سفارش تبلیغ
صبا ویژن

موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر

صفحه خانگی پارسی یار درباره

سیاست های آموزشی ایران در کشورهای حاشیه خزر چگونه باید باشد؟

سیاست های آموزشی ایران در کشورهای حاشیه خزر  چگونه باید باشد؟

سیاست های آموزشی ایران در کشورهای حاشیه خزر  چگونه باید باشد؟

موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر (IIKSS) - برخی از فلاسفه انسان را یک حیوان اخلاقی می دانند که هر چه آموزش بیشتر و بهتری را بر او اعمال نماییم, رسیدن به فضیلت ها و سعادت برای او آسان تر خواهد شد. نقش آموزش در توسعه نظام بشری نیز بر کسی پوشیده نیست و ایجاد نظام های آموزشی از قدیمی ترین سازمان دهی های بشری در جوامع به حساب می آید. امروزه آموزش عالی و سازمان های آموزشی-پژوهشی رنگ بویی جدید به خود گرفته و گزافه نیست اگر بگوییم تمامی سیاست های عمومی و اختصاصی کشورها ریشه در دانشگاه ها و نظام آموزشی آنها دارد. همچنین از مهمترین کارکرد های آموزش می توان به تغییر و دگرگونی فرهنگ ها اشاره نمود که حتی رشته های تجربی و فنی در کشورها نیز تاثیرات شگرفی بر فرهنگ زندگی دانش آموختگان آن رشته ها و نیز ایجاد حسن ظن یا سوء ظن مردمان یک کشور نسبت به یکدیگر دارند. به گونه ای که عموما اگر کسی برای تحصیل به کشور یا منطقه ای مهاجرت نماید, علاوه بر آنکه با فرهنگ جاری و عمومی آن کشور آشنا می شود, حتی این احتمال می رود که دست از فرهنگ سنتی یا مدرن خود برداشته و به فرهنگ کشور میزبان گرایش پیدا نماید.

در باب نظام آموزش های عالی موجود در کشورهای حاشیه خزر, در حال حاضر ظرفیت های علمی و آموزشی دانشگاهی ایران و روسیه در سطح نسبتاً مطلوب تری از نظام آموزش عالی قزاقستان, ترکمنستان و آذربایجان قرار دارد و به دلایل مختلفی نظامات آموزشی این کشورها در سطح ابتدایی خود قرار دارد. هرچند که وضعیت کشور قزاقستان نسبت به کشورهای آذربایجان و ترکمنستان کمی مطلوب تر است. ایران در سال های اخیر سریعترین رشد سالانه را در علوم و تکنولوژی دارد و بیست و دومین(22) کشور تولید کننده علم بر  اساس آمار منتشر شده توسط پایگاه معتبر علمی اسکوپوسمی باشد. روسیه نیز سیزدهمین (13) کشور تولید کننده علم در دنیا به حساب می آید و این نشان می دهد ایران و روسیه در جایگاه نسبتاً مطلوبی در علوم و تکنولوژی قرار دارند. در این لیست قزاقستان در رتبه 88 و آذربایجان و ترکمنستان به ترتیب در جایگاه های 90 و 185 دنیا قرار دارند. ترکمنستان 23 دانشگاه و موسسه آموزشی دارد که 5 دانشگاه آن مربوط به علوم نظامی می باشد. آذربایجان نیز دارای 28 دانشگاه و موسسه آموزشی می باشد. قزاقستان با 78 دانشگاه, موسسه و آکادمی در وضعیت بسیار مطلوب تری نسبت به ترکمنستان و آذربایجان قرار دارد. اما در مقایسه با ایران, مجموع دانشگاه ها و موسسات آموزشی این سه کشور, به اندازه 20 درصد مراکز آموزش عالی و موسسات آموزشی ایران هم نیست که رنکینگ تولید علم خود گویای این مسئله است. همچنین 14 دانشگاه ایران در میان برترین دانشگاه های جهان رتبه بندی شده اند.

عموم مردم کشورهای قزاقستان, ترکمنستان و آذربایجان برای تحصیلات عالیه یا به روسیه عزیمت کرده و یا به کشورهای اروپایی یا ایالات متحده آمریکا مهاجرت می نمایند. همین امر باعث می گردد بخش مهمی از دانش آموختگان این کشورها سلایق سیاسی و فرهنگی متناسب با آن کشورها را داشته باشند. در واقع همین که قشر تحصیل کرده و عوام این کشورها با ایران آشنایی ندارند خود یک خسارت بزرگ برای ایران و اسلام که به عنوان سرزمین مادری آنها به حساب می آید به شمار می رود, چه رسد به آنکه سیاست های آموزشی و فرهنگی متناسب با غرب نیز در تفکرات دانشمندان آنها رسوخ نماید. در این راستا نمی توان به ایجاد شبکه ای از مدارس و دانشگاه ها که در این کشورها توسط کشورهایی نظیر ترکیه ایجاد گردیده است را نادیده گرفت. در واقع هدف کشورهایی نظیر ترکیه ایجاد یک اتحاد جمعیتی در دهه های آینده, در منطقه قفقاز و آسیای مرکزی است. البته ترک ها درست فکر می کنند و می دانند مردم و تجّاری که آنها را نشناسند از آنها تولیدات ترکیه را نمی خرند و همچنین مقاصد سیاسی نیز در تفکرات آموزشی کشور ترکیه در کشورهای آسیای میانه و قفقاز موج میزند.

بخشی از کشورهای آسیای مرکزی در گذشته با کشور ایران در تمدن پارسی شریک بودند و همانقدر که ایرانیان امروزی می توانند ادعا نمایند که ایرانی تبار هستند, آنها نیز می توانند چنین ادعایی را داشته باشند. لذا ورود گسترده و همه جانبه ایران به نظامات آموزش عالی این کشورها امر غریبی نخواهد بود. این امر از جهات متعددی به نفع ایران تمام خواهد شد که عبارتند از: 1: نفع اقتصادی برای دانشگاه های دولتی و خصوصی از طریق جذب دانشجویان بومی آن کشورها و نیز جذب دانشجویان ایرانی که مایل به تحصیل در خارج از کشور می باشند  2: نفع فرهنگی از آن جهت که باعث می گردد مردمان این کشورها به ریشه و ماهیت دیرینه خود توجه نموده و از طرفی دیگر میان مردمان این سرزمین ها با مردمان ایران شناخت حاصل می گردد. همچنین می توان زبان فارسی را در این کشورها توسعه داد 3: نفع سیاسی که شامل جلوگیری از توسعه فرهنگ غرب در میان دانش آموختگان این کشورها می گردد و می توان مردمان این کشور را بدون واسطه با فرهنگ ایرانی-اسلامی آشنا نمود و نیز مردمان ایران نیز بدون واسطه از فرهنگ مردمان این کشورها آگاه گردند و 4: نمی توان انتظار داشت که میان مردمان سرزمین های مختلف روابط اقتصادی و فرهنگی گسترده ایجاد شود مگر آنکه نسبت به یکدیگر شناخت پیدا نمایند که بهترین مکان برای آشنایی و توسعه روابط, دانشگاه ها و مراکز آموزشی می باشد.

در این راستا اقدامات ایران می تواند در حوزه های ذیل صورتبندی گردند:

1: ایران می تواند از طریق دانشگاه های جامع نظیر دانشگاه پیام نور که مبتنی بر آموزش از راه دور طراحی گردیده است و یا دانشگاه آزاد اسلامی اقدام به تاسیس واحد های دانشگاهی در شهرهای مختلف این کشورها نماید. حتی کشورهای مورد نظر می توانند در همکاری با یکدیگر یک دانشگاه جامع تاسیس و دانشگاه های محلی را به صورت شبکه ای از مراکز آموزشی ایجاد کنند.

2: ایجاد دانشگاه هایی به زبان رسمی این کشورها نظیر ترکمنی, آذری, قزاقی و روسی در مناطق هم قوم این کشورها در ایران (به عنوان مثال در تبریز یا ارومیه یا بندر ترکمن و ...). باید توجه نمود که واحد های بین الملل دانشگاهی با زبان انگلیسی کارایی کافی را نخواهند داشت. زیرا عموم علاقه مندان به ادامه تحصیل در این کشورها در مقاطع مختلف مایل به یادگیری علوم به زبان مادری خویش می باشند.

3: توسعه زبان فارسی در این کشورها از طریق تاسیس آموزشگاه ها و کالج ها

4: ایجاد شبکه ای از مدرسه ها و کلاس های آموزشی (بخصوص ادبیات, هنر و حوزه های فرهنگی) در کشورهای حاشیه خزر. می توان تحت یک چارچوب مشخص از پایین ترین سطوح تحصیلی (دوران ابتدایی) اقدام به تاسیس مدارس چند زبانه در شهرهای مختلف کشورهای همسایه نمود. این کار نه تنها درآینده دشمنان ایدئولوژیک ما را در این کشورها کاهش خواهد داد, بلکه دوستان ما را نیز به شدت افزایش میدهد. این امر موجب اعتماد دوجانبه و ایجاد ارتباطات گسترده در میان مردمان این سرزمین ها خواهد شد.

5: توسعه ظرفیت های دانشگاهی که می تواند در زمینه های مورد نیاز این کشورها صورت بندی گردد که می تواند شامل علوم مهندسی, پزشکی و زیرشاخه های مربوطه و سایر علوم مورد نیاز این کشورها باشد.

6: ایجاد ارتباط میان دانشگاه های ایران و دانشگاه های این کشورها با یکدیگر و ارائه فرصت های مطالعاتی مشترک به اعضای علمی و دانشجویان یکدیگر

7: تعریف پروژه های مشترک علمی, فرهنگی و صنعتی میان دانشگاه ها با حمایت بخش دولتی و خصوصی

8: در برخی از دانشگاه های کشورهایی نظیر آذربایجان, زبان های دوم و سومی نیز تعریف گردیده اند که می توان با رایزنی و پیگیری محافل مختلف یکی از این زبان ها زبان فارسی باشد و از طریق همکاری های مشترک, اعضای علمی این مراکز نیز از ایران تامین گردند.

 

میثم آرائی درونکلا

دکتری حقوق بین الملل و عضو هیئت علمی دانشگاه

http://www.iikss.com/fa/index.php/route/news_det/MzkzMg