتی و نابرابری در دسترسی به آموزش و اخبار و اطلاعات و نیز ممنوعیت ایجاد سازمان‌های ملی-فرهنگی برای گروه‌های قومی غیربومی از نمونه‌‌های واضح اختلاف و انشقاق بین قومی در ترکمنستان هست.

نباید رقابت بین طوایف و قبایل ترکمنستان را نیز از نظر دور نگه داشت. ترکمن‌ها مردم واحدی نیستند. در این کشور پنج قوم و طایفه زندگی می‌کنند که اگرچه به یک زبان صحبت می‌کنند، اما دارای سبک زندگی متمایزی هستند: "تکینسی‌ها" ("تکه‌ها") که بزرگ‌ترین قوم در ترکمنستان هستند، در کپه‌داغ اقامت داشته و اساسا به کار پرورش اسب مشغول هستند؛ "یوموت‌ها" که به کار کشت و زرع مشغول هستند؛ "ساریک‌ها" که در قره‌قوم زندگی می‌کنند و اقوام "گوکلنگ" و "ارساری". این قبایل و طوایف نیز به خاندان‌هایی تقسیم می‌شوند که تا حد زیادی شرایط سیاسی در جمهوری و به صورت ویژه سیاست کادری رهبری آن را تعیین می‌کنند. فاکتور اصل و نصب قومی و قبیله‌ای حتی برای شهروندان عادی ترکمنستان نیز تعیین کننده است. برای نمونه، در زمان ورود به دانشکده نظامی و آکادمی امنیت ملی و یا در زمان ورود به موسسات آموزش عالی ترکمنستان به این فاکتور توجه می‌شود.

می‌توان در مشکل ترکمنستان با افغانستان پیرامون تروریسم و قاچاق مواد مخدر نیز رد پای فاکتور قومی-ملیتی و قومی-مذهبی را یافت. ما از اخبار پیرامون حمله شبه‌نظامیان به گروه‌های مرزی ترکمنستان کم نمی‌شنویم. ترکمنستان از جمله کشورهایی است که تا حد زیادی در معرض تهدیدات ناشی از تحولات افغانستان قرار دارد. بنابر گزارش رسانه‌ها، گروه‌های نظامی بزرگی در افغانستان تشکیل گردید که در بین آن‌ها، گروه‌های متعلق به ترکمن‌های قومی که در افغانستان زندگی می‌کنند خطرناک‌تر هستند. این‌ گرو‌ه‌ها متعلق به خاندانی هستند که در دهه 1930 از ترکمنستان شوروی خارج شده بودند. ادعاهای آن‌ها مبنی بر استرداد سرزمین‌های مادری، از جمله دو منطقه گازخیز سرخس و مرو بارها طی سال‌های اخیر مطرح گردید. نمایندگان این سازمان‌ها مستقیما با طالبان ترکمنستان در ارتباط هستند. بنابر گزارشات رسانه‌ای، از شروع سال گذشته ناآرامی‌هایی در ترکمنستان در منطقه تجن ولایت مرو رخ داد و از اواسط سال گذشته قاچاق غیرقانونی سلاح به ولایت مرو از طریق گروه‌های قومی ترکمنی در هرات انجام گرفت. این منطقه به مناسبات پیچیده بین قبیله‌ای-طوایفی مشهور است. تکینسی‌های مرو به سختی با تکینسی‌ها از ولایت آخال که دارای موقعیتی مسلط و غالب در ساختارهای دولتی ترکمنستان هستند ارتباط برقرار می‌کنند. ضمنا در مرو گرایشات و تمایلات استقلال‌خواهانه و جدایی‌طلبانه نیز وجود دارد. بدین ترتیب گسترش تمایلات و گرایشات طالبانیستی و داعشیستی و نفوذ مزدوران "داعش" و "طالبان" به مرزهای ترکمنستان از طریق گروه‌های قومی ترکمنی مخالف دولت عشق‌آباد در افغانستان جدی است.

با توجه به آنچه تاکنون گفته شد اینگونه استنباط می‌گردد که اگرچه اختلافات و منازعات قومی-ملیتی و قومی-مذهبی در ترکمنستان از آن جهت که اپوزیسیون سیاسی-مذهبی در این کشور تحت فشار شدید قرار داشته و یا از کشور بیرون رانده‌ شده‌اند ناملموس است، اما نمی‌توان پتانسیل بالقوه این فاکتور برای بی‌ثبات‌سازی همسایه شمالی ایران را ناچیز انگاریم. زیرا واضح هست که تمایل به مقابله و مواجهه با اقلیت‌های قومی در دولت عشق‌آباد وجود دارد و به نظر می‌رسد که ترکمن‌ها چندان برای تهیه و تدوین برنامه‌هایی با هدف برخورد مدارا آمیز با این اقلیت‌ها تلاش نمی‌کنند. با مطالعه تحولات در خاورمیانه و سایر مناطق دنیا می‌توان گفت که تقویت این روند از سوی دولت عشق‌آباد حرکت به عقب تلقی شده و می‌‌تواند به رادیکالیزاسیون اپوزیسیون‌های قومی-مذهبی در این کشور منجر گردد.

اما مسئله‌ای که اگرچه به صورت مستقیم به بحث ما پیرامون فاکتور قومیت‌-ملیت در ترکمنستان مرتبط نمی‌باشد، اما موضوع بسیار مهمی بوده و باید بدان پرداخته شود این است که در پشت میل فزاینده اسلام‌گرایان رادیکال و احیای ادعاهای سرزمینی برخی گروه‌های قومی ترکمنی در افغانستان برای حمله به ترکمنستان آرزوی بازگشت آمریکا به آسیای میانه پس از تعطیلی پایگاه ماناس در قرقیزستان نهفته است. بر کسی پوشیده نیست که آمریکایی‌ها در ایجاد اپوزیسیون با ماهیتی قومی، مذهبی، زبانی و ... بسیار مهارت دارند. پس از تلاش موفقیت‌آمیز روسیه برای تقویت ترتیبات منطقه‌ای چندجانبه نظامی-سیاسی و اقتصادی، تنها امید آمریکا در منطقه خزر به ترکمنستان است. نخبگان آمریکا در حال حاضر فاکتور "داعش" را بهترین ابزار برای مرعوب ساختن این جمهوری کوچک حاشیه خزر معرفی می‌کنند تا بدین ترتیب زمینه حضور بیشتر فیزیکی خود را در آن فراهم آورند. اما عشق‌آباد گویا مرعوب حیله آن‌ها شده و درک نمی‌کند که حضور آن‌ها در هر کشوری درِ صندوق مصائب و مکافات را به روی مردم آن کشورها گشوده است که خونریزی‌ها و کشتارها در عراق، یمن، سوریه، لیبی، اوکراین، افغانستان و بسیاری از کشورهای دیگر در مناطق مختلف دنیا از نمونه‌های واضح و عینی دستکاری‌های سیاسی-اجتماعی غرب و آمریکا است. آمریکایی‌ها هر خواهشی به غیر از خواهش برای عدم دخالت در امور داخلی کشورها را می‌پذیرند که نشان از اهداف و منویات استعمارگریانه و توسعه‌طلبانه آن‌ها دارد.

در شرایطی که مقامات عشق‌آباد از ترتیبات منطقه‌ای فاصله گرفته و به ناتو و آمریکا برای حضور در ترکمنستان به انحاء مختلف چراغ سبز نشان داده‌اند، نمی‌توان انتظار داشت که آمریکایی‌ها از این فرصت استثنائی برای تجمع و تقویت ترکمن‌های قومی در مرز ترکمنستان و افغانستان با هدف استفاده‌های بعدی از آن‌ها، به صورت مشخص واداشتن رهبری عشق‌آباد به عمل به خواسته‌ها و مطالبات بدون تردید غیرعقلایی خود بهره نبرند. از سویی دیگر، ترکمن‌ها نمی‌بایست سکوت ایران و روسیه در قبال عدم پایبندی عشق‌آباد به مسئولیت‌های منطقه‌‌ای و عدم مشارکت در تامین امنیت و ثبات منطقه‌ای را نشانی از درماندگی و استیصال این دو قدرت تصور نمایند. سکوت بازیگران بزرگی همچون ایران و روسیه معنایی فراتر از این دارد. بدون تردید رهبران این دو کشور از پیامدها و تبعات رویکرد غیرمسئولانه عشق‌آباد و از توانایی بالای خود برای مدیریت پیامدهای ناشی از چنین خط‌مشیی به خوبی آگاهند و با سکوت خود قصد دارند هرگونه تبعات و پیامدهای سنگین سیاست‌های غیرسازنده عشق‌آباد را مستقیما متوجه رهبری این کشور سازند.

شاید اشاره به تحولات سوریه این موضوع را قابل هضم‌تر سازد. در حالیکه محور غربی-عربی-ترکی-عبری تلاش نمود سوریه را با استفاده از ابزار خودساخته "داعش" به مرز فروپاشی نزدیک سازد، روسیه و ایران با حضور نظامی-سیاسی به هنگام خود توانستند ابتکار عمل در این کشور را به دست گرفته و از به وقوع پیوستن فجایع انسانی دهشتناک‌تر در آن جلوگیری به عمل آورند. کاملا واضح و مبرهن است که مقامات عشق‌آباد نمی‌توانند به تنهایی و با تکیه بر وعده‌های پوشالی غرب و آمریکا از عهده حفاظت از خود و مصون نگه داشتن مرزهای خود از تهدید نفوذ و گسترش افراط‌گرایی، تروریسم و جدایی‌طلبی قومی برآیند. احتمالا آمریکایی‌ها و دم آن‌ها در اروپا - انگلستان پس از عملیاتی‌سازی سناریوهای ناکارآمد به کار گرفته در کشورهای خاورمیانه در ترکمنستان به راحتی خواهند گفت: «اشتباه کردیم».

محسن حمیدی, عضو شورای علمی موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر

http://www.iikss.com/fa/index.php/route/news_det/Nzg3MA