سفارش تبلیغ
صبا ویژن

موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر

صفحه خانگی پارسی یار درباره

اپوزیسیون، اپوزیسیونرها و احزاب غیرسیستمی در روسیه - اپوزیسیونر

اپوزیسیون، اپوزیسیونرها و احزاب غیرسیستمی در روسیه

اپوزیسیونر "سرگی استانیسلاوویچ اودالتسوف" هماهنگ کننده "جبهه چپ" در روسیه

موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر (IIKSS) - اختلاف بین اپوزیسیونرهای غیرسیستمی و سیستمی در روسیه آن است که اپوزیسیونرهای نوع اول این جرات و جسارت را به خود می‌دهند که نام رئیس جمهور روسیه "ولادیمیر پوتین" را بر زبان آورده و انتقادات تند و شدیدی را بر علیه او عنوان کنند. اما اپوزیسیونرهای نوع دوم دست به ناسزا و فحاشی هرکسی می‌زنند، جز شخص "پوتین". برای نمونه، تلاش می‌کنند جهت انتقادات خود را به سمت "دمیتری مدودف" نخست وزیر روسیه، الیگارش‌ها، کاپیتالیسم جهانی و نظایر آن سوق دهند. در ادامه معرفی اپوزیسیون، اپوزیسیونرها و احزاب غیرسیستمی در روسیه، در این گزارش به معرفی "سرگی استانیسلاوویچ اودالتسوف" و جبهه متعلق به او موسوم به "جبهه چپ" می‌پردازیم که در زمره اپوزیسیونرهای نوع نخست قرار دارد. 

بیوگرافی اپوزیسیونر

"سرگی استانیسلاوویچ اودالتسوف" - رجل سیاسی چپ روسیه، رهبر جنبش "آوانگارد جوانان سرخ"، هماهنگ‌کننده جبهه چپ، هماهنگ‌کننده شورای گروه‌های ابتکاری مسکو و شورای عمومی و همگانی مسکو، یکی از رهبران جنبش اعتراضی در روسیه در سال‌های 2013-2011. "اودالتسوف" در 16 فوریه سال 1977 در مسکو به دنیا آمد. پدر "سرگی" - پروفسور "استانیسلاو واسیلویچ تیوتیوکین" دکتر علوم تاریخ. "سرگی" نوه "ایوان ایوانوویچ اودالتسوف" - دکتر علوم تاریخ، رئیس هیئت مدیره آژانس مطبوعاتی "نوواستی" (1970-76) و سفیر شوروی در یونان (1976-79)؛ او برادرزاده "الکساندر اودالتسوف" - سفیر فدراسیون روسیه در لتونی طی سال‌های 2001-1997؛ "سرگی" نوه بزرگ رئیس دانشگاه دولتی مسکو و اولین رئیس دانشکده دولتی روابط بین‌الملل مسکو، عضو حزب بلشویک‌ها از سال 1905، دکتر علوم حقوقی "ایوان دمیترویچ اودالتسوف" که خیابانی در مسکو نیز به نام و افتخار او نام‌گذاری گردید.
"سرگی استانیسلاوویچ اودالتسوف" در سال 1998 در زمان تحصیل در دانشکده حقوق آکادمی دولتی حمل و نقل آبی مسکو جنبش "آوانگارد جوانان سرخ" را سازماندهی و ریاست نمود. در دسامبر سال 1999 در انتخابات دومای دولتی از لیست بلوک انتخاباتی "بلوک استالین در حمایت از شوروی" کاندید شد. این فهرست نتوانست از مانع و فیلتر حد نصاب 5 درصد آرا عبور نماید. طی سال‌های 2007-2004، جنبش "آوانگارد جوانان سرخ" شاخه‌ای از جوانان حزب کمونیست اتحاد شوروی متعلق به "اولگ شنین" بود. "اودالتسوف" در آن زمان عضو کمیته مرکزی حزب کمونیست اتحاد شوروی بود. او در سپتامبر سال 2005 از ایده ایجاد جبهه چپ حمایت نمود. در دسامبر سال 2005 در انتخابات دومای شهری مسکو از لیست حزب کمونیست روسیه شرکت نمود.
از سال 2006 همکاری با ائتلاف اپوزیسیون "روسیه دیگر" را آغاز نمود که رهبران آن عبارت بودند از: "گری کاسپاروف"، "ادوارد لیمونوف"، "میخائیل کاسیانوف"، "ولادیمیر ریژکوف"، "ویکتور آنپیلوف". روند همکاری‌های "اودالتسوف" با این ائتلاف از سال 2007 متوقف گردید، اما فعالیت‌های حزبی او ادامه داشت. در 17 ژانویه سال 2012 علیرغم مخالفت جبهه چپ و حزب کمونیست روسیه، از کاندیداتوری رهبر حزب کمونیست روسیه "گنادی زوگانوف" در انتخابات ریاست جمهوری سال 2012 حمایت نمود. در 20 فوریه سال 2012 در او جریان دیدار رئیس جمهور وقت روسیه "دمیتری مدودف" با رهبران اپوزیسیون غیر‌سیستمی، علی‌رغم حمایتش از رهبر حزب کمونیست روسیه، به "مدودف" پیشنهاد داد انتخابات را لغو نماید و تا سال دیگر در قدرت باقی بماند. او تصور می‌کرد که بدین طریق می‌تواند دوگانه یا "تاندوم" "پوتین-مدودف" را از بین ببرد، اما "مدودف" در پاسخ به درخواست "اودالتسوف" اظهار کرد که این پیشنهاد را دعوت به غصب قدرت تصور می‌کند.

دستگیری‌ها و بازداشت‌های متعدد اپوزیسیونر

بنابر اظهارات "اودالتسوف"، او بیش از صد بار در میتینگ‌‌ها و تظاهرات دستگیر شد و در مجموع چندین ماه را در بازداشت و زندان به سر برده است. به صورت خاص، در 10 اکتبر سال 2012 دادستانی روسیه موضوع بازرسی از اپوزیسیونر پیرامون حقایقی که در فیلم مستند "آناتومی-2" نشان داده شده بود را مطرح نمود. این فیلم از شبکه تلویزیونی "ان‌ت‌و" در 5 اکتبر سال 2012 پخش شد. بر اساس مستندات موجود در این فیلم، "اودالتسوف" و نیز همکار او "کنستانتین لبدف" و دیگر اپوزیسیونرها به مهیا و آماده‌سازی یک بی‌نظمی و شورش بزرگ متهم شده بودند. در 17 اکتبر سال 2012 پرونده جنایی بر علیه آن‌ها تشکیل گردید و منازل متهمین مورد بازرسی قرار گرفت. پس از به زندان افتادن "اودالتسوف"، خانواده او در وضعیت مالی دشواری قرار گرفت. در ژانویه سال 2016 همسر او "آناستاسیا" در شبکه‌های اجتماعی تقاضای کمک نمود. نکته قابل توجه آنکه "آناستاسیا" همزمان جامعه لیبرال را نیز مورد خطاب قرار داده و به این دلیل که کمک‌های وعده داده شده از سوی آن‌ها به خانواده او محقق نگردید از آن‌ها انتقاد نمود. بنابر گزارش همسر "اودالتسوف"، او در آگوست سال 2017 از زندان آزاد شد.

عقیده و دیدگاه فکری اپوزیسیونر

"اودالتسوف" خواهان ایجاد سوسیالیسم در روسیه، اما به واسطه فرآیند دموکراتیزاسیون انقلاب بورژوازی است، خواهان دموکراسی مستقیم به جای دموکراسی نمایندگی است. به عقیده او، تکنولوژی‌های کامپیوتری مدرن امکان برقراری دموکراسی مستقیم‌تر را فراهم می‌آورند. این در حالی است که دموکراسی پارلمانی در حال حاضر در معرض بحران آشکار و واضحی قرار دارد. "اودالتسوف" توانگر سالاری یا پلوتوکراسی (حکومت کردن یا قدرت یافتن بر پایه داشتن ثروت) را دشمن اصلی روسیه تصور می‌کند و مبارزات خود را نیز بر همین اصل پایه‌ریزی می‌کند. اپوزیسیونر وضعیت کنونی روسیه را چندان مطلوب توصیف نمی‌کند و معتقد است که "ثبات موجود در روسیه" برگ برنده تبلیغات کرملین طی سال‌های اخیر بوده و هست، بدین ترتیب که مردم احساس می‌کنند این را مدیون رئیس جمهور عاقل و باهوش خود هستند، اما او این ثبات را غیرواقعی خوانده و می‌گوید که دوره ریاست جمهوری پوتین نتایج مطلوبی به همراه نداشته است. "اودالتسوف" دلیل غیر واقعی بودن ثبات در روسیه را نیز کاهش درآمدهای واقعی مردم روسیه تحت تاثیر کاهش ارزش روبل، رشد شدید قیمت‌ها و افزایش قابل توجه افراد فقیر و کم‌بضاعت می‌داند و معتقد است که با ادامه ریاست جمهوری "پوتین" نباید منتظر معجزه بود. بر همین اساس، او انتخاب مجدد پوتین در دور بعدی ریاست جمهوری را یک فاجعه تلقی می‌کند.

سازماندهی مجدد جبهه چپ و بازنگری در شیوه‌های مبارزه با دولت روسیه

روند تحولات حاکی از آن است که "اودالتسوف" در حال تلاش برای سازماندهی مجدد جبهه چپ می‌باشد. جبهه چپی که مجدداً از سوی اپوزیسیونر سازماندهی می‌شود، مدعی یکپارچه‌سازی و اتحاد چپ‌های غیرپارلمانی است و همزمان می‌کوشد حزب سیستمی کمونیست روسیه را نیز متقاعد سازد که کاندیدایی را برای پست ریاست جمهوری معرفی نماید. جبهه چب امیدهای خود را با سازماندهی مجدد احزاب سیستمی، پیش از همه حزب کمونیست روسیه گره زده‌ است. "اودالتسوف" وضعیت کنونی جبهه چپ را اینگونه توصیف می‌کند: «"جنبش چپ میهن‌پرست" در حال حاضر در شرایط خوبی نیست. احزاب سیستمی بیش از حد خود را محدود ساخته‌اند. ما تصور می‌کنیم که کاندیدای جریان‌های چپ باید از طریق فرآیند انتخابات درون‌حزبی انتخاب گردد، نه به شکل آزاد و همگانی، آن‌گونه که در حال حاضر انجام می‌گیرد. به اشخاص جدیدی نیاز داریم که از حمایت جامعه برخوردار باشند. چنین اشخاصی وجود دارند، اما آن‌ها در سایه هستند... با همه احترامی که برای فراکسیون حزب کمونیست روسیه قائل هستم، اما انفعال آن‌ها و شیوه‌های قدیمی مبارزه به تکرار سرنوشت حزب کمونیست اوکراین منجر خواهد شد که نتوانست با سرکشی و طغیان لیبرال‌ها-فاشیست‌ها مقابله نماید.»

همانگونه که واضح هست، جبهه چپ جدید اگرچه همچنان مدعی است دارای شعارهای جسورانه و شجاعانه ضدالیگارشی در روسیه است، اما خواهان مبارزه خیابانی رادیکال با دولت روسیه نیست. این درحالی است که در سال‌های اخیر، سرمایه سیاسی "اودالتسوف" مواجهه و مقابله سازش‌ناپذیر خیابانی با دولت روسیه بوده است که گویا با تصمیم "اودالتسوف" مبنی بر سازماندهی مجدد جبهه چپ، این سرمایه سیاسی در حال افول است. بدیهی است که این روند او را از همکاران، رفقا و هم‌کیشان سابقش که به ایجاد و شکل‌دهی جنبش رادیکال چپ تمایل دارند، جدا می‌سازد. از جمله این جنبش‌های رادیکال جدید، "بلوک چپ" متشکل از جوانانی است که به دلیل اعتراضات اپوزیسیونر معروف روسیه "الکسی ناوالنی" ماهیتی سیاسی یافته‌اند. در چنین شرایطی نمی‌توان پذیرفت که چپ‌های غیر‌سیستمی، از جمله "اودالتسوف" بتوانند با محافظه‌کاران طرفدار شوروی بر سر یک هدف مشترک که شرکت مشترک در اعتراضات خیابانی گسترده [بالوتنی] به توافق برسند. البته قابل کتمان نیست که رهبران چپ برای این که بتوانند از زیر سایه جنبش اعتراضی "الکسی ناوالنی" و طرفداران آن خارج شوند، تلاش می‌کنند پتانسیل راهپیمایی‌ها و تظاهرات اجتماعی محلی را احیا کنند. به صورت خاص، آن‌ها از قصد خود برای احیای تظاهرات سنتی جبهه چپ "روز غضب" که به مشکلات مرتبط با فقر و نابرابری اختصاص دارد، سخن می گویند.
اما سوال بسیار مهم این است که چه چیزی "اودالتسوف" را برای بازنگری در شیوه‌های مبارزه با دولت روسیه مجاب کرده است؟ ترس از لیبرالیسم، امپریالیسم آمریکایی، "میدان" در اوکراین و بازگشت به دهه 90 و ترس از آن چه که رهبران جبهه چپ از آن به کودتای لیبرالی-فاشیستی در اوکراین یاد می‌کنند، موجب گردید مبارزین سابق با دولت روسیه تا اندازه‌ای مواضع ضد دولتی و ضد "پوتین" خود را تعدیل سازند. آن‌ها بر این باور هستند که اگرچه جناح حاکم در روسیه و لیبرال‌ها دو چهره یک پدیده واحد هستند، اما به عقیده آن‌ها، لیبرال‌ها به مراتب خطرناک‌تر هستند. "اودالتسوف" در این خصوص می‌گوید: «من با احترام با رئیس‌جمهور برخورد می‌کنم. او خیلی کارها برای احیای حاکمیت کشور انجام داده است. وقتی من فرمان "سوبچاک" را دیدم به وحشت افتادم. این‌ها همان افرادی هستند که پیروزی "یلتسین" در انتخابات سال 1995 را رقم زده بودند. فرمان "سوبچاک" مرتبط با آمریکا است. ما با کوچک‌ترین اشتباه شاهد اتفاقاتی مشابه سقوط رژیم کیف خواهیم بود. آن‌ها در شرایط سخت اراده و خواسته مردم کریمه را نادیده گرفتند. ما با دشمنان ملت و دوستان غرب در یک مسیر نیستیم.»
لازم به ذکر است که "اودالتسوف" علیرغم مخالفتش با حکومت "پوتین"، در برخی نوشتجات خود در شبکه‌های اجتماعی از پیوستن کریمه به روسیه و نیز از جمهوری خلق دونتسک و جمهوری خلق لوگانسک در مبارزه مسلحانه در دونباس حمایت نمود. جالب‌تر آن که هماهنگ‌کننده "جبهه چپ" که در ناآرامی‌های گسترده "میدان بالوتنی" در سال‌های 2013-2011 حضوری پررنگ داشته است، از شرکت در تظاهرات اعتراضی که از سوی "الکسی ناوالنی" در تابستان سال 2017 ترتیب داده شده بود، صرفنظر کرد. او تصمیم خود را اینگونه توجیه نمود: «مقابله با فساد همواره خوشایند است. ما آماده و مهیای همکاری هستیم. اما من به شدت مخالف آن هستم که بار دیگر تلاش کنند از ما به عنوان طعمه در راستای منافع و دسیسه‌های خود استفاده نمایند.» "اودالتسوف" همکاری با "ناوالنی" را منوط به درک و دریافت اهداف و نیات واقعی او دانست.

محسن حمیدی: کارشناس مسائل آسیای مرکزی و قفقاز، عضو شورای علمی موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر

منبع: موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر (IIKSS)

http://www.iikss.com/fa/index.php/route/news_det/OTkxNg